سرویس فرهنگ و هنر مشرق – اگر ساختار "گفتگو" را به عنوان محور اصلی در رسانه ملی برای ساخت پرمخاطبترین برنامهها در نظر بگیریم، آن گاه میتوان گفت که تلویزیون به عنوان رسانهای پرقدرت و تاثیرگذار همواره از این ساختار بهره برده و به برنامهسازی گفتگو محور یا تاک شو توجه خاصی داشته است. در واقع تاک شو یک گونه جذاب از برنامه تلویزیونی است که در طول زمان رسانه ملی امتحان خود را پس داده و امروزه پس از مسابقات و سریالها یکی از پر بینندهترین برنامههای هر شبکه محسوب میشود، برنامهسازان میدانند که این گونه برنامهها با توجه به گستردگی و امکانی که برای ارزیابی و تحلیل و همچنین برآورده کردن نیاز روزمره مخاطب در رشتههای مختلف ایجاد میکنند، همیشه از سوی مخاطب تلویزیون مورد استقبال قرار میگیرند و در عین حال اگر از نظر حرفهای تولید و ساخت و ساز هم در نظر بگیریم برای برنامهسازان چالش به همراه دارد.
براساس تعاریف رسانهای تاکشو(اصطلاح آمریکایی) یا چتشو (اصطلاح جهانی) و یا برنامههای گفتگو محور (اصطلاح ایرانی) به برنامهای اطلاق میشود که یک نفر یا گروهی از مردم دور هم جمع میشوند تا در مورد موضوعی خاص و یا موضوعات مختلفی که میزبان برنامه تعیین کرده، بحث و تبادل نظر کنند. البته گاهی این برنامههای گفتگو محور چندین میهمان دارد که متخصص یا کارشناس موضوع مورد بحث برنامه هستند و در مدل دیگر، یک میهمان در مورد تخصص یا حیطه کاریاش با یک یا دو نفر میزبان، به بحث و گفتوگو میپردازد.
رسانه ملی در این سالها نشان داد که تولید برنامههای گفتگومحور از برنامههای پرمخاطب آن محسوب شده و همواره با انتخاب مجریان خبره و باتجربه که آوازه شهرت را هم در دل خود دارند؛ فارغ از چالشهایی که در برنامههای گفتگومحور وجود دارد، توانسته با ایجاد نوآوری در کار خود، با موجی از مخاطبان همراه شود که از برنامه استقبال کردند. حتی نمونههای این برنامههای گفتگو محور را میتوانیم در «نود» فردوسیپور یا «هفت» جیرانی و افخمی مثال زد، برنامههایی که علاوه بر داشتن مخاطبان بسیار زیاد، همواره چالشهای فراوانی را همراه دارد.
همانگونه که این نوع برنامهها برای روشنگری ذهن مخاطب بسیار مناسب است، در این نوع برنامهها از شایعه پردازیهای مختلف جلوگیری میشود و مجری برنامه اگر توانایی لازم در هدایت برنامه داشته باشد و از خودنمایی یا در اختیار گذاشتن برنامه دوری کند، به خوبی میتوانیم شاهد برنامهای در خور توجه و مورد اعتماد مردم و مخاطبان باشیم.
در ادامه از برنامههای موفقی مانند «کوله پشتی» با اجرای فرزاد حسنی، «صندلی داغ» احمد نجفی، «شب شیشهای» رضا رشیدپور، «ماه عسل» احسان علیخانی و این اواخر «هزار داستان» مریم نوابینژاد و از این دست برنامهها یاد میکنیم که با دعوت از مهمانان و کارشناسان حوزههای مختلف به سراغ بخشی از دغدغههای مردم جامعه رفتند که باعث آشتی مردم به قاب جادو شدند.
حالا و پس از برنامههای یاد شده میتوان از برنامه جدید شبکه سه سیما به عنوان «یه چیزایی هست که باید بدونی» یاد کرد که با اجرای قابل قبول آرش ظلیپور پخش شد. این برنامه با پخش پلی بک و تدارک گفتوگو و آیتمهای متفاوت تلاش کرد تا در زمان کوتاه پخش خود، دیوارهای نامرئی را از میان آدمها بردارد تا بیفاصله با یکدیگر حرف بزنند. در طرح این برنامه ترکیبی آمده "در دنیایی که عمرش اینقدر کوتاه است، حرفهایمان را بگوییم، بگوییم که داشتن خیلیها برایمان مهم است، قدردانشان هستیم، شجاعت بخشش طلبیدن را داریم، بگوییم که چقدر برایمان مهم هستند، بگوییم تا دیر نشده! حرفهایی هست که باید بدونی ... .
اتفاقی که آرش ظلیپور در برنامه گفتگو محور خود یعنی «چیزایی هست که باید بدونی» رقم زد این بود که با دعوت مردمان عادی جامعه و قرار دادن چهرههای فرهنگی، هنری و ورزشی در کنارشان دست روی موضوعاتی گذاشت که در گوشه و کنار هر یک از افراد جامعه در حال رخ دادن است، اما همواره به دلیل بیتوجهی برخی از انسانها نادیده گرفته شدهاند. ورود به مسایل اجتماعی و گاه فرهنگی برنامه «چیزایی هست که باید بدونی» مانند توجه به بیماران اوتیسم، خانواده رفتگران، رویارویی مادران شهدای همنام و چندین موضوع فرهنگی و اجتماعی دیگر؛ همه آنها از جمله مسایلی است که نشان میدهد عوامل این برنامه سعی کردند تا در فرصت کوتاه ایجاد شده پای گفتگوی برخی از افرادی را به تلویزیون باز کنند که از جنس همین مردم جامعه هستند.
حرکتی که در این برنامه به خوبی به چشم آمد و نباید از آن غافل شویم این بود که «برنامه چیزایی هست که باید بدونی» به دنبال تحقق یک حرکتی فرهنگی و اجتماعی مثبت و موثر در جامعه بود و توانست با ایجاد این حرکت، وظیفه رسانه ملی را که همان جریانسازی موثر در جامعه است را بار دیگر احیا کند. در شرایطی که سن ازدواج جوانان کشور بالا رفته و مشکلات معیشتی آنها را رها نمیکند، عوامل این برنامه با ایجاد کمپین «یک مسجد؛ یک جهیزیه» موفق شدند تا صدها جهیزیه برای جوانان کشور فراهم کند تا با ایجاد شرایط ازدواج آسان، برخی از جوانان زندگی مشترک خود را شروع کنند. حرکتی که اگر در برنامههای دیگر تلویزیون هم ادامه داشته باشد خود به تنهایی میتواند بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی جوانان کشور را برطرف کند.
شاید هم به جرأت بتوان گفت که برگ برنده برنامه «چیزایی هست که باید بدونی» که از همان ابتدا تا انتهای برنامه هم که به دنبال آن بود، ایجاد چنین حرکت اجتماعی و تداوم آن در مساجد سراسر کشور بوده است. مساجدی که به عنوان مهمترین بناها در هر شهر و روستا همواره نقشهای متعددی در زندگی قشرهای مردم داشته و بسیاری از این گونه گروهها و دستههای مختلف از درون آن شکل گرفتهاند. همان گونه که پیش از این در برنامههایی نظیر «ماه عسل» و «خندوانه» هم شاهد آن بودیم.
حالا باید گفت رسانه ملی که نشان داده برنامههای گفتگو محور آن بیشترین مخاطبان را در میان برنامههای دیگر دارد، میتواند با تداوم این راه، باب جدید برنامه سازی در تلویزیون را بگشاید تا درمانی بر دردهای بیدرمان برخی از افراد جامعهای باشد که آرزوهای کوچک آنها به راحتی به واقعیت تبدیل میشود و جامه عمل میپوشد.