کد خبر 755796
تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۵:۴۱

اولین اقدام تلافی‌جویانه، وزارت خارجه روسیه از سفارت آمریکا خواست تا تعداد دیپلمات‌های فعال در این کشور را به ۴۵۵ نفر کاهش دهد.

به گزارش مشرق، «اصغر زارعی» در یادداشت روزنامه «حمایت» نوشت:

رؤیای احیای روابط مسکو – واشنگتن که با سیگنال‌های مثبت رؤسای جمهوری دو کشور به یکدیگر شکل گرفته بود، با تصویب تحریم‌هایی علیه روسیه در مجلس سنا به پایان رسید و روابط روسیه و آمریکا به پایین‌ترین حد خود یا به قول خبرگزاری رویترز، به سطح روابط دوران جنگ سرد تنزل یافت.

به‌عنوان اولین اقدام تلافی‌جویانه، وزارت خارجه روسیه از سفارت آمریکا خواست تا تعداد دیپلمات‌های فعال در این کشور را به ۴۵۵ نفر کاهش دهد و خبرگزاری «اینترفکس» روسیه نیز از اخراج صدها دیپلمات آمریکایی خبر داده است.

روسیه همچنین در واکنش به تحریم‌های جدید که امکان بازپس‌گیری املاک دیپلماتیک روسیه در واشنگتن و نیویورک را غیرممکن می‌کند، یک مجموعه ویلایی سفارت آمریکا در حوالی مسکو را توقیف کرد، اما سطح واکنش‌های روسیه به تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا، قطعاً در این سطح باقی نمانده و به حوزه‌های تاکتیکی کشیده خواهد شد.

مقامات کاخ سفید و کنگره آمریکا ادعا می‌کنند که روسیه در انتخابات ریاست جمهوری این کشور نقش مداخله‌گرانه داشته و به همین دلیل با حربه تحریم،‌ می‌کوشند که مسکو را تنبیه کرده و هزینه‌های سنگینی را بر این کشور تحمیل کنند ولی ازنظر روسیه، ماجرای تحریم‌ها فقط به این اتهام اثبات نشده برنمی‌گردد و علت‌ آن چیز دیگری است.

روس‌ها معتقدند که هم‌زمانی اعمال تحریم‌ها بر ایران و روسیه در بسته تحریمی کنگره، پیام‌هایی فراتر از اتهام دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یا اختلاف بر سر موضوع اوکراین دارد و آن اینکه، آمریکا از همراهی روسیه با ایران در منطقه عصبانی است و درصدد است که انتقام آن را با مصوبه کنگره از مسکو بگیرد.

ناظران سیاسی معتقدند که چرخش قطب‌نمای تحولات منطقه به سمت استراتژی ایران و روسیه پس‌ازآن بود که ایران از طریق کمک‌های مستشاری، وارد معرکه عراق و سوریه شد و اگر این حضور نبود، به‌طور حتم، روسیه هم وارد این کارزار نمی‌شد. از طرف دیگر، تحریم‌های قبلی اتحادیه اروپا و آمریکا بر روسیه بر سر مناقشه اوکراین هم کمک کرد که روابط مسکو – تهران وارد فاز استراتژیک شده و موجب شود تا قطب ضدآمریکایی در غرب آسیا، وزن بیشتری پیدا کند.

لذا وقتی روسیه در برابر تحریم‌های غرب قرار گرفت، شریکی مطمئن‌تر از ایران در حوزه‌ اقتصاد و سیاست پیدا نکرد و ضمن صرف‌نظر کردن از تعمیق روابط با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به علت ماهیت اطاعت‌پذیری آن‌ها از واشنگتن، پیوندهای دیپلماتیک مسکو – تهران را با گام‌های بلند، تحکیم کرد.

البته آمریکایی‌ها در به‌اصطلاح تحریم روسیه و ایران در کنار یکدیگر، همچون گذشته دچار خطای استراتژیک شده‌اند، زیرا به‌صورت یک‌جانبه، تنها منافع خودش را در نظر گرفته‌اند – هرچند که با قانون تحریمی جدید، منافع آمریکا به‌جای تأمین،‌ دچار تهدید شده – و مهم‌تر از همه اینکه، مخالفت اروپا با مصوبه کنگره، احتمال موفقیت سیاست جدید واشنگتن علیه روسیه را به شدت کاهش داده است.

کمیسیون اروپا تهدید کرده درصورتی‌که ملاحظات و نگرانی‌های اروپا در خصوص تأمین انرژی، مورد ملاحظه آمریکا قرار نگیرد، دست به تلافی خواهد زد و حتی وزیر اقتصاد آلمان با انتقاد شدید از تحریم‌های اخیر، از وقوع جنگ تجاری جدید میان اروپا و آمریکا سخن به میان آورده است، چراکه به نظر آلمانی‌ها و دیگر کشورهای اروپایی، تحریم‌های شدیدتر علیه روسیه، امنیت انرژی اروپا را به همان اندازه به خطر خواهد انداخت و این، همان عاملی است که در کنار افزایش همگرایی ایران و روسیه، شکست تحریم‌های آمریکا را بیش‌ازپیش محتمل‌ می‌کند.

مسئله اساسی این است که همان‌گونه که آمریکا از توان تحریمی برخوردار است، روسیه نیز می‌تواند از واکنش متقابل استفاده کرده و غرب را با چالش جدی مواجه کند. اگر بحث تحریم‌ها با امضای رئیس‌جمهور آمریکا به‌صورت قانونی درآید، قطعاً اروپا بیش از آمریکا ضربه خواهد خورد، به این دلیل که موقعیت شکننده‌تری نسبت به آمریکا دارد. برخلاف اروپا، آمریکا با روسیه مراودات تجاری چندانی ندارد و با توجه به اینکه روسیه در نزدیکی مرزهای اروپا، امپراتوری انرژی به راه انداخته، اتحادیه اروپا به‌شدت به گاز صادراتی روسیه نیازمند است، به‌گونه‌ای که برخی روسیه را «ایستگاه گاز» (gas station) اتحادیه اروپا نامیده‌اند.

به‌عنوان یک نمونه آماری، «اداره اطلاعات انرژی» آمریکا گزارش داده است که وابستگی اروپا به گاز و نفت روسیه در سال‌های اخیر، بیش از ۷۰ درصد بوده است که میزان قابل‌توجهی از این صادرات، به کشورهای متمول غرب اروپاست که برای تولید انرژی با مشکلات فراوانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

ضمن اینکه اروپا پس از جنگ جهانی دوم و در پی پیاده‌سازی «طرح مارشال»، همچنان زیر یوغ آمریکاست و هنوز نتوانسته خط‌مشی مستقلی فراتر از رویکردهای بین‌المللی آمریکا اتخاذ کند و ازاین‌رو، همیشه مجبور بوده که در این خصوص حتی باوجود ضررهای کلان، سیاست‌های آمریکا را مورد تائید قرار دهد اما موضع‌گیری‌های جدید اتحادیه اروپا، از تغییر محسوس این روند حکایت دارد.

با توجه به اینکه احساسات استقلال‌طلبانه در میدان سیاست و اقتصاد در کشورهای اروپایی،‌ بخصوص در آلمان به‌شدت افزایش پیداکرده، جنگ تحریمی آمریکا و روسیه، می‌تواند اروپا را از آمریکا، دست‌کم در حوزه اقتصادی و سیاست تحریمی، جدا کند؛ در این غیر این صورت، اروپا قربانی جدال بر سر میزان گسترش یا محدودسازی قدرت بین مسکو و واشنگتن می‌شود.

از سوی دیگر، حوزه جغرافیایی آمریکا و روسیه نسبت به اروپا فاصله زیادی دارد و همین امر باعث شده که با عنایت به تأثیرپذیری اروپا از امواج بحران‌ساز امنیتی در محدوده مرزهای شرقی، بسیار بیشتر از آمریکا تحت تأثیر مسائل امنیتی و سیاسی قرار بگیرد زیرا اگر روسیه بخواهد اتحادیه اروپا را به علت همراهی با سیاست‌های تحریمی آمریکا، تنبیه کند، به راحتی می‌تواند این اتحادیه را در معرض خطرات فراوان قرار دهد.

افزون بر اینکه نگاه بین‌المللی اروپا به نظام بین‌الملل، همچون آمریکا و روسیه امنیتی نیست،‌ بلکه کاملاً سیاسی و اقتصادی است و منافع اروپا به‌شدت به منافع روسیه گره خورده است.

درمجموع می‌توان این‌گونه ارزیابی کرد که چشم‌انداز آمریکا و روسیه در مسائل مختلف جهانی، تفاوت‌های بنیادین با یکدیگر دارند و روشن است که در نبردی که آمریکا علیه روسیه به راه انداخته، به علت نقاط ضعف مفرط آمریکا، دست برتر از آن روسیه است و به نظر می‌رسد اتحادیه اروپا هم چاره‌ای جز تعیین تکلیف نهایی در همراهی یا عدم همراهی با راهبرد غلط کاخ سفید ندارد.