کد خبر 769235
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۲:۳۷

مرحوم ابراهیم یزدی در چالشی با تیمسار رحیمی تلاش می‌کند وی دستور بازگشت نیروهای ارتش به پادگان‌ها را بدهد که البته موفق نمی‌شود.

به گزارش مشرق؛ سحرگاه ۲۷ بهمن ۱۳۵۷  چهار ژنرال عالیرتبه ارتش پهلوی که در کشتار مردم مشارکت مستقیم داشتند، بر اساس حکم صادره دادگاه انقلاب، تیرباران شدند. در فیلمی که از آرشیوهای آن زمان به جا مانده است، تیمسار مهدی رحیمی فرماندار نظامی تهران در فیلم مشخص است که خبرنگار سوالاتی از او می‌پرسد. پس از آن، مرحوم ابراهیم یزدی در چالشی با تیمسار رحیمی تلاش می‌کند وی دستور بازگشت نیروهای ارتش به پادگان‌ها را بدهد که البته موفق نمی‌شود و تا مرز عصبانیت نیز پیش می‌رود:

 

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4

خبرنگار روزنامه اطلاعات هنگام دستگیری سپهبد مهدی رحیمی  مصاحبه کوتاهی با او انجام داده که متن مصاحبه به شرح زیر است:

س: تیمسار چگونه دستگیر شدید؟

رحیمی: امروز ظهر (۲۲ بهمن) در حالی که به تنهایی در میدان سپه راه می رفتم چند نفر روی سرم ریختند و مرا دستگیر کردند و به اینجا آوردند. کمی هم اذیتم کردند و کتکم زدند ولی مهم نیست جوان بودند من بی گناه هستم و کاری نکرده ام من همیشه خدمت خدا را کرده ام و خدمتگذار مردم بوده ام.


س: چرا پس از پیام امام خمینی که در آن شما و دیگر امرای ارتش را دعوت به پیوستن به مردم کرده بودند توجهی نکردید؟

من سرباز بودم و سوگند خورده بودم و باید به سوگند وفادار می ماندم من ضمن ستایش شخصیت امام خمینی در مسیری حرکت می کردم که در آن مسیر خود را موظف میدانستم آنچه را که در خدمت ارتش است انجام دهم ضمنا به این انقلاب هم بی اعتقاد نبودم و مطمئن هستم از این به بعد ایران پیشرفت خواهد کرد.

س: درباره وضع فعلی خود چگونه فکر می کنید؟

خوشحالم که اگر اسیر هستم اسیر دست مسلمانان هستم و حق و عدالت اجرا خواهد شد.

ابراهیم یزدی نیز ماجرا را اینطور بیان می کند:

تیمسار رحیمی ، به عنوان فرماندار نظامی تهران ارشدترین افسر ارتش بود که توسط مردم در صبح روز ۲۲ بهمن در خیابان شناخته و بازداشت شد. به موجب آنچه که بعدا کسی که او را دستگیر و به مدرسه رفاه آورده بود برای من شرح داد، در حالی که وی با لباس مبدل در کنار خیابان سپه، حمله مردم به پادگان باغشاه را تماشا می‌کرده است، توسط یکی از افسران زیردستش، که با انقلابیون همکاری داشت و او هم با لباس غیرنظامی در میان مردم بود، مورد شناسایی قرار می‌گیرد و با کمک چند نفر وی را می‌گیرند و به مدرسه رفاه می‌آورند. وی در نیمه شب پنج شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ در پشت بام مدرسه رفاه تیرباران شد.