از نهادها و رسانه‌های بین المللی، هیچ انتظاری نیست، چرا که سیطره زرسالاران صهیونیست بر آن‌ها امری عیان است، اما جای شگفتی است که چنین گزارشی در رسانه‌های جریان خاص داخلی هم هیچ بروزی ندارد.

سرویس سیاست مشرق - یک تحقیق جدید در آمریکا نشان می‌دهد مردم این کشور نسبت به بکار برده شدن سلاح هسته‌ای علیه کشورهای دیگر از سوی واشنگتن هیچ نگرانی نداشته و حتی بعضا آن را در صورت مواجه شدن با تهدید، ضروری می‌دانند.

به نوشته وبگاه «بلومبرگ» این تحقیق که از سوی دانشگاه «استنفورد» انجام شد، موضوع احتمالی جنگ با ایران را مطرح کرده و حدود ۶۰ درصد از شرکت کنندگان حاضرند درصورتی که ایران تهدید نظامی برای آمریکا داشته باشد، با استفاده از سلاح اتمی بیش از ۲ میلیون ایرانی را به قتل برسانند. جدای از این که انجام چنین نظرسنجی و انتشار گسترده آن در وهله نخست کارکردی جز جنگ روانی-تبلیغاتی علیه ایران ندارد، از جنبه های دیگر، نکات قابل تاملی در ان وجود دارد.

این خبر در دل خود، گویای بسیاری از حقایق تلخ و عبرت آموز است. این که مردم کشوری که خود را داعیه دار «حقوق بشر»، «دموکراسی» و «آزادی» در دنیا می داند و حتی برای حُقنه کردن این مفاهیم قلابی و تهی از معنا شده، به اقصی نقاط دنیا لشکر می کشد، در باب جان باختن صدها هزار انسان غیرنظامی بی گناه، به این سادگی نظر می دهند و موافق استفاده از سلاح هسته ای برای یک نبرد متعارف فرضی هستند.

نظرسنجی دانشگاه استنفورد با عنوان «بازنگری هیروشیما در ایران»

قساوت نهفته در این طرز تفکر به روشنی در این تحقیق (که حتی عنوان آن «بازنگری هیروشیما در ایران» است) عیان است که اکثریت مردم یک کشور، در صورت کوچک ترین تهدید نظامی علیه خود، حاضرند که دولتشان از مرگبارترین سلاح های ساخت بشر استفاده کند تا احیانا جنگ محتمل مورد نظر هر چه زودتر فیصله پیدا کند و پول مالیات دهندگان آمریکایی کم تر خرج شود و در این میان، آن چیزی که برای مردم «ظاهرا» متمدن آمریکا هیچ اهمیتی ندارد، ریختن خون صدها هزار غیرنظامی(اعم از زن و کودک) است. البته، آمریکایی ها چنین قساوت قلبی و فکری را پیش از این به عینه نشان داده اند و هیروشیما و ناگازاگی ژاپن، هنوز که هنوز است، زخمدار این سبعیت و سنگدلی آمریکایی هستند.

هیروشیما بعد از جنایت اتمی امریکا

طنز تلخ ماجرا این جاست که بیش از یک دهه است که جمهوری اسلامی ایران، از جانب غرب به سرکردگی آمریکا تحت انواع فشارها و تضییقات قرار دارد، چرا که به زعم واشینگتن و اداره کنندگان صهیونیست آن، نظام جمهوری اسلامی «صلاحیت» داشتن سلاح هسته ای که هیچ، حتی فناوری صلح آمیز هسته ای را ندارد. همه تبلیغات کذبی که توسط بوق های امپریالیستی و صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی، در باب برنامه هسته ای آن، تبلیغ می شود، حول این محور می گردد که اگر تهران روزی به سلاح هسته ای دست یابد، با آن تل آویو را هدف قرار خواهد داد.

در صورتی که هیچ گاه و هیچ وقت، حتی به صورت تخیلی هم از زبان یک ایرانی شنیده نشده که بخواهد بمب هسته ای را علیه هیچ موجودیتی روی کره زمین(حتی رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی) استفاده کند، چرا که جدای از همه ملاحظات شرعی، اخلاقی و انسانی حاکم بر تفکر جمهوری اسلامی، ایران سرزمینی را که رژیم جعلی بر آن حکومت می کند، متعلق به اسراییلی ها نمی داند بلکه آن را سرزمینی متعلق به فلسطینی ها می داند که هم اکنون شمار زیادی از آن ها زیر سایه اشغالگران صهیونیست زندگی می کنند و از این رو، به کارگیری سلاح هسته ای علیه دشمن ترین دشمنان هم در استراتژی جمهوری اسلامی جایی ندارد.

قربانیان جنایت آمریکا در ناگازاکی
کودکان ژاپنی هنوز هم از عوارض بمباران اتمی ژاپن توسط آمریکا رنج  می برند

لیکن، وقتی در روز روشن، ۶۰ درصد پرسش شوندگان نظرسنجی یک دانشگاه معروف آمریکایی، به صراحت می گویند که ترجیح می دهند دولت امریکا از سلاح هسته ای علیه ایران استفاده کند، علی رغم این که صدها هزار ایرانی با چنین اقدامی نابود شوند، صدایی از هیچ کجا بلند نمی شود که آیا چنین کشوری و چنین مردمی، با چنین تفکرات ضدبشری، «صلاحیت» داشتن تسلیحات هسته ای را دارد؟

از نهادهای بین المللی و رسانه های مثلا معتبر بین المللی، هیچ انتظاری نمی رود، چرا که سیطره زرسالاران صهیونیست بر آن ها، حالا دیگر امری عیان و برون افتاده از پرده است (آیا سکوت مرگبار و کرکننده آن ها در قبال هالوکاست یمنی ها، خود گواهی روشن نیست؟).

آیا این عجیب نیست که چنین گزارش مهمی، هیچ بازتابی در سایت ها و رسانه های جریان خاص داخلی ندارد؟ آیا آن ها خود را ایرانی نمی دانند؟ یا آیا دشمنی و کینه ورزی آمریکایی ها نسبت به ایران و ایرانی در این گزارش عیان نیست؟ آیا پرسش کنندگان و شوندگان این تحقیق، میان ایرانی از نوع حزب اللهی، شیعه، غیر شیعه، سکولار و لائیک تفاوتی قایل شده اند، یا از آن دو میلیون قربانی حمله اتمی در سناریوی کذایی، از اقشار خاصی از جامعه ایران خواهند بود(مثلا طرفداران اصولگرایان)؟ آیا بمب هسته ای یا اصولا هر سلاحی، در زمان فرود آمدن بر سر آدمیان بی گناه، از آن ها درباره عقاید سیاسی و مذهبی آن ها پرسش می کند؟

خطاب ما به طور ویژه، آن دسته از کنش گران رسانه ای و صاحبان قلم است که هیچ گاه، در هیچ مناسبتی، کوچک ترین نقدی از آن ها، نسبت به ماهیت یا عملکرد موجودیتی به نام ایالات متحده، دیده نمی شود. تو گویی، یک کهن الگوی ازلی و ابدی از یک کشور ایده آل به نام آمریکا در ذهن این دسته از افراد نقش بسته، که تیرگی هیچ خونی دامان آن را آلوده نمی کند و غبار هیچ جنایتی از نورانیت چهره آن در ذهن ایشان نمی کاهد.

در همه این سال ها، از این دسته از افراد در قبال ایجاد قحطی در عراق دوره صدام با برنامه وحشیانه «نفت در برابر غذا»، جنایات پهپادی آمریکا علیه غیرنظامیان در افغانستان و پاکستان، به کارگیری تسلیحات اورانیومی در جریان جنگ عراق، حمایت های عیان واشینگتن  از تروریست های تکفیری، فروش بی وقفه سلاح به رژیم دجال و کودک کش سعودی علیه مردم یمن، سومالیزه کردن لیبی و تبدیل آن به یک بیایان قرون وسطایی که طوایف راهزن در آن مشغول نبرد علیه یکدیگرند، تبدیل غزه به بزرگ ترین زندان سرگشاده جهان  و ده ها جنایت مستقیم و غیرمستقیمی که واشینگتن در پس آن ها قرار داشته و دارد، عکس العملی دیده نشده است (اگر هم دیده شده، بسیار نادر و کمرنگ بوده). اما این بار دیگر بحث سوریه، عراق، فلسطین، لبنان، یمن، لیبی و... نیست.

کودکان ناقص الخلقه عراقی، قربانی استفاده سربازان آمریکایی از گلوله های حاوی اورانیوم(این تصاویر قابل انتشارترین عکس ها از جنایت بزرگ آمریکا در عراق است)

روی صحبت ما با کسانی است که منتظر فرصتی هستند تا چند شهروند آمریکایی (یا غربی به طورعام) در جایی جان خود را ازدست بدهند، تا شمع هایی را که روی دستشان باد کرده، کنار علمک گاز سفارت سوئیس (حافظ منافع آمریکا در ایران) روشن کنند، لیکن هیچ گاه تصویر پیکر اسکلت شده از گرسنگی و وبای اطفال یمنی، آن ها را به شمع روشن کردن وا نمی دارد. کسانی که وجدان لطیف «لیبرالی» آن ها، هیچ گاه از دیدن تصاویر نوزادان ناقص الخلقه عراقی در فلوجه (قربانیان استفاده ارتش آمریکا از گلوله های اورانیومی) آزرده نمی شود که عکس های پروفایل خود را به آن اختصاص دهند.

شمع های روشن در کنار سفارت فرانسه در خیابان نوفل لوشاتو در کنار علمک گاز در همدردی با قربانیان حمله تروریستی در این کشور. ۴۸ ساعت بعد از آن حمله در پاریس، ۲۸۰ مسلمان در ضاحیه بیروت توسط داعش به شهادت رسیدند، ولی کسی جلوی سفارت لبنان شمعی روشن نکرد!

حقیقت این است که چهره محبوب قلوب این افراد، این کعبه مقصود «نئولیبرال»های جهان وطن، این بهشت شدّاد عصر «خوش باشی» و «لذت جویی» افراطی، بر خون دل و اشک دیده کودکان جهان سومی بنا شده است و این حقیقت، از سنخ شعار نیست، که حقیقتی است که از فرط عیانی چشم ها را می زند.

اگر در تاریخ معاصر کره زمین، هیتلر و استالین و مائو به عنوان دیکتاتورهای ظالم و خونریز شناخته شده اند، دست کم از یک لحاظ بر اربابان حاکم بر واشینگتن شرافت دارند و آن این که هیچ گاه درباره سناریوی انجام جنایت، آن هم از نوع عیان و حتی با تخمین میزان تلفات! از مردم خود نظرسنجی نکرده اند، و تلخ تر و گزنده تر این که چنین نظرسنجی شوم و منحوسی نظر مثبت اکثریت پرسش شوندگان آن را هم به خود جلب کرده باشد.

البته وقتی آن «استاد» معروف علم سیاست در دانشگاه، که این روزها تحلیل سیاسی را به «استندآپ» کمدی سیاسی تبدیل کرده و درباره همه موضوعات و همه حوزه های بشری نظر می دهد، در یک مصاحبه هم سرنگونی هواپیمای مسافربری ما را توسط ناو جنگی آمریکایی توجیه می کند و هم بر بزرگ ترین جنایت تاریخ بشر (به لحاظ کمیت تلفات انسانی)، یعنی بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاگی، به نمایندگی از آمریکایی ها ماله می کشد، از روشن کنندگان «شمع» مقابل سفارت سوئیس، انتظار چندانی نمی توان داشت.