سرویس اقتصاد مشرق - دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه داخلی ایران و از مهمترین و با ارزشترین اکوسیستمهای آبی ایران و جهان به شمار میآید. حوضه آبریز دریاچه ارومیه واقع در شمال غرب ایران با مساحت ۵۱ هزار و ۸۷۶ کیلومتر مربع یکی از شش حوضه آبریز اصلی کشور است.
پس از یک دوره چندین ساله کاهش میزان بارندگی و برداشت بیرویه و همچنین تصمیمات غیرکارشناسی که سبب کاهش سطح آب و خشکی بخشی از دریاچه و از بین رفتن اکوسیستم طبیعی منطقه شد، در ابتدای دولت یازدهم کارگروهی برای احیای مجدد این حوضه آبریز تشکیل شد و بخشی از امکانات و اعتبارات مالی برای اجرای این پرژه تخصیص پیدا کرد.
حسن روحانی نیز یکی از وعدههای انتخاباتی خود را احیای این دریاچه عنوان و طی سفر به تبریز در اردیبهشت سال ۹۳ با اشاره به اینکه در ۲۰ ماه گذشته الگوی کشت تغییر یافته و چاههای غیر مجاز بسته شده است، نسبت به تغییر وضعیت دریاچه ارومیه اظهار امیدواری کرد و گفت:
نگرانی مردم آذربایجان در زمینه دریاچه ارومیه از همان روزهای آغاز دولت مورد توجه بود بنابراین تلاش میکنیم تا شرایط دریاچه ارومیه به شرایط قبل برگردد.
برای اجرای این پروژه ملی، از ماههای اولیه آغاز به کار دولت یازدهم، به عیسی کلانتری که زمانی وزیر کشاورزی بود مسئولیت ستاد احیای دریاچه ارومیه واگذار شد. کلانتری از همان ابتدا با طرح مسایل حاشیهای سعی در فرار از پاسخگویی در خصوص عملکرد خود در خصوص دریاچه را داشت و به گفته بسیاری از کارشناسان، این رفتارها سبب شد وضعیت دریاچه بهبود پیدا نکند و احیای آن به تاخیر بیفتد.
کلانتری به تازگی و پس از ۴ سال از آغاز عمر دولت یازدهم، زمان تقریبی برای احیای این دریاچه را ۸ سال دیگر اعلام و از نیاز این ستاد برای بازیابی توان دریاچه به بودجه ۲۰ هزار میلیاردی - دو برابر کل سرمایه بانک کشاورزی- سخن گفت.
این ادعا توسط معاون جدید رئیس جمهور در حالی مطرح میشود که وی از ۴ سال گذشته و در دولت قبل مسئولیت ستاد احیای دریاچه ارومیه را برعهده گرفته بود و تاکنون نیز با صرف هزینههای چندین میلیاردی در این رابطه، عملکرد قابل قبولی از خود بهجای نگذاشته است.
برای نمونه در این موضوع میتوان به تخصیص ۳ هزار میلیارد تومان بودجه در ۴ سال گذشته برای احیای دریاچه اشاره کرد که نحوه هزینهکرد آن حرف و حدیثهای فراوانی را بهدنبال داشت.
در این زمینه، میتوان به سخنان نادر قاضیپور نایب رئیس فراکسیون احیای دریاچه ارومیه در بهمن ماه سال ۹۳ اشاره کرد که گفته بود: قرار بود ستاد نجات دریاچه ارومیه در دانشگاه صنعتی شریف برقرار باشد اما آقای کلانتری رئیس این ستاد، تشکیل جلسات این کمیته را به خانه خود منتقل کرده است.
قاضیپور با انتقاد از اینکه برخی آقایان پول نجات دریاچه ارومیه را بین خود قربانی کردهاند، تاکید کرد:
با وجود آنکه مبالغ زیادی برای نجات دریاچه ارومیه اختصاص داده شده اما این مبلغ در مسیرهای دیگری هزینه شده است.
از سوی دیگر، مروری بر وضعیت تراز آب دریاچه در ۴ سال اخیر نشان دهنده این واقعیت است که علیرغم جوسازیهای انجام شده، در واقع سطح آب تغییری نداشته و بلکه پایین تر نیز آمده است. این کاهش سطح آب در حالی اتفاق افتاده که براساس گفته رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، وضعیت بارشها در این منطقه بهتر شده است.
براساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی دریاچه ارومیه، مقایسه سطح آب دریاچه در آخرین گزارش ثبتشده در روز ۲۷ مرداد سال جاری با زمان مشابه در سال قبل نشان از کاهش ۲۶ سانتیمتری سطح تراز روزانه آب دریاچه دارد. طبق اطلاعات منتشره، سطح آب دریاچه در ۲۷ مرداد ماه معادل ۱۲۷۰.۴۴ متر بود که در مقایسه با ۱۲۷۰.۵۱ متری سال ۹۲ نیز نشان از کاهش ارتفاع دارد.
آنچه از این آمار بدست میآید، ناتوانی کلانتری در بهبود وضعیت دریاچه ارومیه طی سالیان گذشته است چراکه حتی نتوانسته با صرف هزینههای چند هزار میلیاردی سطح تراز آب را ثابت نگه دارد.
در واقع این سخنان عیسی کلانتری معاون پرحاشیه حسن روحانی در خصوص زمان طولانی و هزینههای نجومی برای احیای دریاچه ارومیه را باید نوعی فرار به جلو برای سرپوش گذاشتن بر ضعفهای خود در زمینه بهبود وضعیت تراز آب دریاچه و بالا بردن سطح آب آن در نظر گرفت چرا که با دست فرمانی که از او انتظار میرود در ۴ سال آینده نیز همانند الآن، پس از خرج بودجههای کلان جسم نیمه جان دریاچه را بر دوش دولت بعد از خود گذاشته و آن ها را مسئول احیا میکند.
علت این ناتوانی وی در بهبود اوضاع را میتوان در نوع نگاه او از مسایل کلان کشور در نظر گرفت. برای نمونه کلانتری یکی از مخالفخوان ترین مدیران کشور است و ابایی ندارد که علنا در مقابل سیاستهای کلان کشور سخن بگوید و خودکفایی را امری مزخرف بداند.
برای نمونه میتوان به سخنان او که چندین سال وزیر کشاورزی بود بر علیه کشاورزی کشور اشاره کرد. کلانتری معتقد است:
- اینکه صحبت از خودکفایی غلات و پروتئین حیوانی میشود، حرفهای غیرمنطقی و غیرعلمی است. خودکفایی در کالاهای اساسی امکانپذیر نیست. هر کسی هم بگوید من ایکس کالا را خودکفا میکنم، دروغ میگوید.
- باید به دنبال راهحلی جایگزین برای تامین نیازهای غذایی کشور بود. درحال حاضر گزینه پیش رو، تجارت آزاد محصولات کشاورزی است.
این سخنان علیه توان کشاورزی کشور از سوی شخصی گفته میشود که چندین سال وزیر کشاورزی کشور بوده و مدیریت کلان این حوزه را در دست داشته است. اما در حال حاضر به این صنعت با این ادبیات حمله میکند.
نحوه مواجهه کلانتری با مسایل حوزه کاری خود و عدم اعتماد و اعتقاد به تواناییها و ظرفیتهای اجتماعی کشور سبب شده است وی توانایی بهبود اوضاع را نداشته و نتواند تغییری در جهت بهبود وضعیت کشور ایجاد کند. این مسئله با توجه به انتخاب کلانتری به ریاست سازمان محیط زیست میتواند به چالشی پیشروی محیط زیست کشور هم قرار گیرد.