سرویس سیاست مشرق - دولتها به عنوان قوه مجریه وظیفه ساماندهی امور در کشور را بر عهده دارند اما رویه نامبارکی در میان برخی از دولتها بروز کرده که سعی دارند افکار عمومی را به سمت اهداف دیگری منحرف سازند تا فشارها و انتقادات را نسبت به عملکرد خود بکاهند؛ رویهای که خارج از وظیفه اصلی دولت یعنی تمشیت امور است.
به نظر میرسد که دولت روحانی نیز از این مسئله مبرا نیست. با نگاهی به سخنان اخیر حسن روحانی در مورد نقش مردم در حکومت اسلامی که حاشیهها و واکنشهای بسیاری را در پس خود داشت میتوان این سطح از عملکرد را به خوبی شاهد بود. این درحالی بود که در همین زمان سنای آمریکا بعد از چند هفته مذاکرات فشرده با اکثریت نزدیک به اتفاق آراء لایحه تشدید تحریمهای ایران را به تصویب رساند. خبری که در میان سخنان حاشیهآمیز روحانی بسیار کم رنگ شد و مسئله اصلی به مسئله فرعی کشور نزد اذهان عموم تبدیل شد؛ چراکه دولت یازدهم به عنوان دولت دیپلماتیک فعالیتهای خود را بر روی برجام متمرکز ساخته بود و مغایرت شدید این عملکرد کنگره آمریکا با برجام بایستی به نوعی از سوی دولت پاسخ داده میشد که عملا این موضوع در پس حواشی سخنان روحانی پنهان ماند.
این شیوهای بود که محمود احمدینژاد نیز در دوران ریاست جمهوری خود برای مشغول کردن مخالفین و منتقدان خود از آن بهره میبرد. درواقع احمدینژاد بخصوص در دور دوم ریاست جمهوری خود سخنان جنجالبرانگیزی بر زبان میراند که یک الی چند هفته فضای سیاسی کشور را حول این سخنان ملتهب میشد و کارشناسان مشغول ایدهپردازدی و مخالفان و موافقان مشغول زد و خورد بر سر مسئله مذکور با یکدیگر می شدند و وی سپس بعد از فروکش کردن دعواها و کاستن از توان زد و خورد طرفین و برای مبرا کردن خود از این سخنان به پای تریبون میآمد و بیان میکرد که نظر دیگری داشته است. اظهار نظر درباره دوست داشتن مردم اسرائیل یکی از این موارد بود.
ابهامگویی وتناقض، ناقصگویی و تندمزاجی در سخنان اول و ابهامزدایی و معتدل کردن فضا و مبرا ساختن خود از اتهامات وارده ویژگی سخنان تکمیلی احمدینژاد بود که اینک خصوصا در مسئله نقش مردم در حکومت اسلامی که روحانی بدان پرداخت، ردپای آن دیده میشود. جالب اینجاست که این رویه فریب افکارعمومی و نظریهپردازی دولتها در این خصوص با دست گذاشتن بر روی نکات حساس شدت عمل بیشتری مییابد و دقیقا نتیجه مطلوبی که دولتها میخواهند در این زمینه اخذ میشود و کشور تا چند هفته درگیر مسئله دیگری میشود.
مشغول سازی افکارعمومی به مسائل فرعی و جنجالسازی حول آن به چند جهت زیر انجام میشود:
۱- مشغول سازی افکار عمومی و رقبا به موضوعی غیر از مسائل اجرایی مربوط به دولت
۲- تغییر ذائقه افکار عمومی نسبت به مسائل اصلی خود و جابهجای مسائل فرعی و اصلی و بازی کردن با مسائل فرعی
۳- القاسازی مسائل فرعی در ذهن افکارعمومی و بهرهبرداری از نیرو و فشار آن
۴- وجهه سازی برای دولت خارج از وظایف دولت که قطعا منتقدان زیادی میان کارشناسان و مردم دارد
۵- استفاده از نیروهای جوانان و تولید هیجانات کاذبی که در جامعه ایجاد میشود به نفع خود
۶- دوقطبیسازی جامعه برای کسب طرفدار و سیاهی لشکر برای مقابله با منتقدان
۷- انصراف ایجاد کردن در ذهن افکار عمومی نسبت به مسائل خاص
۸- سرکوب مخالفین و منتقدان و از وجهه انداختن آنان. در این زمینه دولت بحران ساختگی ایجاد میکند تا بهانه لازم برای سرکوب منتقدان خود را بیابد و برای این مسئله وجاهت داشته باشد.
۹- توجیه ضعفهای عملکردی خود و دولت
این درحالی است که دولت روحانی بایستی بیشتر بر امور اجرایی کشور با وجود مشکلات فراوان و وعدههایی که در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری خصوصا در حوزه اشتغال داده است متمرکز شود.
رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار سران قوا، مسئولان و کارگزاران نظام و جمعی از مدیران کشور در تاکید بر تمرکز دولت بر امور اجرایی با توصیه به رئیسجمهور فرمودند: «رئیس جمهور محترم در سخنانشان مواردی را گفتند که «باید بشود» اما مخاطب و مجریِ عمده این موارد، خود ایشان و تیم کاریِ دولت هستند.»