کد خبر 744666
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۷

فیلم «رگ خواب» آخرین ساخته حمید نعمت الله از هر منظری که مورد ارزیابی قرار بگیرد قصه‌ای زنانه است.

به گزارش مشرق، تحلیل مفاهیم اجتماعی در نسبت با سینمای رئال و موج ناتورآلیستی متجلی در هنر هفتم ایرانی، گفتمان «سینمای اجتماعی» را به غلط وارد ادبیات سینمایی ایران کرد. با این حال عدم توسعه طلبی ژنریک، از سوی سینماگران موجب شد که کماکان موج سینمای اجتماعی وجه مسلط سینمای ایران باشد. بدین ترتیب هر کدام از سینماگران ایرانی در حوزه سینمای اجتماعی صاحب تالیفاتی شدند و در  میان موج متکثر تالیف در سینمای اجتماعی، حمید نعمت اله با اینکه در دهه هشتاد تنها دو فیلم ساخت و کارنامه کاری پر و پیمانی نداشت اما به عنوان یکی از سینماگران صاحب تالیف در حوزه سینمای اجتماعی دهه هشتاد شناخته شد.

«نعمت اله» یکی از ملتهب‌‌ترین فیلمسازان دو دهه اخیر است که علیرغم بازنمود التهابات بسیار حاد اجتماعی، فیلمساز بسیار محجوب و کم حاشیه‌ای است. زبان تند و گزنده‌ای انتقادی جاه طلبانه‌ای در آثارش نمود پیدا می‌کند اما این زبان تماشاگر گزند نیست، چون با لحنی سینمایی ادا می‌شود و باور مخاطب هدف قرار می‌گیرد.

«بوتیک» ملتهب‌ترین فیلم حمید نعمت اله است اما این التهاب علیرغم گزندی خاص اجتماعی، تماشاگر گزند نیست. کشف این جادو در آثار نعمت اله بسیار مهم است که چگونه در عین گزندگی، نعمت اله «امیر بی گزند» سینماست. «نعمت اله» با فیلم بوتیک در هجوم بی‌وقفه فیلم‌های دختر و پسری که جریان اصلی سینما را در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد تسخیر کرده بودند، فیلم بوتیک را ساخت. فیلمی که خلاف ترویج نمایش رویای زندگی عاشقانه توخالی باب شده در سینمای آن دوران بود. در نیمه دهه هشتاد زمانی که تصمیمات غلط یک سیاستمدار خاص، کشور را وارد یک بحران اقتصادی می‌کرد، نعمت اله در مقیاس و اِشل کوچکتری فیلم بزرگ «بی پولی» را در مورد بحران اقتصادی و نسبت آن با طبقه متوسط ساخت. او همیشه خلاف جریان آب حرکت‌ می‌کند اما هیچگاه بازی را برهم نمی‌زند.

نوعی تجربه‌گرایی منحصر به فرد در آثار «نعمت اله» وجود دارد که وجوه اجتماعی این فیلمساز را عیان‌تر می‌کند. تجربه‌گرایی با میل به داستان گویی در آثارش تنیدگی خاصی دارند، ضمن اینکه با همه ابعاد اغواگرانه سینمایی نعمت اله از نمایش التهاب و اعتراض اجتماعی‌اش چشم پوشی نمی‌کند.

 برخلاف فیلمسازان مرد فمنیست، «نعمت اله» توجه خاصی به جایگاه و موقعیت ویژه اجتماعی زنان در آثارش دارد. این توجه هیچگاه سبب نشده که فیلمسازی همچون او در کنار شخصیت‌های زن فیلم‌هایش بایستد و از زوایه خاص زنانه، برخوردها و چالش‌های اجتماعی را بررسی ‌کند. فاصله‌ای که «نعمت اله» میان خویش و موقعیت خاص زنانه در آثارش بدان قائل است، هیچگاه او را به ورطه فمنیست رادیکال نمی‌غلطاند.

فیلم «رگ خواب» آخرین ساخته حمید نعمت اله از هر منظری که مورد ارزیابی قرار بگیرد قصه‌ای زنانه است. قصه ‌زنی که تمام سرگشتگی‌هایش ریشه در بریدن ریشه‌‌اش با پدر خویش است. ما در کلیت روایت از ابتدا تا انتهای روایت یک عقوبت و تراژدی حاد اجتماعی را در زندگی مینا می‌بینیم. مینا در پایان فیلم به یک انقطاع و استیصال فردی می‌رسد و سرنوشت غمبارش با پیوند خوردن به پدرش پایان پیدا می‌کند. این تاکید بر انقطاع دختر – مینا - از «ولایت پدر» که در برآیند روایی فیلم تقدیس می‌شود گزاره مفهومی بسیار گل درشتی نیست اما یکی از مفاهیم قابل اعتنا در سینمای اجتماعی انقلاب است که در اثر سوء نیت یا اهمال روشنفکران یا روشنفکران مسلمان، در آثار سینمایی متعددی از دوران سیاسی دوم خرداد تا کنون به چالش کشیده است. مثلا وجه تفاخر فیلم قاعده تصادف – از منظر سازنده – تاکید به همین گزاره انقطاع دختر از «ولایت پدر» است و بی نهایت نمونه‌های دیگری که با تعمد مضمونی در سینمای ایران ساخته شده‌اند.

 در فیلم رگ خواب، پدرانگی به چالش کشیده نمی‌شود، چون تمام شکست‌های فردی مینا (لیلا حاتمی) در اثر عدم تعامل اجتماعی با وجه مردانه خانواده – پدرش -  شکل گرفته است. اما جامعه مردانی که مقابل مینا هستند به چالش کشیده می‌شوند، از شوهر سابقش که به اعتیاد گرفتار شده است تا کامران که یک معتاد جنسی واقعی است. برای همین در ترانه زیبای فیلم می شنویم کوچه های شهر پر نیرنگه ، شهر پرمردُ و پر نامرد.  این توازن اجتماعی از مردانگی پدر که به روایت مینا در طول فیلم پای او ایستاده است تا بلایی که مردینگی کامران بر سر او می آورد ،همان دامنه تمیز مردان و نامردان، حتی در ترانه‌ای معترض و اجتماعی فیلم است.

فیلم رگ خواب، فیلم سختی نیست. همان باز تبیین هزاران باره خیر و شر، زشت و زیبا، اهریمن و اهورایی است که هزاران بار در قصص کلاسیک زیبای سینمای مثل فیلم همیشه جاودان «مکانی در آفتاب» جورج استیونس (محصول 1951) روایت شده است. شاید برخی بر طبل کلیشه گرایی بکوبند و «رگ خواب» را به چالش بکشند که بنیان این قصه شبیه آثار سینمای فارسی است. پیرنگ آخرین فیلم به نمایش درآمده حمید نعمت اله هزاران بار در فیلمفارسی‌های گذشته و شبه فیلمفارسی‌های امروزی تکرار شده است اما از زغال سنگ همیشه می‌توان الماسی خوش تراشید و فیلم رگ خواب نعمت اله همان الماس خوش تراشی است که اعتیادهای اجتماعی تازه‌ای را کشف می‌کند. کامران (کوروش تهامی) شخصیت برجسته‌ای نیست و مولف به لحاظ دراماتیک روی پرسوناژ او هیچ تاکیدی ندارد اما اگر روایت از زاویه دید این کاراکتر پیش می‌رفت فیلم رگ خواب شبیه فیلم شرم (استیو مک کوئین) می شد. کامران شخصیتی مشابه شخصیت براندان سولیوان (مایکل فاسبندر) دارد. زنان از نگاه او مثل یک نخ سیگار هستند که امثال کامران و سولیوان و مسعود ( حامد بهداد در آرایش غلیظ)، فقط دوست دارند یکبار به آنان پک بزنند و بعد مثل همین سیگار را زیر پایشان له کنند. این اتفاق در دورانی برای مینا رخ می‌دهد که «ولایت پدر» را نقض کرده است.

نعمت اله در دو فیلم آرایش غلیظ و رگ خواب به شکل نامحسوسی روایتگر دو اعتیاد خاص است. نخست اعتیاد کلیشه‌ای به مواد مخدر و دیگری اعتیادی که میان سه پرسوناژ کامران، سولیوان ( فیلم شرم)  و مسعود آرایش غلیظ مشترک است. برای کامران، مینای آسیب دیده و جدا افتاده از پدر یک مخدر اعلای خوب به شمار می رود. کامران برای مصرف این مخدر، مثل یک فرشته نجات وارد زندگی مینا می‌شود و اعتیاد حاد خود را پنهان نگاه می‌دارد تا به مقصود دست پیدا کند. حتی حاضر نمی‌شود که برای دندان‌های پوسیده مینا هزینه‌ای را متقبل شود. این اعتیاد و مصرف مخدر جدید هیچ تباهی زیستی و هیچ عقوبتی برای کامران ندارد و برای او هیجان انگیز است. فیلم نعمت اله یک هشدار تمام قد به تمام میناهای این سرزمین است تا مصرف نشوند و زیر پا له نشوند و نگارنده به دیدن فیلم رگ خواب را به تمام زنان جوان و هوشیار این سرزمین توصیه می‌کند.

منبع: تسنیم