جمع قابل توجهی از ستارگان ورزشی آمریکا با انتشار بیانیه‌ها و پیغام‌های جداگانه یا جمعی نسبت به سیاست‌های غلط ترامپ واکنش نشان دادند.

سرویس ورزش مشرق - حادثه خونین خیابانی بین دو جبهه از نژادپرستان آمریکایی که هر یک خود را طرف حق توصیف می‌کند شاید بهانه‌ای بود برای بازشدن یک زخم کهنه با اتیکت مشخص نژادپرستی در کشوری که هویت نزدیک به صدساله خود را با ریشه‌های فرو رفته در همین موضوع گره زده است.

منابع خبری آمریکا و اروپای غربی نیز نوشتند: مقام‌های ویرجینیا کشته شدن یک نفر در جریان درگیری میان راست‌گرایان‌افراطی و مخالفان آنها در شهر شارلوتزویل را تایید کرده‌اند. یک خودرو معترضان را زیر گرفت و در درگیری‌های مختلف بیش از ۳۰ نفر زخمی شده‌اند.

نانسی پلوسی، از رهبران دموکرات‌ها در کنگره امریکا در توییتی نوشته: «دونالد ترامپ بعد از من تکرار کن: سفیدبرترپنداری دهن کجی و بی‌حرمتی نسبت به ارزش‌های آمریکا است».

بیل کلینتون، رئیس جمهوری اسبق آمریکا در توییتر نوشته: «اگر چه باید از حق آزادی بیان افراد دفاع کرد اما خشونت، نفرت پراکنی و سفیدبرترپنداری محکوم باید شود.»

پس از این اتفاق بسیاری از مردم امریکا متشکل از مهاجران مناطق مختلف جهان نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و پدیده شوم نژادپرستی را تقبیح کردند. اما اتفاقی که به نوعی خشم اصناف و اقشار مختلف جامعه آمریکا را برانگیخت واکنش نماینده مردم آمریکا بود. ترامپ در صفحه توئیتر خود نسبت به زخمی و کشته شدن چند نیروی پلیس ابراز تاسف کرد اما به کشته شدن زن 33 ساله‌ای که قربانی نژادپرستی شده بود هیچ اشاره‌ای نکرد.

این عدم اشاره به توجه به برخی شیطنت‌ها و ریزبینی‌های ترامپ در توئیتر کاملا معنادار بود و نمی‌شد آن را به حساب بی‌توجهی یا سهل‌انکاری او گذاشت. پس از این اتفاق چهره‌های کلیدی در اصناف مختلف ایالات متحده آمریکا نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند که با توجه به این فرصت نگارشی به جامعه ورزشی آمریکا و ستارگان آن می‌پردازیم.

خواهران ویلیام (ونوس و سرنا) قهرمان‌های ملی آمریکا در ورزش تنیس بلافاصله در صفحه شخصی خود نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و مردم کشور خود را به آرامش و آگاهی بیشتر دعوت کردند. ونوس در صفحه توئیتر خود نوشت امروز آمریکا بیش از گذشته به احترام متقابل و صبوری نیاز دارد. گسترش نژادپرستی در کشور ما باعث آبروریزی است

مایکل فلپس شناگر مطرح امریکایی و رکورددار مدال‌های رنگین المپیک و رقابت‌های جهانی زخمی و کشته شدن هموطنان خود را در حوادث خیابانی اخیر زیر ذره بین گرفت و نوشت: «مایه تاسف است در کشوری که ادعای مبارزه با نژادپرستی دارد این موضوع در خیابان‌هاش موج بزند. امیدوارم روزهای روشن به خیابان‌های کشورم بازگردد».

هوپ سولو دروازبان تیم ملی فوتبال بانوان آمریکا که به خاطر همکاری با چند کمپانی یهودی در دو سال گذشته محبوبیت و جایگاه مردمی خود را در سانفرانسیسکو از دست داده در بیانیه‌ای که از طریق وب‌سایت فدراسیون فوتبال آمریکا نیز منتشر شده نوشت: «رئیس‌جمهور باید مشخص کند آیا مرگ یک زن به خاطر سیاست‌های غلط او برایش  اهمیتی نداشته و یا سهل‌ انگاری باعث این موضوع شده است».

جاستین گاتلین دونده مطرح آمریکایی که به تازگی اوسین بولت را نیز پشت سر گذاشته در حالی که خود را نماینده جامعه سیاه پوستان در بخش ورزش می‌داند نوشت: «در قرن بیست و یکم و در چنین روزهایی تفاوت بین رنگ سیاه و سفید یعنی یک آبروریزی بزرگ در سطح بین‌المللی بود. این شرم به راحتی از سطح خیابان‌های کشور من پاک نمی‌شود.»

و درنهایت لبرون جیمز بسکتبالیست مطرح آمریکا بیش از سایرین خبرساز شد و با ارسال نامه‌ای بلند بالا برای اکثر رسانه‌های مطرح آمریکا تحت عنوان نامه سرگشاده‌ای برای ترامپ اینگونه واکنش نشان داد: «این روزها هیچ راهی جز عشق‌ورزی درد پنهان آمریکا را درمان نمی‌کند، مردم از یکدیگر متنفر شدند، سفیدها علیه سیاه‌ها، مسیحیان علیه مسلمانان و .... این وضعیت را نمی‌شود تحمل کرد و عجیب است که فراموش کرده‌ایم همه ما قبل از این صفت‌ها انسان هستیم. به خاطر مرگ و آسیب‌دیدگی هموطنانم بسیار متاسفم و امیدوارم روزی برسد که نژادپرستی و نفرت از ادیان مختلف از کشور من خارج شود».

جیمز در انتهای بیانیه خود آورده است: «وضعیت در زمان اوباما کمی قابل تحمل‌تر بود اما اکنون واقعا تحمل آن سخت شده است. برای رئیس‌جمهوری که مرگ هموطن برایش بی‌اهمیت می‌شود متاسفم».

نژادپرستی در آمریکا ریشه دوانیده است،  بازداشت دسته‌جمعی ژاپنی‌ها در آمریکا‏، پیشینه نژادپرستی در سینمای آمریکا،  تاریخ جدایی نژادی در ایالات متحده آمریکا و ماجرای غم انگیز سرخ پوست‌ها هر کدام موضوعی است که می‌شود کتاب‌هاب درباره‌اش نوشت و خواند. نخسین ساکنان اروپایی آمریکا، اسپانیایی‌ها بودند که قدم بر خاک فلوریدای کنونی گذاشتند. با آغاز قرن هفدهم، انگلیسی‌ها در سواحل شمالی، مکانی که اکنون نیوانگلند شناخته می‌شود، چندین شهر ساختند. بعدها این مناطق، مستعمرات سیزده‌گانه بریتانیا در سرزمین جدید را شکل دادند. در سرتاسر قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی، ابتدا ماجراجویان اسپانیایی، انگلیسی و فرانسوی راهی آمریکا شدند و پس از آنان شهروندان دیگر مناطق اروپا، ازجمله آلمانی‌ها، هلندی‌ها، سوئدی‌ها و ایرلندی‌ها، موج دوم مهاجران را بوجود آوردند. تا زمانی که زمین حاصلخیز برای کشاورزی به میزان نامحدود در اختیار مهاجران بود، اختلافات نژادی میان ساکنان اولیه سرزمین آمریکا به چشم نمی‌خورد. هرچند که از همان روزهای نخست ورود اروپایی‌ها به سرزمین جدید، جنگ بی انتهایی میان تازه واردان و بومیان سرخ‌پوست در گرفت.