به گزارش مشرق، روزنامه «رسالت» در سرمقاله خود نوشت:
صحنه سیاست ، مثل صحنه شطرنج ، متکی به اندیشه است . هرطرف اندیشه و دید قویتری داشته باشد و طرح های دقیق تر و پیچیده تری را بتواند به اجرا گذارد ، طرف مقابل را در یک فرایند برنامه ریزی شده ، در دام خود قرار می دهد به طوری که هر حرکتی برای نجات ، بازی کردن در جدول حریف خواهد شد و در نهایت به مات شدن می انجامد . دنیای غرب ، در شطرنج سیاسی ،چند قرن ، انباشت دانش وتجربه دارد و آن را به علم دانشگاهی تبدیل کرده و رشته های گوناگون تخصصی در دانشگاه ها برای تربیت سیاستمداران و دیپلمات های متخصص ایجاد کرده است. به طور خلاصه آنها به چم و خم بازی سیاسی تسلط یافته اند ولذا بازی کردن با آنها ، نیاز به مهارت ، دقت و شناخت راهبردها و تاکتیکها ی آنها دارد .
اگر امام بزرگوار و رهبر عزیزمان در ۳۸ سال گذشته این نبرد دشوار را با اقتدار و سر بلندی پشت سر گذارده و ایران اسلامی را به موقعیتی به مراتب بهتر و قوی تر از گذشته ارتقاء داده اند ، نباید این سوءتفاهم را برای دیپلمات های ما پدید آورد که مصاف سیاسی با دیپلمات های غربی کاری آسان و ساده است . هرگز نباید افراد ساده لوح ، سطحی نگر و خوشبین به غرب ، به صحنه مصاف با آنها بروند ، زیرا نتیجه از قبل قابل پیش بینی است . آنها خیلی زود ، در تله های ناپیدا و نرم افزار پیچیده حریف گرفتار می شوند ، دستگاه محاسباتی آنها دچار اختلال شده به خطای محاسباتی و اقدام بر اساس خطا کشانده می شوند و ناخواسته در جدول دشمن بازی میکنند . این تجربه تلخ ، تاکنون بارها تکرار شده .
یکی از ترفندهای بسیار مؤثر در کشمکش های سیاسی ، ترفند پلیس بد ، پلیس خوب است ، این ترفند که از تجربه و روش کار رام کنندگان فیلهای وحشی گرفته شده ، روشی بسیار کارامد است . رام کنندگان فیل ، با تمهیداتی ، فیل وحشی را در حصاری به دام می اندازند که راه گریز نداشته باشد . مدتی او را تحریم غذایی میکنند تا گرسنه و تشنه شود ، سپس یک روز با لباس قرمز با چوب و چماق به او حمله میکنند و روز بعد همان افراد با لباس آبی به او آب و غذا میدهند و نوازشش می کنند . مدتی این برنامه تکرار می شود ، فیل ساده لوح که متوجه نیست آبی ها و قرمزها یکی هستند و هدف واحد دارند ، دچار خطای در محاسبه شده برای نجات از آزار و اذیت قرمزها ، تسلیم آبی ها می شود ، آبی ها با خیال آسوده ، فیل تسلیم شده را از حصار بیرون آورده و برای بارکشی به جنگل می برند .
فیل قدرتمند ، از ترس قرمزها ، برای آبی ها باربری و حمّالی میکند . در طول مذاکرات هسته ای ، بارها دیپلمات های ما در دام تاکتیک پلیس بد ، پلیس خوب افتاده و هنوز هم باور نکرده اند راهبرد عالمانه امام و رهبر ، که آمریکا را شیطان بزرگ معرفی کردند ، خنثی کننده این تاکتیک ها و این فریب کاری ها است . در دولت اصلاحات ، که آقای روحانی رئیس تیم مذاکره کننده هسته ای بود ، آمریکا نقش پلیس بد داشت و اروپا نقش پلیس خوب یکی تهدید می کرد و دیگری تطمیع و دولت در دام این بازی افتاد ، دچار خطای در محاسبه شد ، به وعده دشمن اعتماد کرد ، امتیاز بزرگی به پلیس خوب داد و موافقت کرد چند سال فعالیت قانونی هسته ای ایران تعلیق و مراکز هسته ای پلمب شود .
در پایان مدت تعلیق که قرار بود پلیس خوب ، فعالیت قانونی هسته ای ما را به رسمیت بشناسد ، نقاب از چهره برداشت و با کمال وقاحت ، خواستار تعلیق دائمی شد و آقای سولانا در جواب اعتراض نماینده ایران گفت ،تقصیر ما نبود ، پلیس بد ، کار را خراب کرد و ما بدون اجازه آمریکا نمی توانیم کاری کنیم .
پس از آنکه به فرمان رهبری پلمب ها شکست وایران موفق شد ظرف چند سال ، اورانیوم ۲۰در صد تولید کند غرب به وحشت افتاد و در صدد چاره جویی برآمد . این بار آمریکا پلیس خوب شد . اوباما و جان کری با لبخند و احترام و تواضع ، اعلان کردند میخواهند فعالیت هسته ای ایران را به رسمیت بشناسند ، تحریم ها را بردارند و پرونده هسته ای ایران را ببندند . ، دولت بی تاب شد ، بازهم دستگاه محاسباتیش دچار اختلال شد .
دشمنی آمریکا را فراموش کرد ، گفت اگر کدخدا را ببینیم اروپا هم تسلیم کدخدا است و همه مسائل به سادگی حل می شود .
پلیس خوب ، با تطمیع هایش، دل دولت را ربود ، مذاکره ها ، تلفن ها ، ملاقات ها ، قدم زدنها ، هدیه ها ، لبخند ها ، پیامک ها و قهقهه ها رد و بدل شد . این بار اسرائیل نقش پلیس بد را به عهده داشت و با کمک جمهوری خواهان ، با تهدیدهای مکرر، دولت ایران را دچار وحشت کرد . تطمیع پلیس خوب و تهدید پلیس بد بازهم مؤثر واقع شد .
دولت ، بازهم در دام این بازی سیاسی گرفتار شد و امتیاز دادن های پی در پی به پلیس خوب را آغاز کرد تا به وعده های او برسد و از تهدید پلیس بد در امان باشد . هر چه رهبر بصیر و حکیم ، تصریح و تأکید کرد که آمریکا شیطان بزرگ است به او اعتماد نکنید و در مذاکره دقیق و هوشیار باشید ، گوش شنوایی نبود و هر روز امتیازی به پلیس خوب داده می شد و جشن پیروزی بر گزار می شد . هرگاه تیم مذاکره کننده ۱+۵ می خواست امتیاز جدیدی از ایران بگیرد ، اسرائیل و کنگره آمریکا با یک تهاجم تبلیغاتی هماهنگ ، زمینه لازم را برای پلیس خوب فراهم می کردند تا او بتواند خواسته اش را تحمیل کند و تیم ایرانی را به تسلیم وا دارد . از آنجا که تیم هسته ای ما ، از همان ابتدا ، نقطه ضعف خودش را لو داده بود و صریحا اعلان کرده بود که نیاز به توافق به هر قیمتی دارد و دست خودش را رو کرده بود که برای توافق عجله هم دارد ، طرف مقابل ، کار خود را آسان تر می دید و هرگاه امتیاز جدیدی می خواست ، از این نقطه ضعف استفاده می کرد.
پلیس بد تهدید می کرد مذاکره را معلق خواهد کرد ، گاهی هم به طور نمایشی ، مذاکره معلق می شد تا تیم ایران وحشت زده شود . در این لحظه پلیس خوب ، نقش خود را آغاز می کرد ، دلسوزی ، نرمی ، هدیه جشن تولد ، کلمات مهر آمیز و لبخندهای دلفریب را روی میز مذاکره می گذاشت و پیشنهاد امتیاز جدید را که از قبل طراحی شده بود به بهانه ساکت کردن کنگره واسرائیل مطرح میکرد . تیم ما به این دوست خوب اعتماد می کرد و برای آنکه ، توافق ، که آن را شیشه عمر خود می دانست نشکند و تأخیری در آن نیفتد ، به دادن امتیاز به پلیس خوب رضایت می داد و این را به حساب پیروزی بر پلیس بد می گذاشت و جشن می گرفت . تیم مذاکره کننده در طول مذاکرات از ترس کارشکنی های اسرائیل و جمهوری خواهان ، امتیاز های شگفت آوری به دولت اوباما داد تا به قول جان کری آنها بتوانند اسرائیل و جمهوری خواهان را ساکت کنند و مذاکرات را از موانع آنها عبور دهند .
بزرگترین امتیاز این بود که تیم ایران برخلاف قواعد مذاکرات بین المللی ، بدون پیش نویس ، وارد مذاکره شد و پذیرفت که پیش نویس آمریکا ، محور مذاکره باشد و امتیاز عجیب دیگر آنکه تیم مذاکره کننده ما پذیرفت برخلاف عرف توافقات بین المللی ، توافقنامه ، در همه مراحل ، نسخه فارسی نداشته باشد و این امر سبب می شد راه برای تفسیرهای طرف مقابل باز باشد . امتیاز بزرگ دیگر این بود که دولت پذیرفت تمام تعهدات خود را یکطرفه و داوطلبانه و قبل از موعد و بدون ضمانت و به طور یکجا انجام دهد و در واقع از همان ابتدا خود را خلع سلاح کند .
بازی پلیس خوب و بد ، باز هم تکرار شد . در مراحل پایانی مذاکره که قرار بود امتیاز جدیدی از ایران گرفته شود ، فرانسه در داخل جلسه مذاکره نقش پلیس بد را به عهده گرفت و آمریکا پلیس خوب شد . نماینده فرانسه حتی تا مرحله ترک جلسه و بازگشت به کشور خود پیش رفت تا تیم ایرانی باور کند رفتار او بازی نیست و وحشت کند و امتیاز بدهد و البته این بارهم این تاکتیک به نتیجه رسید.
در آخرین روزهای مذاکره ، پلیس خوب ، جان کری، با چشم اشکبار ، به ظریف قول داد اجازه ندهد تحریم های داماتو تمدید شود و تیم مذاکره کننده ما ، همه اصول متعارف مذاکرات و توصیه های صریح رهبری را زیر پا گذاشت و ساده لوحانه به این قول شفاهی پلیس خوب اعتماد کرد .
اما وقتی موقع عمل رسید و پس از آنکه همه امتیازات از دولت ایران گرفته شده بود ، اوباما و حزب دموکرات ، نقاب پلیس خوب را از چهره برداشتند و گفتند به این قول عمل نمی کنند و عمل نکردند و تمدید تحریم های داماتو در مجلس و دولت آمریکا با موافقت دموکراتها به تصویب رسید و اجرایی شد . غفلت تیم مذاکره کننده سبب شد آنها هم چوب را خوردند وهم پیاز را . هم سرمایه هسته ای کشور را دادند ، هم تحریمها باقی ماند.
حالا خانم شرمن در پاسخ دولت ایران که چرا تحریم ها را لغو نمی کنید ، با صراحت می گوید در متن برجام اصلا واژه لغو تحریم نیست ،بلکه تعلیق موقت است و تیم ایرانی چون تفاوت معنای lift و remove را نمی دانست، خیال کرد تحریم ها رفع می شود ! . در مقطع انتخابات آمریکا ، سیاست کلان غرب این بود که با ترساندن دولت ایران ، امتیازات جدیدی در حوزه صنایع موشکی و جبهه مقاومت ، از ایران گرفته شود ، در این مرحله ، ترامپ و اسرائیل ، نقش پلیس بد را ایفا کردند و در حالی که حفظ برجام اولویت کار آنها بود ، در ظاهر فریاد زدند برجام بد ترین توافق تاریخ است و باید آن را پاره کرد و از آن خارج شد . کلینتون و اروپا ، نقش پلیس خوب را ایفا کردند و گفتند برجام باید حفظ شود .
این تاکتیک بازهم مؤثر واقع شد ، دولت که خود را محتاج برجام می دید از ترامپ و شعار هایش وحشت کرد و به اروپا امید بست . تهدیدها و تطمیع ها ی جدید ، باز هم دستگاه محاسباتی اش را دچار اختلال کرد ، تجربه های گذشته را فراموش کرد و ساده لوحانه وارد جدول بازی آنها شد.
برجام اکنون در دست آنها مثل هویج است. سیاست چماق و هویج وسیاست تهدید و تطمیع ، رویه دیگر سیاست پلیس بد و پلیس خوب است . دولت برای جلب رضایت پلیس خوب ، تصمیم گرفت امتیازهای جدیدی به آنها بدهد . در هسته ای که چیزی باقی نمانده ، لذا سراغ محدود کردن فعالیت های موشکی سپاه رفت .
بعد هم برجام را کلا یک طرفه کرد و گفت حتی اگر آمریکا به تعهدات خود در برجام عمل نکند ما به تعهداتمان عمل می کنیم و یکی از مسئولین دولتی نیز گفت در هیچ شرایطی ما نباید به عقب برگردیم ، یعنی نباید فعالیت هسته ای را آغاز کنیم ، یک مقام عالیرتبه هم گفت برجام را با اروپا ادامه می دهیم ، یعنی آماده ایم تحریم های آمریکا را تحمل می کنیم ، کاخ سفید ، این پیامها را دریافت کرد ، و فهمید تهدیدها اثر کرده و دولت برای حفظ برجام آماده امتیاز دهی جدید است.
اخیرا یک پلیس خوب جدید ، نمایش خود را آغاز کرده . رسانه ها اعلان کردند تیلرسون ، وزیر خارجه آمریکا در ماه جولای ، ترامپ ، را مجبور کرده در دومین گزارش خود، تطابق عملکرد ایران با برجام را تایید کند . ترامپ فریاد زده هنگام گزارش سوم در ماه اکتبر مجازات سختی در انتظار ایران است.
کنگره هم نقش پلیس بد را ایفا می کند و طرح ممنوعیت فروش هواپیما به ایران و تحریم های جدید را به تصویب رسانده تا دولت وحشت زده شود . حالا شرایط آماده است . تیلرسون وزیر خارجه آمریکا که حالا پلیس خوب است قرار است در نیویورک با ظریف در مورد برجام مذاکره کند . موضوع مذاکره چیست ؟ نیکی هیلی ، سفیر آمریکا در سازمان ملل گفته ایران برجام را نقض کرده و باید مجازات شود ، برجام هم نواقصی دارد که اگر اصلاح شود مورد قبول آمریکا خواهد بود .
اروپا هم اعلان کرده برجام احتیاج به متمم دارد . اینها یعنی مطالبه امتیاز جدید . موضوع متمم و امتیاز جدید چیست ؟ تیلرسون و بوریس جانسون وزرای خارجه آمریکا و انگلیس در لندن اعلان کرده اند ایران در مقدمه برجام تعهد داده به صلح منطقه کمک کند ولی بحران را تشدید کرده و این کار ایران نقض برجام است و ایران باید رفتار خود در منطقه را تغییر دهد . طرح جدید آنها کامل است . دیگر فعالیت هسته ای ایران و رفع تحریم مورد بحث نیست .
در این مرحله فعالیت موشکی و حمایت ایران از جبهه مقاومت ، هدف است . پلیس خوب و پلیس بد وارد عملیات جنگ روانی شده اند تا بتوانند در نیویورک امتیازات جدیدی از ظریف بگیرند . تا هر زمان ، دولت ، حیات خود را به برجام گره زده باشد و به امید کمک های آمریکا و اروپا باشد ، این دور باطل امتیاز دادن ، تکرار خواهد شد و پایانی نخواهد داشت.
راه نجات آن است که دولت ، تکیه خود را از برجام و از دولت های غربی بر دارد ، و حالا که آمریکا عملا جسم و روح برجام را زیر پا گذاشته از این جنازه دل بکند و به ملت خود تکیه کند .دوست و دشمن می دانند که آمریکا و اروپا و اسرائیل بیش از ایران به برجام نیاز دارند . ترامپ بیش از همه به برجام نیازمند است ولی بی نیازی و استغنا نشان می دهد تا امتیاز بیشتر بگیرد .
اگر دولت ما تدبیر داشته باشد و به سخن رهبر دل بسپارد اگر از خود استغنا و بی نیازی به برجام و و استغنا و بی نیازی به غرب نشان دهد ، اگر به جای دشمن ، به ملت خود تکیه کند و راه استقلال و عزت را پیش بگیرد ، اگر تولید داخلی را که موتور اقتدار دولت و ملت است فعال کند ، آنها نا امید می شوند ، نمایش پلیس بد پلیس خوب را بی فایده می بینند ، سیاست چماق و هویج را رها می کنند ، از موضع تطمیع و تهدید ، خارج می شوند و از ترس اورانیوم ۹۰ در صد، در موضع عمل به تعهدات برجام قرار می گیرند .