به گزارش مشرق، «جعفربلوری» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
هشدار منتقدان درباره تبعات خسارتبار و خطرناک برجام یک به یک خود را نمایان و درستی نظر آنان را اثبات میکنند. هشدارهایی که نه تنها از سوی «انتقادشوندگان» جدی گرفته نشد بلکه در مقابل، «انتقادکنندگان» حسود و بیسواد خوانده شده و به جهنم حواله میشدند. این انتقادها و هشدارها اما رفته رفته درستی خود را نشان میدهند. مدتی است، خبرهای ناخوشایندی از راه میرسد. خبرهایی که میطلبد، از هم اکنون فکری برای آنها کرد.
گزارش کمیسیون امنیت ملی مجلس که هفته گذشته با ۷ ماه تاخیر! منتشر و از سوی مدعیان «شفافیت» و «دانستن حق مردم است» سانسور شد، با همه تلاشهایی که شده بود تا برای برجام چند دستاورد دست و پا کند، به بخش مهمی از این انتقادات مهر تایید زد و گفت که تحریمها فقط روی کاغذ برداشته شدهاند. این گزارش از سوی مجلسی تهیه شده که دولت آن را «حرفهای» میداند.
«عدم وجود اراده جدی در دولت آمریکا برای رفع تمام موانع بانکی و بهرهگیری از ابزارهای مختلف برای تحت فشار قرار دادن شبکه بانکی جمهوری اسلامی ایران» و «تداوم نگرانی و تردید بانکهای بزرگ برای همکاری با ایران به دلیل ترس از وضع جریمههای سنگین از سوی آمریکا» از جمله بندهایی است که در این گزارش به آنها اشاره شده است. مفهوم این دو بند یعنی موانع بانکی به عنوان مجرای اصلی مبادلات تجاری هنوز بسته است و بانکهای خارجی با ما همکاری نمیکنند. ادامه این بند البته، مفهوم آن را خود، توضیح میدهد:
«به نظر میرسد علت اصلی این است که تحریم بانکی ایران صرفا بر روی کاغذ برداشته شده است و نه در عمل و واقعیت و ایجاد تردیدها و تهدیدهای مکرر آمریکا از یک سو و عدم انگیزه، اراده و جدیت همپیمانان آمریکا در نظام سلطه و سران کشورهای غربی و منطقهای از سوی دیگر نگرانی روبرو شدن با ضرر و خطر و ریسک سنگین را برای بانکهای بزرگ، ماندگار و سنگین کرده است که حاضر به ارتباط مالی با بانکهای ایرانی نیستند.»
پیروزی فردی با مختصات دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اما شاید، اولین زنگ خطری بود که برجامیان آن را جدی گرفتند. پیرمردی تاجر و فاسد که ۷ ماه است قدرت را در آمریکا به دست گرفته اعلام کرده، ذرهای برای برجام ارزش قائل نیست. ترامپ با نقض معاهده جهانی اقلیمی پاریس به کسانی که میگفتند «برجام یک تعهد بینالمللی بین ۶ کشور جهان است» تا نتیجه بگیرند «پس هیچکس نمیتواند آن را نقض کند» نشان داد از نقض تعهدات بینالمللی بزرگتر از برجام نیز هیچ ابایی ندارد. برجامیان همان قدر از پیروزی ترامپ نگران شدند که درصورت پیروزی هیلاری کلینتون خوشحال میشدند! اما با آمدن ترامپ، همه چیز خیلی زود برگشت.
تا پیش از ترامپ میگفتند قراردادی که امضاء شده «جهانی»است و «معتبر» و هیچ یک از اعضاء به تنهایی «نمیتواند»! آن را لغو کند اما ترامپ برجام را به «تنهایی» نقض کرد. فراموش کردند روزی همین عضو ۱+۵ را، تنها عضو توانمند و ضامن اجرای برجام معرفی میکردند و «قول» و «امضایش» را تضمین میدانستند. این عضو معتبر حالا برای این طیف شده نامعتبر!
اظهارات تازه «یوکیا آمانو»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اما، زنگ خطر را این بار نه فقط برای برجامیان که برای کل کشور به صدا درآورده است. مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگو با آسوشیتدپرس گفته: «طبق برجام آژانس درصورت وجود اطلاعات معتبر و نگرانی از فعالیت اعلام نشده، میتواند به هر سایتی، چه نظامی و چه غیرنظامی در کشورمان دسترسی داشته باشد.»(!) این سخنان ساعاتی پس از آن منتشر شد که دو مقام آژانس به خبرگزاری رویترز گفتند آژانس فعلا نیازی به دسترسی به سایتهای نظامی ایران ندارد، چون هیچ اطلاعاتی که موجب نگرانی از فعالیت اعلام نشده باشد، وجود ندارد.»
هیچ سرزمینی-تاکید میشود-هیچ سرزمینی که بتوان نام «کشور» را روی آن گذاشت، حاضر نمیشود به دشمنش! اجازه بازدید از مراکز نظامی و حساسش را بدهد. اینکه در متن برجام چه بندهایی گنجانده شده که مدیرکل آژانس (نه آمریکا یا سایر اعضای ۱+۵) تصریح میکند، هرگاه احساس نیاز کنند، میتوانند از هر سایت نظامی و غیر نظامی کشورمان بازدید کنند؟ سؤالی است که دولت محترم باید پاسخگوی آن باشد. جالب اینکه، منتقدان در بحبوحه مذاکرات هستهای و پس از آن این خطر را بارها و بارها به دولت محترم گوشزد کرده بودند.
پس از اظهارات آمانو، رسانهها و مراکز نزدیک به دولت ترامپ به شدت علیه آن موضع گرفتند! البته نه از این بابت که مخالف بازرسی از مراکز نظامی و غیر نظامی ایرانند، بلکه میگویند چرا آمانو گفته فعلا نیازی به این بازرسیها نیست!
جملاتی از این دست که «هدیه نقض برجام را به ترامپ نمیدهیم» یا «ما ناقض برجام نخواهیم بود چرا که آمریکا همین را میخواهد»، آن هم در حالی که هم تحریم میشویم، هم تهدید و هم در خطر ورود دشمن به مراکز اطلاعاتی و نظامی قرار میگیریم، در خوشبینانهترین حالت، از روی «خوشبینی و سادگی» یا شاید حتی از روی ناچاری! بیان میشوند. نقض برجامی که یک طرفه اجرا میکنیم، هدیه به ترامپ و بازی کردن در زمین اوست. این گونه واکنشها یعنی، در زمین دشمن بازی میکنیم.
تاریخ را برای تفریح نمینویسند. تاریخ یعنی عبرت گرفتن از سرنوشت دیگران. یعنی تجربیات مشابه را ببین تا درس عبرت دیگران نشوی. ادامه این روند میتواند ما را عبرت دیگران کند. کره شمالی از تاریخ عبرت گرفته، مذاکرات هستهای، برجام و بدعهدیهای آمریکا را هم میبیند، لذا هیچ اعتمادی به آمریکاییها نمیکند. ما در این ۴ سال تبدیل شدیم به درس عبرت کرهایها. لیبی، کوبا و حتی همین کره شمالی، درسهای عبرتی خوبی بودند برای دولت محترم آقای روحانی. با پروسهای شبیه به همین برجام، توانمندیهای هستهای لیبی را در زمان قذافی بار کشتی کردند و بردند بدون اینکه به تعهداتشان عمل کنند. چند سال بعد، به این کشور ضعیف شده و به غرب اعتماد کرده حمله کردند، قذافی را کشتند و کشورش را به تاراج بردند و حالا این کشور را به حال خود رها کردهاند تا هرج و مرج و جنگ داخلی، به طور کامل نابودش کند.
سفارت کوبا چند ماه بعد از اعلام خبر عادیسازی روابط با آمریکا و بازگشایی سفارتهای دو کشور، با کیهان تماس گرفت و خواستار انجام مصاحبهای با ما شد درباره بدعهدیهای آمریکا. خلاصه گفتوگوی ما با سفیر محترم کوبا در تهران که ۲۵ شهریور ماه سال ۹۴ تحت عنوان«اعتمادی به آمریکا نداریم؛ از اصول انقلابی خود هم کوتاه نخواهیم آمد» این شد که؛ آمریکاییها پس از مذاکرات و عادیسازی روابط به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکردند و حتی، آنقدر قانون و مصوبه در کنگره علیه کوبا به تصویب رساندند که اوضاع، بدتر از شرایط قبل مذاکرات شد!
توانمندیهای هستهای ایران با برجام، ضعیف شد. ملاک را اگر جیب مردم بگیریم، این مذاکرات آورده اقتصادی هم نداشت. همین که با وجود گذشت بیش از ۴ سال از این دولت و رفتن آن یکی دولت، هنوز ناکامیها را به گردن دیگران میاندازند نشان میدهد، مذاکرات آورده اقتصادی نداشته جز خسارت. ادامه این راه اما میتواند اوضاع را مخربتر هم بکند. دشمن تصریح و تاکید میکند، هر آن اراده کند میتواند از هر نقطهای که ترامپ دلش بخواهد، با هر بهانهای بازرسی کند. هدف، دیگر هستهای نیست، موشکی است. هدف کلید زدن برجام ۲ و ۳ است. هدف گرفتن سایر مولفههای قدرتمان است. هدف در یک کلام، امنیتی است. تبدیل کردن ایران به چیزی شبیه لیبی دوران قذافی و پس از قذافی!
دشمن تحریمها را موثر دیده چون مواضع بعضی دوستان، آن را موثر نشان داده است، بنابر این واقعا چرا باید این اهرم را از دست بدهد؟! دولت محترم باید این اهرم و بهانه را از دست دشمن بگیرد و رسیدن به این هدف جز با اعتماد به ظرفیتهای عظیم بر زمین مانده شدنی نیست و اینکه نباید چهار کشور اروپایی را «تمام دنیا» تلقی کنیم! دولت اگر چشم امیدش به فرانسه، انگلیس و آلمان است این را بداند، این کشورها هرگز به خاطر ایران با آمریکا سرشاخ نمیشوند. چرا؟ چون هدف این کشورها دستکم در مواجهه با ایران یکی است. بخوانید:
«نیِس روماته اِسپَن»، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه روز چهارشنبه در جمع خبرنگاران گفته «رئیسجمهور [امانوئل مکرون] روز سهشنبه خاطرنشان ساخت توافق وین در سالهای ۲۰۲۵ به بعد میتواند با یکسری اقدامات لازم در رابطه با موشکهای بالستیک [ایران] همراه باشد و تکمیل شود...این اقدامات میتواند موضوع مشاورههای آتی با متحدانمان باشد.»
خانم موگرینی هم که در ظاهر برای تبریک پیروزی دکتر روحانی و در واقع برای اطمینان از پایبندی ایران به برجام پس از تحریمهای تازه کنگره آمریکا به تهران سفر کرده بود نیز این تحریمها (مادر تحریمها) را نقض برجام ندانست! و با ترامپ در این ماجرا همراهی کرد.
کمتر از دو ماه دیگر، «مادر تحریمها» از راه میرسند. تحریمهایی که برجام را پاره کرد اما، اروپا را مقابل آمریکا قرار نداد. به این شرایط، بازرسی از مراکز حساس و محرمانه نظامی و غیر نظامی کشورمان را اضافه کنید. در همین حال، به گزارش دوم برجامی مجلس هم نگاهی بیندازید. این را هم در ذهن خود مرور کنید که در چنین شرایطی عدهای میگویند، هیچ «خبری نیست» و «فقط پیاز داغ برخی تحریمها اضافه شده و اتفاق تازهای نیفتاده است.» ادامه دشمنیهای دشمن همانقدر خطرناک است که، بیتوجهی برخی مسئولین به این بدعهدیها. آقایان! باور بفرمایید زنگ خطر به صدا در آمده است.