به گزارش مشرق، احمد توکلی در خصوص فرمایشات اخیر رهبری درباره دولت رانتی و لزوم توجه دولت به خروج از فضای رانتی گفت: ۵۰ سال است که این مسئله مطرح است. وقتی اقتصاد نفتی شد، رانت هم نفتی می شود و دولت از موقعیت مالیاتگیرنده و خدمتدهنده تبدیل به توزیعکننده منابع ملی میشود؛ در حالی که در شرایط طبیعی، دولت باید از تولیدکننده مالیات بگیرد تا خدمات عمومی تقدیم مردم کند.
وی ادامه داد: در حالتی که دولت از تولیدکننده مالیات می گیرد، صرفهی دولت این است که تولید رشد کند چرا که از مردم پول میگیرد و باید به آنها پاسخگو باشد که با این پول چه کاری انجام میدهد. ولی وقتی دخالت در اقتصاد زیاد باشد، دولت به توزیعکننده منابع ملی تبدیل میشود. در این حالت چون درآمد دولت عمدتاً به نفت متکی است، خودش را طلبکار حس میکند که در این راستا برای رشد و سرانه عمرانی به مردم پول میدهد؛ در نتیجه در موضع پاسخگو قرار نمیگیرد زیرا هر کسی که به دولت نزدیکتر یا استقلالش به ظاهر قویتر باشد میتواند از دولت منابع بیشتری بگیرد که در این صورت رانت ایجاد میشود. بنابراین دولت نفتی، دولت رانتی است و اگر کسی اطلاعات و نزدیکی به صاحبان قدرت داشته باشد، بیشتر از منابع نفتی بهرهمند میشود.
رئیس سازمان دیدهبان شفافیت و عدالت افزود: بنابراین نکته ای که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند، یک حقیقت ۵۰ ساله است که ما ۴۰ سال است داریم تلاش میکنیم از آن نجات پیدا کنیم و گرچه توفیقات زیادی داشتیم ولی هنوز از این مسئله نجات پیدا نکرده ایم.
وی تصریح کرد: مسئلهای که رهبری به آن اشاره کردند، نه فقط یک تذکر سیاسی بلکه یک تذکر اقتصادی است. در عین حال جنبه تاریخی هم دارد.
توکلی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا چنین فضایی تشدید شده که تأکید مجدد رهبری را بدنبال داشته است، اظهار داشت: به دلیل اینکه رکود زیاد است، دولت دوازدهم در شرایط فعلی مجبور است نفت را نقش پیشران بداند و همت خود را صرف این مسئله کند تا تحریم نفتی را بشکند و در این راستا موفق هم عمل کرده است. همین مساله موجب اتکا و توجه بیشتر به نفت می شود اما بسیاری از اقتصاددانان همچون بنده یا افراد مجرب مانند رهبری ممکن است که نفت را بخش پیشرو ندانند.
وی توضیح داد: دولت در نظر دارد نفت را بخش پیشران و پیشرو قرار دهد که این مسئله ممکن است توجه زیادی را متوجه نقش نفت سازد و اتکا به آن را بیشتر کند. به نظر میرسد تذکر مطرح شده توسط رهبری معطوف به همین مساله است.
رئیس سازمان دیدهبان شفافیت و عدالت با اشاره به اینکه این بحثها تا حدودی در دوره جنگ هم مطرح بود، گفت: آن زمان ناچار بودیم به نفت تکیه کنیم، در حالی که همه دلمان میخواست از نفت بُریده شویم به دلیل اینکه زمان جنگ امکاناتی وجود نداشت و بیشتر به نفت اتکا میشد. ولی توفیقاتی که در دوره سازندگی و دوره هشت ساله آقای هاشمی رفسنجانی از این حیث دیده شد، مقدار سهم واردات از تولید ملی کاهش پیدا کرد و این یعنی آغاز متنوعسازی اقتصاد و کاهش سهم نفت در اقتصاد؛ در نتیجه سهم واردات از تولید ملی کاهش پیدا کرد و ما به اقتصاد غیرنفتی نزدیکتر شدیم؛ اگرچه این عبور از نفت، کاملا موفقیتآمیز هم نبود ولی سعی شد که از دولت رانتی فاصله گرفته شود.
توکلی با اشاره به سخنان رهبر انقلاب و تاکید ایشان بر لزوم محسوس بودن کاهش تورم در سبد هزینه خانوار گفت: آماری که دولت در زمینه کاهش نرخ تورم ارائه می دهد، از نظر علمی درست است، اما نمایاننده و بازتابدهنده خوبی برای واقعیت نیست. به طور مثال اعمال نرخ تورم، میانگینی از سبد خدمات کالاها است که تمام مردم شهر یا کشور از آن استفاده میکنند و میانگینگیری همیشه کار را ساده اما بسیاری از واقعیتها را پنهان میکند.
وی افزود: به طور مثال در این سبد، ماشین پورشه، نان، گوشت، تخممرغ، مدرسه رفتن و آمپول زدن هم وجود دارد. ولی اغلب مردم ماشین گرانقیمت پورشه، گوشت و فرش دستباف استفاده نمیکنند. دستهای دیگر که اغنیا هستند، از این قبیل مسائل استفاده میکنند. این سبد متوسط به پای همه نوشته میشود و تغییرات آن، بعنوان نرخ تورم اعلام می شود؛ در حالی که تورم در بخشهای مختلف متفاوت است. به طور مثال درصد گران شدن موادغذایی و آشامیدنی بیشتر از گوشت، فرش و ماشین است، در نتیجه افرادی که غذا بیشتر مصرف میکنند و پول بیشتری برای آن میپردازند، فشار بیشتری را متحمل میشوند تا کسانی که پولشان را برای اتومبیل خارجی صرف میکنند. این در حالی است که نرخ تورم همیشه برای فقرا بیشتر از متوسط رشد قیمت ها و برای اغنیا کمتر از نرخ اعلام شده است. بنابراین در هر طبقهای فقرا با نرخهای بالاتر و اغنیا با نرخهای کمتری روبرو هستند.
رئیس سازمان دیدهبان شفافیت و عدالت خاطرنشان کرد: به همین دلیل دولت باید توجه داشته باشد که وقتی میگوید نرخ تورم تک رقمی شده، تصور این را نداشته باشد که به طبقات فقیر و ضعیف کمک فراوانی کرده بلکه این نشان میدهد که مردم باید این مسئله را تحمل کنند.
وی تصریح کرد: البته راه دیگری نیز وجود دارد که بتوان تورم را کم ولی قدرت خرید را زیاد کرد؛ اگر دستمزدها با نرخ بالاتری از نرخ تورم رشد کند، با اینکه تورم وجود دارد، قدرت خرید رشد میکند. به طور مثال شما ۱۰۰ تومان پول دارید، ۱۰ درصد تورم وجود دارد و به اندازه ۹۰ تومان سال گذشته میتوانید خرید کنید. حال اگر به جای هشت تومان، ۱۵ تومان به شما حقوق بدهند، بنابراین دو تومان قدرت خرید کمتر میشود. اگر ۱۵ تومان حقوق دریافت کنید با اینکه نرخ تورم ۱۰ درصدی وجود دارد، چون ۱۵ درصد به شما اضافه حقوق پرداخت شده، قدرت خرید بالا میرود. بنابراین پرسش رهبری مبنی بر اینکه آیا سیاستهای توزیعی درآمدی مردم با سیاستهای نرخ تورم سازگاری دارد، بسیار منطقی بوده است. یعنی اگر با وضعیت تورم، تولید بهتر شود، این مسئله مانند سالهای اول جنگ مثبت خواهد بود. به این معنا که اگر در آن سالها تورم رشد میکرد، وضع مردم بهتر میشد چون توزیع منابع به نفع مردم تغییر کرده بود و باعث میشد که در روستاها و شهرها تسهیلات زندگی فراهم شود؛ در نتیجه وضعیت مردم ارتقا پیدا میکرد.
توکلی درباره علل کاهش تورم در دولت یازدهم گفت: کاهش تورم در کشور چند عامل داشت که برخی خوب و برخی بد است. عامل اول تورم منطقه ای و جهانی بود. در منطقه خاورمیانه و در جهان نرخ تورم نسبت به سال گذشته پایین آمده و چون ما با دنیا ارتباط داریم و جنس وارد میکنیم و این واردات به دستمان میرسد، همین سبب پایین آمدن نرخ تورم در کشور شده است.اقدام دیگری که دولت انجام داد و خوب است، کنترل عرضه پول بود و سعی کرد که پول پرقدرت را افزایش ندهد و متأسفانه بر این هدف استوار باقی نماند و باعث افزایش نرخ تورم شد.
وی با اشاره به علت سوم کاهش تورم در کشور گفت: وقتی نرخ تورم بالا میرود، دستهدستهی مردم از تقاضای مؤثر دور میشوند یعنی هر چه نرخ بالا میرود عدهی جدیدی از تقاضا حذف میشوند و این حذف تقاضای مؤثر، باعث کاهش بیشتر قیمت میشود یعنی وقتی قیمت بالا میرود، تعداد بیشتری از مردم از دایره مصرف دور میشوند و این باعث کاهش تورم می شود.