به گزارش مشرق، بعد از چند روز بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی برای کابینه دوازدهم، مجلس شورای اسلامی به ۱۶ تن از آنها رأی اعتماد داد و تنها یک نفر از آنها یعنی حبیبالله بیطرف وزیر پیشنهادی نیرو موفق نشد از مجلس رأی اعتماد بگیرد. ترکیب کابینه، کیفیت مباحث مطرحشده در جریان بررسی صلاحیت وزرا در مجلس و همچنین نتیجه رأی اعتماد نمایندگان به وزرای پیشنهادی ازجمله مواردی است که موردتوجه تحلیلگران سیاسی قرارگرفته و از منظر سیاسی قابلبحث است. درواقع همه این موارد بیانگر پیامهای معناداری در سپهر سیاسی کشور است.
ضعف اقتصادی کابینه دوازدهم
نکته مهم در ارتباط با چینش کابینه دوازدهم این است که اعضای دولت دوازدهم بهویژه در حوزه اقتصادی که مسئله اصلی امروز کشور است، تفاوت محسوسی نسبت به دولت یازدهم ندارند. مباحث اقتصادی و معیشتی دغدغه اصلی مردم است و بیشترین فشاری هم که بر روی روحانی در جریان انتخابات اخیر آمد از همین ناحیه بود تا جایی که وی را وادار کرد برای عقب نماندن از رقبا بازهم وعدههای جدیدی به مردم بدهد. ضعف کابینه دوازدهم در حوزه اقتصادی بهگونهای است که علاوه بر منتقدین، حامیان دولت هم به آن اذعان دارند. روزنامه جمهوری اسلامی بعد از رأی اعتماد نمایندگان مجلس به کابینه در این رابطه نوشت: «تأکید رئیسجمهور روحانی بر ضرورت توجه به اشتغال در دولت دوازدهم، ایجاب میکرد این دولت با کارآمدی بیشتر به میدان میآمد که متأسفانه چنین نشد. اقتصاد، اکنون مشکل مهم کشور است و حل این مشکل فقط با گروه قدرتمندی از مجموعه اقتصادی در دولت میسر خواهد بود که چنین نیست.»
سرخوردگی اصلاحطلبان از ترکیب کابینه
علاوه بر حوزه اقتصادی، ازنظر سیاسی نیز چینش کابینه توسط روحانی با حواشی زیادی همراه بود. درواقع نکته قابلتوجه در این رابطه، عدم توجه حسن روحانی به اصلاحطلبان و بهقولمعروف بازی ندادن آنها در این حوزه بود. این موضوع بهقدری برای این جریان سیاسی گران آمد که صراحتاً و بهکرات حسن روحانی را مورد انتقادهای تند خود قراردادند و از اینکه به خواستههای آنها درزمینهٔ چینش کابینه توجه نشده، گلایه کردند. جریان اصلاحات معتقد است که حسن روحانی بهواسطه تلاشهای آنها به ریاست جمهوری رسیده و از سوی دیگر ازآنجاییکه این جریان خود را پیروز انتخابات مجلس دهم میدانست و معتقد بود مجلس دهم همراه روحانی است، انتظار داشت روحانی برای چینش کابینه منویات اصلاحطلبان و فراکسیون امید را مدنظر قرار دهد، چیزی که در عمل اتفاق نیفتاد و موجب سرخوردگی اصلاحطلبان شد.
عدم تأثیر لیست امید در جریان رأی اعتماد
نکته قابلتوجه اما جایی است که اصلاحطلبان از اینکه نظرات آنها موردتوجه قرار نگرفته بود؛ مدام از عدم رأی اعتماد به برخی از چهرههای موردانتقاد خود میگفتند و با قاطعیت رأی نگرفتن سه - چهار وزیر پیشنهادی را به حامیان خود نوید دادند. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که نهتنها هیچکدام از آنکسانی که اصلاحطلبان با آنها ساز مخالف داشتند، از راهیابی به پاستور بازنماندند؛ بلکه تنها فردی که نتوانست اعتماد نمایندگان مجلس را جلب کند، حبیبالله بیطرف وزیر پیشنهادی نیرو بود که ازقضا اصلاحطلبترین چهره کابینه هم بود. بیطرف همان کسی بود که در همه هشت سال دولت اصلاحات، سکاندار وزارت نیرو بود و از چهرههای نزدیک رئیس دولت اصلاحات محسوب میشود.
از سوی دیگر عبدالرضا رحمانی فضلی که از همان فردای بعد از انتخابات، عدم حضور او در دولت دوازدهم مطالبه جدی اصلاحطلبان از روحانی بود و بعد از معرفی او بهعنوان وزیر پیشنهادی کشور، اصلاحطلبان با قطعیت از عدم رأی اعتماد به او میگفتند، نهتنها موفق به جلب اعتماد نمایندگان مجلس شد، بلکه با کسب ۲۵۰ رأی، بهعنوان یکی از وزرایی که بالاترین آراء را به خود اختصاص داد، به پاستور راه یافت. آذر جهرمی وزیر پیشنهادی ارتباطات گزینه دیگری بود که اصلاحطلبان برای عدم رأی اعتماد او تلاشهای فراوانی کردند، اما او هم از مجلس رأی اعتماد گرفت. این در حالی است که رأی بالای عباس صالحی گزینه پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مهم است، چراکه او نیز با مطالبات و رویکردهای اصلاحطلبان فرسنگها فاصله دارد. حال به همه اینها اضافه کنید قرار گرفتن محمدجواد ظریف را در بین ۷ وزیری که کمترین رأی اعتماد را از مجلس کسب کردند، آنهم در شرایطی که حامیان دولت مدتها قبل رأی بالای وی در مجلس را وعده داده بودند و به قول خوشان او را برند میخواندند.
درهرصورت، نتیجه رأی اعتماد برای اصلاحطلبان بهقدری سنگین بود که واکنشهای تند آنها را موجب شد. بهعنوانمثال صادق زیباکلام در این رابطه نوشت: «رأی نیاوردن آقای بیطرف و ناپلئونی رأی آوردن آقای حجتی از یکسو و رأی آوری رحمانی فضلی و آقای جهرمی از سوی دیگر یک شکست برای ما بود. بهشخصه مشکل عدم رأی بیطرف را سیاسی و نزدیکی او به دولت اصلاحات میدانم و بس.»
ضعف کارشناسی مجلس دهم
بحث و بررسی مجلسیها پیرامون صلاحیت کابینه پیشنهادی دوازدهم و همچنین نتیجه آراء آنها درواقع جلوهای از توان مجلس دهم بود و فرصتی بود که بهواسطه آن مجلس دهم خود را نشان داد. کیفیت بحثهایی که دو هفته گذشته در جریان صلاحیت وزرای پیشنهادی در مجلس صورت گرفت، بهوضوح ضعف کارشناسی مجلس دهم را عیان کرد. مسائلی که از سوی نمایندگان مجلس طرح شد، بیشتر مسائل سطح پایین بود که ناظر به مسائل منطقهای و محلی بود و کمتر شاهد آن بودیم که نمایندگان ملت مباحث ملی واصلی مردم را در نطقها موردتوجه قرار دهند. بر همین اساس، آنچه در جریان بررسی صلاحیت وزار عیان شد، ضعف مبرهن مجلس دهم ازنظر کارشناسی بود.
نقش تعیینکننده رئیس مجلس
تأثیرگذاری بالا و نقش تعیینکننده علی لاریجانی بهعنوان رئیس مجلس، قبل از این نیز کموبیش خود را نمایان کرده بود؛ اما در مجلس دهم و بهویژه در جریان رأی اعتماد نمایندگان به کابینه، این واقعیت بیش از هرزمانی مبرهن شد. ترکیب کابینه پیشنهادی از سوی روحانی و همچنین نتیجه رأی اعتماد مجلس به کابینه و آراء بالایی که وزرای پیشنهادی از مجلس گرفتند، بهوضوح هماهنگی حسابشده بین رئیسجمهور و رئیس مجلس را نشان داد. درواقع آنچه در جریان رأی اعتماد کابینه به وقوع پیوست، نشان داد بیش از آنکه اصولگرایان و یا اصلاحطلبان در مجلس نقشآفرین باشند و موضوعیت داشته باشند، شخص رئیس مجلس موضوعیت دارد و در مسائل مختلف تعیینکننده است.
عملکرد ضعیف منتقدین دولت در مجلس
دراینبین البته باید به این واقعیت نیز اشاره کرد که اصولگرایان و منتقدین دولت هم عملکرد قابل دفاعی در جریان بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی در مجلس نداشتند. تا جایی که افرادی چون زنگنه و ظریف که عملکرد آنها در چهار سال گذشته، جایی برای دفاع از آنها نگذاشته است، حدود ۲۳۰ رأی از نمایندگان گرفتند. افزون بر این فردی چون عباس آخوندی که نماد ناکارآمدی دولت روحانی محسوب میشود، هم موفق شد بار دیگر به پاستور راه پیدا کند و منتقدین دولت در مجلس نتوانستند اقدام مؤثر و تعیینکنندهای دراینارتباط انجام دهند.
منبع: پایگاه برهان