سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
تأکید صاحبان ژن خوب و حقوقهای نجومی بر توجه به محرومان
مدیریت قالیباف از انسان غافل بود، باغ کتاب و پل طبیعت را ما ساختیم!
الهه کولایی، از فعالان زن اصلاحطلب به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با خبرگزاری ایلنا به مدیریت شهری محمدباقر قالیباف در تهران اشاره کرده و گفته است:
«در سالهای گذشته به تبع نگاه سخت افزاری به موضوع توسعه و مبنا قرار دادن ساخت وسازهایی که انسان، مصالح، منافع و نیازهای اساسی آن را مورد غفلت قرار داده است که البته اینها آثار و عوارض سرمایهداری مدرن در همه کشورهای بزرگ جهان و انتقال آثار و عوارض آن به کشور ما است؛ فضای کالبدی شهر تهران پاسخگوی نیازهای همه شهروندان تهرانی نیست.»
او همچنین تصریح کرده است: این فضا نباید فقط در خدمت گروهها و اقشار مرفه و پردرآمد باشد و بر اساس نیاز گروههای خاص تحول پیدا کند.[۱]
*خانم کولایی که نام وی صرفا به منظور اجرای یک نمایش غیر قابل باور از سوی اصلاحطلبان! در فهرست نامزدهای جریان چپ برای تصدی شهرداری تهران مطرح شده است، در حالی از نگاه سختافزاری قالیباف و غفلت از مسئله انسان و نیازهای آن در شهرداری تهران طی ۱۲ سال گذشته سخن میگوید که واقعیتهای تهران امروز از رخداد دیگری حکایت دارد.
تهران بزرگ اکنون به شهری تبدیل شده است که برای هر شهروند خود نزدیک به ۱۷ متر مربع سرانه فضای سبز دارد، فاصله هر شهروند در هر نقطه از تهران تا ایستگاه مترو یا اتوبوس ۳۵۰ متر بیشتر نیست و فضاهای کثیر و بعضاً بیهمتایی -حتی در جهان- نیز برای پرداختن به نیازهای غیر سازهای شهروندان در تهران وجود دارد.
در واقع نمیتوان رخدادهایی بزرگی مثل «پل طبیعت»، «باغ کتاب»، «مجموعههای نمایشگاهی فرهنگی و هنری»، «دهها کیلومتر خطوط مترو و بیآرتی»، «فرایندهای زیباسازی شهر تهران»، «ایجاد دریاچههای مصنوعی»، «ساخت خانه هنرمندان و گالریهای چند منظوره»، «اردوهای راهیان نور بسیج شهرداری»، «طرح هبه»، «نصب رایگان پرچم در ایام عزای اهلبیت(س) بر سردر خانههای داوطلبان»، «توسعه فضای سبز» و... که بعنوان بخشی از نمادهای مدیریت جهادی محمدباقر قالیباف شناخته میشوند را به رأیالعین دید، در کنار آنها عکس یادگاری گرفت و آنگاه اینطور گفت که مدیریت قالیباف مدیریتی ساخت و ساز گونه و غافل از انسان و نیازهایش بوده است!
جالب آنکه پروژههای بزرگ اجرا شده توسط قالیباف به قدری خیرهکننده، بودهاند که اصلاحطلبان در مواردی مدعی شدهاند که خود سازنده این پروژهها و آغازگر آنها بودهاند[۲] و در موارد دیگر و حتی «کاشت گلهای لاله در پارکهای تهران» نیز راهی جز بد نامیدن پروژه و فریبکار خواندن قالیباف نداشتهاند!
طنز تلخ قضیه هم آنجاست که یکی از چهرههای جریان چپ به تازگی گفته است که قالیباف تهران را ۱۰۰ سال به عقب برد![۳]
تحلیلگران میگویند اصلاحطلبان از آنرو که میدانند توانایی تکرار کارنامه قالیباف را ندارند به تخریب همهجانبه وی روی آوردهاند و طی روزهای پس از مسندنشینی شهردار اصلاحطلب نیز به تعریف و تمجید از تمام قیام و قعود وی خواهند کرد تا اقدامات او همسطح قالیباف تلقی شود.
اصلاحطلبان در مسئله انتصاب شهردار زن نیز قصد دارند علیرغم تمام شعارهای خود طی سالیان متمادی اما از این کار صرف نظر کنند و قضیه را تبدیل به یک مطالبه از رئیسجمهور روحانی نمایند.
گفتنیست، اظهارات خانم کولایی درباره اینکه فضای تهران نبایستی فقط در اختیار قشر پردرآمد باشد نیز در حالی است که مدیریت اصولگرای شهرداری تهران به اعتراف خود در ۱۲ سال گذشته اتفاقا بیشترین توجه را معطوف به نقاط محروم تهران و همسانی پیشرفت این مناطق با سایر محلات تهران کرده است.
ضمن اینکه به نظر میرسد اصلاحطلبان در بحث بیتوجهی به محرومین دچار ایرادات مبنایی فراوانتری باشند زیرا توهین به عموم مردم، تأکید بر ژن خوب! دریافت حقوقهای نجومی، زیست اشرافی، بالاشهری بودن عمده فعالان فتنه سال ۸۸ (به گواه عباس عبدی) و هزینهکرد میلیاردی برای حضور در فهرست انتخاباتی شورای شهر، تماما مقولاتی هستند که در اردوگاه آنان شیوع یافتهاند و نگرانی عمده اینست که این ژنتیک در شورای شهر پنجم تهران نیز بروز یابد.
قابل تأمل آنکه برخی از اصلاحطلبان بارها عنوان کردهاند که یک ضعف عمده جریان چپ، بیتوجهی به محرومین است.
***
باطن غلاظ و شداد تاجیک...
توهین به عالم و آدم برای کتمان «بردگی اصلاحطلبان در مقابل روحانی»
«محمدرضا تاجیک»، مشاور رئیس دولت اصلاحات و از تئوریسینهای جریان سیاسی خاص به تازگی در یک گفتوگوی تفصیلی با سایت جماران، به زعم خود تلاش کرده است تا به بهانه شکست انتخاباتی اصولگرایان در انتخابات ۹۶، به توصیف طیف رقیب بپردازد.
او ضمن وصف اخلاق و رفتار اصولگرایان به مقولاتی مثل «از خودشان و فهم و دانش و خوانششان یک سنت ساخته و این سنت را قدسی کردهاند»، «هوچیگری و فرافکنی و خشونت»، «برای پیروز شدن به هر حشیشی متوسل میشوند و رقیب را بیآبرو میکنند»، «در ویرانی شخصیت و حیثیت رقیب عمارت خود را بنا میکنند»، «اخلاق، دین و ارزشها را ابزاری استفاده میکنند» میگوید:
«باید دید که چرا دوستان اصولگرا وارد چنین ورطه و چالهای میشوند که بیرون آمدن از آن تقریبا غیرممکن است. بنابر این فرض من این است که اصولگرایان از خود شکست خوردند و رقیب اصلی آنها خودشان بودند. طبیعتا این مشکل اصلی اصولگرایان است و باید تکلیف خودشان را مشخص کنند و جایی نشان دهند در مقابل آن دگر غیراخلاقی، غیرارزشی و غیر دینی که برای مردم ترسیم میکنند تا در تقابل با او و در حذف او خود را معرفی کنند و یک خود اخلاقی، ارزشی و دینی را جلوه دهند، چگونه در جایی که باید مشق و انشایی بنویسند و امتحانی پس دهند امتحانشان را واژگونه پس میدهند؟»[۴]
*تاجیک که صحبتهای وی همواره دارای مفاهیم غامض و عبارت فلسفی است و شخصیتی مأخوذ به حیا در میان اصلاحطلبان محسوب میشود اما گویا نتوانسته است ژنتیک و باطن غلاظ شداد خود و ستاد اصلاحطلبان علیه رقیب را در لابهلای این عبارات استتار کند.
ژنتیک و باطنی که همواره در منصههای مهم ۴۰ سال گذشته خود را آشکار کرده و مردم ایران بخوبی میدانند که گفتمانها و مقولاتی مثل لوله، گازانبر، تقلب، تجاوز در زندانها، کشتار منافقین بیگناه در سال ۶۷!، دژخیم بودن شهید لاجوردی، خشن بودن امیرکبیر، تودهای بودن شهید آوینی، «بروید به جهنم»، منتقدان مثل کلاغ و مردم مثل گاو میمانند، ایرانیها پفیوزند، مردم برای جارو و مرگ موش صف میکشند، باید باتوم وارد کنیم و چند محروم معترض را کتک بزنیم و غیره و غیره جملگی توسط بزرگان و مشاهیر جریان چپ و اصلاحطلب گفته شدهاند یا توسط اصولگرایان؟!
از سوی دیگر، خطابه غلاظ و شداد آقای تاجیک علیه جریان اصولگرایی در حالی است که اگرچه اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری شکست خوردهاند اما اصلاحطلبان هم پیروز آن نبودهاند و صلاحیتی برای خطابه ندارند...
چه اینکه آنها طی ۱۶ سال گذشته در هیچ انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران پیروز حداکثری نبودهاند و هماکنون نیز بیش از ۵ سال است که در مقابل یک نامزد غیر! و به قول خودشان «غیر رسمی» دچار یک «بردگی جریانی» شدهاند و تمام قیام و قعود و حتی اغلاط او را افضل اعمال معرفی میکنند!
جالب آنکه روزنامه اعتماد به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با سعید حجاریان، از وی میپرسد: بعد از دوران آقای خاتمی، اصلاح طلبان دیگر هیچ وقت نتوانستند به آن قدرت و جایگاه بازگردند، نه در مجلس، نه در دولت و... و حجاریان نیز در پاسخ میگوید:«درست است»![۵]
در این میان یک تأسف بزرگ باقی میماند و آن حسرت رعایت تقوای جمعی در اردوگاه جریان چپ و انتظار صداقت و خودداری از تظاهر در میان تئوریسینهای جریان اصلاحات است...
توهینهای پساانتخاباتی چهرههای جریان چپ به اصولگرایان مسبوق به سابقه است.
پیش از تاجیک، «علی صوفی» عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز طی اظهاراتی گفته بود: «مشکل اصولگرایان مشارکت مردم در انتخابات است!»[۶]
***
به روحانی فشار نمیآوریم؛ غیر از تأکید بر تغییر ۷۰ درصد کابینه و توهین به وزیر کشور!
فاطمه سعیدی، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس و عضو حزب کارگزاران سازندگی در مصاحبه با ایسنا پیرامون چینش کابینه جدید رئیسجمهور روحانی گفته است:
«این تهمت به یک جریان سیاسی است که آن را باجخواه و سهم خواه معرفی میکنند. در حالی که اصلاح طلبان به صورت مصداقی کمترین فشاری به رئیسجمهور نمیآورند. بلکه افق نگاه حامیان رئیسجمهور بالاتر از مصادیق است و آنها تلاش میکنند به رئیس جمهور کمک کنند تا او زیر فشار سایر افراد، گروهها و صاحب نفوذان همچنان به گفتمان انتخاباتی خود پایبند بماند«.
او سپس ضمن «مترقی» و «حرفهای» خواندن این روش تصریح میکند: برای بودن یا نبودن هیچ فردی به روحانی فشار نمیآوریم اما این بدان معنی نیست که عملکرد و رویکردهای اعضای کابینه فعلی را در تطابق با گفتمان انتخاباتی رئیس جمهور ارزیابی کنیم.[۷]
*اظهار اینکه چهرههای اصلاحطلب به آقای روحانی فشار نمیآورند و در یک روش مترقی و حرفهای! در حال کمک به رئیسجمهور هستند را مردم قضاوت خواهند کرد زیرا واقعیت سپهر سیاست کشور غیر از چیزی است که خانم سعیدی در دنیای خودشان فرض میکنند.
توهینهای اصلاحطلبان به برخی از رجال ستادی حاضر در کنار رئیسجمهور روحانی به جایی رسیده است که چندی قبل وزارت کشور بیانیهای رسمی در این زمینه داد و در واکنش به اظهارات عبدا... ناصری علیه وزیر کشور، تأکید کرد که آقایان به دنبال سهمخواهی نباشند.[۸]
بر اساس رصدهای ما سه چهره اصلاحطلب نیز با قید «باید» خطاب به آقای روحانی تأکید کردهاند که ۵۰ و حتی ۷۰ درصد کابینه باید تغییر کند.[۹]
تأکیدات مدام اصلاحطلبان بر اینکه وزرای اقتصادی، آموزش و پرورش، وزارت کشور و آموزش عالی هم باید تغییر کنند بخش دیگری از فرمول مترقی آنها برای کمک به رئیسجمهور بوده است!
توهینهای هرروزه این جریان به رحمانیفضلی، وزیر کشور مبنی بر اینکه او بیتجربه است و به روحانی ضربه زده، فضاسازی علیه تیم رسانهای رئیسجمهور روحانی، مجاهد شنبه نامیدن «حسامالدین آشنا» و... نیز بخش دیگری از راهبرد مورد اشاره خانم سعیدی است.
کنایههای محمدرضا عارف به رئیسجمهور روحانی که چندی قبل منتشر شد و صحبتهای صادقی و سیاوشی درباره بیپاسخماندن انتظارات اصلاحطلبان از کابینه نیز بخش دیگری از همین فشارها محسوب میشود.
گفتنیست، قبل از خانم سعیدی، «محمدعلی ابطحی» معاون رئیس دولت اصلاحات طی یادداشتی گفته بود که این رفتارهای اصلاحطلبان نسبت به رئیسجمهور روحانی از باب «مشاوره» است![۱۰]
***
1_ http://khabarfarsi.com/u/42275614
2_ mshrgh.ir/739076
3_ mshrgh.ir/747874
4_ http://khabarfarsi.com/u/42245068
5_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3597918
6_ mshrgh.ir/743945
7_ http://www.isna.ir/news/96050301518/
8_ mshrgh.ir/753746
9_ mshrgh.ir/752353
10_ mshrgh.ir/749880