اگر غرب به مصدق با بعضی نیروهای فرهیخته‌ که اطراف خود گرد آورده بود اجازه می‌داد، به یقین ایران با فرهنگ غربی تبدیل به یک کشور متمکن اما وابسته می‌شد که هرگز آماده انقلاب اسلامی نمی گردید.

مشرق - استاد حیدر رحیم پور از پیشکسوتان و مجاهدان انقلابی در یادداشتی ، کودتای 28 مرداد را از الطاف خفیه الهی دانست و نوشت: این عنوان را کسی می نویسد که در دوران نهضت نفت در شهر، ازکادراصلی جمعیت مؤتلفین اسلامی و هیئت مدیره نهضت بوده است و پس از کودتا ی ۲۸مرداد هم از شبنامه‌نویسان مدافع مصدق و نهضت ملی شدن نفت وعضونهضت مقاومت ملی پس از سقوط دکترمصدق بوده است.

 در این صورت می‌توانید بپرسید پس چگونه است که کودتای ۲۸ مرداد را از الطاف خفیه می‌دانید؟

واقعیت اینست که اگر زیاده‌خواهی‌های غرب باعث کودتای ۲۸ مرداد نشده بود و مصدق که چهره ای حقیقتا ملی بود و دارای دکترای حقوق از غرب و اغلب وزرا و یارانش هریک در رشته‌ ای از کشاورزی و صنعت و پزشکی و... متخصص بودند و دادگستریش ازدادگستری و دادستانی های نسبتا سالم بودند، می‌توانستند ایران را چنان بسازند که بلحاظ اداری شانه به شانه کشورهای غربی قرار گرفته و با ملی شدن صنعت نفت از جنبه سرمایه هم بی‌نیاز می‌گردیدیم وبتدریج یک ملت آرام ومرفه و دمکرات منش ، غرب‌باور و بی‌دردی پدید می آمد که دیگر پی دردسر نمی‌گردند.

 لیکن کودتای ۲۸ مرداد، کشوری  برای  ما ساخت که هر که پست‌تر، مقامش بالاتر بود و آنان که متعهد بودند اگر فریاد می‌زدند به زندان ساواک می‌افتادند و اگر تعهدی نداشتند و در رشته‌ای از کشورداری دانشی داشتند از آنجا که صرفا در طلب جاه و مقامی بودند در هر امری از کشورداری به ساز دشمنانی می‌رقصیدند که می‌خواستند ما برای همیشه تولیدکنندگان مواد خام باشیم و مصرف کننده خارجی و با چنین روشی ایران تا وقتی دوام می‌یافت که نفتی داشت و پس از تمام شدن ذخائر نفتی بنده بی‌چون و چرای قدرت‌های جهان بود.

این است که اگر غرب به مصدق با بعضی نیروهای فرهیخته‌ که اطراف خود گرد آورده بود اجازه می‌داد و کودتا نمی‌کرد، به یقین ایران با فرهنگ غربی تبدیل به یک  کشور متمکن اما وابسته می‌شد که هرگز آماده انقلاب اسلامی نمی گردید تا یک تنه در مقابل استکبار جهان بایستد و مرگ را به آمریکا و شوروی را توامان نثار و مستضعفین جهان را چنین تشجیع کند .

این درست که رهبری غدیری امام خمینی بود که باعث پیروزی او گردید، لیکن اگر پس از کودتای ۲۸مرداد  آمریکا بدست آلوده عروسکش شاه، فرهنگ ضددینی را برمردم ایران تحمیل و آنان را تحقیر نکرده بود، اگر ساواکش برای پیشگیری از حرکت  مبارزان  و آگاهی بخشی روشنفکران مسلمان،  بزرگترین شکنجه‌گاه‌های اسرائیلی را بر جوانان انقلابی ایران روا نمی‌داشت، اگر چهل درصد از وزیران و کارگردانان اصلی کشور رسماً بهائی یا یهودی نبودند و بقیه هم بردگان آنان؛ و اگر آن همه عقده دینی و ملی ، نفس را در سینه ها حبس نکرده بود همه مردم در قیام امام پابه‌پا حرکت نمی‌کردند .

به این دلایل است که می‌گوییم کودتای ۲۸ مرداد از الطاف خفیه خداوند بود  و اگر سرکوب ملت در ۱۳۳۲ نبود ومردم مزه دولت مردمی و اصلاح نسبی امور را چشیده بودند هرگز در ۴۲ و در ۵۷ قیام سراسری امام اتفاق نمی افتاد. گرچه حرکتی که امام فرموده بودند ریشه در فرهنگ غدیر داشت لیکن باز به گفته خود امام، این یکپارچگی ملت ایران بود که با رفراندوم تاریخیش و با آراء ۹۸ درصدی ،"ملت "را تبدیل به "امّت" گرداند و این امّت است که می‌تواند امام را تا پس از دهه‌ها همچنان یاری فرماید و همین بود که دروصیتنامه اش یاران این انقلاب را از یاران رسول خدا وصاحب غدیروائمه هدی(ع) وفادارتر و صمیمی‌ترخواند.

اما اینک خطربعدی آنست که برخی ادارات و بانک ها وشهرداری ها و ... پرازضعف وبدون نظارت کافی، بنحوی ملت راعصبانی کرده وبیازارند که عواطف وافکارعمومی را که به برکت غدیر ومجاهدات امام وشهدا و مدیریت رهبری درجهت اهداف انقلاب شکل گرفت، تغییرجهت دهند وآنچه بسختی وبا مبارزات  کسانی طی دهه ها بدست آمد بدست کسان دیگری که نقشی درانقلاب ومبارزات نداشته ودرانقلاب ۵۷ – چه رسد به نهضت ۴۲ ویا ضدکودتای۳۲ – وحتی جنگ تحمیلی غایب بودند بباد برود وهرگز چنین مباد.