به گزارش مشرق، صرف نظر از مولفههای تقابل ایران و مصر طی سه دهه (1979-2002 ) که در سه سطح داخلی، منطقهای و بین المللی بروز کرد ، دو کشور می توانند در مورد موضوعات منطقهای از جمله مسئله فلسطین، عاری سازی منطقه خاورمیانه از سلاح های کشتار جمعی به ویژه سلاح های هسته ای آن رژیم که دو کشور در این زمینه نظر همسویی با هم دارند و نیز مسائل مبتلا به جهان اسلام و ترتیبات امنیت منطقهای با هم همکاری کنند.
با بررسی سوابق تاریخی و فرهنگی ایران و مصر به ویژه پس از اسلام، می توان پیوندهای عمیقی برای تحکیم روابط دو کشور در ابعاد مختلف یافت. هر چند دو کشور در برخی از مسائل منطقه با هم اختلاف نظر دارند ولی در بسیاری از مسائل منطقه ای و جهانی نیز مواضع مشترکی دارند. موضع دولتمردان فعلی مصر در قبال سوریه و تاکید آنها بر حل و فصل مسالمت آمیز بحران بدور از دخالتهای خارجی در این کشور را می توان در این راستا ارزیابی کرد. این در حالی است که مصر تلاش دارد با در پیش گرفتن سیاست مستقل نقش رهبری و زعامت گذشته خود را بازیابد.
به هر حال چشم انداز همکاری های دو کشور در عرصه هایی مختلف بسیار روشن است و بالطبع می تواند این همکاری برای جهان اسلام نتایج مثبتی به همراه داشته باشد به ویژه این امر در بحث مسئله فلسطین بوضوح قابل مشاهده است و با همکاری دو کشور و دیگر کشورهای اسلامی می توان به راه حل قابل قبولی در این زمینه دست یافت.
بی ترید برخی طرف ها و کشورهای منطقه خواهان نزدیکی دو کشور با آن سابقه تمدنی و فرهنگی کهن نیستند. رژیم صهیونیستی با ازسرگیری روابط ایران و مصر به شدت مخالف است و این روابط را به نفع خود نمی داند زیرا از اتحاد تهران و قاهره واهمه دارد و در نتیجه هرگونه نزدیکی این دو کشور قدرتمند منطقه جز خطوط قرمز رژیم اسرائیل محسوب می شود.
آمریکا نیز یکی از کشورهایی است که در این راه مانع تراشی می کند. آمریکاییها سالانه یک میلیارد و 500 میلیون دلار به مصر کمک می کنند و بخش اعظم این کمکها در اختیار ارتش قرار می گیرد بالطبع این حجم از کمک ها به ارتش مصر بدون چشم داشت نخواهد بود و در مقابل از نظامیان انتظار می رود که حافظ منافع این کشور در مصر و به تعهدات خود در قبال امنیت اسرائیل پایبند باشند.
عربستان سعودی نیز از دیگر کشورهایی است که در مسیر روابط دو کشور ایران و مصر سنگ اندازی می کند و هر زمان نشانه های مثبتی برای از سرگیری مناسبت دو کشور دیده می شود، با وعدههای اقتصادی تلاش می کند این کشور را از نزدیک شدن به ایران دور کند.
گرچه مسئله اختلاف بین جمهوری اسلامی ایران با مصر به مسئله «کمپ دیوید» باز می گردد ولی مسائل سیاسی از این دست نباید مانع از سرگیری مناسبات دو کشور در مسائل دوجانبه و حل مسائل جهان اسلام شود.
می شود مسائل مورد اختلاف را با گفتوگو و رایزنی های سیاسی به تدریج حل و فصل کرد ضمن اینکه فقط نباید به موارد اختلافی تکیه کرد و موارد مشترک را نادیده گرفت. با اطمینان میتوان گفت که با قطع ارتباط نمیتوان مسائل مورد اختلاف دو کشور را برطرف کرد بلکه باید از راه گفتوگو و نشست مقامات دو کشور در صدد حل اختلاف دو طرف برآمد.
هیچ کشوری در دنیا نیست که در تمامی مسائل همسو و همفکر باشند اما آنها همواره می کوشند که موارد اختلاف را به حداقل برسانند و در نهایت برای حل و فصل نهایی آن وارد عمل شوند.
دو کشور ایران و مصر طی یک دهه گذشته در مسائل بین المللی همکاری خوبی داشتند علاوه بر آن در سطح همکاری های منطقه ای نیز دو کشور در موارد بسیاری مواضع مشترک دارند.
در بعد روابط دو جانبه هم می توان به همکاری های دو کشور در زمینه های اقتصادی و فرهنگی اشاره کرد.
با توجه به مطالب گفته شده ازسرگیری روابط دو کشور به تصمیمات شجاعانه دو طرف به خصوص از سوی طرف مصری بدور از دخالت طرف سوم نیاز دارد زیرا زمینههای مشترک همکاری در موضوعات مختلف فراهم است و این امر نیازمند این است که طرف مصری با درک شرایط تحولات منطقه و عدم طرح مسائل اختلافی و نماندن در بستر گذشته، تصمیمات قاطعی را برای مناسبات دو کشور اتخاذ کند به خصوص اینکه مردم دو کشور علاقه مند به ازسرگیری مناسبات تهران و قاهره هستند و این علاقه مندی بیش از بیش در قشر تحصیل کرده و اکادمی دو کشور ملموس است.