کد خبر 754258
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۳:۱۷

پیشنهاد «نو اصول‌گرایی» و ضرورت بازسازی جریان اصول‌گرا که از سوی دکترمحمد باقر قالیباف خطاب به جوانان انقلابی است که بازتاب‌ها و بازخوردهای متفاوتی در میان چهره‌های مختلف سیاسی اصول‌گرا و اصلاح‌طلب دا

 به گزارش مشرق، پیشنهاد «نو اصول‌گرایی» و ضرورت بازسازی جریان اصول‌گرا که از سوی دکترمحمد باقر قالیباف خطاب به جوانان انقلابی است که بازتاب‌ها و بازخوردهای متفاوتی در میان چهره‌های مختلف سیاسی اصول‌گرا و اصلاح‌طلب داشته است.

به نظر می‌رسد نقطه اهمیت «نو اصول‌گرایی»‌ آنجا باشد که  با مطرح و فراگیر شدن این ایده، صورت‌بندی های فعلی جریانات سیاسی دچار دگرگونی‌های  اساسی خواهند شد و می‌توان نسبت به عبور از  بن‌بست‌های امروزین ناشی از ناکارآمدی احزاب سیاسی، امید داشت. در این بین در یکی، دو روز گذشته، برخی روزنامه‌های اصلاح‌طلب با توجه به اهمیت فوق‌العاده این الگوی جدید سیاسی اصول‌گرایان، سخت نگران شده و برای ناکارآمد کردن این  مسیر تازه ترسیم شده، تلاش کردند توجه اذهان را به سمت آدرس‌های انحرافی جلب کنند.


در همین زمینه، روزنامه آرمان با پیش‌دستی نسبت به رسانه‌های اصول‌گرا در پرداختن به «نو اصول‌گرایی» سعی داشته است نسخه خود را به جریان رقیب دیکته کند. این روزنامه چند روز بعد از انتشار نامه قالیباف، ضمن نوشتن مرثیه نامه برای استعفای حجت‌الاسلام ناطق نوری از دانشگاه آزاد، این خبر را داد که او قصد ایجاد یک جریان جدید اصول‌گرا را دارد.


آرمان نوشت: «علی‌اکبر ناطق‌نوری به‌زودی از مدیریت حوزه علمیه امام حسن مجتبی؟ ع؟ در لواسان کناره‌گیری می‌کند و با ایجاد دفتر مستقل در تهران، به فعالیت‌های سیاسی خواهد پرداخت. پس از استعفای او از ریاست بازرسی دفتر مقام معظم رهبری، رایزنی‌هایی برای تشکیل یک حزب جدید با محوریت ناطق نوری انجام شده است. گفته می‌شود این حزب باید با رویکرد اعتدال گرایی شکل گیرد و در صورت تأیید ناطق، چهره‌های شاخص دیگری چون مرتضی مقتدایی و مصطفی پورمحمدی در رأس آن قرار خواهند گرفت. »


زمانی این گمانه تأیید نشده پررنگ‌تر شد که او چندی پیش گفت: «حزب موتلفه بیش از ۵۰ سال سابقه دارد و حتی بنده به همراه اخوی شهیدم در این حزب فعالیت داشتیم. انصافاً تشکیلات منسجم و موثری بود و در متن انقلاب نقش بسیاری داشت، اما امروزه شاهدیم ظهور و بروزی نداشته و حتی قادر به جذب فرزندان خودشان در این تشکیلات نیستند؛ بنابراین احزاب باید آسیب‌شناسی داشته باشند و علل افول‌شان را بررسی کنند. »


این اظهارات نشان از توجه و تمرکز بر عملکرد احزاب در کشور از سوی ناطق نوری دارد که شاید پیش‌زمینه تشکیل حزب باشد اما از سوی دیگر، تصور نمی‌شود او جایگاهی در اندازه دبیرکلی یک حزب سیاسی برای خود ترسیم کرده باشد. اکنون باید صبر کرد تا تصمیم بعدی شیخ نور مشخص شود.


روزنامه آفتاب یزد نیز در مطلبی با عنوان رنسانس اصول‌گرایی به کناره گیری ناطق نوری از هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی پرداخت و تلاش کرد این‌گونه جلوه دهد که حال، ناطق نوری به دنبال راه‌اندازی یک جریان مستقل در دل گفتمان اصول‌گرایی است.

این روزنامه از قول فیاض زاهد، تحلیلگر اصلاح‌طلب نوشت: «‌آنچه امروز ناطق می‌بیند، نه تنها محافظه کاری نیست که نوعی رادیکالیسم لجام‌گسیخته است که مسوولیت شکست‌ها‌ی متوالی جریان اصول‌گرایی را به گردن دارد و من فکر می‌کنم ناطق‌نوری برای حفظ محافظه کاری وارد صحنه شده است. »

وی افزود: «او کنش، اثر و حضور موثرتری در صحنه سیاسی ایران خواهد داشت و این را باید به فال نیک گرفت که مردان جوانمرد، عاقل، اهل تدبیر و محافظه‌کاران با اصول در عرصه سیاست ایران می‌درخشند. واقعیت این است که جریان اصول‌گرایی طرفدارانی دارد، ولی در سال‌ها‌ی اخیر فرمان به دست کسانی افتاده که مرتب در انتخابات‌ها‌ی مختلف شکست می‌خورند و مادامی که این فرمان از این عده از اصول‌گرایان گرفته نشود و اصول‌گرایان تدبیرگرایی مانند ناطق‌نوری، لاریجانی و امثال احمد توکلی به صحنه نیایند، محافظه‌کاران بعید است که در نزد افکار عمومی به موفقیتی برسند. »


نکته جالب توجه آنکه بسیاری از رسانه‌های اصلاح‌طلب در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری تلاش کردند تا امثال ناطق نوری را به‌عنوان یاران جدید جریان اصلاح‌طلب مطرح کنند تاجایی که او را شیخ اعتدال و میراث دار هاشمی نامیدند. هدف آنها در آن برهه ایجاد تفرقه در صف واحد جبهه اصول‌گرایان بود؛ اما اکنون با مشخص شدن قدرت‌های اصلی در جریان اصول‌گرا و مطرح شدن پیشنهادی در راستای تحول در این جریان، اصلاح‌طلبان با یک تغییر موضع آشکار ترجیح دادند تا شیخ اعتدال را به عنوان به شیوخ اصول‌گرا جا بزنند.


به بیان دیگر، اصلاح‌طلبان تلاش‌های وافری را در پیش گرفته بودند تا افرادی مانند ناطق نوری را در غیاب مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، به عنوان یکی از سران جبهه اعتدال و اصلاحات معرفی کنند اما حالا و پس از مطرح شدن علم «نو اصول‌گرایی» از جانب چهره‌های انقلابی، تصمیم گرفتند با تغییر استراتژی، چهره‌هایی مانند ناطق نوری را به عنوان رهبران جریان اصول‌گرا معرفی کنند.


در یک تحلیل مقدماتی، این تغییر استراتژی رسانه‌های اصلاح‌طلب یک معنی بیشتر ندارد، آنها از ابتدا هم نگاه استراتژیک به امثال ناطق نوری نداشته‌اند و تنها در بزنگاه‌های سیاسی تلاش می‌کنند از چهره‌های شاخص به نفع جبهه خود استفاده کنند؛ در غیر این صورت دلیل مشخصی برای این تغییر استراتژی اصلاح‌طلبان در برخورد با ناطق نوری را نمی‌توان یافت. آنها ترجیح می‌دهند در آوردگاه‌های سیاسی، به جای رقابت با چهره‌های پر نفوذ اصلی جریان اصول‌گرا، افرادی مانند ناطق نوری را در مقابل خود ببینند.


شاید طرح کردن دو پرسش از اصلاح‌طلبان در خصوص رفتارهای اخیر آنها بیراه نباشد. اگر آنها آقای ناطق  نوری را صاحب این همه حسن و کمال می‌دانند، چرا او امروز در حلقه اصلاح‌طلبان مورد مشورت و مرجعیت نیست؟ چرا با عوض شدن شرایط و مطرح شدن زمزمه‌های نو اصول‌گرایی «ناطق» را برای همسایه مفید می‌دانند؟


به نظر می‌رسد خود ناطق نوری نیز تمایلی برای قرار گرفتن در رأس جریان اصول‌گرایی نداشته باشد. نگاهی به سیر تطور نگاه سیاسی ناطق نوری، نشان می‌دهد مواضع سیاسی امروز او با آنچه از ناطق نوری در انتخابات سال ۷۶ به یاد داریم، تفاوت دارد. ناطق نوری در انتخابات اخیر به صورت مشخص از تداوم ریاست جمهوری حجت‌الاسلام حسن روحانی حمایت کرد و حتی بعد از چند جلسه، سخنرانی سیاسی به نفع رئیس دولت یازدهم، به این نکته نیز اشاره کرد که برای ظهور و بروز سیاسی، تصمیم به استعفا از بازرسی دفتر رهبری گرفته است.


به هر حال به نظر می‌رسد تاکید محمد باقر قالیباف بر «نو اصول‌گرایی» رسانه‌های اصلاح‌طلب را برای شکل دهی صورتبندی های سیاسی به تکاپو انداخته است. آنها امروز تلاش می‌کنند با طرح کردن نسخه‌های جور واجور بدلی، بیراهه‌هایی را برای اصول‌گرایان ترسیم کنند، تا به این ترتیب در آینده، به جای رقبای پر قدرت، با نسخه‌های ضعیف شده و بدلی به رقابت پرداخته و همچنان جریان اصول‌گرایی را از دست یافتن به اهدافش دور نگه دارند.

منبع: صبح نو