به گزارش مشرق، هیاهو بر سر مسائل کره شمالی در روزهای گذشته به تنشهای لفظی شدید میان مقامهای پیونگیانگ ــ واشنگتن منجر شده و دو کشور را تا سرحد تهدید به حملات اتمی علیه یکدیگر پیش برده است.
واشنگتن، کره شمالی را رژیمی سرکش و غیرقابل پیشبینی میبیند پیونگیانگ در مقابل خوی استعماری و سلطهجویی آمریکا و سیاستهای تنشزای این کشور در شبهجزیره کره را عامل بحران میداند.
اما ریشه بحران آمریکا و کره شمالی کجا است؟ آیا آنطور که عده زیادی از مردم تحت تأثیر تبلیغات رسانهها فکر میکنند یک کره شمالی سرکش و پیشبینیناپذیر و کمربسته به نابودی آمریکا عامل بحران است یا عوامل دیگری هم در این میان نقش دارند؟
هرچند که در ریشهیابی این مشکل بایستی نقش عوامل متنوع و گوناگون اعم از تاریخی و ژئوپولیتیک را در نظر گرفت، اما توافق هستهای آمریکا و کره شمالی در سال 1994 و نحوه رفتار واشنگتن در اجرای این توافق دستکم یکی از عوامل واکنشهای تندی است که کرهایها به رفتارهای آمریکاییها نشان میدهند.
روزنامه واشنگتنپست اخیراً در گزارشی به بررسی تشابهات توافق هستهای ایران و گروه 1+5 (برجام) و توافق هستهای آمریکا و کره شمالی در سال 1994 که نامش «چارچوب توافق» بود پرداخته است.
این روزنامه نوشته، توافق آمریکا و کره شمالی در سال 1994 که دولت بیل کلینتون آن را امضا کرد، تنها چند صفحه بود، بر خلاف توافق هستهای ایران و گروه 1+5 که بسیار دقیق و جزئی است.
اما توافق کره شمالی، همانند توافق هستهای ایران از ابتدا در کنگره آمریکا مسئلهساز شد. کلینتون، همانند توافق هستهای اوباما با ایران، توافق را به نحوی تنظیم کرده بود که «معاهده» نباشد و از لزوم تأیید مجلس سنا، معاف باشد.
«چارچوب توافق»، همانند «برجام» به نحوی تنظیم شده بود که مشارکت طرفهای بینالمللی را به همراه داشته باشد. کره جنوبی، ژاپن و یک سازمان اروپایی، نهادی را برای اجرای توافق تشکیل داده بودند.
«جورج دبلیو بوش» در انتخابات ریاستجمهوری سال 2000، بارها تهدید کرد که در صورت روی کار آمدن توافق هستهای با کره شمالی را لغو خواهد کرد. او سرانجام به نحوی که در زیر خواهیم دید، مسیر توافق را به سمتی پیش برد که در نهایت به خروج آمریکا از آن و تسلیحاتی شدن برنامه هستهای کره شمالی منجر شد.
روابط آمریکا و کره شمالی تا زمان امضای توافق هستهای
رفتارهای خصمانه آمریکا علیه کره شمالی به مدتها قبل از این توافق هستهای، و از بدو تأسیس کره شمالی بازمیگردد، بهعنوان مثال، واشنگتن در سال 1956 تصمیم گرفت که بهخلاف قرارداد آتشبس بین دو کره، تسلیحات هستهای در خاک کره جنوبی مستقر کند.
متقابلاً کره شمالی اقدام به ایجاد تأسیسات عظیم زیرزمینی تسلیحات متعارف در نزدیکی منطقه حائل کرد بهطوری که نیروهای کره جنوبی و آمریکایی در تیررس این تسلیحات قرار گرفتند.
اما تهدیدهای آمریکا باعث شد کره شمالی برای دفع این خطرات به فکر تسلیحات هستهای هم باشد.
تلاش کره شمالی برای دستیابی به فنآوری هستهای از سالهای اولیه دهه پنجاه میلادی شروع شد. در دسامبر 1952 کره شمالی مؤسسهای بهنام مؤسسه تحقیقات انرژی هستهای تأسیس کرد، اما فعالیتهای هستهای کره شمالی با انعقاد قرارداد همکاریهای فنی با شوروی در فوریه 1956 آغاز گردید.
در خلال دهههای هفتاد و هشتاد میلادی، مرکز ثقل توسعه صنعتی کره شمالی بر برنامه هسته «ایآن» قرار داشت و در این دوران پروژه هستهای آن رشد قابل توجهی یافت.
در ماه مه 1994 کره شمالی در تأسیسات و مواد هستهای خود اقدامات و جابهجاییهایی بدون حضور بازرسان آژانس صورت داد که منجر به بحران شد. نگرانی از این جابهجاییها مربوط به پسماندههای سوختی بود که بیم آن میرفت برای کاربرد نظامی ذخیره شده باشد. بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به این اقدام کره شمالی اعلام کرد که از شورای امنیت خواهد خواست تا تحریمهای اقتصادی علیه کره شمالی وضع و اعمال نماید. کره شمالی هم اعلام کرد که تحریمهای اقتصادی را "اقدام جنگی" تلقی و با آن مقابله میکند. این بحران با سفر جیمی کارتر به پیونگیانگ و ملاقات و توافق وی با کیم ایل سونگ در ژوئن 1994 فروکش کرد. این دیدار منجر به تدوین یک «چارچوب توافقشده» بین آمریکا و کره شمالی در اکتبر 1994 گردید.
مفاد توافق هستهای آمریکا و کره شمالی
توافق هستهای آمریکا و کره شمالی علاوه بر بخشهای علنی و اعلامشده حاوی بخشهایی اعلامنشده بود.
در بخشهای اعلامشده، از کره شمالی خواسته شده بود تأسیسات هستهایاش را متوقف و در نهایت امحا کند. این فرایند مستلزم آن بود که کره شمالی سه رآکتور هستهای خود را برچیند. همچنین مقرر شده بود کره شمالی به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه بدهد پایبندی این کشور به توافق هستهای مورد بررسی قرار بگیرد و 8000 اجزای سوخت رآکتور هستهای مصرفشده این کشور به یک کشور ثالث منتقل شود.
در مقابل آمریکا متعهد شد ترتیباتی را برای تهیه دو رآکتور آب سبک با ظرفیت تولید حدود 2000 مگاوات برق هستهای را تا سال 2000 برای کره شمالی فراهم کند. همچنین مقرر شد آمریکا کنسرسیومی بینالمللی برای تأمین مالی و ساخت پروژه رآکتورهای آب سبک کره شمالی راهاندازی کند.
واشنگتن همچنین متعهد شده بود به کره شمالی نفت سوخت با نرخی برابر با 500 هزار تن در سال تحویل بدهد.
این توافق بهعلاوه واشنگتن را از هر گونه تهدید یا استفاده از سلاحهای هستهای علیه کره شمالی منع و طرفین را به تلاش برای عادیسازی روابط سیاسی و اقتصادی ترغیب میکرد.
این مفاد البته، تنها بندهای توافق هستهای آمریکا و کره شمالی نبودند و دولت «بیل کلینتون» در آمریکا برای متقاعد کردن اعضای جمهوریخواه کنگره که ظاهراً مخالف «چارچوب مورد توافق» بودند به آنها وعدههایی داده بود.
روزنامه واشنگتن، در سالهای بعد بخشهایی از وعدههایی را که کلینتون به نمایندگان داده بود افشا کرد. طبق گزارش این روزنامه رئیسجمهور وقت آمریکا به نمایندگان کنگره وعده داده بود دولت کره شمالی قبل از آنکه نیاز باشد آمریکا به تعهداتش پایبند بماند، سقوط خواهد کرد.
این روزنامه در سال 2005 یعنی چندین سال بعد از لغو شدن توافق هستهای کره شمالی نوشت: «برخی از مقامات اسبق در دولت کلینتون گفتهاند که آنها هرگز تصور نمیکردهاند مجبور به ساخت رآکتورهای آب سبک باشند، چون فرض آنها، که البته اشتباه بود این بوده که این رژیم قبل از ساخت رآکتورهای مورد نظر فروخواهد پاشید».
آنچه روزنامه واشنگتنپست افشا کرد، چارچوبی برای فهم دلیل برخی رفتارهای هیئت حاکمه آمریکا در دورانی که توافق در جریان بود فراهم میکند.
نمایندگان کنگره آمریکا بلافاصله پس از آغاز اجرایی شدن توافق هستهای کره شمالی تصویب مجموعهای از طرحها و قطعنامهها را با هدف مانعتراشی در تخصیص اعتبار برای اجرای «چارچوب توافق» آغاز کردند، به همین دلیل واشنگتن تعهداتش برای تحویل نفت سوختی را اغلب با تأخیرهایی اجرا میکرد که معمولاً عصبانیت کره شمالی را بههمراه داشت.
علاوه بر این، دولت بیل کلینتون، در اجرای سایر تعهداتش از جمله رفع تحریمها علیه کره شمالی هم عملاً اقدامی انجام نمیداد. در حالی که آمریکا بایستی مطابق بندهای چارچوب توافق دو نیروگاه برق هستهای تحویل کره شمالی میداد، تا پایان دولت کلینتون، حتی بتنهای مربوط به زیرساختهای نیروگاه اول هم ریخته نشده بود.
در چنین شرایطی بود که دولت بوش پس از روی کار آمدن، کره شمالی را به تقلب در این توافق متهم کرده و اعلام کرد که آمریکا به تعهداتش پایبند نخواهد بود.
کره شمالی در واکنش، بازرسان بینالمللی را اخراج کرد و ساخت تأسیسات هستهای تعطیلشده خود را از سر گرفت. ژاپن و کره جنوبی به عنوان طرفهای کلیدی این توافق، از اقدام آمریکا در لغو توافق راضی نبودند، اما موفق به انجام کاری در این زمینه نشدند.
در سالهای بعد، جورج دبلیو بوش، بارها تلاش کرد با ارائه امتیازات مهم بار دیگر کره شمالی را پای میز مذاکره بیاورد، اما تمامی آن تلاشها ناکام ماندند.
بوش حتی در اقدامی که خشم گروههای محافظهکار و دولت ژاپن را به همراه داشت کره شمالی را با هدف ترغیب به حضور در مذاکرات از فهرست کشورهای حامی تروریسم حذف کرد.