روابط ايران و روسيه پس از انتقادهاي صريح احمدي‌نژاد از همراهي مسکو با فشارهاي واشنگتن عليه تهران و پاسخ‌هاي صريح‌تر کرملين به اين انتقادات به نحو ملموسي با رکود مواجه شده است.

به گزارش مشرق، هرچند مقامات دو کشور با اتخاذ تدابيري تلاش کرده‌اند که سردي روابط از حد موجود فراتر نرود و حتي تلطيف شود، اما تأکيد روسيه بر پايبندي به قطعنامه تحريم شوراي امنيت عليه ايران و به تبع آن فرمان اخير مدويديف براي اجرايي شدن بخشي از تحريم‌هاي اين شورا عليه تهران، مجدداً واقعيت سردي روابط ايران و روسيه را يادآور شد.
در اين ميان، هرچند برخي کارشناسان اين تحريم‌ها را با توافقات اخير روسيه با امريکا و ناتو در حوزه‌هاي نظامي و امنيتي مرتبط مي‌دانند، اما مقامات مسکو با رد اين فرضيه، اين اقدام را در راستاي منافع ملي و تعهدات اين کشور به جامعة بين‌الملل ارزيابي کرده‌اند.
در همين راستا ايراس براي بررسي دقيق‌تر موضوع، گفتگويي را با با مهدي سنايي، عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي و رئيس‌ گروه دوستي پارلماني ايران و روسيه ترتيب داده که مشروح آن در ادامه از نظر مي‌گذرد.

آقاي سنايي! دميتري مدويديف، طي دستوري فرمان اجرايي شدن شماري از تحريم‌هاي شوراي امنيت عليه ايران از جمله ممنوعيت فروش اس‌300 به ايران را صادر کرد. نظر شما در خصوص اين اقدام مسکو چيست؟
به‌حتم اقدام روسيه در اعمال اين تحريم‌ها از جمله عدم تحويل موشک‌هاي اس‌300 به ايران نکته مثبتي در روابط دو کشور نيست. در اين زمينه بايد به به دو نکته توجه کرد؛ اول اينکه اين موشک‌ها وضعيتي دفاعي داشته و ماهيت تهاجمي ندارند لذا چرا بايد نسبت به کشور يا کشورهايي که درصدد افزايش توان دفاعي خود هستند، نگران بود. اگر اين سلاح‌ها تهاجمي بود و منجر به افزايش توان تهاجمي کشور دريافت کننده يعني ايران‌ مي‌شد، در آن صورت تحويل آنها قابل بحث و بررسي بود، اما همان طور که اشاره کردم اين موشک‌ها دفاعي هستند و براي حفاظت از نيروگاه هسته‌اي بوشهر در نظر گرفته‌ شده‌اند. از سوي ديگر، روسيه در زمينه تحويل اين موشک‌ها قراردادي با ايران منعقد کرده و به هر حال بايد به اين قرارداد عمل کند لذا تأکيد مسکو بر عدم تحويل اين موشک‌ها قابل توجيه نيست. اما در اين ميان نبايد از فشار آمريکا و و کشورهاي اروپايي بر روسيه براي اعمال اين تحريم‌ها و عدم تحويل اس‌300 به ايران غافل بود.
تأکيد روسيه بر عدم تحويل موشک‌هاي اس‌300 به نحو خاصي با فشارهاي رژيم صهيونيستي نيز ارتباط دارد، چرا که تل‌آويو طي ماه‌هاي اخير رايزني‌هاي زيادي را با مقامات کرملين در دستور داشت. افزون بر اين، ليست اين تحريم‌هاي نشان از آن دارد که اعمال اين فشار بر ايران خواست ساير کشورهاي عضو گروه 1+5 از روسيه نيز بوده است. لذا، هرچند مسکو تلاش داشته به هر نحو ممکن خود را از شمول تحريم‌هاي ايران خارج کند و يا اين تحريم‌ها را «دور» بزند، اما نظر به اهميت روابط با گروه 1+5 در حوزه‌ها و زمينه‌هاي مختلف، به اين تحريم‌ها تن داده است.

هم‌زماني اعلام تحريم‌هاي روسيه عليه ايران با سفر احمدي‌نژاد به نيويورک و مصاحبه‌هاي وي در آمريکا از يک سو و توافقات امنيتي و نظامي اخير مسکو با واشنگتن و ناتو از سوي ديگر چيست؟ آيا اساساً ارتباطي بين اين تحولات مي‌بينيد؟
واقعيت امر اين است که روابط آمريکا و روسيه از هر جهت بر موضع مسکو در مورد فعاليت‌هاي هسته‌اي تهران تأثيرگذار است. به اين دليل فراز و فرودهاي رفتار روسيه در پرونده هسته‌اي ايران به شکلي به دنبال فراز و فرودهاي به وجود آمده در روابط روسيه و امريکا بوده است. در خصوص روابط مسکو و واشنگتن بايد به اين مهم توجه داشت که طي دو سال اخير با توجه به تحولات و تغييراتي که هم در روسيه و نيز آمريکا رخ داده و تأثير خود را بر رويکردهاي خارجي اين دو کشور گذاشته که به نحو محسوسي متفاوت از گذشته است، همکاري بين کاخ سفيد و کاخ کرملين تقويت شده است. بنابراين، همان طور که اشاره کردم، بخشي از رفتار روسيه در قبال ايران از جمله در خصوص پرونده هسته‌اي تهران ناشي از نحوه تعاملي روسيه با آمريکا و نيز با اسرئيل است. البته، کشورهاي مختلفي اجراي تحريم‌ها عليه ايران را در دستور قرار داده و گزارش آن را به شوراي امنيت داده‌اند.
روسيه نيز يکي از اين کشورها است و طبيعتاً از قِبَلِ اعلام اجراي تحريم‌ها عليه ايران اهداف مختلفي را دنبال کند؛ اول اينکه اين کشور با اين اعلام نشان مي‌داهد که اجراي قطعنامه و تعهدات خود به تصميمات شوراي امنيت وفادار است و ديگر اين که سيگنالي مثبت به آمريکا و کشورهاي حاضر در گروه 1+5 مي‌فرستد.
در صحبت‌هاي باراک اوباما، رئيس‌جمهور امريکا با بي‌بي‌سي فارسي و در سخنراني او در سازمان ملل نيز به خوبي پيدا بود که براي آمريکا خيلي مهم است که در عرصة بين‌الملل اين گونه القا کند که فشار بر ايران مورد اتفاق کشورهاي مختلف و بويژه قدرت‌هاي حاضر در گروه 1+5 و از جمله روسيه و چين است، بنابراين طبيعي است که براي فشار براي تغيير رفتارهاي روسيه وقت و انرژي بيشتري صرف کند.
به نظر من نبايد اين گونه رفتارهاي سياست خارجي روسيه را مطلق نگاه و تفسير کرد. طبيعتاً مسکو تلاش خواهد کرد که نقش ميان و واسط خود را حفظ کرده و توازني را در مواضع خود ايجاد کند. به اين ترتيب که از يک سو از فشار کشورهاي غربي و امريکا براي همراهي با تحريم‌ ايران خارج شود و از سوي ديگر با نشان دادن برخي نشانه‌هاي همکاري با ايران، منافع خود از قِبَلِ روابط با تهران را حفظ نمايد.

يکي از مهم‌ترين مفاد تحريم‌هاي روسيه عليه ايران ممنوعيت ورود و عبور برخي دانشمندان و مسؤولان ايراني مرتبط با فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران به و از روسيه است. با عنايت به همکاري هسته‌اي تهران و مسکو در زمينه هسته‌اي از جمله در نيروگاه بوشهر و ابراز تمايل طرفين به ادامة اين همکاري‌ها در آينده، ديدگاه شما در خصوص اين مورد از تحريم‌ها و تأثير آن بر ادامه همکاري هسته‌اي تهران و مسکو چيست؟
همان طور که اشاره کردم، روسيه زير فشارهاي بين‌المللي به حداقلي از تحريم‌ها عليه ايران تن داده است. اينکه اين تحريم‌ها از جمله در مورد اشاره شده در سؤال تا چه حد اجرا خواهند شد، قابل بحث است.
از منظر برخي کارشناسان، روسيه با اين اقدام نشان داد که خط سير مشخصي را در قبال ايران دنبال مي‌کند و بين ايران و آمريکا، آمريکا را انتخاب کرده است. نظر شما در خصوص اين ديدگاه چيست؟
در اين که روسيه در سياست خارجي خود بيش از هر چيز به دنبال منافع ملي خود است ترديدي نيست، اما اين ديدگاه که مسکو بين ايران و آمريکا، آمريکا را انتخاب کرده، به نظر من ساده‌سازي مسأله است. بايد توجه داشت که روسيه همگرايي همه‌جانبه با غرب و ملاحظات آن را در راستاي منافع خود نمي‌داند، به همين دليل تلاش گذشته کرده و در آينده نيز خواهد کرد تا در عرصه خارجي نقش دوگانه خود را حفظ کند. لذا تأکيد بر غرب‌گرايانه بودنِ سياست‌ خارجي روسيه قابل تأييد نيست. چرا که همين يک ماه پيش بود که روسيه اقدام به راه‌اندازي نيروگاه بوشهر کرد که اين مسئله نه تنها برخلاف تصور و تحليل کارشناسان غربي، بلکه حتي برخي کارشناسان روس نيز بود. لذا، اين اقدام روسيه چطور مي‌تواند در راستاي ملاحظات کشورهاي غربي از جمله امريکا و اسرائيل تفسير شود. همان طور که اشاره کردم ما در اين ميان با چند وضعيت مواجه هستيم. اول اينکه روسيه با اقدام به تحريم ايران منافع ملي خود را دنبال مي‌کند و از ديدگاه سياست‌مداران اين کشور همراهي و همکاري با اروپا و آمريکا از اولويت‌هاي منافع ملي اين کشور در مقطع حاضر است. دوم اينکه ظرفيت مقاومت روسيه در قبال فشارهاي قدرت‌هاي غربي محدود است و نمي‌تواند در حمايت از ايران در مقابل فشارهاي همه‌جانبة کشورهاي غربي مقاومت کند. نکته ديگر اينکه اعتقاد من اين است که بخشي از سياست و رفتارهاي خارجي فعلي روسيه بر اساس راهبرد مقابله استراتژيک شکل گرفته و جاري مي‌شود به اين معنا که روسيه برابر هر فشاري از ناحيه قدرت‌هاي غربي تسليم نشده و منافعي از اين جهت دنبال مي‌کند.