رئیس سابق انرژی اتمی کشور معتقد است: در برجام تقریبا برای ما هم شلاق، هم تبعید و هم زندان نوشته شده است و هم خسارت مالی باید بدهیم.

به گزارش مشرق، متن زیر حاصل گفتگو با فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی است که از منظرتان می گذرد.

بیش از یکسال از امضای برجام می گذرد و این سوال مطرح است که تحریم ها چه اثری بر افراد حقیقی و کشور داشته اند و آیا این اثرات پس از برجام به پایان رسیده است؟

«بسم الله الرحمن الرحیم. وقتی دشمن افراد، سازمان‌ها و شرکت‌هایی را تحریم می‌کند و اعلام می کند که حساب‌های بانکی آنها بسته شود، به آنها ویزا ندهند و رفت و آمدشان کنترل گردد، در ظاهر امر این است که برای این افراد و مجموعه در داخل کشور اتفاقی نمی افتد ولی همین موضوع باعث می‌شود که در داخل کشور یکسری ملاحظات در مراوده با این افراد و سازمان‌ها و شرکت‌ها بوجود آید. مثلا یک عده‌ای حاضر نیستند دیگر در انرژی اتمی کار کنند. حاضر نیستند در مجموعه نظامی و دفاعی کشور کار کنند.

حاضر نیستند در شرکت‌هایی که طرف مقابل تحریم کرده است کار کنند. چون اینها می‌گویند ما می‌خواهیم خارج برویم و مراوده داشته باشیم و با این تحریم ها این مراوده و رفت و آمدها دچار مشکل خواهد شد. حتی شاید بعضی‌ها نخواهند همسایه اینها باشند. چون می‌گویند اینها ممکن است ترور شوند. درست هم است؛ ترور شهید علی‌ محمدی، ترور شهید شهریاری و شهید رضایی‌نژاد، نشان می‌دهد که اگر کسی در همسایگی اینها باشد، ممکن است آسیب ببیند. پس به طور اتوماتیک طرف خارجی وقتی یک تحریم‌هایی را اعمال می‌کند یا افرادی را نشان می‌کند، این افراد در جامعه با فشار و سختی مواجه می‌شوند.

 حتما حمایت از این افراد ترور شده و نشان دار منافعی برای این به ظاهر دوستان نداشته که سکوت می کنند.

باید گفت این جریان‌های سیاسی عمق، همه مطالب را نمی‌دانند. مثلا نگاه کنید آیا صداوسیمای روی یک خط حرکت می‌کند؟ یک جریان‌های فکری در صداوسیما است که به نفع جریانی که دستگاه اجرایی را در دست دارد، حرکت می‌کند. او می‌رود برنامه می‌سازد و روی آنتن هم می رود ولی رئیس صداوسیما هیچ تحلیلی روی آن موضوع ندارد. یک دفعه روی برجام، درباره آن اقدام مشترک و نه آن برنامه جامع، شروع به حرف زدن می‌کنند. یعنی دو تا مجری بین مردم صحبت می‌کنند، همه فکر می‌کنند فتح‌الفتوح شده است. بعد یک دفعه جریان فکری دیگر می‌آید، می‌رود در برنامه‌ای مثل ثریا، جهان‌آرا، یا خبر 20:30، حرف‌های دیگری می‌زنند. مردم در اینجا کدام را باور کنند؟

بعد مدعی اند ما آنتن را به همه جریان‌ها دادیم. نه این طور نیست. جریان دولت آنتن را قبضه کرده بود. یعنی تمام یک طرف حرف زدن‌ها در صداوسیما به جریان دولت یازدهم گذاشته بود. اجازه نمی‌دادند افراد دیگر بروند صحبت کنند. یا اگر فرضا من نوعی را هم دعوت کردند که بروم در یک برنامه‌ای مثلا در شبکه خبر صحبت کنم، عمده وقت را به آن طرف مقابل دادند که دارد یک مسائل کلی را راجع ‌به برجام بیان می‌کند. آن چنان وقت تحلیل مشخص به آن طرف مقابل داده نمی‌شود. از طرفی باز هم جناح‌های قدرت می‌گویند چرا قدرت دست ما نیست.

 حالا یک بحثی الان ما در داخل داریم و یک بحثی هم در خارج از کشور وجود دارد. تحلیل شما از رویکردی که رئیس جمهور امریکا در خصوص برجام در پیش گرفته و در سنا به اجماع دموکرات و جمهوری خواه مصوبه تحریمی علیه ایران و روسیه را به تصویب رسانده است، چیست؟ امریکایی ها چه برنامه دوراندیشانه‌ای را طراحی کردند؟ آیا این تحرکات مبتنی بر یک برنامه آینده‌نگارانه‌ای است که از سالیان گذشته در حال اجراست و مهره‌های پازل آن یکی یکی در حال کامل شدن است؟

ما بهتر برای حل مسئله از بحث هسته‌ای خارج کنیم تا بعد بشود آن را تحلیل کرد. از کجا دارم این حرف را می‌زنم؟ از اقدامات امریکا. رهبر معظم انقلاب فرمودند که آنها اصل نظام را هدف قرار دادند. یک عده‌ای در جامعه ما این را قبول ندارند. دیدیم که حتی در موضوعات مختلف حتی نظر رهبری روشن بود، به جای اینکه بیایند آن حرف را گوش کنند آن فرد یا جریان مقابل می‌گوید که بروید رفراندوم کنید.

امریکا یک خط و مشی مشخصی مقابل جمهوری اسلامی دارد که اصلش براندازی است ولی وقتی زورش به براندازی نمی‌رسد و نمی‌تواند این کار را بکند، رویه تغییر رفتار در ایران را در پیش می گیرد. برنامه‌ریزی ها مبتنی راهبرد نهایی یعنی براندازی است ولی در کوتاه مدت به تغییر رفتار دهید و در راس قدرت قرار گرفتن یک جناح اعتدالی و همسو با غرب در ایران هم رضایت می دهد که این هم زیرمجموعه براندازی جمهوری اسلامی است.

خانم نیکی هیلی به وین رفته است و همین بحث اینکه ایران در برجام خطا داشته و باید از امکان نظامی ایران باید بازدید کرد را مطرح کرده است، لطفا تحلیلتان را نسبت به این اقدام امریکاییه ها را شرح ‌دهید؟

آنها می‌دانند که ما هیچ خطایی نداشتیم یعنی ما خیلی بیشتر از آنچه که در برجام برایمان تکلیف نوشته شده است، دولت محترم انجام داده و حتی پیشواز هم رفته است. مثلا دولت از نظر زمانی اگر یک کار را می‌توانست هفته دیگر انجام دهد، زودتر انجام داده و اعلام کرده که من زودتر انجام دادم. از نظر امریکایی‌ها ایران هر تعهدی داشته، انجام داده است. اینها یک هیئتی را، خارج از بحثی که افرادی که دنبال برجام بودند، در کاخ سفید مامور کرده بودند ببینند چگونه می‌شود که به ایران گیر داد؟! یعنی با همان برجام وقتی این همه تعهداتش را بیشتر هم انجام داده است، مجددا چگونه می‌شود که به آن گیر داد؟ آن حفره‌ها اینجا به آنها کمک می‌کند. حفره در کجا است؟ حفره در گزارش آژانس است. گزارش 2015 شماره 68.

 مستند به  گزارش آمانو چه حرف جدیدی امریکایی ها زدند؟

ببینید سلاح دو وجه دارد. یک مواد است و یک تکنولوژی و فناوری است. اینها آمدند مواد را به زعم خودشان، حالا ما که موضوع را قبول نداریم، به زعم خودشان اراک را تعطیل کردند، نطنز و فردو را هم تعطیل کردند و حتی تغییر کاربریش می‌دهند. یعنی فقط این نیست که ایستا باشد و بشود هر زمانی شروع کرد، می‌گوید نه تغییر کاربری دهید. همه اینها را ایران پذیرفته است. دیگر چه می‌خواهند؟ اینها قسمت تکنولوژی که برمی‌گردد به حوزه‌های صنایع ما؛ چه صنایع نظامی و غیرنظامی، اینها را در دستور کار گذاشتند.

حالا آژانس می‌گوید؛ برمبنای اطلاعاتی که به من رسیده است، می‌گویم ایران تا این حد کار کرده است. حالا آیا این اطلاعات برای سال 2011 بود یعنی از سال 2011 به بعد اطلاعات دیگری جمع نکردند؟ یا مدرک‌سازی و سندسازی نکردند؟ می‌توانند هم کرده باشند؟ جاسوسی ندارند اینجا که اطلاعاتی درباره مسائل موشکی، دریایی و هوایی ما بدهند؟ راجع‌به فناوری‌های نوین ما بدهند؟ حتما دارند. مگر این فناوری‌های نوین چند منظوره نیستند؟ یعنی هم می‌توان در یک مقوله دیگر به کار برد، مثلا در صنعت هوایی و هم در سانتریفیوژ از آن استفاده کرد. یک چیزی که در الکترونیک باعث پیشرفت کشور می‌شود، این ممکن است در یک سلاح کشتار جمعی هم به کار برده شود. چون اینها فناوری‌های پیشرفته هستند.  می‌تواند بیاید در این موارد بهانه‌جویی کند.

پس ببینید امریکا به آژانس فشار می‌آورد که آژانس وارد بازدیدهای نظامی شود و در بازدیدهای نظامی، کاری کند که بازی را به هم بزند و دوباره مذاکرات را شروع کند و امتیاز بیشتری بگیرد. آیا از داخل ما علامت‌هایی یا پیغام‌هایی را دریافت کرده است؟ نه اینکه این پیغام‌ها را کسی بگوید بله، بیایید بازدید کنید. پیغام‌ها، رفتارشناسی است. یعنی از رفتار و گفتار مقامات سیاسی ما آنها این برداشت را کردند، از میزان سست بودن به پرداختن اقتصاد مقاومتی، آنها این برداشت را می‌کنند که الان می‌شود به ایران فشار بیشتری وارد کرد. پس چه می‌خواهند؟ از ابزارهای سازمان بین‌المللی مثل آژانس استفاده کنند. الان این ماموریت را به آژانس می‌دهند که شما بروید به مراکز نظامی ایران گیر بدهید. 

می‌گوید می‌خواهم برای کسب اطلاعات بیشتر باید بازدید کنم. دو حالت دارد. ما یا اجازه بازدید می‌دهیم. یا اجازه نمی‌دهیم.  یک عده می‌گویند بیایند. یک عده‌ای هم می‌گویند ما که کاری نکردیم. این را قبلا هم می‌گفتند. ما که کاری نکردیم، بیایند بازدید کنند. ولی اهداف آنها از بازدید چیست؟ صاحب‌نظران باید بنشیند، شورای عالی امنیت ملی بنشیند، بررسی کند، اهداف آنها را از این بازرسی بگوید. من به منابع پنهان دسترسی ندارم، منابع آشکار را می‌بینیم، اگر آژانس بخواهد بیاید بازرسی در مراکز نظامی کند، دنبال این است که ما فعالیت‌هایی در جهت سلاح هسته‌ای انجام دادیم. جوری که در آن گزارش ادعا کردند و می‌گوید من وقتی می‌توانم اظهار نظر جدید کنم که بروم بازرسی بیشتری کنم.

 قبلا بازدید کردند؟

قبلا خود آقای آمانو و معاونش که در آن گزارش نوشته شده است اینها به فشار تیم مذاکره کننده از پارچین بازدید کردند. نمی‌گوییم بازرسی، بازدید کردند و داده‌هایی را گرفتند که برمنبای آن داده‌ها، طبق گزارش سال 2015 یک حفره ایجاد کردند. حفره‌ای در آن بازدید وجود دارد. حتی در ارزیابی‌ اسناد قبلی‌شان حفره‌های مختلفی است. ببینید این تیم مذاکره کننده ما، اینها را نمی‌گوید.

یعنی جایی می‌گذارد اگر بخواهد دفعه بعد بازدیدی کند، بتواند به آنجا استناد کند.

بله مطلب را باز گذاشته است حالا می‌خواهد راجع‌به آنها صحبت کند. من جزو مخالفین بودم که نباید به آنها داد. همیشه این را گفتم. اصلا نباید اینها بیایند ببینید. دقیقا همان پیش‌بینی که پنج شش سال پیش کردم، بعد از بازدید آمانو از پارچین هم اکنون اتفاق افتاد.

 بعد از برجام و بعد از قطعنامه 2231 من مصاحبه‌ای از شما گرفته بودم و در آن مصاحبه شما گفتید، اینها در آینده به همین گزارش آمانو استناد می کنند و بهانه جدید می آورند.

بله بنده حرف زدم ولی می‌دانید چه کار کردند؟ تهدیدم کردند. خیلی جالب است. یعنی اگر من آمدم حرف زدم مسئله ملی برایم مهم بود، یعنی امنیت کشور برایم مهم بود. حفظ آدم‌ها برایم مهم بود. پاسداری از خون شهدا برایم مهم بود. ولی آمدند در رسانه‌ها مسئله را شخصی کردند، انگار که مثلا اگر آقای ایکس جای من آمده است، من الان ناراحتم. من هم قبلا جای او رفتم. مگر من بد گفتم. می‌دانید من می‌گویم شما دارید یک چیزی را به صورت حقیقت جلوه می‌دهید که این کذب است. شما دارید همه چیز را خوب به مردم نشان می‌دهید، بله می‌خواهید آرامش باشد که توسعه دهید. تئوری شما این است.

یعنی آن بحث تکنوکرات‌ها و لیبرال‌ها که در دستگاه اجرایی حاکم شوند، همین است. می‌خواهند بگویند که همه چیز خوب است و برویم با امریکا رابطه برقرار کنیم، برویم با غرب بسازیم. کشور را با این وضعیت تسلیم می‌کنند. حالا اگر یک نفر آمد، دلش سوخت و حقایق را گفت، به جای اینکه بگویند دارد نکات خوبی می‌گوید، این حفره‌ها را برویم پر کنیم، برویم در مذاکرات کمک‌شان کنیم، می‌گویند که اینها مسئله شخصی دارند. این پست و مقام ها پیشکش خودتان، چند تا پست دیگر بگیرید. مملکت را نفروشید. مملکت را از بین نبرید. فکر نسل آینده ما در این قضیه باشید، در این کشور باشید. همیشه که شما حاکم نیستید.

حالا ببینید برگردیم سر بحث‌مان، این سفر خانم نیکی هیلی یک شو و یک جنجال تبلیغاتی است. یعنی چه چیزی وجود داشت که امریکا نمی‌توانست به سفیرش در آژانس بگوید، این را به مدیرکل منتقل کن. اصلا سفیر داشتن در آنجا برای حرف زدن است. امریکا در حال زمینه‌سازی است که هم مصرف داخلی برای خود امریکا داشته باشد، شلوغش کند.

حالا اگر بخواهد یک اقدام عاقلانه از سمت طرف ایرانی صورت گیرد، در مقابل این اقدامی که امریکای‌ها انجام دادند ما باید چه اقدام و تدابیری را انجام دهیم که تفکرات خصمانه آنها خنثی شود؟

ما باید از ابزارهای خودمان استفاده کنیم. از ابزارهای قدرت خودمان استفاده کنیم. اولا اینکه با مردم رو راست باشیم. رو راست بودن یعنی اینکه آمار و اطلاعات درست به آنها بدهیم. 

نه بد بگویید و نه خوب بگویید؛ فقط واقعیت را بگویید. هر چه واقعیت است شما همان را به مردم بگویید، مردم مطمئنا در مقابل امریکا و زیاده‌خواهی‌های دشمن مقابله می‌کنند، مقاومت می‌کنند. این شناخت ما از قبل از انقلاب است. مردم انقلاب کردند. مملکت را در دوران دفاع مقدس آنها نگاه داشتند. بعد هم مقاومت کردند و بچه‌هایشان را جاهای مختلف فرستادند و از کشور در ابعاد مختلف دفاع کردند. همه هم نظامی نبودند. در حوزه کشاورزی و صنعت و پزشک و همه چیز بودند. اگر مردم وارد شوند همه چیز را حل می‌کنند. صداوسیما در داخل نقش مهمی دارد. 

موضوع مهم  بحث انسجام در داخل کشور است. این بازی‌ها را کنار بگذارند. چپ بکش و راست بکش و همه برای بدست آوردن قدرت است و می‌خواهند همدیگر را بزنند. بالاخره بین جناح‌های رقیب که در چارچوب‌ نظام فعالیت می‌کنند باید انسجام مدیریت به وجود بیاید. یک تصمیم باید گرفته شود. یعنی آنهایی که می‌خواهند با غرب و امریکا بسازند، باید یک جلسه بنشیند راست بگویند. بگویند ما در اقتصاد می‌گوییم این. در روابط اجتماعی می‌گوییم این. ما در ولایت فقیه می‌گوییم این، در هر چیز بگوییم که نظر ما این است، در بقیه چیزها هم بقیه بگویند که نظرشان چیست. به یک موضوع و مبحث مشترک که آن اصل نظام است، برسند. خواست نظام شود.

بر مبنای آن بروند و حرکت کنند. اگر ما انسجام مدیریت نداشته باشیم، مگر می‌توانیم در مقابل قدرت دشمن مقابله کنیم. پس انسجام مدیریت و حاکمیت یک تفکر علمی خیلی مهم است. انسجام مدیریت براساس قرآن و موازین انقلاب من می‌گویم. یعنی اگر کسی به عنوان پیرو امام در انتخابات شرکت کرده است، اگر کسی آمده است در چارچوب نظام جمهوری اسلامی پذیرفته است، از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده است، در انتخابات آمده و خطا هم کرده است و انقلاب و نظام را هم زیر سوال برده و کسی هم به او چیزی نگفته است، حالا یک عده‌ای هم رای دادند این نباید بگوید که هر کاری دلم خواست می‌توانم انجام دهم. نه باید این در چارچوب نظام کار کند. پس چارچوب نظام و اهداف انقلاب باید مد نظر باشند و به انسجام مدیریت برسیم. برمبنای آن با طرف مقابل باید از جبهه اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی مقابله کنیم؛ در این چهار جبهه. چون او چهار جبهه برای ما باز کرده است. 

در حوزه فرهنگی، تهاجم فرهنگی، شبیه‌خوان فرهنگی، سال‌ها است که مقام معظم رهبری دارد در این مسئله هشدار می‌دهد. دستگاه‌های اجرایی در کشور چه کار کردند؟ صداوسیما در کشور چه کار کرد؟ قوه قضائیه ما در جهت رضایت‌مندی مردم از نظام چه کار کرده است؟ باید بیاید جواب دهد، باید بیاید در این کار مشارکت کند. یعنی در حوزه فرهنگ خیلی مهم است. 

من به قوه قضائیه اشاره کردم، چون این یک مسئله فرهنگی است که مردم، نظام برایشان مقبولیت داشته باشد. وقتی نظام برایشان عدالت بیاورد، امنیت بیاورد و آن اهداف انقلاب را حفظ کند، اگر کسی از انقلابی‌گری خارج شود، قوه قضائیه باید با او برخورد کند. این حوزه فرهنگی است. 

در حوزه اقتصادی ما باید اقتصاد مقاومتی را جاری کنیم. پس تبلیغات صدا وسیما هم در جهت رفاه‌زدگی نباید باشد. حرکت بانک‌هایمان همین طور. ببینید مصرف‌گرایی در جامعه نباید باشد. مرتب ما باید ببینیم مشکلات مردم چیست؟‌ حلش کنیم. این اقتصاد مقاومتی است. همان کارهای ساده مردم حل شود. در حوزه نظامی ما باید مانورهای نظامی‌مان را در داخل بیشتر کنیم. جذب کنیم. لشکر استاد، لشکر دبیران را جذب کنیم.

اینها برای ما بسیجی بیشتری خواهد ساخت. وقتی اینها جذب شوند، انسجام را ببینند، خط اصلی نظام را ببینید. آینده جامعه ما را معلمین می‌سازند. ما لشکر معلمین را فراموش نکنیم. مانورهای نظامی فقط با اسلحه دست گرفتن و رژه رفتن و این چیزها نیست. در حوزه علم و فناوری اینها پشتیبان بحث‌های نظامی ما است. ما باید مانورهای خیلی ویژه‌ای در حوزه علم و فناوری انجام دهیم و این به دست محققین و استاد دانشگاه و معلمین کشور قابل انجام است.

محققان کشور ما باید وارد قضیه شوند. الان دانشگاه‌هایمان رشته‌های استراتژیک را تعطیل می‌کنند. حالا اسمش تغییر نام است ولی تعطیل می‌کنند. هیچ توجهی نمی‌شود. ما پول نمی‌خواهیم. ما امکانات داریم. بیشتر انسجام مدیریت، حاکمیت و تفکر علمی در حوزه تحقیقات در آموزش‌مان می‌خواهیم.

ببینید با وزارت علوم چه برخوردی می‌شود. این وزارت علوم، وزیرش باید اول معرفی شود، چون وزیر باید اول مورد قبول همه در جامعه باشد، نه یک جناح خاص بخواهد بیاید حوزه فرهنگ وعلم را قبضه کند، چون دانشگاه مبدا همه تحولات است ولی می‌بینیم دولت یازدهم چه در آن دولت یازدهم و چه دولت دوازدهم، به این مقوله‌ای که آینده کشور را می‌خواهد بسازد و مبدا تمام تحولات است، بی‌توجه است. وزیرش درجه چندم حساب می‌شود. درجه یک نیست. این هم جزو چیزهایی است که مقابله با امریکا و زیاده خواهی امریکا است.

ما باید خودمان را از این نظام پولی ای که امریکا بر آن حاکم است، بیرون بکشیم. الان فرصت خوبی است. روسیه و چین به خاطر هم بحث‌هایی که با کره شمالی است تحت فشار قرار می‌گیرد و هم خود اقتصاد چین که امریکا را به خطر انداخته است. اینها نشانه هایی مبنی بر اینکه که بحران به سمت شرق آسیا می‌رود، است. ما باید از این فرصت استفاده کنیم. ما باید پیمان پولی جدید درست کنیم. ما باید پول دیگری درست کنیم و در آن مشارکت داشته باشیم.

الان می‌توانیم. الان با توجه به نفوذی که در منطقه داریم، قدرتی که در مبارزه با تروریسم در منطقه داشتیم، در جهان هم سنپات پیدا کردیم. ما از این فرصت‌ها باید استفاده کنیم. با یک نقشه راه مشخص را تعیین کنیم این نظام مالی و اقتصادی که امریکا درست کرده را برهم بزنیم. چون آن قدرت اقتصادیش به قدری است که ما نمی‌توانیم با آن برابر کنیم. ما باید برویم از بقیه کمک بگیریم.

 نظر دیگری هم است که می‌گوید؛ اگر بیاییم اقامه دعوی کنیم علیه امریکا در شورای امنیت، حتی اگر امریکا این را وتو کند که می‌کند باز هم به نفع ما است. برای ما خوب است و برای ما یک وجه‌ای را می‌آورد.

من نفی نمی‌کنم. می‌گویم هر اقدامی که ما می‌توانیم برویم در مجامع بین‌المللی انجام دهیم، چون این کارها دراز مدت است. ممکن است بیست سی سال این موضوع طول بکشد. ما برویم انجام دهیم که کشورهای دیگر ببینند شما وقتی اراده کنید، از یک جریانی جلوگیری کنید، می‌ایستید و یک کشوری هم مثل روسیه به دلیل دیگری با شما همراه شود، چین، هند، پاکستان همراه شود. یعنی این یک اجماعی در یک جای دیگر دنیا را به وجود می‌آورد، حتی می‌تواند منجر به ایجاد سازمان‌های جدیدی در دنیا شود، مثلا به سمت قدرت شدن آسیا، یک قدرت انسجام پیش برود که ما هم یک قدرت اصلی در آن باشیم. ما باید این کارها را بکنیم. اینها دیپلماسی مرسوم است که باید از نظر سیاسی هر شکایتی در هر دادگاهی می‌توانیم این کار را بکنیم. ولی از ابزار قدرت دیگران هم استفاده کنیم و آینده‌نگر باشیم.

برویم این هیمنه قدرت سیاسی امریکا را در هم بریزیم. امریکا الان ضعیف است. از نظر نظامی نمی‌تواند کاری کند. ما از نظر نظامی می‌توانیم به آنها آسیب بزنیم. یک کشوری که مدعی ابر قدرتی است، می‌خواهد با یک کشوری که 38 سال پیش انقلاب کرده است، با این مبارزه کند. اگر ضربه از ما بخورد خیلی آسیب‌پذیر است و آن هیمنه‌ و ابهتش در دنیا بریزد، کارش تمام است.

 یعنی ما چطور می‌توانیم ضربه نظامی به او بزنیم؟

امریکا از نظر نظامی با ما درگیر نخواهد شد. اگر ما یک هلی‌کوپتر امریکایی را بزنیم، ارزشش خیلی بیشتر از این است که او یک هلی‌کوپتر از ما بزند. چون او خود را اینگونه نشان داده که ابر قدرت و آسیب ناپذیر است. ناو و ناچه امریکایی در خلیج فارس، ابهت امریکاست که با زدن آن، آن ابهت فرو می ریزد. ما ابهتی که در دنیای مادی مطرح است را نداریم ولیا یک ابوهت معنوی در دنیا داریم. آنها ابهت مادی ما را نمی‌توانند بشکنند برای همین دنبال این هستند که با این پرونده‌های اختلاص و دزدی و فرار یک عده‌ای به خارج بگویند که جمهوری اسلامی از درون تهی شده و آن ابهت معنوی را دیگر ندارد.

یعنی دین نتوانسته جامعه اینها را درست کند. آن تهاجم فرهنگی را دارد دنبال می‌کند. رفاه‌زدگی را در جامعه آورد، او می‌خواهد در آن جنگ، ریشه و اساس انقلاب ما را بزند. پس امریکا هیچگاه وارد جنگ نظامی با ما نخواهد شد.

 نظرتان این است که ما با او وارد جنگ نظامی شویم؟

نه ما باید از قدرت نظامی‌مان استفاده کنیم. جلو برویم. مثل همین حالا که نگذاشتیم عراق در دست آنها باشد. نگذاشتیم سوریه در دست آنها باشد. این یعنی به سمت اقتدار رفتن. ما بازار بازسازی عراق و سوریه را نباید از دست دهیم. اینجا در حوزه فرهنگی، ما می‌توانیم با استکبار جهانی مبارزه کنیم. ما نباید فقط از ابعاد نظامی وارد نشویم. از ابعاد نظامی استفاده کردیم جلوی تروریسم و دشمنان را در آنجا گرفتیم، حالا باید با امنیتی که ایجاد می‌کنیم آن کشورها را بسازیم.

با ساختن این کشورها، فرهنگ انقلابی را آنجا ببریم که ببینند پشتوانه انقلاب اینها است. اعتقاد اینها است. سرباز ما مثل سرباز امریکایی فساد نمی‌کند. سرباز ما بر خلاف آن کارهایی که امریکایی ها در زندان ابوقریب و جاهای دیگر کردند، در آنجا نماز می‌خواند و روزه می‌گیرد و دعا می‌خواند آنجا را بازسازی می‌کند. این اشتغال برای ما ایجاد می‌کند. معضلات اقتصادی‌مان را با بازسازی حل می‌کنیم.

ما فرصت بازسازی را نباید به کشورهای دیگر بدهیم. ما هزینه‌ها را دادیم. الان زمان فایده است. برویم از راه بازسازی، فرهنگ انقلاب را توسعه دهیم. دشمن از این می‌ترسد. اینجا است که ما باید انسجام داخلی داشته باشیم. اینجایی که بحران است، پیچ تاریخی اینجا است. در این پیچ از دره پایین نیفتیم. از پیچ عبور کنیم. جناح لیبرال و جناح تکنوکرات در جامعه، می‌خواهند ما را از این پیچ به پایین پرت کنند. می‌خواهند عقب‌گرد کنند. می‌خواهند ما به قدرت جهانی تبدیل نشویم. می‌ترسند. نمی‌گوییم سوءنیت دارند. از دشمن می‌ترسند. نباید از دشمن ترسید.

متشکرم از این گفتگو، صحبت های علمی و نگاه جامعتان.

منبع: رجا