کد خبر 777101
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۰:۲۲

انتخاب مسیر، همان برنامه‌ریزی درست و مطلوب است؛ یعنی اگر ما هدف مشخص و معینی داشته باشیم و آن هدف برای ما بسیار ارزشمند باشد، شور وشوق رسیدن به آن، این انگیزه را در ما ایجاد می‌کند.

به گزارش مشرق، بهترین برنامه تحصیلی دنیا را هم که‌ بریزی، اگر همراهی و همدلی تمامی اعضای خانواده نباشد، موفقیت امکان‌پذیر نیست. در واقع با شروع فصل جدید و آغاز سال تحصیلی نو کلیه اعضای خانواده برنامه زندگی‌شان دستخوش تغییراتی می‌شود. برای مثال مهمانی رفتن‌ها محدود‌تر شده و معمولا به روزهای آخر هفته ختم می‌شود. در روزهای امتحان که دانش‌آموز نیاز به آرامش و مطالعه بیشتر دارد، معمولا همراهی مضاعف خانواده و والدین را در فراهم آوردن شرایط مناسب می‌طلبد. از دیر باز آغاز سال تحصیلی جدید به معنای همدلی بیشتر اعضای خانواده و تغییرات ریز و درشت روال زندگی فردی و خانوادگی بوده است.
فرقی ندارد فرزند شما در چه مقطعی تحصیل می‌کند، به هر حال آمدن پاییز او را ناگزیر می‌کند از برنامه زمانی خاصی که سیستم آموزشی برایش در نظر گرفته است، تبعیت کند و طبیعی است که پیروی از قوانینی که مدرسه برای آموختن نظم به او وضع می‌کند، زندگی بقیه اعضای خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد و بنابراین باعث تغییرات کلی در مدیریت زمانی اعضای خانواده‌تان می‌شود و به زبان خودمانی‌‌تر می‌شود گفت، اگر تابستان، مدیریت زمانی در امور روزمره برایتان اهمیتی نداشت و نظم و ترتیب را کنار گذاشته بودید، حالا در صورتی که موفقیت فرزندانتان را می‌خواهید، باید تابع نظمی ‌ویژه در سال تحصیلی جدید شوید، برای مثال، دیگر قرار نیست بیشتر شب‌های‌ هفته را تا دیر وقت در پارک‌ها یا پای تلویزیون بگذرانید، دیگر نمی‌توانید صبح‌ها تا هر زمان که مایل باشید بخوابید و اگر بخواهید به سفری خانوادگی بروید باید منتظر آمدن تعطیلات بمانید.

مهار ترافیک صبحگاهی با برنامه‌ریزی اول مهر
مترو تهران روز اول مهر برای دانشجویان و دانش‌آموزان رایگان است. انتشار این خبر به این معناست که با آغاز سال تحصیلی جدید باید حس مسئولیت شهروندیمان را بیدار کرده و از همین ابتدای سال تحصیلی با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی پاییزی پاک را به خودمان، خانواده‌مان و شهرمان هدیه دهیم.
سینا برمکی یک دانش‌آموز متوسطه اول می‌گوید: «من برای اول مهر طوری برنامه‌ریزی کرده‌ام که با وسایل حمل و نقل عمومی مثل مترو و اتوبوس و ... به مدرسه بروم و پول سرویسم را کتاب بخرم.»
حمید رضا نجفی پدر دو دانش‌آموز متوسطه دوم می‌گوید: «بچه‌ها ما را الگوی خود قرار می‌دهند. اگر از خود و خانواده‌مان شروع کنیم، تا حدود زیادی گره مشکلات باز خواهد شد. برای داشتن یک پاییز پاک باید با تکیه بر مسئولیت‌پذیری همه شهروندان بویژه دانش‌آموزان و والدینشان روزهای خوب فصل جدید را بیافرینیم.»
مریم عبادیان مادر یک دانش‌آموز کلاس اولی برایمان توضیح می‌دهد: «برای اول مهر طوری برنامه‌ریزی کرده‌ایم که کمی زودتر از خانه بیرون بیاییم و با پیاده‌روی صبحگاهی خودمان را به جلو در مدرسه برسانیم. هزینه ایاب و ذعاب را در قلکی می‌ریزیم تا پولش برای بچه‌های کم بضاعت نوشت افزار و سایر وسایل مورد نیازشان - هر چند کوچک - را خریداری کنیم.» آیا از پس نوشتن برنامه‌ریزی درسی برمی‌آییم؟
چگونه برنامه‌ریزی درسی داشته باشیم؟ انتخاب مسیر و رسیدن به هدف مورد نظر ما، بسیار با اهمیت است؛ چرا که هم می‌توانیم مسیر پر پیچ و خم و انحرافی را انتخاب کنیم و هم بهترین مسیر را؛ و این بستگی به میزان علاقه ما به آن هدف و خواسته‌مان دارد پس یک برنامه‌ریزی درسی موفق می‌تواند به ما در پیمودن این مسیر کمک قابل توجهی داشته باشد. برای یک برنامه مشخص همیشه سؤالات زیر برایمان پیش می‌آید: از کجا شروع کنم؟ چگونه برنامه‌ریزی کنم؟ از کجا باید شروع کنم؟ چقدر وقت دارم؟ این روزها افکار خیلی‌ها درگیر چگونگی طراحی برنامه‌ریزی درسی شده است؛ اما نوشتن یک برنامه درسی منسجم و خوب، آن‌قدرها هم که تصور می‌کنید، سخت نیست؛ فقط کمی دقت می‌خواهد.
پژمان اکبری معاون آموزشی یک دبیرستان برایمان توضیح می‌دهد: «انتخاب مسیر، همان برنامه‌ریزی درست و مطلوب است؛ یعنی اگر ما هدف مشخص و معینی داشته باشیم و آن هدف برای ما بسیار ارزشمند باشد، شور وشوق رسیدن به آن، این انگیزه را در ما ایجاد می‌کند که چگونه برای پیمودن به بهترین نحو برنامه ریزی کنیم تا بهترین نتیجه را در راه رسیدن به هدفمان بگیریم؛ بنابراین برنامه‌ریزی تنظیم راه‌های هدفمند برای رسیدن به هدف است. بدون هدف، برنامه‌ریزی معنایی ندارد؛ همانگونه که بدون انگیزه، هدف نیز معنایی ندارد؛ پس برای رسیدن به هدف، ابتدا باید اهداف جزئی‌تر را طی کرد؛ مثل پلکان یک پله که برای رسیدن به آخرین پله باید ابتدا از اولین پله شروع کرد.»
وی در ادامه می‌گوید: «در برنامه‌ریزی درسی می‌توان به دو صورت عمل کرد؛ طراحی واستفاده از برنامه‌ای که هدفمند، سازمان یافته و دقیق است که به شیوه منظم قابل اجراست و بر اساس زمان‌های مشخص تنظیم و اجرا می‌شود. نوع دوم برنامه‌ریزی براساس ذهنیت افراد شکل می‌گیرد و فرد با توجه به توانایی‌اش، بدون در نظر گرفتن زمان مشخص شروع به مطالعه می‌کند و بر اساس نیاز خود، به کارهای تفریحی و استراحت می‌پردازد. درهر صورت این به خود شما بستگی دارد، هر شیوه‌ای را که با روحیه شما سازگار است، برگزیده تا با اجرای آن، بهترین و بیشترین نتیجه را به دست آورید و به هدف خود دست یابید.»

شروع موفق مهرماه با تقسیم وظایف بین اعضای خانواده
دوباره «یار دبستانی» از رادیوی خودروها پخش می‌شود، خردسالان و نوجوان‌ها و جوان‌های کیف و کتاب به دست، به شهر جان می‌دهند، خیابان‌ها شلوغ می‌شوند، مدرسه‌ها نفس می‌کشند و از تنهایی درمی‌آیند، ریه‌ها از هوای مرطوب و خوش پاییز انباشته می‌شوند و مهر مهربانانه چترش را روی سر مردم باز می‌کند.
محسن باقرلو یک شهروند میانسال و نویسنده با ورق زدن خاطرات ذهنی‌اش از روزهای شروع سال تحصیلی جدید و اول مهر برایمان می‌گوید: «دوران مدرسه ما،کتاب جلد کردن یک تخصص ویژه در حد فوق دکترا محسوب می‌شد. اصلا این مقوله در شب‌های منتهی به اول مهر برای خودش یک رخداد عظیم فرهنگی اجتماعی بود و آداب و مناسک خاص خودش را داشت . حرفه‌ای‌ترها حتی  دفتر چهل برگ را هم به تمیزی کتاب جلد می‌کردند،آه خدای من! می‌دانم که شما نسل جدیدی‌ها باور نمی‌کنید. وقتی وردست مادرمان می‌نشستیم و چسب شیشه‌ای برایش می‌کندیم ،آن لحظاتی که کتاب را نود درجه نگه می‌داشتیم ،خیلی حساس و نفس‌گیر بود. دستمان می‌لرزید و مثل جراح‌ها عرق سرد می‌نشست به پیشانیمان. امان از آن لحظه‌ای که عمل جراحی تمام می‌شد و کتاب جلدش عینهو بال پرنده باز می‌ماند. اگر عاطفه مادری نبود بی‌شک زنده نمی‌ماندیم. چه دورانی داشتیم!»
عاطفه نوریان مادر دو دانش‌آموز و خانه‌دار برایمان درباره ضرورت برنامه‌ریزی خانوادگی با شروع سال تحصیلی جدید و مشارکت همه اعضا در امور داخل و خارج منزل می‌گوید: «فرض کنیم شما مادر یک خانواده هستید. صبح از خواب برمی‌خیزید و کاملا گیج هستید، چرا که نمی‌دانید از میان 7 وظیفه آن صبحگاه؛ یعنی احوالپرسی از یک دوست قدیمی‌، خرید روزنامه، بیدارکردن فرزندتان برای رفتن به مدرسه، روشن‌کردن ماشین لباسشویی، آماده‌کردن صبحانه و بار گذاشتن ناهار و رساندن کودکتان به مدرسه کدام را انتخاب کنید. در این شرایط اهداف اصلی آن روز را با خود مرور کنید، مرور این هفت کار نشان می‌دهد در واقع شما 4 هدف اصلی را دنبال می‌کنید که شامل لباس شستن، روزنامه خریدن، احوالپرسی از دوستتان و روانه‌کردن کودکتان به مدرسه است که هدف آخری شامل 3 مرحله بیدار کردن او، حاضر کردن صبحانه‌اش و رساندنشان به مدرسه است. حالا همه چیز روشن تر به نظر می‌رسد و آسا‌تر می‌توانید نتیجه بگیرید که هدف سر و سامان دادن به فرزندتان برای رفتن به مدرسه، نسبت به اهداف دیگر اولویت دارد و باقی آنها را نسبت به این هدف، از اهمیت کمتری برخوردارند.»
وی ادامه می‌دهد: «فرض کنید حاضر کردن صبحانه، بیدار کردن بچه‌ها و همسرتان، نظارت بر انتخاب لباس بچه‌ها برای مدرسه، رساندن آنها به محل تحصیلشان و دادن پول توجیبی و تغذیه زنگ تفریحشان، همه از وظایف تعیین شده شروع روز شما برای ساعت 6 تا 30/7 صبح هستند؛ چرا بین اعضا تقسیمشان نمی‌کنید تا هم فشار کمتری را متحمل شوید، هم در وقت صرفه‌جویی کنید و هم حس مشارکت و همکاری را میان اعضای خانواده بالا ببرید؟»


مدیریت زمان در برنامه ریزی خانواده‌ها برای اول مهر
تبعیت فرزندانتان از برنامه کاری و زمانی مشخص در طول سال تحصیلی نه تنها شما را ملزم می‌کند از برخی آزادی‌هایی که پیش از بازگشایی مدارس داشته‌اید چشم بپوشید، بلکه باعث می‌شود وظایف تازه‌ای نیز به مجموعه دغدغه‌های روزمره شما به عنوان والدین کودکانتان اضافه شوند، وظایفی مانند؛ نظارت بر تحصیل فرزندتان، برقراری ارتباط با مسئولان مدرسه‌اش، عضویت در انجمن اولیا و مربیان، بیدار کردن او در هر صبح و گاهی رساندنش به مدرسه یا بازگرداندنش واین وظایف بخشی از وقت هر روز شما را خواهند گرفت، اما چنین خبری به معنای آن نیست که خودتان را به کلی فراموش کنید و همه وقت‌تان را به فرزندتان اختصاص دهید. اگر با اصول مدیریت زمانی آشنا شوید آن‌وقت می‌آموزید که چه طور شمار زیادی از وظایف معین را در طول روز انجام دهید و جزئی از ساعات روز را نیز برای امور شخصی‌تان باقی بگذارید. شاید بگویید این حرف‌ها همه شعار هستند و امکان ندارد کسی «بچه مدرسه‌ای» داشته باشد و بتواند در طول روز وقت آزادی هم به دست بیاورد، اما واقعیت این است که اصول مدیریت زمانی در بسیاری از خانواده‌های منظم رعایت می‌شوند و آنها با پیروی از چنین قوانینی، بهترین استفاده را از اوقاتشان می‌کنند.
وحید ابراهیم پور یک مشاور خانواده توضیح می‌دهد: «شما می‌توانید مهارت استفاده درست از زمان را با رعایت اصولی ساده و ایجاد تغییراتی کوچک در زندگی روزمره، به دست بیاورید. بیشتر مردم برنامه‌های روزانه‌شان را فقط در ذهنشان نگه می‌دارند و هر بار که می‌خواهند یکی از وظایفشان را انجام دهند ناچارند همه آنها را یک‌بار با خود مرور کنند، اما موفق‌ها، آنهایی هستند که مجموعه وظایف و اهداف روزانه‌شان را روی کاغذ‌ می‌آورند و سپس با نگاه کردن به برنامه مکتوب، تصمیم می‌گیرند چه کنند. بنابراین، برای شروع مهر، یک تقویم و یک قلم و دفترچه خانوادگی مخصوص نوشتن برنامه‌های روزانه تهیه کنید. به زود خوابیدن و زود بیدارشدن عادت کنید تا فرزندتان هم، در پیروی از شما، زود بخوابد و زود بیدار شود و انرژی کافی برای حضور در کلاس داشته باشد.»
این مشاور خانواده ادامه می‌دهد: «اگر می‌خواهید در مدیریت زمانی خانواده موفق و مقتدر عمل کنید، ابتدا باید عوامل اتلاف وقت‌ را بشناسید و بعد حذف یا کنترلشان کنید؛ مثلا می‌توانید زمان نگاه کردن تلویزیون یا اینترنت‌گردی را محدودتر کنید و تماس‌های بی‌حاصل را پاسخ ندهید یا رک و راست به آنها بگویید که درگیر کار هستید و عذرخواهی کنید که نمی‌توانید وقت زیادی به آنها اختصاص دهید.در گام بعدی برای موفقیت در برنامه‌ریزی زمانی، باید به اعضای خانواده، چه بزرگ و چه کوچک یاد بدهید هرچیزی را پس از استفاده دقیقا در جای خود قرار دهند. به نظر شما خانواده‌ای که در آن بچه‌ها آموخته‌اند پیش از رفتن به مدرسه، تختشان را مرتب کنند و پس از بازگشت، لباس‌هایشان را به چوب‌رختی بیاویزند و دقیقا سر جایش قرار دهند، بهتر وقتشان را کنترل می‌کنند یا خانواده‌ای که مسئولیت مرتب‌کردن اتاق بچه‌ها روی دوش مادر است و هر صبح باید بخشی از وقت اعضای خانواده صرف پیدا کردن لباس‌هایشان از مکان‌های مختلف خانه شود؟»
وی در پایان صحبت هایش به فرمول «قورباغه ات را زودتر قورت بده!» تاکید داشته و می‌افزاید:«انجام کارهای سخت را به انتهای جدول برنامه‌ریزی زمانیتان منتقل نکنید. برخی افراد، مسئولیت‌های دشوار روزانه را به عنوان کارهای پایانی روز در نظر می‌گیرند به این خیال که وقتی کارهای کوچک، آسان و کم‌اهمیت را انجام دهند، مسلما وقت و حوصله زیادی برای انجام مسئولیت‌های سخت خواهند داشت، اما این تصور یک سراب است! وقتی همه کارهای آسان را انجام می‌دهید و به کار سخت‌تر می‌رسید، دیگر تحمل انجام آن را ندارید. ضمن آنکه مسئولیت‌های سبک‌تر را هم با نگرانی و وحشت از مسئولیت سختی که در انتهای همه آنها انتظارتان را می‌کشیده انجام داده‌اید و به همین دلیل بر هیچ‌کدام تمرکز نداشته‌اید.»

منبع: کیهان