به گزارش مشرق، حسين شريعتمداري در سرمقاله روز دوشنبه روزنامه کيهان نوشت: نگارنده آرزو مي کرد که هرگز ناچار به نوشتن اين نوشته نباشد، اما، امام راحل ما- رضوان الله تعالي عليه- مي فرمود؛ مسئوليت اهل قلم، فقط در مقابل آنچه مي نويسند، نيست بلکه به خاطر آنچه بايد بنويسند و نمي نويسند نيز مسئولند و فرداي قيامت در محضر خدا بازخواست مي شوند. اين وجيزه لبيک به همان توصيه پيامبرانه حضرت امام(ره) است. نوشته اي با استناد به شواهد و دلايل غيرقابل ترديد، در دفاع از ساحت مقدس دو سردار شهيد. باشد خدا بپذيرد و همت و باکري نيز گره از ابرو بگشايند و شاهد باشند ياران از قافله جامانده، رسم وفا از ياد نبرده و در مقابل- با عرض پوزش- «خون فروشي» آگاهانه يا ناخودآگاه کساني که با آن دو شهيد بزرگوار فقط «پيوند سببي» داشته اند، ساکت و بي تفاوت ننشسته اند.
نگارنده مي داند در پي اين نوشته، شماري اندک و کم شمار و به ناحق ميراث خوار! زبان به ناسزا مي گشايند و قلم به توهم مي دوانند که چرا حرمت همسران دو سردار شهيد را پاس نداشته اي؟! پاسخ هر چند در متن اين نوشته خواهد آمد، اما به اختصار آن است که همسران اين دو سردار شهيد اگر قرب و منزلتي دارند- که داشتند و مي توانستند کماکان داشته باشند- به خاطر «پيوند سببي» با آن بزرگواران بوده است، بنابراين، در صورتي که معلوم شود نه فقط سر همسويي با همسران شهيد خود ندارند بلکه خون پاک آنان را خواسته يا ناخواسته- و انشاءالله ناخواسته- براي دشمنان اسلام و انقلاب و قاتلان تابلودار همسران شهيد خويش «هديه» مي برند، ديگر همسر شهيد به معناي «همسو با شهيد» نيستند، هر چند که نام شهيد را در شناسنامه خود داشته باشند! آيا غير از اين است؟! کاش اينگونه نبود، ولي متأسفانه هست!... بخوانيد؛
1- آيا سران فتنه 88 و عوامل ميداني آنها، به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسين(ع) اهانت نکردند؟ وجود مبارک حضرت بقيه الله الاعظم ارواحنا له الفداء را انکار نکردند؟ روز قدس به نفع اسرائيل شعار ندادند؟ روز 31 آبان به حمايت از آمريکا عربده نکشيدند؟ به ساحت ملکوتي امام راحل(ره) اهانت نکردند؟ و تصوير مبارک ايشان را پاره پاره و لگدمال نکردند؟ آشکارا از فرمول ديکته شده مثلث آمريکا، اسرائيل و انگليس براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران پيروي نکردند؟ آيا با منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها، گروهک هاي کومله، دموکرات، پژاک، عبدالمالک ريگي دست به ائتلاف آشکار و بي پرده نزدند؟! فلان خانم چادري را به جرم اين که چادر بر سر دارد و حامي اسلام و انقلاب است، با اسلحه سرد و گرم مورد حمله قرار ندادند و پيکرش را با قمه و قداره و در حالي که شعار مرگ بر ... سر داده بودند، از هم ندريدند؟ فرياد مرگ بر بسيجي! سر ندادند؟ مسجد را به آتش نکشيدند؟ فلان بسيجي موتورسوار را با قمه تکه پاره نکردند؟ فلان مرد داراي محاسن را وادار به سردادن شعار مرگ بر ... نکردند؟ و هنگامي که از اين شعار خودداري کرد، آيا او را در مقابل چشمان نگران و اشکبار همسر و فرزند خردسالش به قتل نرساندند؟ آيا نتانياهو با افتخار! و آشکارا از فتنه گران به عنوان «بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران» ياد نکرد؟ آيا اوباما، حمايت مالي و سياسي از آشوبگران را يک هدف استراتژيک براي مقابله با ايران اسلامي معرفي نکرد؟ جرج بوش آنها را پياده نظام آمريکا در ايران معرفي نمي کرد؟ آيا تمامي دشمنان اسلام و انقلاب و امام و ايران در حمايت آشکار از سران فتنه به ميدان نيآمدند؟ و... و...
اکنون سؤال اين است و پرسش بسيار ساده اي نيز هست که پاسخ آن کمترين نيازي به ذهن هاي پيچيده ندارد. آيا دو سردار شهيد ما - نستجيربالله و با پوزش از روح بلند و ملکوتي آنها- دشمنان امام حسين(ع) و امام زمان(عج) بودند؟! از اهانت به حضرت امام(ره) و پاره کردن و لگدمال کردن تصوير مبارک ايشان خشنود مي شدند؟! از منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و پژاک و کومله و ساير اراذل و اوباش حمايت مي کردند؟! به نفع اسرائيل و آمريکا شعار مي دادند؟! مسجد آتش مي زدند، به همراهي و پيروي از آمريکا و اسرائيل و انگليس افتخار مي کردند؟! و...
انجام اين جنايات و زشتي ها و پلشتي ها، از سوي سران فتنه و عوامل ميداني آنها که قابل انکار نيست. تمامي اين اقدامات و مواضع ضد اسلامي و ضد انساني آنان به قلم و زبان خودشان و تصاويري که خود از صحنه برداشته اند ثبت و ضبط است، اعتراف بازداشت شدگان که جاي خود دارد. بنابراين بايد پرسيد آيا کودن ترين و ديرفهم ترين افراد نيز مي توانند در دورترين افق هاي ذهن خويش تصور کنند که همت و باکري با اين جرثومه هاي فساد و پليدي و دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و امام و ايران سر آشتي داشته اند؟! آن دو شهيد بزرگوار که جان و جواني و هستي خويش را براي مقابله با اين زشتي ها و مبارزه با آمريکا و اسرائيل و دنباله هاي داخلي آنها نظير منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و تروريست هاي مارکسيست به ميدان آورده و خالصانه به خداي منان تقديم کرده بودند.
2- وقتي همسران شهيد همت و باکري به حمايت از فتنه برمي خيزند و براي ابراز ارادت، سر بر آستان سران فتنه مي سايند، بديهي است که نه فقط پا بر خون به ناحق ريخته آن دو شهيد بزرگوار نهاده اند بلکه با تاسف بايد گفت خون پاک همسران شهيد خود را براي «فروش»! به دشمنان خدا و قاتلان همت و باکري عرضه کرده اند! و صد البته چه بدانند و چه فريب خورده باشند و ندانند، خيال باطلي در سر پروريده اند چرا که خون آن دو شهيد، پيش از اين و در آوردگاه مقدس جنگ 8 ساله به خدا فروخته شده است. مگر نه اين که در کلام خدا آمده است «ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بأن لهم الجنه... خدا، جان و مال مؤمنان را- در قتال و جهاد با دشمنان خدا- به بهاي بهشت خريداري کرده است... و چه کسي وفادارتر از خدا، بر عهدي که بسته است؟» بنابراين، همسران آن دو شهيد بزرگوار با پشت کردن به بينش و منش آن سرداران شهيد، فقط «پيوند سببي» خود با آنها را شکسته اند، بي آن که از اين گسست طرفي بسته باشند و يا بتوانند در ارادت مردم به سرداران سرافراز دفاع مقدس کمترين آسيب و خللي وارد کنند. مردم ايران و همه مسلمانان پاکباخته جهان باکري و همت را بخشي جدانشدني از هويت اسلامي و انقلابي خود مي دانند و ديگران را، در صورت ناهمخواني با راه و رسم آنان، نه فقط از خود نمي دانند که به تلخي مي رانند. انتظار آن بود و هنوز هم دير نشده و راه بازگشت هست، که همسران اين دو شهيد بزرگوار به خيل عظيم خانواده هاي شهدا بپيوندند و اگر در جريان فتنه 88 توفيق آن را نداشته اند که در کنار مردم و همراه و همگام با روح مطهر همت و باکري و خانواده هاي معظم شهدا به مقابله با سران فتنه و دشمنان امام و انقلاب برخيزند، لااقل، از ميانه راه توبه کنند که خداي مهربان توبه پذير است و همت و باکري هم بعد از رضايت خدا، از گناه آنها چشم پوشي خواهند کرد.
3- مردم اين مرز و بوم در دامان اسلام عزيز پرورش يافته و با هوشياري مثال زدني از ترفندهاي پيچيده دشمنان به سلامت عبور کرده اند، از اين روي دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها نبايد انتظار فريب آنان را داشته باشند و مثلا سران فتنه و رسانه هاي بيگانه نبايد و نمي توانند با استناد به همسويي همسران شهيد همت و شهيد باکري با سران فتنه، خيال سوءاستفاده از نام آن دو شهيد بزرگوار را در سر بپرورانند.
در اين بخش از يادداشت پيش روي، بي آن که سخن از مقايسه مثل به مثل و جزء به جزء در ميان باشد، اشاره به رهنمودي جاودانه و حکيمانه از کلام خدا ضروري به نظر مي رسد. خداوند تبارک و تعالي در آيه نهم از سوره مبارکه تحريم داستان همسران نوح(ع) و لوط(ع) را به عبرت آورده و مي فرمايد «... آن دو تن همسر بندگان صالح ما نوح و لوط بودند ولي از آنجا که خيانت ورزيدند در آتش قهر خدا سوختند»... باز هم تاکيد مي شود که خداي نخواسته، قصد مقايسه در ميان نيست ولي هشداردهنده و عبرت انگيز است و دستکم آن که نشان مي دهد پرورش يافتگان مکتب اسلام، اگرچه با مشاهده خروج همسران دو شهيد بزرگوار خويش از حلقه بينش و منش آن شهيدان تاسف مي خورند و آرزو مي کنند که به راه بازگردند، ولي هرگز جايگاه آنها را با جايگاه شهدا اشتباه نمي گيرند و شهداي خويش را با همسران راه گم کرده آنان به ارزيابي نمي نشينند، بلکه به قول حضرت امير عليه السلام، افراد را با معيار حق مي سنجند، نه حق را با افراد و... «حق» هميشه با شهداست.
4- و بالاخره اگر اين نوشته با برخي از «تلخي»ها همراه است اميد آن که همسران گرامي آن دو شهيد بر اين برادر خويش خرده نگيرند و عذرش را بپذيرند که آنچه در اين نوشته آمده است به خيرخواهي براي خود آنان بر کاغذ دويده و نگارنده اگرچه لياقت همراهي با آن دو شهيد بزرگوار را نداشته است ولي بر اين باور است که آنان را بهتر از همسرانشان مي شناسد و با مشاهده برخي از «نبايد»ها ديدگان آن دو شهيد را مي بيند که با نگراني و شايد ملامت به او مي نگرند و زبان حال به ملامت گشوده اند که چرا زبان به کام و قلم به نيام کشيده اي؟! مگر ما را نمي شناسي؟ و يا، مگر همسران ما، خواهران تو نيستند؟
آيا دو سردار شهيد ما - نستجيربالله و با پوزش از روح بلند و ملکوتي آنها- دشمنان امام حسين(ع) و امام زمان(عج) بودند؟! از اهانت به حضرت امام(ره) و پاره کردن و لگدمال کردن تصوير مبارک ايشان خشنود مي شدند؟! از منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و پژاک و کومله و