به گزارش مشرق، آثار مستند در میان گونههای فیلمسازی جایگاه ویژهای دارد. آثار خوب مستند که به لحاظ محتوایی و ساختاری خوب پرداخت شده باشند، معمولا مخاطبان خود را دارند اما گاهی اوقات این آثار به دلایل بسیار مخاطبان عام هم پیدا میکنند و گاهی هم گستردگی و تنوع این نوع مخاطبان حقیقتا چشمگیر است.
گاهی هم البته ممکن است بهترین آثار مستند ـ باتوجه به موضوع و محتوای آن ـ چندان هم با اقبال روبهرو نشوند. در مقابل هم هستند، مستندهایی که با یک الگوی ساده ساختاری چنان فکر و ذهن مخاطب را درگیر میکنند که بعید است به این زودیها مخاطب آن را از یاد ببرد.
مستند شش قسمتی «خط مقدم» از آن دسته آثاری است که هم خوب ساخته شده و هم موضوعی که از آن سخن میگوید آنقدر جذاب و چشمگیر و تا حدود بسیار ناگفته است که مخاطب دوست دارد، وقایع آن را پیگیری کند.
مستند خط مقدم الگوی روشنی برای روایت انتخاب کرده که در نگاه اول ممکن است ساده به نظر برسد اما وقتی مخاطب چند قسمت این مجموعه باشید متوجه میشوید سازندگان به درستی این الگو را برای اثرشان برگزیدهاند.
در واقع سازندگان کوشیدهاند از ماجرای ساخت موشک در ایران بهخوبی استفاده کرده و مستندی را به مخاطب عرضه کنند که در درجه اول همچون یک اثر دراماتیک داستانی، با فراز و فرودها، تعلیقها، کشمکشها و البته غافلگیریهای جذاب یک اثر مستند دیدنی تمام و کمال خلق کنند که به نظر میرسد در انجام این مهم موفق هم بودهاند.
ماجرا چیست؟
مستند خط مقدم از اوایل جنگ ایران و عراق آغاز میشود؛ آن گاه که ضرورتهای جنگ ایجاب میکند ایران به سمت تهیه موشک برود. بخش عمده این مستند از گفتوگو با فرماندهان مطرح موشکی شکل گرفته که سر سلسله آنان سردار شهید حسن تهرانیمقدم است. اگر مستندهای مشابه شمایی از حمایت ابرقدرتها و کشورهای منطقهاز عراق در جنگ نابرابر با ایران تصویر میکرد، این مستند با آوردن جزئیات حیرتانگیزی از وقایع آن روزها به مشخصترین شکل ممکن، تصویری دقیقتر، ملموستر و البته روشنتر از آنچه بر مردان و زنان ما در جنگ هشت ساله گذشت، ترسیم میکند.
مستند به مثابه یک داستان
مستند از جایی آغاز میشود که حملات موشکی عراق باعث میشود بخشی از فرماندهان ایرانی به این فکر بیفتند در مقام پاسخگویی به این حملات برآیند و بهترین عامل بازدارندگی دفاعی را هم در تهیه موشک و حمله به نقاط استراتژیک عراق بیابند.
مستند خط مقدم در تشریح شرایط آن روزهای جنگ و وضعیت دشمن بهخوبی عمل میکند و هوشمندانه میکوشد این اثر را به شکل داستانی روایت کند.
روایتهای شهید تهرانیمقدم، محسن رضایی و سردار حاجیزاده از آنچه گذشته است به همراه تدوین خوب از تصاویر موجود، به غنای اثر افزوده است، اما شاید بزرگترین ویژگی اثر این است که توانسته تعلیقی خلق کند که برای مخاطب جذاب باشد.
اینکه مثلا در بحبوبه جنگ موشکی ایران و عراق ناگهان مستشاران نظامی لیبی کنار میکشند و قطعات حساس موشک و سکوهای پرتاب را هم با خود میبرند و عملا مسئولان موشکی را با چالشی اساسی مواجه میکنند تا آنجا که مثلا صدام با اطلاع از بیوفایی (خیانت آشکار) نظامیان لیبی، در میان نظامیانش ظاهر میشود در یک دستش قرآن و در دست دیگرش مشتی خاک میگیرد و میگوید آنهایی که مذهبی هستند به همین قرآن و آنان که مذهبی نیستند به همین خاک قسم که نیروهای ایرانی دیگر نمیتوانند به طرف عراق موشک پرتاب کنند.
از این به بعد با خیال راحت به شهرها حمله موشکی کنید، اما سکوت موشکی ایران فقط 17 روز طول می کشد و نیروهای موشکی ایران که پیشتر در سوریه آموزش دیدهاند اینک خود، وارد گود میشوند و با پرتاب دقیق موشک همه قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای را به تعجب وامیدارند.
مستند خط مقدم در روایت همه این اتفاقات بهخوبی عمل میکند و موفق میشود این کشمکش را هم به مخاطب منتقل کند.
همچنین این مستند توانسته به میزان قابل توجهی اتمسفر زمانی را که همه این وقایع در آن میگذرد، بازتاب دهد.