کد خبر 766845
تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۹

هیچ گاه «نیمه پنهان» حفاظت قانونی از میرحسین موسوی و مهدی کروبی به صورت جدی بیان نشده و این منجر به مظلوم نمایی خلاف واقع شده است.

به گزارش مشرق، از شامگاه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ برای بازدارندگی پروژه جنگ داخلی مانند منازعات سوریه، شرایط حفاظتی متناسب با تصمیم شورای عالی امنیت ملی برای میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد اتخاذ شد. چنین شرایط حفاظتی علاوه بر حفظ جان آنان بر اثر اقدامات لایه دار دشمن برای حذف، دورنمایی برای ممانعت از کلید خوردن رخدادهای مشابه درگیری‌های پیشین بود. این تدبیر دوراندیشانه در جلسه‌ای با حضور تمامی اعضای شورای امنیت ملی در همان ایام و برای حفظ شرایط زندگی مطلوب آنان اتخاذ شد.


ناگفته‌های حفاظت قانونی
هیچ گاه «نیمه پنهان» حفاظت قانونی از میرحسین موسوی و مهدی کروبی به صورت جدی بیان نشده و این منجر به مظلوم نمایی خلاف واقع شده است. نشریه رمزعبور، قسمتی از ناگفته‌های حفاظت قانونی از این افراد را بیان داشت به نحوی که نوشت: «مهدی کروبی مرتباً به استخر انقلاب می‌رفت، به گونه‌ای که در برخی هفته‌ها تا سه نوبت استخر برای حضور او قرق می‌شد. ماموران امنیتی کروبی را برای سفر به هر نقطه از ایران آزاد گذاشته بودند. کاشان، قم، کرج، چند سفر شمال تنها بخشی از سفرهای مهدی کروبی و محافظانش بود.

او در قم به منزل خواهر مرحومش رفت و یکی از افراد فامیل کروبی به محافظان گفته بود که این برای اولین بار پس از انقلاب است که مهدی کروبی به منزل آن‌ها می‌رود! بعضی سفرها البته برای کروبی تلخ می‌شد. هر جایی که مردم عادی او را می‌دیدند، با کنایه و گاهی مرگ بر سران فتنه، از او پذیرایی می‌کردند، مانند ماجرایی که در رستورانی در کرج رخ داد و نزدیک بود به جاهای باریک کشیده شود!» و حتی وی خواهان استمرار حضور در منزلش در قیطریه بود ولی با فشار همسر و اطرافیانش مجبور به تخلیه خانه و رهسپار منزلی در جماران شد.


برخلاف مهدی کروبی، میرحسین موسوی شوق سفرهای ایران گردی در دوران تأمین حفاظتی را ندارد؛ او ترجیح داد در عید نوروز سال ۹۳ به همراه دخترانش به ویلای یکی از آشنایانش در شمال کشور سفر کند. نشریه رمز عبور پیرامون چگونگی برخورد وی با مسوولان تأمین حفاظتی‌اش نوشته است: «موسوی از محافظان می‌خواست که هر سه‌وعده برای او نان تازه تهیه کنند که این مسأله با مخالفت آنها رو به رو شد و به او گفته شد که می‌تواند خود شخصاً به نانوایی مراجعه کند. موسوی پس از آن که به او گفته شد خریدهای روزمره‌اش مانند خرید نان را باید خود یا همسرش انجام دهد و محافظان از انجام کارهای شخصی این خانواده معذورند، چند روزی اعتصاب کرد و سپس مجبور شد که بپذیرد یکی از نزدیکانش خریدهای منزل را انجام دهد؛ یا حضور زهرا رهنورد در بانک برای دریافت حقوق اش که تصاویرش در رسانه‌ها منتشر شد.»


برخلاف میرحسین موسوی، همسرش خواهان افزایش رفت و آمد با نزدیکانش است؛ زهرا رهنورد بارها به دیدار پدر و مادرش رفته است هرچند میرحسین موسوی تمایل به دیدار خانواده همسرش را نداشته  و ترجیح داده است برسرمزار پدرش در بهشت زهرا حاضر شود. به روایت نشریه رمز عبور، در این مدت دیدارها و تماس‌های تلفنی دختران میرحسین موسوی به صورت کامل انجام گرفته است؛ به‌نحوی که بیانیه تحریم انتخابات و نحوه رأی دهی در انتخابات ریاست جمهوری از طریق آنان به بیرون منتقل شده است. همین طور مهدی کروبی با آگاهی از تحولات اعتراضی اعضای حزب اعتماد ملی نسبت به تصمیمات شورای عالی اصلاحات، از دبیرکلی آن استعفاء داد که پس از میانجی‌گری‌ها از تصمیمش منصرف شد.


از سوی دیگر، در این فضای حفاظتی وضعیت سلامت این افراد در بالاترین سطح بررسی و وضعیت این سه نفر در سطح نظارت وزیر بهداشت و درمان پیگیری می‌شود به نحوی که چشمان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و مهدی کروبی مورد عمل جراحی قرار گرفت و عمل‌های قلب مهدی کروبی از سوی پزشکان حاذق صورت گرفته است.
در همین راستا حجت‌الاسلام اژه‌ای، سخنگوی قوه‌قضاییه، اظهار داشت: «برخی از افراد محصور که به بیمارستان رفته بودند، وقتی پرونده‌شان را برخی پزشکان دیده بودند، گفته بودند که سرویسی که به اینها داده شده به مقامات درجه یک کشور داده نشده است و حتی رؤسای قوا هم چنین سرویس پزشکی دریافت نمی‌کنند.»

اعتصاب دستوری
هر کنش سیاسی هدفمند، نیازمند بسترسازی فضای اقدام در جامعه و پیوست رسانه‌ای مؤثر است. تاج‌زاده آغازگر بود؛ او «آرامش جامعه» را تابع «رفع حصر» دانست و پس از آن با هدایتگری «پارلمان در سایه» کمیته‌ پیگیری مطالبه رفع حصر در فراکسیون امید تشکیل شد. مرجع تصمیم گیری اعتصاب غذای مهدی کروبی به مانند اقدامات سال ۸۸ - به اعتراف نزدیکان وی در دادگاه- شخص وی نبود؛ او مجری «اعتصاب دستوری» بود که هنگامه رأی اعتماد فرصت مناسبی برای اقدام در اختیار آنان قرار داد.

گفته  می شود افرادی مانند مصطفی تاج زاده و عبدالله نوری مدیریت فضای اعتصاب دستوری را برعهده داشتند؛ آنان پیش از این خواهان اصلاحات ساختاری ترجمان تغییرات معطوف بر براندازی بودند. اتاق فکر داخلی و خارجی اعتصاب غذا پس از این که ضریب واکنش جامعه به این رخداد را کم ارزیابی کردند؛ پایان اعتصاب را با انتشار خبر دروغ پذیرش یکی از شروط مهدی کروبی اعلام کردند و اعتصاب دستوری وی کمتر از ۲۴ ساعت طول کشید. هرچند هنگامی که جریان رسانه‌ای تندرو از شرایط بد وضعیت مهدی کروبی سخن می‌گفت وی در بیمارستان «صبحانه مفصلی» خورد هرچند مثلث برنامه‌ریزی  اعتصاب از بیان آن امتناع کردند.

پمپاژ توهم پیروزی
جریان تندروی اصلاحات حیات و زیست خود را در جامعه ایرانی به «هیاهوسازی» و «مسأله آفرینی تصنعی» گره زده‌اند؛ آنان در پیوست رسانه‌ای «قهرمان‌سازی» از حاضران در فضای حفاظت شده، از اجرایی شدن یکی از پیش شرط‌های مهدی کروبی و شکست اجرای قانون خبر دادند و به پمپاژ توهم پیروزی پرداختند. از سوی دیگر آقای اسحاق جهانگیری در سخنانی خارج‌ازحیطه مسوولیتش از پذیرش شرط مهدی کروبی خبر داد و در همین راستا گفت: «حتماً این کار انجام شده است و آنچه که قابل گفتن باشد توسط مسوولان امنیتی اعلام می‌شود و به اطلاع خانواده ایشان هم می‌رسد.» پس از این سخنان، حجت الاسلام اژه‌ای، معاون اول قوه قضاییه، درباره درخواست‌های مهدی کروبی مبنی بر خروج مأموران از منزل و محاکمه علنی که مورد اول محقق شده است، گفت: «چه‌کسی گفته اولی عملی شده است، این دروغ محض است که برخی منتشر کردند.

یک اتفاقاتی در سال ۸۸ و ۸۹ افتاد و عده‌ای مقابل قانون ایستادند و اقدامات مجرمانه انجام دادند و اموال دولت و مردم را تحریق کردند و سبب کشته شدن عده‌ای شدند و تهمت‌ها و نسبت‌هایی داده شد. در آن زمان که این اقدامات انجام شد، دستگاه‌های مسوول برای برخورد با مجرمان و متخلفان مشغول شدند و آن زمان عده‌ای دستگیر و عده‌ای با رأفت اسلامی محاکمه شدند.» از سوی دیگر این شرط گذاری یک سویه در حالی بیان می‌شود که درچند سال اخیر میرحسین موسوی و مهدی کروبی از مواضع ساختارشکنانه و هزینه ساز برای منافع ملی کوتاه نیامده اند و حتی با ارسال بیانیه‌هایی علیه نظام و مردم بر آن پافشاری کرده‌اند.

بهانه وحدت تندروها
جریان اصلاحات از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم گریبانگیر «هویت زدایی ساختاری» هستند؛ آنان برخلاف عهد پیشین «عیار اصلاح طلبی» را فراموش کردند و کسب قدرت را به هر قیمت حتی همسو با اصول گرایان ریشه دار دستور کار قرار دادند و حتی وعده‌های حداقلی آنان در دولت یازدهم و کابینه دوازدهم جامه عمل پوشانده نشد و فرسایش پایگاه اجتماعی آنان را در پی خواهد داشت، بنابراین برای استمرار دال‌های هویت گرایانه نیاز به بروز رفتارهای رادیکالی هستند. سوژگی رفع حصر برآیند این فضای تحلیلی است.

استمرار«کلامی» رفع حصر تنها رمز«بقا» جریان تندروی اردوگاه اصلاح طلبان است؛ آنان این گفتار را ترجمانی برای ایجاد بستر وحدت نیروهای سیاسی و کانون گفتمانی برای عبور از خلاء گفتمانی تلقی می‌کنند و در این راستا، برای پایان آن از سوی شورای عالی امنیت ملی اقدام «عملی» انجام نمی‌دهند.