کد خبر 769466
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۶ - ۲۳:۵۸

این روزها هم در منابع غربی و هم در داخل ایران می‌گویند آمریکا درصدد خروج از برجام است. این جمله حاوی کم‌دقتی مهمی است.

به گزارش مشرق، مهدی محمدی در یادداشتی که در روزنامه وطن امروز به چاپ رسیده است نوشت:

  یکم- روند سیاست‌گذاری درباره ایران در دولت ترامپ- اگر از ادبیات تحلیل اطلاعات استفاده کنیم- بیشتر یک ابهام است تا یک معما. ابهام‌ها سوال‌هایی است که حتی طرف اصلی منازعه هم پاسخ آن را نمی‌داند، بر خلاف معماها که پاسخ‌های اطلاعاتی دقیق دارد. اگر همین حالا ترامپ را بنشانید و از او بازجویی کنید، جواب این پرسش را که «با ایران می‌خواهی چه کنی؟» به شما نخواهد داد. خود او هم نمی‌داند. در واقع هیچ‌کس نمی‌داند. روند سیاست‌گذاری درباره ایران در آمریکا، در حال شکل گرفتن است و می‌توان گفت ترامپ هنوز درباره ایران در دوره یادگیری قرار دارد.

اینکه این سیاست در نهایت چه خواهد بود، مشخصا وابسته به ۳ عامل است: اول- روندهای سیاست داخلی آمریکا که به عقیده من از هر عامل دیگری مهم‌تر است. همچنانکه در ایران هم سیاست‌گذاری درباره آمریکا بیش از هر چیز تابع تغییرات سیاست داخلی است؛ دوم- تحلیلی که ترامپ و تیم او از واکنش‌ها، نیات و توانایی‌های ایران پیدا می‌کنند. در اینجا در واقع خود ما هستیم که به سیاست دشمن شکل می‌دهیم؛ و سوم- روندهای بین‌المللی و رفتارهای سایر بازیگران که البته در سومین مرتبه اهمیت است. از این منظر، وقتی درباره سیاست ترامپ در باب ایران سخن می‌گوییم، در واقع در حال تحلیل سناریوها هستیم نه پیش‌بینی یا پیشگویی رویدادها.

دوم- دولت ترامپ مدت‌هاست در پی آن است که یک راهبرد جامع درباره ایران تدوین کند. تکلیف بسیاری از سوال‌های مهم، از جمله سرنوشت برجام بناست در آن استراتژی جامع معلوم شود. این راهبرد اما تاکنون تدوین نشده به این دلیل که در تیم ترامپ یک دودستگی ظاهرا جدی در این‌باره وجود دارد. تیم «استیو بنن»، «مایک پامپو» و احتمالا خود «ترامپ» یکسو ایستاده‌اند و عقیده دارند محور یک راهبرد جامع درباره ایران باید تغییر فوری رژیم باشد.

تیم «هنری مک‌مستر»، «جیمز ماتیس» و «رکس تیلرسون» در سوی دیگر معتقدند محور این راهبرد جامع باید عقب راندن ایران در منطقه از طریق ترکیب فشارها- بویژه تحریم- و اجرای سختگیرانه برجام باشد. هنوز نمی‌دانیم دقیقا چه اتفاقی در حال رخ دادن است. ظاهرا تیم نخست تضعیف شده و موضع تیم دوم در حال غلبه پیدا کردن است. با این حال باید صبر کرد. روز ۱۷ اکتبر یعنی وقتی ترامپ دوباره باید بر سر تداوم تعلیق تحریم‌های برجامی تصمیم بگیرد، خواهیم دانست کدام تیم برنده شده است. نکته مهم اما این است که هر دو تیم در نهایت متفقند آمریکا باید برای افزایش فشار بر ایران ابزارهای خود را احیا کند و مهم‌ترین این ابزارها، تحریم‌های جامعی است که در قانون کاتسا (محدود کردن دشمنان آمریکا از طریق تحریم‌ها،Countering America’s Adversaries Through Sanctions) اعمال و نهایی شده است. راهبرد هر چه باشد، ابزار روشن است.

سوم- این روزها هم در منابع غربی و هم در داخل ایران می‌گویند آمریکا درصدد خروج از برجام است. این جمله حاوی کم‌دقتی مهمی است. حتی اگر فرض کنیم چنین باشد، باز هم آنچه آمریکا تعقیب می‌کند این است که خود با احیای تحریم‌ها- از جمله تحریم‌هایی که در برجام روی کاغذ تعلیق شده- از برجام خارج شود اما ایران را در برجام نگه دارد. هیچ‌کس، حتی تیم دست‌راستی ترامپ- پامپئو و حتی صهیونیست‌ها- خواهان آن نیست که چارچوب برجام به نحوی آسیب ببیند که ایران برنامه هسته‌ای‌اش را به مرحله ماقبل توافق بازگرداند. ترامپ- در بدترین حالت- می‌خواهد خود در حالی از برجام خارج شود که اطمینان حاصل کرده باشد ایران به برجام پایبند است.

این مطلب فوق‌العاده مهمی است. برخی از آنها که در داخل ایران صبح تا شام از اراده دولت ترامپ برای خروج از برجام ابراز نگرانی می‌کنند، عمدا این نیمه مساله را مسکوت می‌گذارند. آنچه دولت فعلی آمریکا در پی آن است- و در واقع از این حیث تقریبا هیچ تفاوتی با دولت اوباما ندارد- این است که برجام مانع تشدید تحریم‌ها علیه ایران نشود و آمریکا بتواند محدودیت‌های اعمال شده بر برنامه هسته‌ای ایران را همزمان با تشدید تحریم‌ها حفظ کند. این ترجمه‌ای به روز از همان عبارت سنتی در دولت اوباماست که می‌گفتند برجام نباید مانع تحریم‌ها شود، بلکه باید مانع پاسخ‌دهی ایران به تحریم‌ها شود. رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز آذر ۹۵ بهتر از هرکس دیگر در این‌باره هشدار داده و فرمودند ماموریت برجام کاهش فشارهاست نه اینکه برجام خود بدل به بستر و زمینه‌ای برای افزایش پی در پی تحریم‌ها علیه ایران شود؛ و دولت ایران با این تصور که «برجام همه چیز ماست» به هیچ‌کدام از این تحریم‌ها پاسخ ندهد.

چهارم- این روزها بحث‌های رسانه‌ای مفصلی درگرفته در این‌باره که آمریکا ادعا می‌کند خواهان بازرسی از تاسیسات نظامی ایران است. از یک منظر، صورت مساله ساده است. هواداران تئوری «آمریکا می‌خواهد به هزینه ایران از برجام خارج شود» می‌گویند باید این مساله را مدیریت کرد و الا آمریکا بهانه‌ای خواهد داشت که اعلام کند ایران به برجام پایبند نیست و در نتیجه از برجام خارج شود. این افراد، در واقع تلویحا تایید می‌کنند که برجام اجازه بازرسی از تاسیسات نظامی را به آژانس داده است. اما شاید باید مساله را پیچیده‌تر تحلیل کرد؛ آمریکا سنگین‌ترین رژیم تحریم‌های تاریخ را علیه ایران اعمال کرده است.

اکنون حتی آقای روحانی هم موافق است که برجام نقض شده است. درست در حالی که ایران باید درباره نحوه پاسخگویی به تحریم‌های جدید تصمیم بگیرد، به یکباره نغمه بازرسی از تاسیسات نظامی ایران ساز شده است. یک شکل دیگر تحلیل فضا این است که فرض کنیم برای آمریکا هم بازدید از این یا آن تاسیسات خیلی مهم نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد این است که با بازی کردن نقش «مرد دیوانه» محاسبات ایران را به این سمت سوق بدهد که نباید به تحریم‌های جدید هیچ پاسخی بدهد، و الا این احتمال هست که آمریکا کل میز بازی را به هم بزند و از برجام خارج شود. در اینجا یک نبرد محاسباتی مهم در جریان است. دولت آقای روحانی باید تصمیم بگیرد که می‌خواهد برجام را، ولو همه تحریم‌های تعلیق شده در آن بازگشته باشد، حفظ کند یا اینکه تصمیم گرفته روی محاسبات آمریکا در این باره که برجام دارای حاشیه امن ابدی در ایران است، اثر بگذارد. یک لحظه فکر کنید که شاید هدف همه این بازی‌ها، احیای کامل رژیم تحریم‌ها و وادار کردن ایران به پذیرش این اصل فوق‌العاده خطرناک باشد که «تحریم باشیم بهتر است تا اینکه برجام آسیب ببیند».

پنجم- با ظهور دولت ترامپ در آمریکا دوران تازه فرا رسیده است. خطایی مهلک خواهد بود اگر بخواهیم با راهبردهای قدیمی به این مساله جدید پاسخ دهیم.