به گزارش مشرق، نشست منافقین در پاریس در حالی برگزار میشود که یکی از مدعیان اصلی حقوق بشر در مجامع بینالمللی فرانسویها هستند. توجه به اینکه چگونه فرانسه میزبان گروهی است که براساس بیانیههای خود نزدیک به هفده هزار نفر را در ایران ترور کرده است، میتواند بخشهایی از پازل علل فشار به ایران در سطح بینالمللی را پر کند. اینکه سخنرانان نشست پاریس کسانی از آمریکا هستند که صراحتاً صحبت از تغییر رژیم ایران میکنند، میتواند بخش دیگری از پازل علل برگزاری این نشست در پاریس را پر کند. نهایتاً موضوع پارادوکسیکال حمایت از عربستان در عین بیان ادعاهای حقوق بشری نیز در همین خصوص قابل توجه است. موضوع آنجایی جذابیت پیدا میکند که غرب حامی اخذ کمیسیون مقام زن توسط عربستان میشود.
مسئلهی تغییر رژیم
یکی از مهمترین محورهایی که آمریکاییها تلاش کردند تا در نشست سالانهی منافقین در پاریس آن را مخابره کنند، پیگیری سرسختانهی مسئلهی تغییر رژیم در ایران بود. برخی از اظهارنظرات آمریکاییها در این نشست به قرار زیر بوده است. بولتون، نمایندهی سابق آمریکا در سازمان ملل متحد، در این نشست گفت به ایران نباید اجازه داده شود تا هلال جغرافیایی از ایران تا عراق و سوریه و لبنان را کنترل کند. ایران نهتنها تهدید هستهای، بلکه تهدیدی برای صلح و امنیت است. رژیم ایران رفتارش را عوض نمیکند و تنها راهحل، تغییر رژیم است. سیاست آمریکا نیز این است که رژیم ایران تغییر پیدا کند.
تد پو، نمایندهی مجلس نمایندگان آمریکا، علیه ایران سخنرانی و اظهار تمایل کرد که تلاشهای وی برای خروج نام منافقین از لیست تروریست به نتیجه منتهی شود. وی از طرح خود در مجلس نمایندگان برای معرفی سپاه پاسداران بهعنوان سازمان تروریستی خارجی خبر داد و از تغییر رژیم در ایران سخن گفت.
تام گرت، نمایندهی ایالت ویرجینیا، خواستار قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی شد. وی همچنین بیان داشت به مردم دنیا اعلام میکنم یا با سپاه پاسداران معامله کنید یا با ما. وی در این خصوص به منافقین گفت امیدوارم سال آینده شما را در تهران ببینم.
رودی جولیانی نیز خواستار تغییر رژیم ایران شد و بیان داشت دولت آمریکا از منافقین حمایت میکند. وی همچنین بیان داشت با اختیاراتی که دارم این حرف را میزنم. ما و شما (آمریکا و منافقین) دیدگاه مشترکی علیه ایران داریم.
جو لیبرمن، سناتور سابق کنیتک که 24 سال در آمریکا سناتور بود، بیان داشت کشورهای عربی و آمریکا همراه شما (منافقین) هستند تا تغییر رژیم در ایران محقق شود.
رابرت پیتینجر نماینده کارولینای شمالی در مجلس نمایندگان آمریکا با اعلام اینکه من مسیحی هستم، بعد از دعوت به تغییر رژیم در ایران برای گروهک تروریستی منافقین آرزوی موفقیت کرد.»
جمع شدن تروریستها دور یک میز
یکی از نکات دیگر مورد توجه درخصوص این نشست، جمع شدن جمع تروریستها در کنار هم بود. موضوعی که حسین امیر عبدالهیان در واکنش نسبتبه آن اشاره کرد: «برخی اطلاعات و نشانهها از شروع پیوند گروه تروریستی داعش و گروهک منافقین حکایت دارد. این موضوعی است که برای امنیت منطقه و جهان خطرناک است.» جمع شدن تروریستهای سوری، ترکی الفیصل و گروهک منافقین دور یک میز در فرانسه یکی از طنزهایی بود که از این نشست به بیرون مخابره شد.
تناقضات غرب در مسئلهی حقوق بشر
یکی از نکاتی که درخصوص نگاه تبعیضآمیز غرب درخصوص ایران وجود دارد، مسئلهی تمایز نسبتبه متحدان غربی و ایران است. درحالیکه ایران در مقولهی حقوق بشر جزء کشورهای مترقی محسوب میشود، دائم انگشت اتهامات غرب بهسمت ایران است. درخصوص دلایل این موضوع میتوان به نکاتی اشاره کرد که عبارتاند از:
درخصوص دلایل مطرح شدن مشکلات حقوق بشری، ابتدا بایستی به مسائل موجود بین ایران و غرب اشاره کرد. مشکل غرب سیاسی با ایران مسائل مرتبط با «نقض حقوق بشر» یا «ایران هستهای» نیست. این همان چیزی است که رهبر انقلاب تعبیر به «مشکل اصلی غرب با ایران، ایران اسلامی است.» کردهاند. ایرانی که طی سالهای بعد از انقلاب نشان داده میتوان فارغ از تفکرات سکولاریستی هم به ادارهی امور در عالیترین سطح پرداخت و اینک بهعنوان کشوری که تجربهی حکومتداری برمبنای آموزههای دینی را فراروی جامعهی جهانی نهاده، مورد غضب دشمنان اسلام و نظام دینی قرار گرفته است.
اکنون جمهوری اسلامی ایران با رویکرد حکومت دینی به همگان ثابت نموده که میتواند جایگزین موفقی برای ادارهی امور حکومتی باشد. به همین جهت است که موضوع براندازی و تحت فشار قرار دادن ایران در دستور کار غرب قرار گرفته و با تغییر پارادایمهای مختلف تلاش خود را معطوف به ناکامسازی ایران در تمام عرصههای نفوذ مادی و ایدئولوژیک کرده است. البته جهان غرب دیگر به این باور رسیده که براندازی نظام مردمسالار جمهوری اسلامی ایران امری دور از ذهن است. به همین جهت سعی دارد از طریق مکانیسمهای مختلف از پیشرفتهای ایران و تبدیل شدن آن به الگویی برای سایر کشورها جلوگیری کند و دقیقاً به همین خاطر است که هر روز موضوع جدیدی را در دستور کار خود قرار میدهد. «نقض حقوق بشر» نیز یکی از این مکانیسمها و اهرمهای فشار است.
مسائل پیرامون ایران بهصورت سناریوهایی تعریف شدهاند. سالها مسئلهی نقض حقوق بشر توسط ایران پررنگی خود را از دست داده بود؛ چراکه تمرکز نظام سلطه بر تشکیک در پیشرفتهای هستهای ایران قرار گرفت و با ایستادگی ملت شاهد پذیرش واقعیتهای موجود در این قضیه از سوی غرب و پیشرفتهای قابل ملاحظه در این زمینه بودیم؛ بهگونهای که منتج به عقبگرد نظام سلطه از خواستهای ناصواب خویش درخصوص تعلیق کامل غنیسازی هستهای شد.
لذا بعد از شکست پروژهی انزوای ایران از طریق پروندهسازی هستهای، مجدداً پروندهی مفتوحهی ایران در مسئلهی نقض حقوق بشر، گردزدایی شده است. حتی در توافق ژنو مشاهده شد که در بندهایی که مربوط به تعهدات کشورهای دیگر (5+1) میشد، اشاره شد که از تحریمهای مربوط به برنامه هستهای اجتناب میشود، که مفهوم مخالف آن این است که به تحریمها پیرامون هر مسئلهای که بنا به تشخیص غرب قابل تحریم باشد، حمایت و عمل میکند. توجه اظهارات وندی شرمن (معاون وزیر امور خارجه در امور سیاسی) بعد از توافق ژنو پنجشنبه 21 آذر (12 دسامبر 2012)، که در کمیتهی بانکی سنا برای تشریح آخرین دیدگاههای آمریکا درخصوص توافق ژنو ایراد شد، پاسخگوی این موضوع است.
وی اظهار داشت که «ما تحریمهای خود را علیه ناقضان حقوق بشر همچنان اعمال خواهیم کرد و به حمایت از حقوق بنیادین همهی ایرانیان ادامه خواهیم داد. هفتهی پیش رایس، مشاور امنیت ملی، دوباره بر حمایت ما از فرستادهی ویژهی سازمان ملل در زمینهی حقوق بشر تأکید ورزید و از ایران خواست تا به او اجازه دهد از آن کشور دیدن کند. ما به دفاع از سرکوبشدگان در داخل ایران، از جمله از طریق حمایتمان در قطعنامهای که در برابر مجمع عمومی سازمان ملل قرار دارد، ادامه خواهیم داد.»
غرب تلاش در جهت بازگشت بهسمت همان اتهامات دههی قبل را دارد. در واقع مجدداً شاهد تغییر پارادایم نظام سلطه از «مسئلهسازی هستهای» به «مسئلهسازی حقوق بشر» هستیم. به همین خاطر است که موضوع حقوق بشر در ایران مجدداً در دستور کار نهادهای حقوق بشری بینالمللی قرار گرفته و کشورهای غربی میکوشند از طریق نطقهای مقاماتشان در ملاقاتهای بینالمللی، گزارشهای گزارشگر ویژهی شورای حقوق بشر و یا صدور قطعنامههای ضدایرانی در نهادهای حقوق بشری و حتی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، کماکان فشارهای سیاسی خود علیه ایران را تداوم بخشیده و از تهران چهرهای ضدبشری ترسیم کرده و از این عامل بهعنوان اهرم فشاری جهت تحمیل خواستههای غیراصولی و سنگین نمودن وزنهی سیاسی به نفع خود بهره گیرند.
برگزاری نشست منافقین در پاریس درحالیکه این گروه بنا به اذعان اعضا و بیانیههای خود، نزدیک به 17 هزار شهروند را در ایران ترور کرده است، چیزی جز وجود یک استاندارد دوگانه و متعارض در برخورد با ایران ندارد. هم فرانسویها و هم آمریکاییها بهخوبی از وضعیت حقوق بشر در ایران اطلاع دارند. آنها همچنین بهخوبی از وضعیت ننگین منافقین در ایران نیز باخبرند، اما اینکه چهچیزی سبب شده است تا آنها میزبان منافقین برای برگزاری نشست سالانه در پاریس شوند، صرفاً به وجود استانداردهای متعارض در این کشورها برمیگردد.
موضوع حمایت از منافقین و افرادی که در ترورهای شهروندان ایرانی دخیل بودهاند، در حالی مطرح میشود که مردم عربستان بهعنوان کشوری که تحت حمایت غرب قرار دارد، بیشترین میزان آزار و اذیت در حوزهی حقوق بشر را تجربه میکنند. در زیر به بخشهایی از گزارشهای حقوق بشری عربستان اشاره خواهد شد.
- نقض حقوق کودکان و اهمال در رسیدگی به جنایات علیه کودکان؛ شکنجه و قتل لاما الغامدی، کودک پنجساله به دست پدرش (فیحان الغامدی) که از واعظان وهابی است، یکی از این موارد است. این دختربچه بر اثر شدت جراحات وارده از جمله شکستگی جمجمه، دندهها، بازوی چپ، سوختگی و کبودی بیشازحد از پا درآمد و سال 2013 فوت کرد. همچنین گزارش شده که آثار تجاوز و سوختگی نیز بر بدن وی مشاهده شده است. با وجود اقرار پدر قاتل او، به استفاده از طناب و ساقهی نی برای ایجاد جراحت بر بدن کودک، وی تنها چند ماه در زندان ماند و قاضی دیهای به مبلغ 50،000 دلار برای وی در نظر گرفت.
- قلعوقمع و سرکوب اقلیتهای دینی و قومی (جزئیات این مورد بهزودی در قالب یک گزارش منتشر خواهد شد).
- عدم توجه به آزادیهای اجتماعی و جلوگیری از آزادی بیان و قلم. آزادی دین و عقیده در عربستان سعودی در بدترین وضعیت قرار دارد. شیعیان عربستان حتی نمیتوانند آزادانه نماز خود را در مساجد برگزار کنند، درحالیکه براساس آخرین آمار رسمی وزارت کشور عربستان، شیعیان حدود 13 درصد از جمعیت این کشور هستند.
- سرکوب کامل معارضان سیاسی-اجتماعی؛ نیروهای معارض در عربستان سعودی هرگز نمیتوانند آزادانه به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود بپردازند و نمیتوانند عقاید خود را آزادانه بیان کنند و بسیاری از نویسندگان معارض عربستانی یا در کشورهای دیگر مانند انگلیس (لندن) اقامت گزیدهاند یا سالهای طولانی است که در زندانهای عربستان به سر میبرند.
- نقض آزادیهای اولیه؛ کمیسر عالی حقوق بشر در مورد «ارعاب و پیگرد قضایی افراد در عربستان سعودی بهدلیل اعمال حقوق و آزادیهای بنیادی خود»، ابراز «نگرانی عمیق» کرد.
- نقض حقوق بشر سیستماتیک به اذعان آمریکاییها؛ نمایندگان کنگرهی آمریکا فقط چند روز قبل از سفر باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، به ریاض، در واکنش به نقض حقوق انسانها در این کشور، از اوباما خواسته بودند «در سفر خود به عربستان سعودی، ریاض را بهسبب نقض آشکار و سیستماتیک حقوق بشر در آن کشور تحت فشار قرار دهد.»
- نقض حقوق زندانیان؛ اغلب گزارشهای رسیده از وضعیت داخلی زندانهای عربستان، نشاندهندهی شرایط وخیم و اسفبار زندانیان این کشور و نقض کمنظیر حقوق آنان است. آلسعود با ایجاد شرایط فوقالعادهی امنیتی درخصوص وضعیت زندانیان و زندانها، تاجاییکه توانسته راه را بر هرگونه اطلاعرسانی از داخل زندانها بسته است. واکنشهای شدید جوامع جهانی به شرایط زندانیان، نهتنها باعث تغییری در وضعیت زندانیان نشده، بلکه راه را برای اعمال فشار بیشتر از سوی آلسعود هموارتر کرده است.
- نقض حقوق زندانیان زندان «بریمان»، در شهر جده در سال 2012؛ در اینباره جمعیت ملی حقوق بشر عربستان با صدور بیانیهای تأکید کرد: «زندانهای عربستان مملو از زندانی است بهطوریکه حتی جای کافی برای خواب زندانیها وجود ندارد.» تراکم بیحدواندازهی زندانیها در زندانهای عربستان نکتهای است که در گزارش دیدبان جهانی حقوق بشر نیز به آن اشاره شده است. مصاحبهی «فرانس 24» با حسین الیوسف، یکی از فعالان حقوق بشر عربستان که تاکنون دو بار به زندان رفته، دربارهی تراکم جمعیت زندانیان، سند دیگری بر این مدعاست.
- دستگیری صدها شهروند عربستانی در سال 2011 در جریان تظاهرات «قطیف» توسط نیروهای امنیتی عربستان. این زندانیان در نامهای به مسئولان عربستان، ضمن شرح وضعیت اسفبار بهداشتی و امکانات اولیهی زندگی در زندان «الدمام»، خواستار احقاق حقوق خود شده بودند.
پایگاه برهان