اصلاح‌طلبان با علم به اینکه توانایی تکرار کارنامه قالیباف یک کار دشوار است، از هم‌اکنون عنوان می‌کنند که «نهادهای حاکمیتی قصد همکاری با شهردار اصلاح‌طلب تهران را ندارند»!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

حجاریان: باید از مصافحه ظریف و الجبیر تقدیر کنیم تا عربستان کاملة‌الوداد شود

اعتماد گزارش داد: سعید حجاریان، از تئوریسین‌های جریان سیاسی خاص به تازگی طی سخنانی در یک نشست پژوهشی پیرامون «اخلاق در صلح مسلح» با بیان اینکه رابطه ایران و عربستان سعودی در همین وضعیت (صلح مسلح) قرار دارد، گفته است:

«معمولا می‌گویند جنگ هنگامی آغاز می‌شود که سیاست به پایان رسیده باشد. در وضعیت صلح مسلح باید از هر تلاشی که وضعیت را به سمت دیپلماسی و امر سیاسی سوق می دهد، استقبال کرد. فی المثل در رابطه ایران و عربستان باید از اعزام حجاج دفاع و از مصافحه ظریف و جبیر تقدیر به عمل آورد و حتی در صورت امکان به برقراری مراودات اقتصادی و فرهنگی میان دول متخاصم کمک کرد. از دولت متخاصم به دولت کاملةالوداد راه زیادی است که باید گام به گام طی شود و وظیفه اخلاقی حکم می‌کند که به خصوص در قبال همسایگان این مسیر را طی کرد، چرا که بیگانگان به هر حال روزی از منطقه می‌روند و ما می‌مانیم و همسایگانمان.»[1]

*صحبت‌های حجاریان از تفکری به نام «استراتژی بقا» سرچشمه می‌گیرد...

مفهومی که حجاریان چند سال قبل با استناد به آن اینطور گفته بود که حرکات حضرت امام(ره) در پساانقلاب متعادل‌تر شد، همانطور که عملکرد ائمه هدی(س) نیز پس از حادثه عاشورا معقول‌تر شد![2]

حجاریان همچنین در مذمت شهادت نیز گفته‌های مفصلی دارد و هم‌او بود که زمانی پیرامن این مفهوم اظهار کرده بود: «انسان هیچ‌وقت با محاسبه هزینه و فایده هر عملی به نقطه مرگ نمی‌رسد! نواب صفوی و افرادی مانند او یک راه حل مذهبی داشته‌اند که معادی داریم و حور و قصوری هست و ملائک به استقبال شهیدان می‌آیند و مانند اینها. این راه حلی بوده که روحانیت در برابر مبارزه مسلحانه، مطرح و آنرا توجیه می‌کرده است.»[3]

بدیهیست که در استراتژی بقای حجاریان؛ وجود مقولاتی مثل هزینه دادن برای شرف و آرمان، خط قرمز، مقدّسات، دفاع از حرم منافع نظام اسلامی در هر نقطه از جهان، پیروزی خون بر شمشیر و مقولات اینچنینی به شدت محل تردید است.

و از آنجا که محل تردید است، صاحبان تئوری بقا طرح آنها را در روابط بین‌الدوَلی و حتی زندگی بی‌معنا می‌دانند و از همین روست که در مقطعی از جبهه آنها صدای مخالفت با جهاد مدافعان حرم بلند می‌شود، در مقطعی دیگر نامه موسوم به «نامه 2003» از سوی دولت اصلاحات به آمریکا نوشته و اظهار تسلیم و التماس می‌شود و اکنون نیز شاهدیم که در قبال دولت جرّار سعودی، درخواست تقلا برای تبدیل او به یک کشور کاملة‌الوداد در قبال جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد.

(مقصود از کاملة‌الوداد امتیازاتی است که برخی کشورها در صورت اعتماد بیشتر به یکدیگر در عرصه‌هایی از جمله بازرگانی و اقتصاد، آنها را درباره طرف مقابل برقرار می‌کنند.)

جالب آنکه آقای حجاریان گویی خاطرات دهه 60 و کشتار حجاج بیت‌ا... الحرام را نیز از یاد برده است که حتی با اینکه بعد از آن در ظاهر امر روابط بسیار نزدیکی بین سعودی‌ها و چهره‌هایی همچون مرحوم هاشمی و یا دولت اصلاحات شکل گرفت اما مع‌الوصف عربستان به مقام کاملة‌الودادی! پشت پا زد و حوادثی همچون اعدام آیت‌الله باقرالنمر، کشتار شهدای منی و حمایت از تروریسم سلفی داعش و النصره برای حمله به نظام جمهوری اسلامی ایران را شکل داد.

در واقع حتی اگر از اقدام نابجای مصافحه ظریف با وزیر خارجه سعودی تقدیر هم شود، اما کاملة‌الودادی دربار سعودی با خط مشی چندین ده ساله سعودی‌ها محقق نخواهد شد و لذا آن تقدیر، یک خِزی و خواری بیشتر نخواهد بود...

***

عصیان دوباره خرّازی... «معلوم نیست نجفی بتواند حتی یک میخ هم به دیوار بکوبد»

«محمدصادق خرازی» از مشاهیر اصلاح‌طلب و دبیر کل حزب ندای ایرانیان به تازگی در بخشی از مصاحبه مطوّل خود با خبرگزاری ایسنا در پاسخ به این سؤال که «آیا اصلاح‌طلبان می‌توانند در ۱۴۰۰ و در ادامه راه موفقیت‌های بیشتری در عرصه حاکمیتی داشته باشند؟» گفته است: این موضوع به عملکرد ما بستگی دارد. ما اصلاح‌طلبان عملکرد خوبی نداشتیم. اصلاح‌طلبان نه در آن صبح دوم خرداد و نه در غروب ۸۴ و نه در طلیعه سال ۹۲ و نه اکنون از استراتژی منظمی برخوردار نبودند. ما تاکنون از ظرفیت‌های فردی شخصیت‌ها نان خوردیم.

او تصریح کرده است:

«رهبران اصلاحات هنوز نتوانسته‌اند مبانی خاص اصلاح‌طلبی را تبیین کنند. احزاب اصلاح‌طلب فاقد فرهنگ تعامل و گفت‌وگو هستند، یک حزبی که کل افرادش در یک مینی بوس جا می گیرد، با حزبی که بیش از چند هزار کنشگر در آن فعال هستند، یک رنگ و یک جور دیده می شوند. این‌ها نکات بسیار تلخ و خطرناکی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، عزت، شرف و موقعیت ما را دچار تعدیل کرده است. نمونه این موضوع شهرداری تهران است که بعد از گفت‌وگوهای فراوان و مذاکرات مختلف، به آقای نجفی رسیدند. اینکه فرصت را برای ایشان فراهم می‌کنند تا بتواند حتی یک میخ به دیوار این شهر بکوبد یا نه، جای بحث دارد. مشکل خود ما هستیم.»

خرازی در توضیح جمله خود می‌گوید: زمانی که آقای قالیباف شهردار شد، تمام عناصر و عوامل حاکمیت به او کمک کردند، تمام نیروهای نظام که مجموعه حاکمیت را تشکیل می‌دهند به یاری او آمدند، سپاه، نیروی انتظامی، دستگاه قضا و کذا و کذا. آیا ما یقین داریم که این‌ها به آقای نجفی کمک می‌کنند؟ اینطور نیست که به طور مثال سپاه نمی‌خواهد به آقای نجفی کمک کند بلکه مسئله این است که نمی‌توانند پلی این بین ایجاد کنند.

این فعال اصلاح‌طلب همچنین ضمن انتقاد از نحوه بسته شدن لیست اصلاحات در شورای شهر تهران و روند انتخاب شهردار، گفته است:‌ جریان اصلاحات به آسیب شناسی جدی نیاز دارد. اصلاحات باید خود را از یکسری پدرخوانده‌ها رها کند. تا زمانی که این پدرخوانده‌ها هستند نمی‌توان خیلی دل بست و خوش‌بین بود. همین وضع را ما در بین اصولگرایان می‌بینیم که پدرخوانده‌ها باعث ریزش آنها شدند.[3]

*خرازی در ایام دولت اعتدال، دو مرتبه دیگر نیز سابقه عصیانگری دارد. یکبار زمانی که تلویحاً مطرح کرد کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 96 خواهد بود و بار دیگر، وقتی که در گفت‌وگو با یک نشریه سیاسی از این گفت که برخی اصلاح‌طلبان به دشمن گرا می‌داده‌اند که ممکن است روزی اسم آنها را بگوید.

این اقدامات در کنار تشکیل بدون اجازه حزب ندای ایرانیان کافی بود تا اصلاح‌طلبان سیدمحمدصادق را آماج حملات مختلف قرار بدهند و انواع و اقسام تهمت‌ها را روانه سمت او کنند.

اصلاح‌طلبان حتی از خون حزب نوپای ندا هم نگذشتند و عملاً این حزب را در کنج انزوا قرار دادند.

و لذا بدیهیست که اظهار جدید خرازی که به بخشی از آنها در بالا اشاره کردیم نیز زمینه حملات بیشتری را علیه این چهره از جانب جریان سیاسی خاص فراهم آورد...

اگرچه سخنان خرازی به جای تحلیل صرفا به خوانش مخاطبان محترم و اطلاع آنها از چیستی رخدادهای اردوگاه جریان چپ نیاز دارد اما ذکر این نکته ضروری به نظر می‌رسد که اظهارات خرازی درباره عدم توانایی نجفی برای کوبیدن ولو یک میخ به دیوار به دلیل همکاری نکردن سایرین و سایر دلایل! اصطلاحا نوعی به هم ریختن کافه است.

در واقع جدای از اینکه مسئله عدم همکاری نهادهای کشور با شهردار جدید تهران! که خرازی آنرا مطرح و به این واسطه از انتصاب نجفی انتقاد می‌کند اطلاع غلطی محسوب می‌شود؛ اما فرض ما و مردم هم بر این است که اصلاح‌طلبان شورای شهر و شهردار آنها که در زمره معمّرین باتجربه به حساب می‌آیند، می‌دانسته‌اند که در صورت شهردار شدن با چه فضایی مواجه‌اند و قابل پذیرش نیست که آقایان از هم‌اکنون تمام کم‌کاری‌های احتمالی خود را به گردن دیگران بیاندازند.

اظهارات خرازی را همچنین باید بر مبنای این تحلیل نیز بررسی کرد که چپ‌ها می‌دانند شهرداری بعد از محمدباقر قالیباف یک کابوس است و تکرار کارنامه جهادی او در بلدیه پایتخت یک کار صعب و برای اصلاح‌طلبان ناممکن است.

از همین رو آنها غوره نشده مویز شده‌اند و هنوز وارد شهرداری نشده اما این بهانه را مطرح می‌کنند که نهادهای حاکمیتی با ما همکاری نخواهند کرد!

بدیهیست که جریان خاص قصد دارد با سیاه‌نمایی از کارنامه قالیباف و تجلیل و مظلوم‌نمایی از محمدعلی نجفی، به هر قیمت ممکن برای انتخابات‌های 98 و 1400 پله بسازد اما اینکه مردم چه قضاوتی درباره مقایسه عملکرد اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در عرصه اجرایی شهرداری تهران داشته باشند، بحث دیگریست...

***

1_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3614058

2_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930807001263

3_ http://www.isna.ir/news/96053018573