مشرق - یکی از برجستهترین مفاهیم در بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ به لحاظ تکرار و اشاره چند باره، موضوع "دشمن و مترادفات" آن بود. اهمیت مضاعف این موضوع از آنجاست که با گذشت حدود چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی و در آغاز دور دوم ریاست جمهوری دکتر روحانی بر آن تأکید شده است. نظر به اهمیت بحث، موضوع با طرح دیدگاه پیش رو به اختصار بررسی و تحلیل میشود: "دشمن واقعیتی است که دولت به عنوان نماینده رسمی و مردمی نظام اسلامی، با باور داشتن این واقعیت رکنی، مسئولیت و رسالت خطیر برنامهریزی برای مقابله با آن و حفظ انسجام و وحدت ملی در این رویارویی قطعی و اثبات شده را به عهده دارد."
واقعیتی به نام دشمن
در سال 1979 که انقلاب اسلامی واقع شد، دنیا میراث مرکبی از جنگهای جهانی اول و به ویژه جنگ جهانی دوم بود؛ دنیایی که نه به خواست ملتها که با فشار و تحمیل قدرتهای پیروز در جنگ شکل گرفته و به گونهای مهندسی شده بود که منافع این قدرتها را تأمین کند. چنین نظام بین المللی که بر اساس منافع تعداد اندکی از کشورهای سلطه طلب شکل گرفته بود، با مشاهده ماهیت انقلاب اسلامی و تعارض ذاتی آن با منافعش راه دشمنی با آن را در پیش گرفت؛ چنانکه انقلاب اسلامی نیز آن نظم و حاکمیت جهانی زورگویانه را بر نمیتافت. برای بروز و شکل گیری یک دشمنی عمیق و پایدار، کار اضافی لازم نبود و وقوع انقلاب اسلامی برای پدیداری این دشمنی کفایت میکرد. جذابیت شعارهای انقلاب و عناصر گفتمان انقلاب اسلامی که نظر ملتهای محروم، ستمدیده، غارت شده و گرفتار آمده در انواع استبدادهای حکومتی را به خود جلب کرده بود، روند بروز دشمنی دشمنان که منافعشان را در خطر میدیدند سرعت بخشید و "دشمن و دشمنی" خیلی زود در زمره مسلمات عارض شده بر انقلاب قرار گرفت و از بدیهیات شد؛ با وجود این، افراد و گروههایی بودند که این امر بدیهی را برنمیتافتند و با وجود نتیجه خسارت بار این دشمنیها در اشکال مادی و معنوی آن را انکار و یا به گونه ای توجیه میکردند که گویا "دشمن و دشمنی" مطرح نیست؛ مسئلهای که همچنان نیز مشاهده میشود.
دولتها و دشمن
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نگاه دولتهایی که بر سر کار آمدند به مسئله"دشمن و دشمنی" یکسان نبود و همین عاملی برای نوع مواجهه با دشمن بود. دشمنی دولت موقت با شیطان بزرگ که اصلیترین دشمن انقلاب محسوب میشد بسیار رقیق و خنثی بود تا آنجا که میل خفته رابطه با این دشمن خطرناک خیلی زود بیدار شد و حالت اشتیاق پیدا کرد. دو دولت زمان جنگ به سبب درگیر بودن در جنگ فرصت و بهانهای برای نفی دشمنی دشمنان نداشتند و موقعیت جنگی نیز به برخی که چنین نظری داشتند اجازه عرض اندام نمیداد. دولت سازندگی نیز که در دو دوره درگیر بازسازی کشور بود و بعضاً در مسیر اجرای طرحهای بزرگ به دیوار و مانع دشمن برخورد میکرد؛ بی میل نبود که با دادن برخی امتیازات از غلظت دشمنی دشمنان کم کند. با روی کار آمدن دولت دوم خرداد مسائل مربوط به "دشمن و دشمنی" به یکباره دستخوش تحول مبنایی شد و ایده پردازان دوم خردادی برای خشکاندن چنین باوری در ذهن بیدار جامعه و در نتیجه قرار گرفتن در مسیر هموار بازگشت ناشیانه و خوش باورانه به دامان غرب و آمریکا از "تئوری توطئه" و "ساخت و پرورش دشمن فرضی"در نظام برای بقاء دم زدند و برای سوزاندن ریشههای دشمن شناسی و دشمن ستیزی انقلاب از "توهم توطئه" و دشمن فرضی ساختن" سخن گفتند و در این باره با تلاش بسیار، نظام را متهم میکردند؛ با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد این وضعیت تا حدی روند معکوس پیدا کرد و با روی کار آمدن دولت اول روحانی و نگاه وی و برخی از رجال سیاسیاش به دشمن و در پی آن مذاکرات هستهای و توافق برجام این مقوله وارد مرحله جدیدی شد. در این میان نکته مهم در فراز و فرودهای یاد شده موضع حضرت امام(ره)، مقام معظم رهبری و غالب مردم بود که حتی در سختترین شرایط نیز از توجه و ایستادگی در مسئله "دشمن و دشمنی" باز نایستادند.
دولت دوازدهم و دشمن
دولت دوازدهم در مقایسه با دولتهای گذشته این امتیاز و تجربه بزرگ و هر چند تلخ را در کارنامهاش دارد و مشاهده کرده است که دشمن در قضیه توافقنامه برجام با آن چگونه رفتار کرد و به دنبال نقض مکرر آن در دولت اوباما که برجام را امضاء کرده بود، دولت ترامپ چگونه دشمنانه، بر اندک رمق باقی مانده در برجام پا گذاشت و با امضای تحریمهای جدید آن را له کرد؛ این تجربه بسیار فراتر از عامل بودن برای بازنگری دقیق و هوشمندانه در مسئله "دشمن و دشمنی" است اما جا دارد از حداکثر آموزههای آن در این قضیه استفاده شود. اینکه رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ فرمودند: " ... تعامل ملت ایران با دنیا و در عین حال مقابله جدی با نظام سلطه و ایستادگی در برابر ترفندهای بدخواهان بوده است... یکی از نکاتی که اصرار بر تکرار آن دارم تا از ذهنها فراموش نشود، غافل نشدن از حضور و ترفند دشمن است... ایستادگی همراه با صلابت و قدرت در مقابل سلطه طلبان... هزینه تسلیم در برابر قدرتهای زورگو به مراتب بیشتر از هزینه ایستادگی در برابر آنها است... جمهوری اسلامی به توفیق الهی، هیچگاه در مقابل استکبار و نظام سلطه تسلیم نشده و بر سر خواستههای آنها سازش نکرده است... به یاد داشته باشید که دشمن همه توان خود را برای نابودی شما بکار گرفته است و از هر بهانهای استفاده میکند..." همه و همه حاکی از آن است که دولت دوازدهم در ابتدا باید نسبت به قضیه "دشمن و دشمنی" باور جدی و عمیق پیدا کند و سپس برای مقابله با آن برنامه گسترده و فراگیری آماده سازد و برای موفقیت در این رسالت بزرگ بر حمایتها و رهنمودهای گذشته و حال و آینده رهبر معظم انقلاب و نیز انسجام و وحدت ملی مردم که انصافاً در این قضیه هیچگاه کوتاهی و کاهلی نکردهاند تکیه کند. این همه اشاره به بحث دشمن در یک سخنرانی کوتاه حاکی از اهمیت جدی و وظیفه آور بودن آن است. چنانچه دشمن در آغاز شکل گیری دولت دوازدهم متوجه تقویت این مسئله در نزد این دولت شود، موفقیت بزرگ و آغازینی برای دولت خواهد بود که در صورت تداوم، تلاش، استقامت و اتکاء به مردم با وجود پارهای مشکلات، ادامه آن تضمین خواهد شد.
نکته آخر: بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ درعین کلان بودن آنچنان فراگیر، دقیق، هوشمندانه و روشنگرانه بود که در صورت تفسیر و تحلیل از ناحیه صاحب نظرانی که درخت اندیشه آنها در خاک پاک جمهوری اسلامی ریشه دارد؛ میتواند منشوری فرا راه دولت دوازدهم باشد تا این دوره حساس را با دستاوردهای هر چه بیشتر و بزرگتر به پایان برد.
انشاءالله
رضا گرمابدری