کد خبر 747925
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۵

واشنگتن نفوذ تاثیرگذار و قابل اعمال در سطح سیاست و حکومت و همچنین نیروی قابل اعتماد در سوریه نداشته و در حال تلاش برای فراهم کردن اهرم داخلی و نیروهایی است که بتوانند در مقابل دولت سوریه بایستند.

به گزارش مشرق،  برای بررسی و تجزیه و تحلیل توافق دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین در حاشیه نشست گروه بیست در زمینه برقراری "منطقه عاری از درگیری" در جنوب غرب سوریه باید کمی به گذشته برگشت. اگر چه در یکی دو هفته اخیر این چنین پنداشته می شد که آمریکا حذف اسد از راس هرم قدرت در سوریه را از دستور کار خود خارج کرده اما با تحرکاتی که این کشور در دوران اوباما و ترامپ در سوریه داشته است به نظر می رسد آمریکا با سلسله اقدامات میدانی و عملیاتی و همچنین تلاشهای سیاسی به دنبال حذف جسم اسد از معادلات نبوده، بلکه با فعالیت های خود و همپیمانانش درصدد از بین بردن اهرم های قدرت اسد بوده تا او به خودی خود از معادلات سوریه و منطقه حذف شود. به طور مثال کاخ سفید چندی پیش با مطرح کردن ادعای آماده شدن سوریه برای حمله شیمیایی جدید به مخالفان و بدون ارائه هیچ گونه مستنداتی، به دولت سوریه هشدار داد در صورتی که اسد به حملۀ شیمیایی دست بزند، با پاسخ آمریکا روبه رو خواهد شد. دلایل و اهداف آمریکا از طرح چنین ادعاهایی و همچنین احتمال حمله به سوریه از جمله مسائلی است که جای توجه و بحث و بررسی بیشتری دارد.

مباحثی مانند احتمال استفاده سوریه از تسلیحات شیمیایی که پیشتر نیز در خان شیخون مطرح شد و هنوز تایید نشده است از جمله تلاش های ترامپ برای ایجاد دروازه ورود مناسب به مسئله سوریه بود. در این میان روس ها نیز که نمی خواستند مانند دفعه قبل منفعل شده و عکس العملی برخورد کنند، در حال رصد اقدامات آمریکا بوده و به صراحت اعلام کردند که اگر این بار آمریکا دست به اقدام یک جانبه بزنند، آنها نیز عکس العمل نشان خواهند داد. از همان زمان بعضی تحلیلگران منطقه معتقد بودند دو کشور برای پرهیز از رویارویی و کنترل سطح تنش درصدد سلسله اقداماتی در سطوح سیاسی و عملیاتی هستند و منتظر بودند تفاهماتی بین دو ابرقدرت شکل بگیرد. از این رو به نظر می رسید که آمریکا قصد حمله مستقیم نداشته باشد و می خواهد زمینه را برای یک سری اقدامات از سوی هم پیمانانش مانند کردها و نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال و حرکت آنها به سوی جنوب غربی آماده کند.

همچنین شاهد بودیم که سلسله تحرکاتی مانند مانور اردن و آمریکا در شمال اردن صورت گرفت و پایگاهی نیز در جنوب شرقی سوریه از سوی آمریکائی ها و به منظور سازماندهی و آموزش نیروهای مخالف بشار اسد شکل گرفت و بخشی از مخالفان از سمت اردن و تنف در جنوب شرقی سوریه حرکت کرده اند تا بعد از پاکسازی رقه، شمال و جنوب را به هم پیوند بزنند و شرق رود فرات یعنی منطقه نفوذ خود را امن کنند که هدفشان یا مقدمه ای برای ایجاد پایگاه برای برخورد با دولت است یا می خواهند سوریه به سمت تجزیه پیش برود یا سدی باشند برای جلوگیری از نفوذ حامیان اسد از عراق به سوریه.

اگر چه هدف آمریکا این است که زمینه عملیاتی و افکار عمومی را آماده کند تا نیروهای کرد و مخالفان اسد را برای رویارویی با دولت تقویت کند، اما با این اقدام خود را در یک موقعیت متناقض قرار داده است. یعنی در شرایطی که آمریکا موضع کردها را برای پیروزی در رقه و سپس حرکت به سمت جنوب تقویت کرده و پایگاهی در در 35 کیلومتری جنوب شهر کوبانی احداث و به آموزش و توزیع تسلیحات می پردازد اما به دلیل حساسیت های طائفی در جنوب سوریه که از اهل سنت هستند، به ناچار گروهی از مخالفین اهل سنت حکومت سوریه را نیز به ائتلاف با نیروهای انتلاف دموکراتیک کُرد وارد کرده است تا آنها بعد از فتح رقه به سمت تنف حرکت کنند تا حساسیت های محلی به وجود نیاید. و در یک موضع متناقض دیگر در حالی که آمریکا برای به دست گرفتن صحنه سوریه کردهای این کشور را تقویت می کند، ترکیه از این اقدام واشنگتن به شدت ناراضی است و این مسئله دو کشور را رودرروی هم قرار داده است. در نتیجه شاهد ماتریسی از مواضع پارادوکسیکال از سوی آمریکا در قبال سوریه هستیم.

البته ممکن است آمریکایی ها این گونه اقدامات را در چارچوب مبارزه با داعش مطرح کنند که درست نیست؛ زیرا مجموعه اقدامات آمریکا بیانگر آن است که بیشترین انگیزه و هدف اصلی این کشور، ساقط کردن حکومت سوریه در دراز مدت با سه شرط زیر است:

اول: نیروی فاتح و جایگزین قابل اعتماد و کنترل باشد

دوم: خطری متوجه امنیت رژیم صهیونیستی نشود

سوم: شاکله ارتش بهم نخورد و اوضاع همچون لیبی بهم نریزد که نقض غرض دو شرط پیشین است.

در یک جمع بندی نهائی و به طور خلاصه در خصوص اقدامات و اهداف آمریکا در سوریه بیشتر برای نفوذ و ایجاد جای پا در تحولات آینده سوریه و دوران پسا داعش سوریه و جلوگیری از نفوذ ایران و حزب الله در این کشور است. زیرا واشنگتن نفوذ تاثیرگذار و قابل اعمال در سطح سیاست و حکومت و همچنین نیروی قابل اعتماد در سوریه نداشته و در حال تلاش برای فراهم کردن اهرم داخلی و نیروهایی است که بتوانند در مقابل دولت سوریه بایستند؛ نیروهای مخالفی که تبعات داعش را نداشته باشند و در عین حال مورد تاییدشان نیز باشد تا سه شرط گفته شده فوق را تامین کنند. اما بحث تجزیه سوریه در صورت مقاومت حکومت سوریه در قبال تحرکات امریکا مآلا" از اهداف بلند مدت آمریکاست و هدف میان مدت و کوتاه مدت واشنگتن را شامل نمی شود و می بینیم که حذف جسم اسد از راس حکومت سوریه فعلا از دستور کار غرب خارج شده و روند حذف حامیان اسد کلید خورده است.
منبع: دیپلماسی ایرانی