دومين همایش جبهه پایداری انقلاب اسلامي‌ استان فارس با استقبال فعالان سیاسی، فرهنگی و دانشگاهی در مسجد رسول اعظم (ص) شیراز برگزار شد.

به گزارش مشرق به نقل از فارس،در اين نشست، دکتر كامران باقري لنکرانی وزير سابق بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و استاد تمام دانشگاه علوم پزشكي شيراز كه از اعضای مؤسس جبهه پایداری انقلاب اسلامي‌ است، در سخناني به تبیین و تحليل چرايی شکل گرفتن و مبناي اصلي شعارهاي اين جبهه پرداخت و در ادامه نيز به پرسش‌ها پاسخ داد كه متن كامل اين سخنراني و سؤال و جواب‌ها در ادامه آمده است:
یکی از نكاتي که امام فرمودند، این بود که اخبار جهان اسلام را پیگیری کنید و این را نه به عنوان یک کار سیاسی بلکه به عنوان یک کار در زمينه خودسازی توصيه فرموده بودند. این نشان مي‌‌دهد که توجه به مسائل اجتماعی اسلام اگر از باب تکلیف باشد، نه فقط در اینکه انسان تصميمات اجتماعی خوبی بگیرد، اثر دارد بلكه برای خودسازی خودش هم موثر است.

بنابراین اگر ما بخواهیم در صحنه عمل اجتماعی وارد شویم، مؤمنین باید یک تفاوت و تمایزی از کسانی که در صحنه اجتماعی وارد مي‌ شوند، داشته باشند. بالاخره زندگی اجتماعی لاجرم همراه ما هست و همه به نوعی درگیر آن هستند. آنچه که مومنین را از غیر مومنین متمایز مي‌‌کند، این است که حضورشان درصحنه اجتماعی هم با نگاه عبادی، خالصانه و از باب عمل به تکلیف است.

نگاه جبهه پايداري براي حضور در عرصه‌هاي اجتماعي

سایرین هم به صحنه مي‌‌آیند ولی ادبیات‌شان ممکن است ادبیات دیگری مانند کسب قدرت، نماینده شدن و... باشد. اینها خودشان موضوعیت دارند. مومن از غیر مومن اینجا متمایز مي‌‌شود. که اگر درصحنه اجتماعی هم حضور پیدا مي‌‌کند، بنایش این نیست که خود را مطرح کند بلكه مي‌خواهد به آن آرمان‌ها و ارزش‌هايی دعوت كند که یک انسان مسلمان را از غیر مسلمان متمایز کند.

جبهه پایداری انقلاب اسلامي‌ با چنین نگاهی شکل گرفت. با راهنمايی علمای اعلام و جمعی از دوستان که احساس وظیفه مي‌کردند که باید دراین فضای اجتماعی کشور، تاکید بر ارزش‌ها و آرمان‌ها را بیش از گذشته دنبال کرده و روزآمد کنیم؛ نگاه‌مان به نسل جوانی باشد که در دهه 80 به عنوان رویش‌های انقلاب اسلامي‌ در صحنه‌های مختلف افتخار آفرینی کردند و حماسه‌ای مثل سوم تیر 84 را به‌وجود آوردند و این حماسه امتداد پیدا کرد تا 22 خرداد 88 و بعد تا 9 دی امتداد پیدا کرد، این نسل حماسی شورآفرین را بتوانیم بهتر در صحنه حفظ کنیم و عميق‌تر و اثرگذارتر کنیم و نوعی همبستگی را درآن جمع به‌وجود آوریم.

توجه به شعارهاي جبهه پايداري راهگشاست

شعارهايی را جبهه پایداری انتخاب کرد که به نظرم توجه به آن شعارها مي‌ تواند راهگشا باشد که ما ببینیم در فضای اجتماعی به چه چیزهايی باید توجه کنیم. یکی از شعارهايی که جبهه پایداری انتخاب کرد، موضوع عدالت بود. این روزها خیلی در مورد عدالت، ادعا و گفت‌وگو مي‌شود اما یادمان بیاید که دراوايل دهه 80 وقتی که کسی مي‌خواست بیاید به آراي عمومي‌ مراجعه کند، شعار انتخاباتی که مي‌خواست انتخاب کند، نوعاً حرف‌های دیگری را انتخاب مي‌کرد. درهمين شیراز در انتخابات شوراها و انتخابات مجلس افرادی‌ که مي‌آمدند و مي‌خواستند از مردم رای بگیرند، معمولاً یک شعارهای خاکستری مي‌دادند و حرف عدالت را هم یا نمي‌زدند یا خیلی کمرنگ مي‌زند.

اولین دیداری که ما به‌عنوان دولت نهم خدمت مقام معظم رهبری "روحی فداه" مشرف شدیم، رهبر معظم انقلاب یک نکته‌ای را به عنوان مدال افتخار عنوان كردند که " من در خانواده هم گفته‌ام که آقای احمدی نژاد اگر رأي هم نياورد، همين یک کار را كه کرد و آمد شعار عدالت را شعار خودش انتخاب کرد، بزرگ‎ترین خدمت را به انقلاب و اسلام کرد چون این شعار درحال فراموش شدن بود."

موضوع عدالت یک موضوع اساسی و مهم است که در سال‌هاي مختلف به نوعی دچار غفلت و فراموشی شد و هنوز هم دراین خصوص غفلت‌هايی هست. در همين انتخابات ریاست جمهوری اخیر، کاندیداهايی که پیروز نشدند، نوع انتقادشان به دولت این بود که شما وقتی مي‌گويید "عدالت"، معنی حرف‌تان توزیع فقر است و مي‌ خواهید فقر را توزیع کنید و ما برعکس مي‌ گويیم تولید ثروت و پس از تولید ثروت مي‌ آييم راجع به توزیع آن صحبت مي‌کنیم.

این نکته، یک نکته انحرافی است، چون وقتی ما محور را عدالت قرار ندهیم، در بحث تولید ثروت کارمان به اینجا مي‌رسد که به هر ابزاری برای تولید ثروت دست مي‌زنیم و به همين دلیل است که خیلی از کشورهای ثروتمند دنیا امروز نتیجه آن نوع ثروت آفرینی را مي‌ینند، فاصله طبقاتی به شدت زیاد شده و به جايی رسیده که جنبش 99 درصد در امريكا راه افتاده است و امروز به صورت یک حرکت همگانی درآمده است.

سخن از عدالت بدون توجه به عقلانیت و معنویت نقطه انحراف است

درواقع، نوع انتقاد 99 درصد این نیست که چرا ثروت به‌وجود آمده است، بلکه نوع انتقادشان این است که در این ثروت آفرینی به نوعی تضییع حقوق اکثریت اتفاق افتاده است، وقتی شما ثروت آفرینی را به هر قیمتی اصل قرار دهید، معنی‌اش این است که حقوق 99 درصد را به خاطر آن يك درصد ثروتمند پایمال مي‌کنید. ممکن است آن يك درصد مالیات هم بدهند ولی عملاً اتفاقی که مي‌افتد، بزرگ شدن شکاف‌های طبقاتی است، بنابراین، عدالت به خودی خود موضوعیت دارد که به عنوان محور مورد توجه قرار گیرد. این نکته مهمي‌ است که خیلی‌ها ممکن است در برابر این حرف کم بیاورند و بالاخره نتوانند با این حرکت همراه شوند که ما به‌عنوان حرکت اصیل انقلاب مي‌ شناسیم. کما اینکه درهمين انتخابات گذشته، کاندیداهای رقیب ریاست محترم جمهوری، گفتمانی را که برای خودشان انتخاب کردند، مواردي مانند پیشرفت، تعامل، تغییر و تعقل بود و همه اینها را به نوعی در تقابل با عدالت مطرح کردند و حرف‌شان این بود که برای پیشرفت کشور باید به چیزهای دیگری توجه كرد، درحالی‌که اصل حرف این است که ما باید عدالت را محور قرار دهیم و پیشرفت و توسعه کشور را با این محور به پیش ببریم. وقتی که از عدالت صحبت مي‌ کنیم، اگر همراه با دو بازوی عقلانیت و معنویت نباشد، خود مي‌ تواند یک نقطه انحراف باشد.

اگر مي‌ خواهیم از عدالت صحبت کنیم، رسیدن به عدالت، برنامه ریزی و تدبیر مي‌ خواهد. نمي‌شود که به گمان چارچوب عدالت ما از عقلانیت غافل بمانیم و به همين دلیل، محور ديگری که جبهه پایداری در گفتمان انقلاب اسلامي‌ به تبعیت از ابرمرد انقلاب اسلامي، دنبال مي‌کند، عقلانیت است. عقلانیت به ما کمک مي‌کند که بحث عدالت را به نتیجه واقعی برسانیم و آن را تبدیل به برنامه عملیاتی کنیم. نمي‌توانیم یک همچین امر بزرگی را با بی‌تدبیری به نتیجه برسانیم و حتماً باید پشتوانه نظری داشته باشد و آن پشتوانه نظری حتماً باید با تدبیر، اجرا و عملیاتی بشود.

عده‌اي در شعار عدالت باقي مانده‌اند

اینجا چند بزنگاه انحرافی ممکن است وجود داشته باشد. یک عده‌ای در بحث عدالت در شعار باقی مي‌مانند و به دنبال اقدام عملی نمي‌روند، روشن است که به نتیجه نخواهند رسید. رهبری معظم انقلاب هم در همان دیدار به دفعات مکرر به‌ويژه در مراسم ارتحال امام به این موضوع اشاره کردند. درهمين سفر کرمانشاه هم اشاره و تأكيد داشتند که عدالت بدون عقلانیت یک کار روبنايی است و پایداری لازم را ندارد، اگر بخواهیم واقعاً عدالت را در جامعه به نتیجه برسانیم، حتماً باید آن را با عقلانیت همراه کنیم.

عقلانيت مد نظر امام و رهبري با محافظه‌كاري اختلاف مبنايي دارد

از این طرف وقتی صحبت از عقلانیت مي‌کنیم، ممکن است عده‌ای آن را به محافظه کاری تعبیر کنند. اما عقل و عقلانیت حقیقی و عقل رحمانی و عقلی که در روایات ما هست و مبنای تفکر امام است و جزو خط امام است، با این تلقي متفاوت است. جالب است که اگر به فرمایشات رهبری که تبيين كننده خط امام است، مراجعه شود، ايشان عقلانيت امام را مثال زده اند و همين امسال که درباره عقلانیت امام گفتند كه امام خیلی با عقلانیت رفتار مي‌کردند، یکی از مثال‌هایي که زدند، این بود كه امام به‌دلیل همين نگاه عقلانی هیچ وقت زیر بار غربی‌ها نرفتند.

عقل الهی به ایشان حكم مي‌كرد که اگر در برابر غربی‌ها کوتاه بیايید، تا آخر بر شما سوار خواهند شد و باید محکم سر مواضع بایستید. رهبر معظم انقلاب در مورد عقلانیت مثال زدند كه از عقل و عقلانیت امام بود که گفتند این انقلاب متعلق به مردم است. این را عاقلانه فرمودند که صاحب انقلاب مردم هستند و این کار مدبرانه‌ای بود که امام انجام دادند.

یا در بحث عقلانیت، امام فرمودند ما باید به تکلیف‌مان عمل کنیم ولو بلغ ما بلغ! یعنی عقلانیتی که ما از آن صحبت مي‌کنیم، با عقلانیت محافظه‌کاری که دنبال این است که وضعیت موجود را حفظ کند که به آن لطمه‌ای نخورد، تفاوت مبنايی دارد. این عقلانیت، غیر از عقلانیتی است که یک عده شعار آن را مي‌دهند و در واقع به این بهانه، کاری که مي‌کنند، در نهایت حفظ وضع موجود و یا توجیه کردن وضعی است که در دنیا وجود دارد. این هم یک وجه تمایزی است که باید در موضوع عقلانیت به آن توجه کنیم.

جلوه مهم معنويت، سنجش كارها با عبادت است

اگر از عقلانیت صحبت مي‌شود، منظور عقلانیت الهی است، عقلانیتی که به عبودیت الهی متصل است و ما باید در عدالت، عقلانیت را با معنویت همراه کنیم. جلوه مهم معنویت این است که ما همه کارهای‌مان را با شاخص عبادت بسنجیم و بررسی کنیم که نسبت این کاری که مي‌كنيم، با عبادت چیست؟ باور کنیم که اگر مي‌خواهیم در امورمان پیشرفت رخ دهد، بايد از کانال توسل، توکل و رفتن در خانه اهل بیت علیهم السلام پیگیری کنیم. اگر مي‌خواهیم در یک جايی صحبت یا کاری كنيم، قبل از آن توسل به اهل بیت داشته باشيم، با خدا خلوت کنیم، کارمان را به خدای متعال عرضه کنیم و مخلصانه آن کار را دنبال کنیم، حتماً اثر وضعی خود را مي‌گذارد.

زندگی امام سرشار از مثال‌هايی است که این معنویت را به عنوان پشتوانه امام نشان مي‌دهد و عرفان و حماسه را به هم مي‌پيوندد. البته در موضوع معنویت، رهبری معظم انقلاب تذکر دادند که اگر دائم صحبت از معنویت کنیم ولی عمق و پایه نداشته باشد، منجر به ریاکاری مي‌شود. این مطلب را درهمان دیدار اول‌شان با دولت نهم فرمودند و بعد هم چندین بار دیگر تکرار كردند و اظهار داشتند که توجه به معنویت، نباید منجر به ریاکاری شود.

آن بزنگاهی که توجه واقعی به معنویت است و آن را از ریاکاری جدا مي‌کند، این است که خود انسان به حرفی که مي‌زند، عامل باشد. نمي‌ شود که انسان از معنویت صحبت کند اما در زندگی خودش جلوه‌ای نداشته باشد و کسی آن را در زندگی‌اش نبیند.

معنی این که ریاکاری نکنیم، این نیست که به شعائر اسلام بی‌توجه باشیم، بلکه تاکید بر شعائر اسلامي‌ خیلی مي‌تواند کمک کند و برای انسان، یک حصن حصین را فراهم کند که دشمنان و شیاطین نتوانند به آن نفوذ کنند. به همين دلیل است که در دو آیه شریفه مي‌فرماید کسی که تعظیم شعائر الهی کند، موجب تقوای فرد مي‌شود و اثر فزاینده‌ای دارد. پس ما در موضوع معنویت هم باید حواس‌مان به زنگارها و نکات انحرافی‌اش باشد. ضمن اینکه نباید دچار ریاکاری شویم، نباید از تعظیم شعائر الهی هم باز بمانیم و باید هر دو را با هم به پیش ببریم.

بايد عقلانیت، معنویت و عدالت در پرتو ولایت باشد

عدالت بدون عقلانیت و بدون معنویت، اصلاً شدنی نیست و به نتیجه نمي‌رسد. این وسط خیلی حرف‌ها زده مي‌شود و خیلی گفته‌ها اظهار مي‌شود و خیلی‌ها ادعا دارند، ما در برابر این هجمه‌ها وافکار مختلف برای اینکه راه را گم نکنیم، باید نگاه‌مان به ولایت باشد. یعنی عقلانیت، معنویت و عدالت در پرتو ولایت باشد. اینجا باز یک پرتگاه هم وجود دارد.

خیلی‌ها خودشان به یک چیزهايی مي‌رسند و تشخیص‌هايی مي‌دهند و برای خودشان یک غروری حاصل مي‌شود، یکی مي‌گوید من مجتهد سیاسی هستم؛ یکی مي‌گوید مردم خیلی به من اقبال دارند؛ یکی مي‌گوید نخبگان خیلی مرا مي پسندند و متفکران دنیا به من توجه دارند؛ این مطالب کم کم موجب غرور شده و انسان به جای اینکه در پرتو ولایت عمل کند، خلاف آن عمل کرده و کم‌کم انحراف ایجاد شده و فرد برای خودش موضوعیت قائل مي‌شود؛ این نکته باز یک نکته تمایز بخش در حرکت اجتماعی مؤمنانه با سایر حرکات است.

هرکس هر کاری که مي‌کند، باید در پرتو ولایت باشد و ادعای حرکت مستقل از ولایت نداشته باشد و این ادعا را نه فقط در کلام بلکه درعمل نشان دهد. رهبری منویاتی دارند و دستوراتی مي‌دهند، مثلاً مي‌فرمایند من فلان موضوع را مي‌خواهم، بعد شما مي‌بینید کسی به این حرفی که رهبری زده، عمل نمي‌کند، مصلحت اندیشی کرده اند و مي‌گویند که درست است که رهبری فرموده‌اند ولی شرایط اجازه نمي‌دهد که ما این کار را بکنیم، یا درست است که رهبری فرموده‌اند ولی تشخیص ما این است یا درست است که رهبری فرموده‌اند ولی ما فکر مي‌کنیم که این‌طوری بهتر است.

این همان بزنگاهی است که باز یک عده‌ای را دچار انحراف و ازاین مسیر مؤمنانه جدا مي‌کند. شما خوب که دقت مي‌کنید، خیلی از موضع‎گیری‌هايی که نوعی کاهلی و سستی در برابر امر رهبری است و نوعی اجتهاد رأی در برابر منویات ايشان، یک چنین ادعاهايي نهفته است، این هم متاسفانه بلايی است که به‌ویژه در افرادی که اقبال عمومي‌ به آنها مي‌شود، کم نیست.

كساني را مي‌بینیم که آدم‌هاي بدی هم نبوده‌اند اما به مرور اقبال عمومي‌ موجب یک نوع گسستگی از مسیر ولایت در آن‌ها شده است و اگر بخواهیم آن را باز کنیم، خیلی از گروه‌های اجتماعی و سیاسی نوعی اجتهاد سیاسی برای خودشان قائل هستند. در ظاهر اظهار مي‌کنند که ما مطیع رهبری هستیم ولی درعمل به بهانه اینکه ما بیشتر سیاست را مي‌ فهميم، فرمان رهبری را زیر پا مي‌گذارند. این مجموعه یعنی معنویت، عقلانیت، عدالت در پرتو ولایت یک بسته است و نمي شود یک قسمتی را بگیرید و یک قسمتی را فراموش کنید. هر قسمت از آن را که فراموش کنید، خودش آغاز یک انحراف است و در واقع این است که مي‌تواند در شرایط امروزی به ما کمک کند که ما درصحنه سیاسی و اجتماعی با کمترین انحراف به پیش برویم.

جبهه انقلاب موجود است، بايد پايداري بر اصول آن باشد

جبهه پایداری هم به همين دلیل این موضوع را به عنوان گفتمان خود انتخاب کرد. ما همه باید مراقب خودمان، گروه‌مان، نیات‌مان و سلائق‌مان باشيم.

در همان دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامي‌ فرمودند که خیلی ها بودند که رو به کعبه داشتند اما بعد 180 درجه چرخیدند و رو به بتکده کردند. خیلی مهم است که انسان مسیرش را با استقامت به پیش ببرد و بعد این آیه شریفه "ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا..." را قرائت كردند، حرف زدن زیاد است اما استقامت ورزیدن در این راه یک چیز دیگر است، اینکه انسان تا آخر این مسیر را برود، یک چیز دیگر است، اینکه انسان در این مسیر پایدار بماند، یک چیز دیگر است.

و بالاخره خطر از دست رفتن پایداری برای همه وجود دارد. اتفاقاً نکته اصلی هم همين‌جاست و به همين دلیل است که با راهنمايی بزرگان به سرپرستی حضرت آیت‌الله مصباح، براي عنوان اين حركت، "جبهه پایداری انقلاب اسلامي‌" انتخاب شد.

جبهه انقلاب اسلامي‌ که وجود دارد، آن‌چیزی که مهم است، این است که انسان در این گذار زمان‌ها و در این فراز و نشیب‌ها در این مسیر پایدار بماند. این پایداری است که یک بزنگاه مهمي‌ است. یک عده حرف‌ها و شعارهای خوبی دارند و حتی به عنوان اسوه‌های آن مسیر مطرح مي‌شوند اما اینکه تا آخر بمانند، یک چیز دیگر است.

بنابراین همه در خطر انحراف هستند و باید به خود مظنون باشند و مراقبت کنند که دچار این انحراف نشوند. این را به عنوان مقدمه عرايض خدمت دوستان گفتم که بدانیم اگر ما صحبت از جبهه پایداری مي‌کنیم، اين جبهه چه مي‌گوید و چه چیزی را مي‌خواهد دنبال کند.

در ادامه اين نشست، دكتر لنكراني به سؤال‌هاي حاضران پاسخ داد.

كانديدا نمي‌شوم؛ روحيه‌ام يا مجلس و نمايندگي نمي‌خواند

وي در پاسخ به اين سوال كه آیا از شیراز کاندیدا مي‌شوید، اظهار داشت: من خیال همه را راحت کنم که بنده کاندیدای انتخابات مجلس شورای اسلامي‌ نه از شیراز و نه از هیچ شهر دیگری نیستم و دلیل آن هم این است که فکر مي‌کنم کاری که الان دارم انجام مي‌دهم، از من بر مي‌آید و با توجه به شناختی که از مجلس دارم، روحیه بنده با روحیه مجلس و نمایندگی نمي‌خواند.

جريان فتنه ساز مشغول برنامه ريزي براي انتخابات است

لنكراني در پاسخ به سوالي در مورد چگونگي رقابت انتخابات مجلس با بيان اينكه این انتخابات در مقایسه با انتخابات گذشته پیچیدگی بیشتری خواهد داشت، گفت: اين انتخابات بعد از وقایع سال 88 اولین مراجعه به آراي عمومي‌ است و این صحنه یک صحنه‌ای است که خیلی‌ها روی آن برنامه‌ریزی کرده‌اند.

وي ادامه داد: جریان فتنه به لحاظ پرچمداران و سران آن نزد مردم بزرگوار ایران علی رغم همه محبتی که داشتند و فرصت دادند كه بازگردند، دیگر یک جریان شکست خورده و به موزه سپرده شده است.

آنها هر کدام در هر جای ایران بخواهند خود را عرضه کنند، حتماً با یک شکست سنگین روبرو خواهند شد و کسی به اینها محل نخواهد گذاشت. این روشن است و خود اینها هم این مطلب را مي‌دانند و به همين دلیل است که خیلی از اینها ترس و تردید دارند که اصلاً وارد ميدان شوند.

لنكراني با بيان اينكه جریان فتن‎ساز و جریان فکری که پشت جریان فتنه بود، هنوز وجود دارد، افزود: اين جريان از هر ابزاری برای حضور در صحنه‌های اجتماعی استفاده خواهد کرد و چون آن سوء سابقه را در سال 88 پیش ساحت مقدس مردم ایران به دست آورده و مردم آنها را شناختند و فهميدند که بیشتر این افراد وابستگی آشکار به غربی‌ها دارند و انکار هم نمي‌کنند که از آنها پول گرفته‌اند، زشت نمي‌دانند که مورد حمایت صریح چهره پلیدی مثل ربیس جمهور منفور آمریکا قرار گرفته‌اند و رئیس جمهور آمریکا پس از دریافت جایزه صلح نوبل دو کلمه حرف زده که یکی‌اش حمایت از جنبش سبز بوده است. اینها هم برائت از این صحبت نجستند و خیلی هم افتخار مي‌کنند. آنها پرونده‌شان بسته شده و منفور بودن نشان روشن است.

وي اظهار داشت: آن فکری که منجر به فتنه سازی شد، هنوز هست. آن فکر در این صحنه هم خواهد آمد و لاجرم هم خواهد آمد، به دلیل اینکه حیات اجتماعی خودشان را معطوف به این مي‌دانند، با شعارهای مختلفی هم خواهند آمد، شعار عقلانیت، تعادل و اینکه ما باید کاری کنیم که کشور از بحران خارج شود و از این قسم شعارها خواهند داد.

جريان انحرافي با نقاب مي‌آيد

لنكراني ادامه داد: از طرف دیگر گروهی که نوعی انحراف در مباحث عدالت، عقلانیت و معنویت در پرتو ولایت، پیدا کردند به شکل‌های مختلف هم تلاش مي‌کنند. این گروه هم مي‌دانند که اگر صریح به صحنه بیایند و با همان حرف‌هايی که مثلاً ما دوست ملت اسرائیل هستیم يا مکتب ایرانی را دنبال مي‌کنیم، هم طبیعتاً مورد اقبال عمومي‌ قرار نخواهند گرفت، چون آدرس اینها را مردم دارند و طبیعتاً آنها هم با نقاب به صحنه مي‌ آیند، که این کار را پیچیده‌تر مي‌کند.

عضو موسس جبهه پايداري تصريح كرد: گروه‌هايی هم هستند که خیلی این موضوعات برای‌شان مهم‌ نیست و بیشتر خودشان بودن و در محور قدرت بودن و... برای‌شان مهم است که آنها هم بالاخره تلاش جدی خواهند کرد و متاسفانه قرائنی دیده مي‌شود که بعضی از اینها از اتخاذ روش‌های ماکیاولی كه هدف وسیله را توجیه مي‌کند، هم ابايی ندارد و هر کاری را مي‌کنند که در مجلس و در قدرت حضور داشته باشند.

اینها حتی ممکن است حرف‌های مؤمنانه و ولایت‌مدارانه بزنند. یک آقايی هست که گفته‌هایش را در مجالس مختلف به صورت مختلف مي‌زند. مثلاً در تهران سخنرانی کرده و گفته در این جریان فتنه یک کدروتی بود و مشکلی نبود و ان‌شاء الله همه همدلی مي‌کنند و کدورت برطرف مي‌شود. همان فرد در قم سخنرانی کرد و اظهار داشته که این جریان فتنه را باید محکوم کنیم و... که این یک رفتار ماکیاولی است که مطابق دل مستمع صحبت مي‌کند؛ این هم به پیچیدگی اوضاع مي‌ افزاید.

مجلس ايده‌آل

وي با بيان اينكه توقع اين است كه مجلس آتی ما یک مجلس ولایت‌مدارتر باشد، اظهار داشت: نه اینکه مجلس فعلی ما ولایت‌مدار نیست بلکه مجلس آتی ما بايد ولایت‌مدارتر باشد و نسبت به منویات رهبری کوشاتر باشد و قانونگذاری‌اش موثرتر باشد و بتواند کشور را در دهه چهارم انقلاب اسلامي‌ به سمت پیشرفت و عدالت بر اساس الگوی اسلامي‌ ایرانی سریع‌تر جلو ببرد.

استاد دانشگاه شيراز افزود: چنین مجلسی ایده آل ما است و طبیعتاً شکل گیری چنین مجلسی احتیاج به این دارد که این گفتمان، تبدیل به گفتمان عمومي‌ شود و به جای اینکه ما در خصوص افراد حرف بزنیم، بیايیم اول این موضع را جا بیندازیم که چه مجلسی مي‌خواهیم و برای چه این مجلس را مي‌خواهیم، چه شاخص‌هايی داریم و چه چیزی را مي‌خواهیم در این مجلس به نتیجه برسد، این مبنا بسیار مهم تر است تا اينکه ما بیايیم درباره اشخاص صحبت کنیم.

وزير بهداشت دولت نهم ادامه داد: حرف اول جبهه پایداری در موضوع انتخابات هم مثل بقیه موضوعات اجتماعی این است که این گفتمان و اصل را جا بیندازیم، وقتی مبنا این شد، بعد مصداق‌ها را پیدا مي‌کنیم، اما اگر از اول گفتیم که باید حتماً آقای فلانی باشد، این مبنا ندارد و احتمال انحراف خیلی زیاد خواهد بود، این مصداق کلام نورانی اميرالمومنین (ع) است که در جریان فتنه‌ای که در جنگ جمل اتفاق افتاد، فرمودند که اول حق را بشناسید و سپس اصل حق را پيدا كنيد.

وي با بيان اينكه "اگر در پرتو ولایت فهميدیم که اصل چیست و آن را دنبال کردیم، کار درست مي‌شود"، گفت: مثلاً رهبری فرمودند که در انتخابات مبنای‌تان این باشد که این نمایندگی از راه اتصال به کانون‌های قدرت و ثروت به‌دست نیاید و این حرف یک ميزان سنجش برای ماست. اگر ديديم كه كسي تلاش مي‌کند از این طریق نماینده شود، معلوم مي‌ شود که خلاف گفتمان رهبری کار مي‌کند.

اميدواريم وحدتي ايجاد شود كه در آن، گفتمان اصل باشد نه آدم‌ها

لنكراني در پاسخ به سوالی در خصوص احتمال وحدت اصولگرایان گفت: گمان مي‌کنم با توجه به صحبت‌های خوبی که در مذاکرات بین جبهه پایداری و برخی از دوستان موثر در جبهه متحد اصولگرایان انجام شده، ان‌شاء الله نتیجه‎اش نتیجه خوبی خواهد بود، منتها معنی‌اش این نیست که دقیقاً همين ساز و کار فعلی باقی بماند.

وي تصريح كرد: ساز و کار فعلی همين الان در کارکرد نشان داده که بحران‎هايي در داخل خودش دارد و نتیجه‌اش آن نتیجه مناسب نیست. همين الان که این چرخ مي‌چرخد، درست در نیامده و همين موجب شده که بسیاری از دوستان در آنجا معتقد باشند که باید اصلاحاتی انجام شود. اميدواریم که نتیجه کار حضور با یک پرچم واحد باشد، منتها پرچم واحدی که این گفتمان در آن اصل باشد، آدم‌ها اصل نباشند، اصل این باشد که ما کاری کنیم که بر اساس مبنايی که داریم و آن طول و عرض مشخص، کار به نتیجه برسد.

لنكراني در پاسخ به يكي از حاضران كه از حواشی حضور رئیس مجلس و شهردار تهران در این ساز و کار و تبلیغات و هزینه‌هايی که در شهرداری و گروه‌هايی که در مجلس فعال هستند، پرسيد، اتفاق افتاده است، گفت: ما وظیفه خاصي نداریم که در خصوص تک تک افراد اعلام نظر کنیم، اگر بتوانیم اصول را مرور کنیم و آن را مبنا قرار دهیم، مي‎توانیم نسبت به اشخاص نقادی داشته باشیم، امام بیانات‎شان بسيار الهام بخش است. حضرت امام در موضوع انتخابات فرمودند که انتخابات، یک آزمون الهی است و من در هر انتخاباتی که انجام مي‌شود، این جمله امام به یادم مي‌آید. چون آزمون الهی را برای همه و از جمله خودم مي‎بینم. چه آن کسی که مي‌خواهد کاندیدا شود، چه آن کسی که مي‎خواهد طرفداری کند، چه آن کسی که مي‌خواهد انتخابات برگزار کند، چه آن کسانی که مي‎خواهند طراحی داشته باشند. همه اینها در این آزمون هستند. مهم این است که در این آزمون الهی ما رفتاری که داریم بر چه اساسی است. آن مبنای رفتاری ما چیست؟ چرا این کار را مي‌کنیم و چرا این کار را نمي‌کنیم. اینها نکات مهمي است که مي‌تواند راهگشا باشد.

برخي در جبهه متحد هستند اما كار ديگري مي‌كنند

وي ادامه داد: شما ملاحظه بفرمايید گفته شده که دو نفری که اسم آورده شد، بیایند در مجموعه جبهه متحد اصولگرايی به لحاظ اینکه کاندیداهای مستقل ندهند. خوب خیلی بد است که یکی از این آقایان بیاید در شیراز ستاد مستقل بزند و کاری به 8+7 و جبهه متحد اصولگرایان نداشته باشد. این چه روشي است که اظهار شود مثلاً من با جبهه متحد هستم و خودش کار دیگری را دنبال کند. بعد در عمق كار که بروی، مي‎بینی کاندیداهايی که مورد نظر اين‌ها است، چون در جبهه متحد کارش پيش نمي‎رود، بنابراین موازی کاری مي‌کند. چشم‎های بصیر این‌ها را مي‎بیند و مقایسه مي‌کند.

لنكراني افزود: مثلاً بعضی‌ها خودشان گفته‌اند که ما مي‌خواهیم دو نبش بازی کنیم، با دو نبش بازی کردن ممکن است آدم رأی بیاورد، به‌دلیل اینکه مي‌گوید من با فتنه و غیر فتنه و با همه هستم ولی در نهايت چه؟ به چه قیمتی؟ اینجا عرصه‌ای است که مثل بقیه امتحان‌ها، جوهره انسان‌ها را مشخص مي‌کند.

عضو جبهه پايداري در مورد فساد بزرگ بانكي اخير نيز كه مورد سوال يكي از حاضران بود، اظهار داشت: در این قضيه، قوه قضايیه کاملاً شفاف عمل کرده ‍‌‌‍است، نکته زیبا در این موضوع، ریشه‌یابی مساله توسط قوه محترم قضايیه است و اين قوه گام بلندی در این خصوص برداشته است. اگر در فسادهای قبلی هم این‌گونه برخورد مي‌شد، قطعاً بازدارندگی زیادی داشت، در قضیه شهرداری اسبق تهران، برخورد قاطع قوه قضائیه تا مدت‌ها بازدارندگی ایجاد كرد که اميدواریم در این پرونده هم، این اتفاق بیفتد.