به گزارش مشرق، حمیده عباسعلی نابغه کاراته ایران است که یک تنه تمام عناوینی که برای نخستین بار در کاراته بانوان رخ داده است را به نام خود ثبت کرده است. مدال نقره جهانی آلمان، برنز جهانی اتریش و نقره بازی های جهانی این ها تنها یک بار برای کاراته زنان ایران توسط عباسعلی ثبت شد و حال تنها مدال المپیک را کم دارد تا کلکسیون افتخاراتش را تکمیل کند.
بازی های جهانی مختص رشته های ورزشی غیرالمپیکی است و برترین های کاراته دنیا جواز حضور در آن را کسب می کنند، میدانی شبیه المپیک برای کاراته کاران و عباسعلی با کسب مدال نقره نشان داد در المپیک ۲۰۲۰ نیز می تواند برای ورزش زنان مدال آوری کند. با تمام این افتخارات عباسعلی دلخوری هایی نیز از کم توجهی ها به کاراته و بستن پرونده اش در داخل با یک باخت دارد اما بنابر گفته خود به هیچ یک از این رفتارها عکس العمل نشان نمی دهد و سعی دارد با کسب عناوین مهم خود را اثبات کند.
گفت و گو با حمیده عباسعلی که به همراه مربیاش سمانه خوشقدم را در ادامه میخوانید:
*به اصرار مادرم کاراته را آغاز کردم
در ۸ سالگی و به اصرار مادرم کاراته را آغاز کردم، در ابتدا علاقه چندانی نداشتم اما چون ورزش کردن را دوست داشتم اگر هر رشتهی دیگری غیر از کاراته را آغاز میکردم مطمئنا به آن علاقهمند میشدم. با گذشت زمان و افزایش سنم کم کم به آن علاقهمند شدم. در کنار کاراته در بسکتبال نیز فعالیت داشتم اما زمانی که به مرحله تصمیمگیری رسیدم و باید یک رشته را انتخاب میکردم رشته انفرادی را ترجیح دادم چرا که در جامعه ما رشتههای گروهی سروصدایی ندارد و در اکثر رشته ها اعزام برای این رشتهها به سختی صورت میگیرد به همین دلیل کاراته را انتخاب کردم. نخستین مدال خود را زمانی که ۹ سال داشتم در رقابت های قهرمانی کشور کسب کردم. آن زمان کاتا کار میکردم و بعد از این مدال شور و شوق بیشتری به دست آوردم و با توجه به جثه درشتی که داشتم تصمیم گرفتم تنها در بخش کومیته ادامه دهم.
* با خوشقدم همباشگاهی بودم
با افزایش سن باید برنامهریزی و اهداف را مشخص کرد. نخستین هدف هر ورزشکاری پس از شروع ورزش، حضور در تیم ملی است. (آن زمان رده سنی امید و جوانان وجود نداشت و به دلیل اینکه اعزام رسمی نداشت، اردوها به صورت منسجم برگزار نمیشد) پس از حضور در تیم ملی برای نخستین بار در رده سنی بزرگسالان فیکس شدم و بعد از کسب مجوز حجاب و سهمیه مسابقات آسیایی نخستین اعزامم در سال ۲۰۱۰ در مسابقه جوانان هنگ کنگ بود که مدال برنز را کسب کردم. استارت اولیه من در مسابقههای رسمی در رده سنی بزرگسالان بود. پس از آن یک سال در رده سنی امید حضور داشتم و از آن روز به بعد در رده بزرگسالان حضور دارم. در ابتدا با سمانه خوشقدم همباشگاهی بودم. مربی نخست من امینی، سپس ارباب بودند و زمانی که وارد تیم ملی شدم، خوشقدم مربی ام بود. البته با یکدیگر تمرینهای خود را ادامه دادیم و زمانی که به اجبار کاراته را کنار گذاشت به عنوان مربی فعالیت خود را ادامه داد.
*به خاطره کاراته موسیقی را رها کردم
زمانی که در زندگی هدفی را انتخاب میکنی، فرصتی برای فعالیت در عرصههای دیگر باقی نمی ماند. پیش از آنکه کاراته را به صورت حرفه ای دنبال کنم دو سال در موسیقی فعالیت داشتم اما با حرفه ای شدنم در کاراته موسیقی را رها کردم. در گذشته تصور خانوادهها بر این بود، رشتههای رزمی به فرزاندانشان آسیب می رساند و با گذشت زمان متوجه شدند اینگونه نیست و در واقع فرد رزمی کار با اجرای فنون و تکنیک، انرژی و توانش را در زمین مبارزه تخلیه می کند و این تخلیه انرژی باعث آرامش روح او می شود. تنها اسمِ رشته های رزمی خشن است.
*از حضور در بین بزرگسالان خجالت می کشیدم
وقتی وارد تیم ملی شدم، زندگیِ ورزشی و حرفهای خود را هدفگذاری کردم. نخستین هدفم این بود خوب کار کنم و در هر مسابقهای که شرکت می کنم، نتیجه قابل قبولی کسب کنم. زمانی که وارد تیم ملی شدم، کوچکترین عضو بودم و از حضور در بین بزرگسالان خجالت می کشیدم. در ابتدا تصور نمی کردم که به این موفقیتها دست پیدا کنم اما در نخستین اعزام خود نشان دادم که میتوانم. باور داشتن به خود باعث می شود تا انتها مسیر را طی کنیم و زمانیکه به این باور رسیدم تصمیم گرفتم در مسابقه های آسیایی نخستین مدالی که کسب می کنم طلا باشد و نخستین کسی بودم که در سال ۲۰۱۱ مدال نقره آسیایی (جدا از بازی های آسیایی) را به دست آوردم و در سال ۲۰۱۲ نقره را به طلا تبدیل کردم و این روند ادامه دار بود.
*چشم انتظار حضور در رقابت های جهانی بودیم/ حتی فدراسیون انتظار مدال جهانی از ما نداشت
بعد ازحضور در مسابقههای آسیایی چشمانتظار بودیم تا در رقابتهای جهانی نیز بتوانیم شرکت کنیم. بعد از اینکه در بازیهای آسیایی اینچئون نخستین مدال طلا را کسب کردم به فاصله کمتر از یک ماه در مسابقههای جهانی حاضر شدیم و هیچ کس از تیم بانوان توقع کسب مدال نداشت چرا که این توانایی را در ما نمیدیدند. حتی فدراسیون نیز تصور نمیکرد که بانوان در نخستین اعزام بتوانند فینالیست شوند و از قبل گفته بودند که انتظاری ندارند اما من میخواستم باور آنها را تغییر دهم و بگویم که ما نیز میتوانیم.
*در اینچئون مردم توانایی مدال آوری زنان ایرانی را دیدند
بعد از بازی های آسیایی اینچئون انگیزه من دو چندان شد. از آنجایی که برای نخستین بار رقابت های بانوان به صورت مستقیم از تلویزیون پخش شد، مردم شاهد این بودند که زنان ایرانی نیز توانایی کسب مدال را دارند. شاید در گذشته باور مردم این بود که زنان اصلا نمیتوانند ورزش کنند چه برسد به کسب مدال اما در اینچئون زنان ایرانی نشان دادند که توانایی بسیار بالایی دارند و اگر به آنها اهمیت داده شود، نتایج بسیار درخشانی کسب خواهند کرد. بعد از اینکه در مسابقههای جهانی آلمان فینالیست شدم خودم نیز باور نمیکردم که به فینال مسابقههای جهانی راه یابم. از قبل تصور کسب مدال را داشتم اما فینالیست شدن خیر. زمانی که در فینال حاضر شدم و مدال نقره را کسب کردم، این باور در من ایجاد شد و دوست داشتم که در ادامه تمام نتایج خوب را کسب کنم.
*در بازی های جهانی کالی نیز سهمیه داشتیم اما اعزام نشدیم
چهار سال پیش در بازی های جهانی کالی در کلمبیا نیز به همراه پگاه زنگنه و فاطمه چالاکی سهمیه را به دست آورده بودیم اما متاسفانه اعزام نشدیم که دلیل آن را نمی دانم. فدراسیون بیان کرد دیر به آنها اعلام شده است. در بازیهای جهانی کلمبیا بر خلاف امسال که تنها قهرمانان هر قاره جواز را به دست آورده بودند، سهمیه بانوان بیشتر بود چرا که مدالآوران نقره قاره نیز جواز حضور در بازیهای جهانی را کسب کرده بودند. لهستان نخستین حضورم در بازیهای جهانی بود. البته سال ۲۰۱۳ در مسابقههای کامبت گیمز حضور داشتم که متاسفانه در آن مسابقهها مدالی کسب نکردم چرا که تجربه حضور در مسابقههای جهانی را نداشتم و هیچ تجربهای کسب نکرده بودم، زمانی که حریفان را میدیدم احساس میکردم که بسیار قدرتمند هستند و مبارزه با آنها برای من سخت است. اما زمانی که در مسابقههای جهانی حضور پیدا کردم دیدم که ما نیز توانایی کسب مدال را داریم.
*در حق مربیان اجحاف می شود/ شاید اگر من جای خوشقدم بودم دلسرد می شدم
حضور مربی در کنار من بسیار میتواند تاثیرگذار باشد. علاوه بر تکنیک و فنون، انرژی و باوری که از سوی مربی دریافت میکنیم بسیار بااهمیتتر است و میتواند نتیجه بازی را برگرداند. نبود مربی در کنارم در رقابتهای جهانی اتریش نیز رخ داد و خوشقدم در آن مسابقهها در کنار من نبود. البته در بسیاری از مسابقهها این اتفاق برایم رخ میدهد و خوشقدم در کنارم نیست، به غیر از کاراته وانها که آن هم با هزینه شخصی با یکدیگر عازم میشویم. با تمام این اتفاقات، خوشقدم هیچگاه دلسرد نشد و همیشه در کنارم بود. شاید هر کس دیگری بود ناامید میشد. حتی اگر خود من جای او بودم شاید دیگر ادامه نمیدادم. همیشه در حق مربیان اجحاف میشود و در ورزشهای رزمی بسیار شاهد این موضوع هستیم، مربیانی که شاگردان خوبی دارند اما هیچ گاه در کنار آنها در مسابقهها و کسب موفقیت ها نیستند.
*آیومی از ماکت من برای تمرینات استفاده کرد
در بازیهای جهانی لهستان کاراته ایران طلسم شکنی کرد چرا که در گذشته تنها دو برنز کسب کرده بودیم اما این بار هر ۵ نماینده ایران فینالیست شدند. موفقیتهای ژاپن به دلیل بخش کاتا است که در هر رویدادی در بخش کاتا حتما فینالیست خواهد داشت و محال است کسی به آنها رای ندهد. در کومیته نیز سه فرصت داشتند که دو تن از بازیکنان آنها توانست به فینال مسابقهها راه یابد. در بخش مردان نیز دو فینالیست داشتند و همه میدانند که ژاپن مهد کاراته است. نه تنها ژاپن بلکه سایر کشورها از ایران ترس دارند و من به خوبی به یاد دارم که در سال ۲۰۱۵ در قهرمانی آسیا، "آیومی" که از حریفان سرشناس ژاپنی من است (رنک یک دنیا را در اختیار دارد ۶ بار مبارزه کردهایم، سه بار من پیروز شدهام و سه بار آیومی که البته آیومی تنها یک بار را با تکنیک پیروز شد و دو بار دیگر را با رای داوران برنده شد) قبل از مسابقهها در شبکه تلویزیونی خود حضور پیدا کرده بود و در آن برنامه از ماکتی که از من برای آنالیز و تمرین کردن ساخته بود صحبت کرد و مرا به عنوان سختترین حریف خود نام برده بود.
در مسابقات سال ۲۰۱۵ با اختلاف امتیاز آیومی را شکست دادم و پیروز شدم. آیومی در بازیهای جهانی نمیتوانست هیچ تکنیکی را در مقابل من اجرا کند چرا که هفته گذشته در مسابقههای قهرمانی آسیا با نتیجه ۶ بر ۲ او را شکست دادم، اما شاید او کمی از من هوشمندانهتر بازی کرد و یا اینکه از جو داوران مطمئن بود چرا که او را با نام قهرمان جهان صدا میکردند و طبیعی بود که این اتفاق رخ دهد و داوران به او رای دهند. در مدت زمان ۲ دقیقهای که با او بازی کردم، فشار بیشتر از سمت من بود، به هر حال هرچه که بود تمام شد و من خوشحال هستم از اینکه توانستم دست پر از مسابقهها بازگردم. دوست داشتم که رنگ مدالم طلا باشد و به آن نیز فکر کرده بودم چرا که من تجربه حضور در مسابقههای جهانی را داشتم. بازیهای جهانی بسیار سنگین بود و هر مسابقه آن حکم فینال را داشت، بازی های جهانی برای کاراته حکم المپیک را داشت و هر ۵ نماینده ایران فینالسیت شدند و این باعث تحسین کاراته ایران از سوی سایر کشور ها شد.
* سرمایه گذاری باید بر روی مسابقاتِ حساس باشد
وزنها برای حضور در المپیک ادغام شده و سه وزن در المپیک حاضر خواهد شد. از سال ۲۰۱۸ مسابقههایی را که دارای رنکینگ هستند برای کسب سهمیه اعلام خواهند کرد و صددرصد مسابقههای قهرمانی قاره ها در بین آن خواهد بود اما با توجه به ادغام دو وزن، پنج وزن به سه وزن تبدیل شده است. هر کدام که در رنکینگ در صدر قرار گیرند، به طور مستقیم بالا میآید. وزن ۶۸- و ۶۸+ کیلوگرم نیز با هم ادغام و من باید در ۶۱- کیلوگرم شرکت کنم و این کار را برای من سختتر می کند چرا که نسبت به حریفان وزن ۶۸+ کیلوگرم شناخت دارم اما شناخت زیادی نسبت به حریفان وزن پایین تر ندارم که تا المپیک باید به شناخت برسم. به احتمال بسیار همانند تکواندو سهمیه را به فرد می دهند. قاعدتا نباید در همه مسابقهها حضور داشته باشیم و این نمی تواند به نفع ما باشد چون بازیکنان با شرکت در همه مسابقات دچار افت میشوند و اگر تعداد مسابقهها بالا برود در مسابقه اصلی جواب نخواهد داد. ما بر عکس کشورهای دیگر هستیم آنها بر روی مسابقههای حساس و اصلی سرمایهگذاری میکنند اما ما در تمام مسابقهها شرکت میکنیم و در مسابقه اصلی با مشکل مواجه میشویم.
*در بازی های جهانی کوچ نداشتم
در بازیهای جهانی کوچ نداشتم و تیم مردان ایران از بیرون من را راهنمایی میکردند. در این مسابقهها تیمهای بسیاری بودند که کوچ نداشتند. دلیل این را نمیدانم اما تنها از یک نفر میشد به عنوان کوچ استفاده کرد. تیم ژاپن چندین مربی به همراه خود داشت اما تنها یک نفر اجازه داشت به عنوان کوچ بنشیند و از آنجایی که بازیها به صورت همزمان برگزار میشد، امکان داشت یک نفر از بازیکنان کوچ نداشته باشد. نداشتن کوچ سخت است اما زمانی که بازیکن در آن شرایط قرار میگیرد مجبور است با این موضوع کنار بیاید اگر به این موضوع فکر کند، فشار دوچندانی به او وارد خواهد شد و تمرکزش از بین می رود. در لیگ جهانی اتریش نیز یک بار چنین اتفاقی برای من رخ داد و من بدون کوچ بودم. با توجه به اینکه بازیهای جهانی مختص رشتههای غیر المپیکی است ممکن است این آخرین حضور ما در این رویداد بوده باشد. اگر کاراته در المپیک روند ادامهدار نداشته باشد، دوباره به این بازیها باز خواهیم گشت.
*اسپانسر ندارم
برای حضور در کاراتهوانها اسپانسر ندارم. تنها یک بار توانستم اسپانسر پیدا کنم و آن هم در کاراته وان اتریش بود که در این مسابقهها نیز تنها رفتم چرا که خوشقدم نمیتوانست هزینه مسابقهها را پرداخت کند و همچنین اعتبار ویزای او نیز به اتمام رسیده بود. بعد از آن تا به امروز دیگر هیچ اسپانسری نداشتم. اسپانسرها هیچ تمایلی به حمایت ندارند چون یک سری توقعات دارند که باید برآورده شود که نمی شود. ما نام اسپانسر را تنها بر روی گرمکن و لباسهای خود میتوانیم درج کنیم و رسانه تبلیغی برای نام اسپانسر نمیکند به همین دلیل اسپانسرها تمایلی برای حمایت ندارند. البته با توجه به المپیکی شدن کاراته فدراسیون دیگر باید هزینه پرداخت در کاراته وانها را متقبل شود و این قول را نیز به ما دادهاند. از سال ۲۰۱۸ که امتیازات کاراتهوانها مهم میشود اگر برای فدراسیون اهمیت داشته باشد، باید شرایط حضور در کاراتهوانها را فراهم کند.
*دانشگاه آزاد را در سوپر لیگ از دست داده ایم/سقف قرار دادم ۱۲ میلیون تومان بوده است
تصور نمیکنم امسال دانشگاه آزاد با توجه به اتفاقات رخ داده در سوپرلیگ، تیم دهد. اتفاقهایی رخ داد که به ضرر دانشگاه آزاد بود، زمانی که تیمی سرمایهگذاری میکند، تیم را راهی رقابت ها میکند و شاهد این است که به راحتی حق آن باشگاه خورده میشود، دیگر حمایتی نخواهد داشت و تیم را رها می کند. تیمهای دانشگاه آزاد در مسابقههای مختلف قهرمان است، در کاراته نیز چندین سال پیاپی قهرمان بودهایم اما سال گذشته قهرمانی را از دست ما درآوردند و در حق تیم اجحاف شد. در حال حاضر تیمی برای حضور در سوپرلیگ ندارم. تنها درآمدی که داشتیم از طریق لیگ بود که با توجه با نبود دانشگاه آزاد آن را نیز ندارم. دانشگاه آزاد تنها تیمی بود که بموقع قراردادها را پرداخت میکرد و اهمیت می داد.
البته نمیگویم که مبلغ قراردادها بسیار بالا است اما تنها تیمی بود که حمایت مالی از ورزشکاران داشت و بالاترین رقم قراردادها را می بست. نمیدانم که در حال حاضر چه تعداد تیم در سوپرلیگ حضور دارد اما با توجه به شرایط پیش آمده و پایین بودن تعداد تیمها ممکن است سوپرلیگ لغو شود چون با دو یا سه تیم نمیتوان مسابقهها را برگزار کرد. سوپرلیگ بسیار در سطح آمادگی بازیکنان حائز اهمیت است و برای حضور در مسابقههای تیم ملی و حضور در میادین بینالمللی تاثیرگذار است. سقف قرارداد من در دانشگاه آزاد ۱۲ میلیون تومان بود که ۴۰ درصد آن نیز کسر شد که البته طبق قرارداد باید ۳۰ درصد کم میشد اما ۱۰ درصد اضافهتر کم کردند چون تیم عنوان قهرمانی را از دست داد و نایب قهرمان شد.
*بعد از شکست در گوانگجو تهدید شدم
تلخترین خاطره ی ورزشی ام مربوط به بازی های آسیایی گوانگجو بود که در بازی اول نتیجه را واگذار کردم آن هم به نمایندهای که سال بعد با نتیجه ۸ بر صفر پیروز شدم. این شکست بسیار در روند قهرمانی من تاثیرگذار بود و تجربه ای خوب برایم بود. پس از آن شکست بسیار تهدید شدم و در شرایط سخت قرار گرفتم اما توانستم از شکستم درس بگیرم و به دنبال مدالی باشم که از دست دادم. ۴ سال بعد در بازی های آسیایی اینچئون مدال طلارا کسب کردم.
* برخی خواهان حذف قهرمانان هستند/ با یک باخت نباید ورزشکار را به راحتی کنار گذاشت
در چند سالی که مدال کسب کردم، توقعات از من بالا رفت. علاوه بر شیطنت رسانه ها، در داخل کاراته نیز هستند کسانی که از نتیجه نگرفتن من خوشحال میشوند. البته این نه تنها مختص کاراته بلکه در سایر اقشار و رشتههای مختلف این مشکل وجود دارد و یک سری خواهان حذف برخی ورزشکاران هستند تا در میدان حضور نداشته باشند. میدانِ رقابت است و زمانی که رقابت تمیز باشد، قطعا شرایط فرق میکند. کسی پیروز میدان است که بتواند مشکلات را پشت سر بگذارد، به آن اهمیتی ندهد و اسیر حاشیهها نشود، اگر اسیر حاشیهها شود قطعا از هدف اصلی خود دور خواهد شد. چه در مواقعی که پیروز میشوم و چه در مواقعی که شکست میخورم حرف پشت من بسیار است. من به هیچ کدام از اینها اهمیتی نمیدهم و هیچ گاه نیز اشاره نکردم که در مسابقهها چه اتفاقی برای من رخ میدهد چون با حرف زدن نمیتوان چیزی را اثبات کرد و تنها با عمل است که فرد میتواند حقیقت را نشان دهد تا بقیه نیز از آن درس بگیرند و من نیز با گرفتن مدال نشان دادم که کار آنها اشتباه بوده و به اشتباه خود پی خواهند برد.
اگر خسته میشدم قطعا امروز اینجا نبودم. در مسابقههای قهرمانی آسیا قزاقستان نیز شرایطی برای من پیش آمد تا در کومیته انفرادی حضور نداشته باشم. ۴ سال است که با طلای بازیهای آسیایی قهرمان وزن خودم هستم و کسی نتوانسته مانند من پشت سر هم طلای آسیا را کسب کند اما امسال این فرصت را از دست دادم و با یک باخت در انتخابی، که شاید عدهای نیز در آن دخیل بودند من را کنار گذاشتند. با یک باخت نباید یک ورزشکار را به راحتی حذف کرد اما این اتفاق برای من رخ داد و شرایط بسیار بحرانی بود اما من توانستم خود را جمع کنم. نباید با یک باخت پرونده من بسته میشد و یک فرصت را به آیومی حریف من دادند تا طلای قهرمانی آسیارا نیز به دست بیاورد و رزومه آسیایی خود را تکمیل کند.
* باشگاه مناسبی برای تمرین ندارم
من به عنوان بازیکن نمیتوانم به تنهایی شرایط را برای خود مهیا کنم، نیاز به حمایتهایی است. متاسفانه باشگاه مناسبی برای تمرین ندارم. باشگاه (کبکانیان) که در اختیار فدراسیون کاراته قرار دادهاند به دلیل اینکه در طرح ترافیک قرار دارد مسیر رفت و آمد به آن بسیار سخت است. قبل از مسابقهها با مسئولان آکادمی ملی المپیک صحبت کرده بودم و محل تمرین را به اعتبار اسمم در اختیار من قرار دادند و من در این مدت به همراه خوشقدم آنجا تمرین میکردم اما در حال حاضر پس از بازیهای جهانی، دوباره مشکل باشگاه برای تمرین دارم و باید دوباره صحبت کنم و این برای من به عنوان یک بازیکن شرایط سختی است که هم بخواهم تمرکز خود را بر روی تمرینها بگذارم و هم دنبال مکانی برای تمرین کردن و شرایط اعزام باشم. من به تنهایی نمیتوانم شرایط را مهیا کنم. فدراسیون باید نگاه متفاوتتری نسبت به چند سال گذشته داشته باشد چون ممکن است حضور در المپیک ۲۰۲۰ اولین و آخرین حضور ما باشد و المپیک برای ما تمام شود، پس نباید به راحتی فرصت را از دست بدهیم. بازیکن تا یک حدی باید شرایط را فراهم کند، برای مثال از حاشیهها دوری کند، از بسیاری از تفریحات صرف نظر کند و تمام تمرکز خود را بر روی تمرینها بگذارد، اینها وظایف من به عنوان یک ورزشکار است چون خودم پذیرفتهام و میخواهم این سختیها را تحمل کنم. اما سایر شرایط در دست مسئولان و فدراسیون است.
*قول می دهم در المپیک نیز تمام تلاشم را کنم
با توجه به شرایطی که در مسابقهها رخ میدهد پیشبینی کسب مدال غیر ممکن است اما من تمام تلاشم را در مسابقهها میکنم و خدا را شکر که بهترین نتایج را به دست آوردم. المپیک نیز آوردگاه بسیار مهمی است و هر ورزشکاری آرزوی حضور در میدان المپیک را دارد. من تمام تلاش خود را خواهم کرد تا در المپیک نتیجه خوبی کسب کنم. پیش از حضور در المپیک مسابقههای مهمی پیش رو است و باید پله پله گام بردارم. نخست باید به فکر کسب سهمیه باشم و پس از آن قرار گرفتن در مسیر. حتی قرار گرفتن در مسیر نیز زیبا است. تمام تلاش خود را خواهم کرد ا ما قولی برای کسب مدال در المپیک نمیدهم. تلاش من این است در هر رویدادی که شرکت می کنم برای کشورم افتخارآفرینی کنم و دل مردمم را شاد کنم. قول میدهم بهترین نتیجه را در المپیک کسب کنم.
*از زمان المپیکی شدن کاراته تنها شعار شنیدیم
زنان ایرانی علاوه بر اینکه قرار است افتخارآفرینی کنند، به عنوان نماد کشور در مسابقهها حضور دارند و دنیا زنان ایرانی را با حجاب میشناسند و ما باید از این عنوان دفاع کنیم، مسئولیت ما قطعا سختتر میشود. مسئولان باید اهمیت بیشتری به ورزشکاران به ویژه بانوان بدهند. برای مثال من نباید دغدغه فراهم کردن باشگاه برای انجام تمرینهایم را داشته باشم یا هزینه فیزیوتراپی و درمانم را پرداخت کنم، اینها برای ورزشکار معضل است. از زمان المپیکی شدن کاراته تنها شعار و حرف شنیدیم.
* حضور در رقابت های قهرمانی آسیا برای من حکم دیدار دوستانه دارد!
بودجهای که باید در اختیار فدراسیون کاراته قرار بگیرد باید به اندازه بودجه سایر فدراسیونهای المپیکی باشد. ما مشکل بودجه داریم و در مسافرتها و اعزامها نمیتوانیم در رویدادهای دوستانه شرکت کنیم. برای من حضور در مسابقههای قهرمانی آسیا پیش از بازیهای جهانی حکم یک دیدار دوستانه را داشت. نباید این طور باشد و این حرفهای نیست که یک رویداد مهم را به عنوان رویداد دوستانه تلقی کرد و اینها تنها به دلیل کم بودن بودجه فدراسیون کاراته است. همان طور که پس از کسب مدال در رشته تکواندو پوشش خوب خبری صورت میگیرد و نگاه ویژهای به آنها میشود نسبت به کاراته نیز که همیشه عصای دست کاروان ایران در بازیهای آسیایی بوده نیز باید توجه و نگاه ویژهتری شود. توقعی که ما داشتهایم هیچ گاه برآورده نشده است.
*تبعیض ها را که دیدم از فوتبال زده شدم
استقلالی هستم، یک زمانی به فوتبال بسیار اهمیت میدادم و مسابقهها را دنبال میکردم. اما زمانی که تبعیضها و تفاوتها را دیدم از فوتبال زده شدم. درست است که فوتبال در تمام دنیا هواداران بسیاری دارد اما دلیل نمیشود از توجه به تمام ورزشکاران رشتههای دیگر زده شود و تنها به فوتبال نگاه کنند. این قشنگ نیست، بسیاری از رشتههای ما در المپیک حضور دارند و عنواندار هستند اما فوتبال نتوانسته عنوانی را به دست بیاورد.