سیدمحمدحسینی گفت: به‌عنوان فردی که سال‌های سال در جریان اصولگرایی بودم، فکر می‌کنم باید در مواردی تجدید نظر صورت گیرد و باید برخی از ملاحظات نادرست را کنار بگذاریم.

به گزارش مشرق،در آخرین روزهای تابستان به سراغ عضو شورای مرکزی جمنا و استاد دانشگاه ادبیات و الهیات دانشگاه تهران می‌رویم. سیدمحمد حسینی، وزیر کرمانی فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوم محمود احمدی‌نژاد، حتما باید ناگفته‌های بسیاری از اتمام دوران آخرین دولت اصولگرایان و انتخابات‌های بعد از سال 92 داشته باشد. تابستان است و دانشگاه تعطیل. به محض اینکه وارد اتاق می‌شویم انگار منتظر ما بوده و خیلی گرم به استقبال ما می‌آید.

بالاخره مشخص است وجه تمایز احمدی‌نژاد  و  وزرایش با سایر دولت‌ها همین مردم‌داری و نزدیکی با مردم بوده است. برای ما «کلمپه» یا همان شیرینی معروف کرمان را می‌آورد. البته به دلیل نداشتن پسته خندان رفسنجان از ما عذرخواهی می‌کند و می‌گوید چند وقتی است به شهرشان، رفسنجان نرفته تا سوغاتی بیاورد. وزیر محبوب دولت دهم از اولین دانشجویان دانشگاه امام صادق به شمار می‌رود و در سال ۱۳۶۸ در مقطع کارشناسی‌ارشد در رشته معارف اسلامی و تبلیغ از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد.

حسینی سپس به دانشگاه تهران رفت و دکتری خود را در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی اخذ کرد. او به مدت چهار سال رایزن فرهنگی ایران در کنیا بود و پس از آن در انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس پنجم از شهر رفسنجان به مجلس راه یافت. او در مجلس پنجم از استیضاح‌کنندگان عطاءا... مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت خاتمی بود که هم‌اکنون به بی‌بی‌سی و انگلستان پناه برده است. سیدمحمد حسینی در سال ۱۳۸۸ و توسط محمود احمدی‌نژاد به‌عنوان وزیر پیشنهادی دولت برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس شورای اسلامی معرفی و با کسب اکثریت آرا انتخاب شد. در ادامه گفت‌وگوی چهارساعته ما را با سیدمحمد حسینی می‌خوانید.

  آقای میرسلیم در مجمع ملی جبهه جزء پنج  نفر کاندیدای اول انتخاب نشد، پس برچه مبنایی از اول ثبت‌نام کرد؟

کسانی که خارج از روال جبهه ثبت‌نام کردند گلایه‌هایی را مطرح کردند که البته موجه به نظر نمی‌رسید. ولی از نظر قانونی نمی‌شد مانع ثبت‌نام کسی شد. نظام انتخابات که حزبی نیست، بنا بر تفاهم و همدلی متقاعد شدن بود همین مساله رسیدن به یک گزینه را مشکل می‌کند که لازم است راهکار مناسبی درنظر گرفته شود.



اگر الان به اردیبهشت 96 برگردید بین آقای رئیسی و آقای قالیباف نظر شخصی شما کدام است که کنار بروند؟

من به خاطر اینکه آقای رئیسی مقبولیت گسترده‌تری بین نیروهای مومن و متدین در سراسر کشور داشت ایشان را ترجیح می‌دادم. بله. ولی اگر علم غیب داشتیم چه بسا طراحی دیگری می‌کردیم و طرحی نو درمی‌انداختیم.



آقای لاریجانی را در دایره اصولگرایی می‌بینید؟

ایشان سابقه جدی و روشنی در اصولگرایی دارد، زمانی که رئیس رسانه ملی بود به یاد دارم چقدر فعال بود و مواضع قاطعی در مقابل تندروی‌های مجلس ششم و دولت موسوم به اصلاحات داشت.البته چندسالی است که تفاوت رویکرد در مواضع ایشان ملاحظه می‌شود و از مواضع قاطع وی در برابر اصلاح‌طلبان خبری نیست.



نظر شما درباره دیدار آقای رئیسی با تتلو چیست؟

در آن فرصت اندک تا انتخابات ازحیث سیاسی و رای‌آوری باتوجه به بهره‌برداری رقیب به نفع ایشان نشد. پیشنهاد ما از ابتدا برپایی همایشی باحضور هنرمندان شناخته‌شده و خوش‌نام بود که ظاهرا به دلیل فشردگی برنامه‌ها خصوصا سفر به ۳۱ استان و برنامه‌های رسانه ملی این فرصت مع‌الاسف فراهم نشد!


چندین ماه از انتخابات 96 گذشته است، اگر موافق باشید با توجه به گذشت زمان و شرایط مساعد کنونی برای نقد و تحلیل عملکرد جریان‌های سیاسی بحث را از انتخابات شروع کنیم.

جریان اصولگرایی متاسفانه در انتخابات ریاست‌جمهوری علی‌رغم اینکه گزینه واحدی داشتند، نتیجه را واگذار کردند. در این رخداد عوامل متعددی نقش داشتند ولی نقطه مثبت هماهنگی و انسجام بین نیروهای ارزشی بود. در این انتخابات به جای اینکه چند نفر با رای‌های پراکنده وارد میدان شوند، یک رای متمرکز 16 میلیونی شکل گرفت.



 رای 16 میلیونی در رقابت با رئیس‌جمهور مستقر بی‌سابقه بود

بسیاری از سیاسیون و احزاب معتقدند شرکت در رقابت با رئیس‌جمهور مستقر امری اشتباه است و نباید به این مساله ورود کرد. در سال 96 هم از ابتدا عده‌ای این ساز را کوک کردند که اصولگرایان بهتر است گزینه‌ای در انتخابات نداشته باشند یعنی از نگاه آنان رقابت «بی‌فایده» بود! اما امروز می‌توانیم ببینیم که رای‌آوری 16 میلیونی در رقابت با رئیس‌جمهور مستقر هم «بی‌سابقه» بوده است.



 روحانی با برجسته کردن آزادی‌های فرهنگی و اجتماعی رای آورد

علت پیروزی روحانی و رای 24 میلیونی او را چه می‌دانید؟

شواهد و قرائن متعدد نشان‌دهنده آن است که بیشتر رای‌ها به حجت‌الاسلام روحانی به دلیل برجسته شدن آزادی‌های فرهنگی و اجتماعی است نه به خاطر عملکرد اقتصادی دولت یازدهم.

 اقدامات نادرست قوه ‌قضائیه و شورای‌ نگهبان ربطی به اصولگرایان ندارد

یکی از نقدهایی که همواره درباره اصولگرایان مطرح بوده عدم عملکرد مناسب در برخی از مناصب و نهادهای زیرمجموعه خودشان است.

نقش اصلی برای برطرف شدن مشکلات مردم بر دوش دولت خواهد بود. درست است که بسیج، سپاه، بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفان و کمیته امداد در این زمینه وارد می‌شوند و کمک می‌کنند ولی از باب ناگزیری و ضرورت حاد وارد این عرصه‌ها می‌شوند.

البته شاید یکی از اشکالاتی که همواره به اصولگرایان نسبت داده شده، این است که بار ضعف نهادها بر دوش اصولگرایان بوده، در حالی که جریان اصولگرایی یک جریان سیاسی است یعنی در عین حال که موید نظام و در مسیر امام و رهبری گام برمی‌دارد و از ارکان‌ نظام با صراحت حمایت می‌کند به این معنا نیست که مثلا هر مشکلی در قوه قضائیه یا شورای نگهبان باشد، جریان اصولگرایی باید هزینه آن را بپردازد.



 صداوسیما روابط‌عمومی دولت شده است

جریان اصولگرایی تاکنون مرزبندی با عملکرد نامناسب قوه قضائیه داشته است؟

به ندرت اتفاق افتاده که ایرادات را مطرح و به‌جد انتقاد نکند. مثلا صداوسیما در این چهار سال در دست جریان اصولگرایی بوده یا بیشتر با دولت همراهی داشته است؟ روند برنامه‌های صداوسیما به‌گونه‌ای بوده است که درمجموع نتیجه به نفع آقای روحانی رقم خورد و ایشان انتخاب شد.البته ما هیچ‌گاه نمی‌خواهیم مانند اصلاح‌طلبان افراطی نقش اپوزیسیون را ایفا کنیم.

  در عین حال که نقاط قوت نهادهای حاکمیتی را بیان می‌کنیم و حمایت لازم را دربرابر هجمه‌های ناجوانمردانه انجام می‌دهیم.



 اصولگرایان باید در ملاحظات نادرست خود تجدیدنظر کنند

آیا نقد مشخص و روشن از دستگاه‌ها جزء برنامه‌های آینده اصولگرایی است؟

به‌عنوان فردی که سال‌های سال در جریان اصولگرایی بودم، فکر می‌کنم باید در مواردی تجدید نظر صورت گیرد و باید برخی از ملاحظات نادرست را کنار بگذاریم. به‌عنوان مثال اگر در جایی قوه قضائیه در برخورد با دانه‌درشت‌ها کوتاهی و مماشات می‌کند ما باید پیشگام مطالبه‌گری باشیم و طلایه‌دار امر به معروف و نهی ازمنکر شویم.

 مدل جمنا برای اولین‌بار در کشور شکل گرفت

به نظر شما مدل جمنا توانسته است پاسخگوی نیازها باشد؟ برخی نقدها به این مجموعه وارد بود که می‌گفتند در راس تشکیلات حلقه بسته‌ای وجود دارد.

جبهه مردمی یک هیات ‌موسس داشت که گام به گام به سمت فراگیری و مردمی شدن حرکت کرد و برای اولین‌بار این شیوه در کشور عملیاتی ‌شد که حدود سه‌هزار نفر از سراسر کشور در یک تجمع ملی اتخاد تصمیم کنند.

 عملکرد جمنا خالی از اشکال نبود

البته انتخاب آن سه هزار نفر هم قدری سوال ایجاد کرد.

ممکن است اشکالات، ضعف‌ها و نقدهایی وجود داشته باشد، به هر حال خالی از اشکال نبود اما در نوع خود این حرکت بی‌نظیر بود. مثلا در گذشته می‌گفتیم پنج نفر از شورای هماهنگی بنشینند و تصمیم‌گیری کنند یا ترکیب‌های گوناگونی مانند ۵+۶ پشت درهای بسته تصمیم‌گیر بودند.

رای‌گیری‌ها درست بود؟

بعد از شمارش آقای حاجی بابایی حرف و حدیث‌هایی مطرح بود که حتی با بازشماری آرا نیز ادامه پیدا کرد.

براساس مکانیسم اعلام شده، سعی بر این بود که رای‌گیری به درستی انجام شود. بله، یک مورد بود که رسیدگی شد و ایشان در جمع پنج نفر اول قرار گرفت.

 برای نشست 17 فروردین با آقای رئیسی صحبت شد

گفته شده که پنج فروردین اعضای جمنا نزد آقای رئیسی رفتند و موافقت ایشان را برای حضور در انتخابات گرفتند، یعنی دقیقا قبل از 17 فروردین و برگزاری انتخابات جمنا، ‌آیا این صحت دارد؟

بالاخره باید با کاندیداها صحبت می‌شد تا بدانیم جدی کاندیدا هستند یا خیر. از 22 نفر به 21 نفر رسیدیم و رای‌گیری بین 21 نفر انجام شد. درخصوص آقای رئیسی عده‌ای تردید می‌کردند و بعضی هم می‌گفتند قطعا حضور دارد لذا لازم بود با ایشان صحبت شود تا تعیین‌تکلیف شود.

این امر باعث نارضایتی در اعضای مرکزی جمنا شد؟

خیر. بحثی نبود. از ابتدا که نام آقای رئیسی مطرح شد هم در اولین مجمع ملی بیشترین رای را داشتند.

بنا نبود قالیباف به هر قیمتی گزینه نهایی جمنا شود

برخی‌ها شبهه ایجاد کردند که در ابتدا هیات‌رئیسه تصمیم‌گیری کردند و بعدا اعلام شد.

خیر. از همان ابتدا بعضی دوستان اصولگرا و احزاب جبهه مردمی را متهم می‌کردند که می‌خواهند آقای قالیباف را گزینه نهایی کنند و می‌گفتند گزینه شما معلوم است و همه این حرکات و اقدامات صوری و نمایشی است. در ادامه دیدند اصلا بنا نبود آقای قالیباف به هر قیمتی گزینه نهایی شود.

طبق نظرسنجی‌ها اگر آقای رئیسی کناره‌گیری می‌کرد احتمال داشت آقای قالیباف به مرحله دوم برود.

نه چنین نبود. نظرسنجی‌های صداوسیما، بسیج و دانشگاه تهران مبنای کار بود. یکشنبه قبل از انتخابات هرسه نظرسنجی آرای آقای رئیسی را با فاصله بیشتری از قالیباف نشان می‌داد.

 اگر استان به استان فعالیت تبلیغی کرده بودیم وضع بهتر بود

البته اوایل که حضور آقای رئیسی نامعلوم بود آرای آقای قالیباف با فاصله قابل توجهی از دیگر کاندیداهای اصولگرا بیشتر بود. ولی بعد که کاندیداتوری آقای رئیسی جدی و تبلیغات ایشان گسترش یافت به‌تدریج از بقیه پیشی گرفت و اواخر از آقای قالیباف هم بیشتر شد. لذا تصمیم شورای مرکزی جبهه مردمی همراه واقع‌نگری و شرایط میدانی و به دور از حب و بغض و اعمال نظر شخصی اعضای شورای مرکزی بود، چون مهم نتیجه‌گیری بهتر بود نه اینکه ملاحظه افراد اصل باشد. برخی افراد که اظهار دلخوری و گلایه می‌کنند خودشان چقدر فعال بودند و به جبهه کمک کردند؟ اگرآستین همت را بالازده و استان به استان فعالیت تبلیغی کرده بودند قطعا وضع بهتری داشتیم.

برخی در حرف ادعا داشتند همراه هستند و اظهار محبت هم می‌کردند اما عملا اقدامی ندیدیم. البته اگر فعالیت‌های غیبی داشتند ما بی‌خبر هستیم.



منتقدانی که فعالیت نمی‌کردند جزء شورای مرکزی هم بودند؟

در شورای مرکزی کسی را ندیدم که با اصل حرکت جبهه مخالف باشد و اگر انتقاداتی هم اعضا داشتند در جلسات بیان می‌کردند.



 وظیفه اعضای شورای مرکزی جمنا هدایت جبهه بود

مثلا به آقای حداد و برخی افراد که در شورای مرکزی بودند انتقاد می‌شد که چرا زمان انتخابات خوب وارد میدان نشدند.

آنها هدایت کار را در جبهه برعهده داشتند و این وظیفه سنگین و پرزحمتی بود. مرتب جلسه برگزار می‌شد. کار را کم نبینید.

عالیت‌هایی پشت صحنه صورت می‌گرفت و ارتباطی که با افراد و احزاب و گروه‌ها بود کار زمان‌بری بود.

یکسری از افراد می‌گویند جمنا مدلی از پایگاه بسیج بود. برخی دوستان می‌گفتند برخی‌ها لابی می‌کردند تا کمیته‌ها را در اختیار گیرند. مثلا در کمیته دانشجویی دانشگاه‌ها از بسیج دانشجویی افرادی حضور داشتند یا در برخی استان‌ها اعضا فقط از پایگاه بسیج و فرهنگیان بودند؟

در اینکه برخی انتقادات وارد است هیچ تردیدی وجود ندارد. کسی نمی‌گوید هیچ ضعفی وجود نداشته است. زمانی که جبهه مردمی کار خود را رسمی شروع کرد تا انتخابات فقط پنج ماه فرصت بود. شما حساب کنید حرکت گسترده‌ای قرار است در سراسر کشور انجام شود، یک عملیات سنگین برای انتخابات انجام دهد و از قبل هم نبوده است و طی مدت پنج ماه می‌خواهد این کار سترگ را انجام دهد.



مدل جمنا چه تفاوتی در سال 96 با انتخابات‌های سال 92و94 داشت؟

 در انتخابات سال ۹۲ تفرقه حاکم بود و بدنه نیروهای اصولگرا و برخی فعالان و چهره‌های سیاسی به‌خاطر گلایه‌هایی که نسبت به ترکیب لیست داشتند به‌طور جدی وارد صحنه نشدند. سازوکار جبهه مردمی هرچند از نظر عده‌ای ایده‌آل نیست ولی در مشارکت دادن جمع زیادی از عناصر تاثیرگذار توفیق زیادی داشت.

 تبلیغات داخلی کاندیداها و هواداران‌شان در جمنا غیرقابل اجتناب بود

لابی‌بازی در جمنا بوده است؟

کاندیداها و هواداران‌شان علی‌القاعده دوست داشتند در شمار۱۰ نفر و بعدا هم جزء پنج کاندیدا قرار گیرند. لذا تبلیغاتی هم قبل از مجمع و روز نشست به‌طور پراکنده انجام شد که غیرقابل اجتناب بود. مسلما در آینده نیازمند ضوابط دقیق و نظارت بر اجرا هستیم که مشکلی پیش نیاید و مستمسکی برای گلایه‌ها وجود نداشته باشد.

در جبهه واقعا تصمیمات مردمی گرفته می‌شود یا دوباره 10 نفر برای مردم تصمیم می‌گیرند؟

ساختار جبهه باید به‌گونه‌ای طراحی و اساسنامه به صورتی تدوین شود که جامع باشد و تا حد امکان از اشکالات پیشگیری شود و کسانی که تاکنون با جبهه همکاری نداشتند مثل جبهه پایداری و بعضی اشخاص موثر، همراه شوند تا نتیجه بهتری حاصل شود.

 منتقدان جمنا وارد گود شوند

برخی اذعان داشتند سهم‌خواهی در جمنا وجود دارد.

بهتر است منتقدان وارد گود شوند و نظرات و پیشنهادهای خود را برای تصحیح و تکمیل ارائه دهند و اگر تصور می‌کنند اشکالاتی وجود دارد برطرف کنند. در ریاست‌جمهوری اصل بر رسیدن به کاندیدای مورد وفاق بود و سهم‌خواهی معنا نداشت.

 احتمال حضور برخی کاندیداها در شورای مرکزی جمنا

احتمال تغییر اعضای شورای مرکزی جمنا وجود دارد؟

پیشنهاد تغییر و ورود برخی شخصیت‌ها که قبلا به‌خاطر کاندیداتوری نمی‌توانستند عضو شورا باشند مطرح شده که باید مجمع ملی تصمیم بگیرد.

 3 هزار نفر مجمع جمنا به 1200 نفر می‌رسد

آیا سه‌هزار نفر اصلاح و مجمع عمومی به نخبگان اختصاص پیدا می‌کند یا همچنان به همین صورت باقی می‌ماند؟

عدد سه‌هزار نفر احتمالا به 1200 نفر کاهش یابد و نحوه انتخاب آنان کاملا منقح شود که بازگوکننده نظرات بدنه اجتماعی نیروهای انقلاب باشند. امیدواریم تا دور بعد شاهد ارتقای کیفی فعالیت‌ها باشیم.

دور بعد منظور انتخابات 98 است؟

بله. وقتی ساختار و ساز وکار اجرایی درست طراحی و نظرات نخبگان و صاحب‌نظران لحاظ شود فعالیت‌ها با اتقان، تاثیرگذاری و فراگیری بیشتری انجام خواهد شد.

وزن احزاب و جریانات در جمنا چطور است؟

اکثر تشکل‌های ارزشی با وجود برخی سختی‌ها و مشکلات همراهی داشتند.

در انتخابات 96 که قدری همراهی نشد اما در انتخابات آینده قرار است همراهی باشد؟

بنابر این است که همه جریانات سیاسی، تشکل‌ها و فعالان و افراد موثر را مجدد دعوت کنیم و گروهی از لیست جا نماند.



 با جبهه پایداری گفت‌وگو می‌کنیم تا در جمنا حضور یابد

به‌عنوان مثال با جبهه پایداری صحبتی شده است؟

بله، گفت‌وگوها در جریان است.

 روش کار جمنا با شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان متفاوت است

اینکه احزاب نظر بدهند یعنی همانند شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان که 10 سهمیه به اعتماد ملی و... می‌دهد شما هم به احزاب و جریانات اصولگرا سهم بدهید؟

خیر. روش کار ما با اصلاح‌طلبان متفاوت است. برای آنها اصل و محور احزاب و سهمیه‌بندی است ولی انتخاب شورای مرکزی جمنا با رای مجمع ملی است.



با وجود آنکه می‌دانستید یکی از ضعف‌های دولت یازدهم بحث اقتصادی است چرا یکی از کاندیداها که می‌توانست در بحث‌های اقتصادی مسلط باشد و کمک حال در ایام مناظره جزء پنج نفر باشد همانند آقای نادران ورود نکرد؟ یا اگر بحث گفت‌وگو و تسلط گفتاری مطرح است چرا آقای ضرغامی حمایت نشد که جزء پنج نفر باشد؟ یا از آن پنج نفر که حداقل دو نفر جمنا را قبول نداشتند به‌عنوان مثال آقای رئیسی گفت من متعلق به همه هستم و هر کسی می‌خواهد از من حمایت کند یا آقای قالیباف متن جمنا را امضا نکرد، ‌چرا از لیست پنج نفره خط نخوردند و جمنا باز هم روی آقای رئیسی و قالیباف تکیه داشت؟

ما از حدود 50 نفر که برای کاندیداتوری پیشنهاد شده بودند شروع کردیم. به همه اقشار و استان‌ها و شهرستان‌ها اعلام شد کسانی را که فکر می‌کنید برای ریاست‌جمهوری مناسب هستند مطرح کنید.



صریح بگویید که آیا چنین چیزی نبود؟ آقای قالیباف در برنامه جهان‌آرا اعلام کردند که به من فشار آوردند که من کاندیدا شوم و بعد با فشار کنار رفتم.

به هرحال از 50 نفر پیشنهادی، هیات بررسی‌کننده 22 نفر را واجد حداقل شرایط دانستند که نسبتا شناخته شده باشند و احتمال تایید صلاحیت آنها توسط شورای نگهبان باشد. این 22 نفر کسانی بودند که سابقه مدیریت ارشد داشتند یا نماینده مجلس بودند. بقیه هرچند افراد خوب و ارزشی بودند ولی تایید شدن آنها از سوی شورای نگهبان بلاشک منتفی بود.

 از ۲۲نفر تعدادی فعال‌تر وشناخته‌شده‌تر بودند و برای تبلیغ به استان‌ها و شهرستان‌ها سفر می‌کردند و برخی اصلا حاضر نبودند تلاشی کنند و می‌گفتند اگر قطعی شد و جزء پنج نفر قرار گرفتیم شروع می‌کنیم که جزء پنج نفر اول انتخاب نشدند و دلیل مهم آن کم‌کاری خودشان بود.



پنج نفر که مشخص شد رئیسی و قالیباف گفتند سازوکار جمنا را قبول نداریم، عملا باید حذف می‌شدند. آقای ضرغامی هم نامه‌ای برای شورای مرکزی نوشت که اگر این دو نفر را قبول ندارند حذف شوند و افراد بعدی جایگزین شوند.

وقتی رای‌گیری انجام شد و پنج نفر تعیین شدند بنا بر این بود که از پنج نفر به یک نفر برسیم نه اینکه اگر کسی انصراف داد فرد دیگری جایگزین شود و همین‌طور تا آخر پنج نفر باقی بمانند.



 قالیباف و رئیسی سازوکار جمنا را قبول داشتند

آقای فتاح گفت من انصراف می‌دهم و من قرار نبود بیایم و اسم من را همین‌طور گذاشتند و بعد ایشان انصراف دادند و آقای حاجی‌بابایی آمدند. آقای حاجی‌بابایی گفتند رای‌گیری اشتباه بود و رای من بیشتر بود. اگر چنین بود چرا آقای قالیباف و رئیسی که قبول نداشتند حذف نشدند که دو نفر بالاتر قرار گیرند؟

قبول داشتند و با هردو نفر جلسات متعددی برگزار شد.



حتی نماینده به مجمع نفرستادند. آقای رئیسی نماینده نفرستادند.

بله در مجمع عمومی شرکت نکردند ولی نمایندگان‌شان شرکت کردند.



این‌طور که اعلام شده آقای فروزنده متن را برای آقای رئیسی می‌خواندند و ایشان می‌گویند آقای مرتضوی هم بخوانند. آقای مرتضوی هم می‌گویند اجازه دهید من بالا صحبت کنم و بعد آقای رئیسی شخصا خودشان تکذیب کردند.

نشنیدم که شخصا تکذیب کنند.



 فتاح گفت با جمنا همکاری می‌کنم

در خبرگزاری فارس اعلام شد.

بله از قول منبعی در دفتر ایشان،اعلام شد. علی‌ای‌حال مرتب با کاندیداها تماس داشتیم و در ارتباط بودیم و جلسه داشتیم و حتی با آقای فتاح صحبت شد و ایشان با صراحت اعلام کرد هر گونه همکاری که بتوانم انجام می‌دهم.

تک‌تک آقایان به اهمیت و ضرورت کار جبهه اذعان داشتند و همکاری و تقویت جبهه را اصل می‌دانستند و درصدد تخطئه و تضعیف نبودند. البته اطرافیان گاهی اوقات مطالبی می‌گفتند که چندان مورد توجه قرار نمی‌گرفت.



با توجه به اینکه دبیرکل حزب موتلفه جزء هیات مرکزی بود شاهد بودیم با اینکه آقای میرسلیم جزء پنج نفر نبود ثبت‌نام کرد.

ظاهرا مستقل ثبت‌نام کرده بود.



موتلفه حمایت کرد. عملا جمنا را زیر سوال بردند.

آقای حبیبی و چند نفر از موتلفه بیانیه دادند و از آقای رئیسی حمایت کردند.



 موتلفه بیانیه داد و از رئیسی حمایت کرد نه از میرسلیم

روز آخر بود که آقای میرسلیم هم تکذیب کرد.

طبق گفته آقای حبیبی بیانیه‌ای دادند و از آقای رئیسی حمایت کردند. قصد ورود در مباحث داخلی موتلفه و اختلافات‌شان را ندارم اما اطلاعیه آقای حبیبی با باورها و مبانی موتلفه سازگاری بیشتری دارد. برای نمونه شعار همیشگی موتلفه به‌ویژه در انتخابات تبعیت از جامعتین(روحانیت مبارز و مدرسین) است که هردو جامعه از آقای رئیسی حمایت کردند.



 تصور بر این بود که میرسلیم هفته آخر انصراف می‌دهد

این باعث نمی‌شود دیدگاه جمنا مثلا نسبت به حزبی تغییر کند مانند موتلفه؟

تصور بر این بود که آقای میرسلیم هفته آخر انصراف می‌دهد باتوجه به پیوند این حزب با روحانیت.



 نسبت به ثبت‌نام میرسلیم در انتخابات گلایه‌هایی بود

آقای میرسلیم در مجمع ملی جبهه جزء پنج  نفر کاندیدای اول انتخاب نشد پس برچه مبنایی از اول ثبت‌نام کرد؟

کسانی که خارج از روال جبهه ثبت‌نام کردند گلایه‌هایی را مطرح کردند که البته موجه به نظر نمی‌رسید. ولی از نظر قانونی نمی‌شد مانع ثبت‌نام کسی شد.  نظام انتخابات که حزبی نیست بنا بر تفاهم و همدلی متقاعد شدن بود، همین مساله رسیدن به یک گزینه را مشکل می‌کند که لازم است راهکار مناسبی درنظر گرفته شود. اصلاح‌طلبان در چنین مواردی سازمانی عمل و فرد را طرد می‌کنند مثل برخوردی که با خانم الهه راستگو در شورای شهر کردند که این روش هم نوعی دیکتاتوری و سلب اختیار و اراده افراد است و نیروها ملزم به تبعیت چشم‌وگوش بسته از دستورات مرکزیت می‌شوند!



 میرسلیم می‌خواست رئیسی از او بخواهد که انصراف بدهد

تذکری در شورای مرکزی جمنا به موتلفه داده نشد؟

بله. در شورا این بحث‌ها همواره مطرح بود. طوری جلوه داده می‌شد که شما نگران نباشید و این قضیه حل و فصل می‌شود. همان‌طور که گفتم حزب موتلفه می‌گفت ما تابع جامعتین هستیم. در مورد عدم انصراف هم ظاهرا ایشان استدلال کرده بود در سفر مشهد با آقای رئیسی صحبت کرده‌ام و ایشان نگفته کنار بروم، طبیعی است که کمتر کسی حاضر می‌شود به کاندیدای دیگر بگوید کنار برود و بعد از انتخابات وامدار باشد!



فکر می‌کردید آقای زاکانی ردصلاحیت شوند؟ سابقه ردصلاحیت هم داشت.

باتوجه به سابقه موضوع این احتمال وجود داشت و مطرح هم شد که به خاطر نداشتن سابقه مدیریت اجرایی مثل دور قبل شورای نگهبان تایید نکند. پاسخ دوستان این بود که ایشان از جوانی درجنگ مسئولیت‌های خطیر و مهمی داشته و مدیریت در آن شرایط بحرانی به مراتب دشوارتر از وضع عادی است.

مضافا اینکه در بسیج، مجلس و فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی نقش موثر و ممتازی داشته ازجمله در هدایت و مدیریت طرح تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد اسلامی که در نوع خود بی‌بدیل است. درخصوص رجل سیاسی بودن ایشان هم باتوجه به چند دور نماینده مجلس بودن و حضور فعال در عرصه‌های سیاسی شائبه ردصلاحیت وجود نداشت.

با توضیحاتی که به برخی اعضای شورای نگهبان داده شده بود انتظار می‌رفت وی تایید شود که درنهایت تصمیم شورا چیز دیگری شد.



آقای بذرپاش و آقای حاجی‌بابایی چرا تایید نشدند؟

در این خصوص هم بر عملکرد شورای نگهبان انتقاد جدی وجود دارد، انگار شورای نگهبان نقش مجمع تشخیص مصلحت را می‌خواست ایفا کند که آرایش سه به سه درست شود. در غیر این صورت تایید هاشمی‌طبا چه وجهی داشت یا انتخاب آقای جهانگیری که از اول معلوم بود نقشی جز تخطئه و تخریب رقیب و دفاع از گاف‌هایی چون حقوق‌های نجومی و فعالیت‌های انتفاعی اطرافیان وزرا همچون دختر وزیر آموزش و پرورش و نیز دستاوردتراشی برای دولت ندارد، بر چه مبنایی صورت گرفت و فردی چون دکترحاجی‌بابایی باسابقه پنج دوره نمایندگی و سابقه درخشان وزارت آموزش وپرورش چرا تایید نشد!



این صحت داشت که آقای روحانی اول رد شده بود؟

این را من نمی‌دانم و شورای نگهبان باید پاسخ دهد.



 ما در جمنا نگفتیم که بذرپاش ثبت‌نام نکند

جمنا خواست آقای بذرپاش ثبت‌نام نکند؟

خیر. ما هیچ تصمیمی در شورای مرکزی نگرفتیم.



 جوان بودن بذرپاش جرم نبود

احتمال رد صلاحیت بود؟

تنها چیزی که مطرح می‌شد جوانی ایشان بودکه براساس آموزه‌های اسلامی و سنت پیامبر(ص)در نصب جوانان به مسئولیت‌های بسیار مهم، جوانی جرم محسوب نمی‌شود!



 شأن شورای نگهبان فراتر از ورود به مناقشات جناحی و حزبی است

شما گفتید یکسری انتقاد به شورای نگهبان داریم. چیزی که از جمنا شباهت‌سازی می‌شود این است که می‌گویند جمنا عین حاکمیت هستند.

خیر، به هیچ‌وجه چنین نیست، یک جریان سیاسی وفادار به نظام درعین حال که حامی دستگاه‌ها و نهادهای حاکمیتی است نمی‌تواند توجیه‌گر برخی ضعف‌ها و اشکالات باشد و همواره وظیفه امر به معروف را باید سرلوحه اقدامات خود قرار دهد و از طرفی شأن و جایگاه نهادی چون شورای نگهبان فراتر از ورود به مناقشات جناحی و حزبی است.

چرا این انتقادات را بیان نمی‌کنید؟

 در برخی سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها بیان شد ولی لازم است شفافیت بیشتری صورت گیرد.



هم آقای روحانی و هم آقای رئیسی قبول داشتند که تخلف شده است.

بله، در این انتخابات از دوجهت به شورای نگهبان نقد وجود دارد؛ یکی درخصوص صلاحیت کاندیداها، درحالی که در سال ۸۰ رئیس‌جمهور مستقر به تنهایی کاندیدا بود و درطرف مقابل حدود هشت نفر مثل آقایان غفوری‌فرد، صدر، جاسبی و توکلی، کسی هم اعتراص نداشت چرا توازن وجودندارد قطعا اگر این‌بار هم زاکانی و حاجی‌بابایی تایید می‌شدند وچینش ۳به ۳تغییر می‌کرد شبهه و اشکالی وارد نبود.

 با متخلفان انتخابات 96 برخورد شود

نقد دوم چه بود؟

بحث نظارت که ضعف آن کاملا مشهود بود و موجب اعتراضات جدی شد. به‌گونه‌ای که مقام معظم رهبری هم خواستند قوه قضائیه رسیدگی کند تا در آینده تخلفات مجریان تکرار نشود و امیدواریم قوه قصائیه کوتاهی و مماشات نکند.



 حتی یک مورد تخلف انتخاباتی هم قابل قبول نیست

تخلفات را به‌گونه‌ای می‌دیدید که اگر رسیدگی شود نتیجه تغییر کند؟

خیر، بحث تغییر نتیجه انتخابات مورد نظر نیست. ولی اگر رسیدگی و برخورد نشود دفعه دیگر با مشکلات بیشتری مواجه خواهیم شد. وقتی ببینند ناظر اقتدار لازم را ندارد دفعه بعد تخلفات گسترده صورت می‌گیرد. ما حتی یک مورد تخلف را در جمهوری اسلامی قابل قبول نمی‌دانیم.



 ماندن دو کاندیدای اصولگرا به نفع روحانی بود

به دوشنبه قبل از انتخابات برویم که آقای قالیباف کنار رفت. نظر شما به‌عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی جمنا چه بود؟

در روز یکشنبه‌ که نظرسنجی‌های بعد از مناظره سوم بررسی شد معلوم بود که اگر هر دو کاندیدای جبهه در صحنه بمانند انتخابات به نفع آقای روحانی خواهد شد.

 قرار شد تحمیلی به قالیباف برای کنار رفتن وارد نشود

برخی گفتند اگر یک کاندیدا به نفع دیگری کنار رود و تلاش هماهنگ و جدی صورت بگیرد چه‌بسا تغییری ایجاد شود و درصدی از افراد مردد و قشر خاکستری به این جمع‌بندی برسند که با یکی شدن کاندیدای نیروهای انقلاب کفه  ترازو به نفع آنها سنگین شده و در نتیجه به گزینه نهایی جبهه مردمی رای دهند. این نظر با استقبال اکثریت مواجه شد ولی قرار شد تحمیلی در کار نباشد و به‌عنوان یک توصیه با دکتر قالیباف مطرح شود. یعنی توصیه بود.



 حتی اگر قالیباف در انتخابات می‌ماند نتیجه به نفع ما نمی‌شد

پس فشاری به آقای قالیباف نبود؟

خیر. قرار این بود که خود آقای قالیباف به جمع‌بندی برسد و ظاهرا همین نتیجه حاصل شد. اگر ایشان هم می‌ماند باز نتیجه‌ به نفع ما نبود.



 نظر جمنا معرفی قالیباف به‌عنوان معاون اول توسط آقای رئیسی در مصلای تهران بود

بیشتر رای آقای قالیباف برای آقای روحانی رفت. برخی می‌گویند بهتر بود آقای رئیسی در مراسم مصلی معاون اولی آقای قالیباف را بیان می‌کرد که این خیلی تاثیر داشت. این مشورت‌ها داده نشد؟

نظر ما همین بود.



 بهتر بود با صراحت معاون اولی قالیباف اعلام می‌شد یا همراهی آقای قالیباف با آقای رئیسی در روز آخر در مشهد تاثیرگذار بود.

جانا سخن از زبان ما می‌گویی. بله بهتر بود با صراحت اعلام می‌شد که قالیباف معاون اول رئیسی خواهد شد.



چرا اطرافیان آقای رئیسی مخالفت کردند؟

نمی‌دانم در پشت صحنه چه اتفاقی رخ داد.



شورای مرکزی رسما اعلام کرد آقای رئیسی این اتفاق انجام شود؟

خیر. ما هیچ موقع نمی‌توانستیم چیزی را تحمیل کنیم. به‌عنوان طرف مشورت و حامی نظرات مشفقانه منتقل می‌شد ولی تصمیم نهایی با کاندیدا بود.



سال 92 اصلاح‌طلبان به آقای عارف گفتند کنار برود و او رفت کنار. منظور از اینکه حزب نیستیم چیست؟

آنها یک سازوکاری برای خود در نظر گرفته‌اند که فصل‌الخطابی در بین آنها وجود دارد و همه تبعیت می‌کنند. همان‌طور که درخصوص لیست امید شاهد بودیم طرفداران‌شان برای مجلس در تهران به کسانی رای داده‌اند که در سال دوم مجلس هم بعضی از آنان ناشناخته هستند و هنر اصلی‌شان در لیست قرارگرفتن است!

 اینکه جمنا کابینه رئیس‌جمهور را معرفی کند یعنی وامدار شدن رئیس‌جمهور

اگر در جمنا می‌گفتید آقای رئیسی کنار برود، می‌رفت؟

چرا چیزهایی راکه پیش نیامده می‌پرسید.



بعضی می‌گفتند جبهه کابینه را معرفی کند. شاید این از جهاتی رای‌آور بود اما از سوی دیگر این سوال مطرح می‌شد پس رئیس‌جمهور چکاره است؟‌ رئیس‌جمهوری که از اول وامدار باشد چگونه می‌خواهد کشور را اداره کند؟

این چنین شبهات و ابهاماتی هم مطرح می‌شد. ستاد کاندیداها هم قبول نمی‌کردند جمعی بنشینند و چنین تصمیماتی بگیرند لذا نظرات غالبا جنبه توصیه داشت. ممکن است در آینده افراد برای این امور راهکارهایی در نظر بگیرند که مثلا جبهه چقدر ورود پیدا کند ولی در اولین تجربه خود جبهه نمی‌خواست با اتخاذ مواضعی، تبعات منفی ایجاد کند.



 نظرسنجی‌ها علمی هستند اما دلیل نمی‌شود به خاطر آنها انتخابات را رها کنیم

شما گفتید وضع آقای رئیسی از آقای قالیباف بهتر بود و در نظرسنجی بعد از آخرین مناظره مشخص بود دولت آقای روحانی باقی می‌ماند. چرا آقای رئیسی را کنار نگذاشتید که از او برای دوره بعد قهرمان بسازید؟

درست است که نظرسنجی‌ها پایه علمی داشت ولی نمی‌توان گفت چون در نظرسنجی عقب هستیم چند روز به انتخابات رقابت را رها و نتیجه را واگذار کنیم.



 رئیسی در صحنه ماند که شاید اتفاقی بیفتد

می‌شد آقای رئیسی را برای انتخابات دیگر نگه می‌داشتید و در کارنامه‌شان باخت 24 میلیونی ثبت نمی‌شد؟

ما روز یکشنبه به این جمع‌بندی رسیدیم که رای آقای روحانی بالاتر است. به هر حال در همان چند روز هم ممکن بود اتفاقاتی رخ دهد. برای نمونه در همان چند روز موجی که در تهران و مشهد ایجاد شد اگر به خوبی مدیریت و بهتر تبلیغ و بیشتر بهره‌برداری می‌شد چه‌بسا نتایج بهتری به همراه داشت.

 در اولین انتخابات ریاست‌جمهوری با وجود اینکه پیروزی بنی صدر قطعی بود نیروهای خط امام یعنی بزرگانی چون شهید بهشتی به هیچ وجه نپذیرفتند که کاندیدایشان انصراف دهد. این رویدادهای مهم و مواضع افراد و جریانات در تاریخ ثبت می‌شود و برای آیندگان که می‌خواهند مسائل را تحلیل کنند بسیار کلیدی و راهگشاست.



در نظرسنجی‌ها بعد از آقای روحانی رای چه کسی بالاتر بود؟

آقای رئیسی بالاتر بود.



 من هم متقاعد شدم که قالیباف به نفع رئیسی کنار بکشد

شما موافق بودید آقای قالیباف کنار بکشد؟

بنده هم متقاعد شدم. اگر هر دو کاندیدای ما تا آخر در صحنه می‌ماندند که بودند باز هم نتیجه نمی‌گرفتیم و انتخابات به دوره دوم هم کشیده نمی‌شد. می‌گفتند اگر یکی کنار برود شاید بتوان موجی در جامعه ایجاد کرد که در آرای گزینه واحد جهشی ایجاد شود. همه دست به دست هم دهند و تغییری در شرایط به وجود بیاورند یعنی آقای قالیباف در کنار آقای رئیسی جدی کار کند که ایشان هم همراهی کرد.



اما آقای رئیسی آنچنان که باید و شاید از آقای قالیباف حمایت نکرد. دست ایشان را گرفت ولی نگفت معاون اول من هستند با اینکه خیلی از اعضای شورای مرکزی به ایشان توصیه کردند این اتفاق بیفتد.

بالاخره اینها چیزهایی است که گذشته و تاکید بر آن نداشته باشید.



این بازخوانی گذشته است و قرار است از گذشته درس عبرتی گرفته شود.

بعد از انتخابات ساعت‌ها و روزها در این‌گونه موارد بحث و آسیب‌شناسی صورت گرفته است.



یکی از اعضای شورای مرکزی در قضیه کناره‌گیری آقای قالیباف گریه کرد.

در این خصوص بنده بی‌تقصیر و بی‌خبرم!

 همه رای رئیسی به سبد قالیباف نمی‌رفت

نظر شما درباره برنامه‌ای که آقای قالیباف ارائه دادند و ماندن ایشان به جای آقای رئیسی چیست؟

بله درست است که درصدی از رای ایشان به نفع آقای روحانی به صندوق ریخته شد ولی اگر آقای قالیباف می‌ماند این‌طور نبود که 100 درصد رای آقای رئیسی به سبد ایشان برود. چون در بین نیروهای ارزشی هم عده‌ای سخت با آقای قالیباف مخالف بودند. این‌طور نبود که بگوییم اگر آقای رئیسی کنار می‌رفت 100 درصد رای ایشان در سبد آقای قالیباف بود.



مثلا جبهه پایداری با آقای قالیباف مخالف بود و اگر قالیباف می‌ماند به او رای نمی‌دادند؟

بله، عده‌ای مخالف بودند.



 انصراف رئیسی به نداشتن پایگاه رای تفسیر می‌شد

به نظر شما اگر آقای قالیباف می‌ماند و شکست می‌خورد چهره آقای رئیسی بهتر نبود که برای سال 1400 خرج می‌شد؟

ایشان وارد گود این مبارزه شد و اگر کنار می‌کشید تاثیر چندانی نداشت، انصراف را به نداشتن پایگاه مردمی و پذیرش شکست زودهنگام تفسیر می‌کردند. مگر اینکه از اول این تصمیم گرفته می‌شد که ایشان ورود نکند. بعضی از ابتدا این استدلال را داشتند که چون سابقه مدیریتی ایشان در قوه قضائیه بوده مستمسکی می‌شود که طرف مقابل با عدم پایبندی به قانون و اخلاق و با فضاسازی گسترده مردم را مرعوب سازد و همه اتهامات مربوط به قوه قضائیه را متوجه آقای رئیسی کند و اتفاقا شاهد عبور از خط قرمز بودیم وقتی روحانی از ۳۸ سال زندان و اعدام سخن گفت!

به هر حال وقتی فرد وارد گود شد، اگر کنار بکشد معلوم نیست فرصتی برای بار دوم پیش بیاید. مثلا آقای عارف وارد شد و بعد انصراف داد، آیا به نفع او شد و اگر یک بار دیگر وارد شود رای می‌آورد؟ علی‌القاعده دیگر رای نمی‌آورد چون عقب‌نشینی وی بیانگر ضعف بود و به موقعیت و اعتبار وی لطمه زد، به ‌گونه‌ای که در مجلس هم نتوانست حتی درحد رئیس یک کمیسیون جایگاه داشته باشد.



شما به مناظرات اشاره کردید، به نظر شما در مناظرات آقای قالیباف بهتر ظاهر شد یا آقای رئیسی؟

هر کدام نقاط قوت و ضعف‌هایی داشتند.



بخواهید امتیاز دهید کدام بالاتر بودند؟

مقایسه نکنیم. نمی‌شود افراد را با هم مقایسه کرد.



چون بعدا در شورای مرکزی شنیده می‌شد که یکسری ناراحتی و گلایه مطرح می‌شد، مثلا در مناظره آقای روحانی به آقای قالیباف هجمه کرد ولی آقای رئیسی درباره اوضاع پاکستان صحبت می‌کنند.

این‌که نقدهایی داشتیم شکی نیست. این‌که بگوییم اینجا ایراد داشت و آنجا نقص داشت فعلا گرهی را باز نمی‌کند.



 انتخاب رئیسی برای این بود که جریان ولایی و اصولگرایی او را قبول داشتند

در بحث انتخابات باید کسی بیاید که بیان خوبی داشته باشد و بیان آقای رئیسی در مناظره‌های آخر تازه داشت بهتر می‌شد.

باید فردی را انتخاب می‌کردیم که اطراف جریان ولایی و اصولگرایی او را قبول داشته باشند و به‌جد وارد صحنه شوند. در این مرحله کسی همانند آقای رئیسی را سراغ نداشتیم. بله اگر از حدود دو سال قبل نسبت به شخصیت دیگری وفاق صورت می‌گرفت و همه یک دل کار می‌کردند حتما نتیجه بهتری حاصل می‌شد.

به هر حال فضای کشور را دوقطبی کردند. با این بحث که اگر اینها بیایند جنگ می‌شود و تحریم‌ها گسترده می‌شود و آزادی‌ها سلب می‌شود و بگیر و ببندها و اعدام‌ها شروع می‌شود، حتی پیرمردان و پیرزنانی را پای صندوق کشاندند که بعد از گذشت ۳۸ سال در شمار رای‌اولی‌ها بودند!



 جریان رقیب با حضور آقای رئیسی دوقطبی را در انتخابات تشدید کرد

حضور آقای رئیسی به دوقطبی کردن کمک کرد؟

رقیب بیشترین بهره‌برداری را کرد. بعضی مقصر را جبهه انقلاب می‌دانند که ایشان را به صحنه فرستاد که بی‌شباهت به استدلال عمروعاص و معاویه در مقصر دانستن حضرت علی‌(ع) در شهادت عمار یاسر نیست!



 جریان رقیب خطوط قرمز نظام را نادیده گرفت و انتخابات را دوقطبی کرد

رهبر معظم انقلاب اسلامی به احمدی‌نژاد گفته بود وارد نشوید چون فضای سیاسی کشور را دوقطبی می‌کند. اینکه آقای رئیسی آمد و فضا دوقطبی شد به مصلحت کشور و جریان انقلابی بود؟

کسی پیش‌بینی نمی‌کرد آنها تا این اندازه خطوط قرمز نظام را نادیده بگیرند. حتی بعضی اصلاح‌طلبان افراطی و پناهنده خارج کشور مانند رجبعلی مزروعی سفارش کردند پرونده اعدام‌های سال 67 مطرح نشود چون مردم می‌گویند اگر ایرادی وجود داشته در آن برهه چه کسانی در قدرت بوده‌اند؟ رئیس دستگاه قضایی، دادستان، نخست‌وزیر و رئیس مجلس از چه طیف و جریان سیاسی بوده‌اند؟!

باید گفت مساله اعدام منافقین داعشی‌مسلک را مطرح کردند و با ساحری و جادوی تبلیغات افکار عمومی را مدیریت کردند و دوستان ما نتوانستند در آن فضای آلوده حقایق را آشکار سازند!



برخی اذعان داشتند آقای قالیباف...

آقای قالیباف الان از شهرداری کنار رفته است و از موسوی‌خوئینی‌ها تا سیدحسن خمینی برای او نامه می‌نویسند. واقعا اگر الان از ایشان تکریم می‌کنید چرا آن موقع این اندازه آقای قالیباف را تخریب می‌کردید؟ روی بحث املاک نجومی چقدر مانور دادند. این نشان می‌دهد که به اقتضای شرایط و منافع تصمیماتی می‌گیرند که آدم متحیر می‌شود. این یک بام‌ و دوهوا را چگونه باور کنیم.

 اگر به عقب بازگردیم باز هم رئیسی را انتخاب می‌کنیم

اگر الان به اردیبهشت 96 برگردید فضا را می‌دانید و پیشگویی نیست، بین آقای رئیسی و آقای قالیباف نظر شخصی شما کدام است که کنار بروند؟

من به خاطر اینکه آقای رئیسی مقبولیت گسترده‌تری بین نیروهای مومن و متدین در سراسر کشور داشت ایشان را ترجیح می‌دادم. بله. ولی اگر علم غیب داشتیم چه بسا طراحی دیگری می‌کردیم و طرحی نو درمی‌انداختیم.



 طرح نواصولگرایی نیاز به تبیین و شفافیت دارد

نظر شما درباره نامه قالیباف چیست؟ جمنا روی نواصولگرایی فکر می‌کند؟

در اینکه دائما باید در حال اصلاح، پویایی و تحول باشیم تردیدی وجود ندارد. باید همواره اشکالات خود را تصحیح کنیم البته مفهوم این رویکرد این نیست که همه افرادی راکه تاکنون صادقانه زحمت کشیده‌اند مقصر بدانیم و همه را کنار بگذاریم. نباید پایه‌ها و اصول را به هم ریخت. گفتمان و ادبیات را باید به روز، جذاب و قابل فهم کرد و در عین حال که به نیروهای جوان باید میدان داد از تجربه و دانش پیشکسوتان هم باید استفاده کرد. طرح چنین مباحثی نیاز به تبیین و شفافیت دارد که موجب برداشت‌های متفاوت نشود.



 بازنگری در اصولگرایی یک اصل مسلم و اجتناب‌ناپذیر است

نامه قالیباف شفاف نبود؟

بازنگری، تحول و ارتقا یک اصل مسلم و ضرورت اجتناب‌ناپذیر است و کسی تردید ندارد. همگان بر این باورند که نباید دچار ایستایی، رخوت، درجا زدن و بسنده کردن به وضع موجود شد بلکه همیشه باید نیازمند حرکت روبه ‌پیشرفت باشیم.

در دنیا هم وقتی احزاب و جریانات سیاسی موفق نمی‌شوند، در کادر راهبری و گفتمان و برنامه‌ها تجدید نظر می‌کنند و درصدد انکار یا توجیه ضعف‌ها برنمی‌آیند.



 روحانی با ترکیب فعلی شق‌القمر نخواهد کرد

دولت دوم آقای روحانی چقدر می‌تواند موفق باشد؟

به نظر نمی‌رسد تغییر و تحولی اساسی در کشور ایجاد شود زیرا توان و میزان کارآمدی اعضای کابینه معلوم است و چه‌بسا از بعضی جهات از کابینه یازدهم ضعیف‌تر هم باشد. البته از این حیث که اصلاح‌طلبان افراطی نتوانستند علی‌رغم فضاسازی‌های گسترده و فشارهای آشکار و پنهان در کابینه دوازدهم سهم بیشتری داشته باشند یک نقطه مثبت تلقی می‌شود و امید است با مقاومت و درایت روحانی کمتر شاهد جنجال‌آفرینی و مشکل‌آفرینی دولتمردان باشیم و اولویت‌های کشور در هیاهوی حاشیه‌سازی‌های سیاسی گم نشود. به هرحال اگر فکر کنیم دولت با ترکیبی که دارد شق‌القمر خواهد کرد تصور درستی نیست.



 هیات مشورتی اصولگرایان با ترکیب جدید تشکیل می‌شود

آیا در آینده کمیته یا شورایی که شامل ترکیبی از همه اصولگرایان باشد تشکیل خواهد شد؟

هیات مشورتی از قبل از انتخابات توسط هیات‌رئیسه جمنا تشکیل شده بود ولی قرار است با ترکیب و اعضای جدید کار خود را آغاز کند.



چقدر هیات مشورتی در تصمیم‌گیری‌ها اثر دارند؟

بدون تردید نظرات آنها مورد توجه قرار خواهد گرفت. چون هیات‌رئیسه جبهه در هیات مشورتی حضور دارند اگر متقاعد شوند می‌توانند شورای مرکزی را همراه سازند.

 مهرماه آغاز دور جدید اقدامات جمنا

در دوره جدید تاریخ شروع فعالیت‌های علنی جبهه مردمی را چه زمانی قرار داده‌اید؟

به نظر می‌رسد تا اواخر مهر ماه به جمع‌بندی خوبی برسیم و آماده دور جدیدی از اقدامات شویم.



چه زمانی استارت انتخابات سال 98 را می‌زنند؟

خیلی زود است. اولویت کنونی ساماندهی تشکیلاتی و انسجام همه نیروهای انقلابی، دردآشنا و فعال است.



مجمع ملی 1200 نفره چه زمانی برگزار می‌شود؟

اگر روال عادی باشد، در سه ماهه چهارم سال.



علت شکست اصولگرایان در سال 92 را می‌توان آقای احمدی‌نژاد دانست؟

تشدید تفرقه بین اصولگرایان نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. بعضی به تصور خودشان می‌خواستند وزن‌کشی کنند و فکر می‌کردند نگرانی و مجالی برای برگشت اصلاح‌طلبان وجود ندارد. طیف‌های مختلف اصولگرایی چنان یکدیگر را تخریب کردند که زحمت رقیب را کم کردند و آنها هم از این آشفته‌بازار بیشترین بهره‌برداری را کردند! قطعا احمدی‌نژاد و دیگر چهره‌های اصولگرا در تشدید منازعات سهم داشتند.



نقش علی لاریجانی در مجلس و رابطه او با دولت را چطور ارزیابی می‌کنید؟

آقای لاریجانی در مجلس رابطه و همکاری قابل‌توجهی با دولت دارد که یک نتیجه این تعامل رای بالای وزرای دولت دوازدهم است.



 لاریجانی با روحانی همراه است

آقای لاریجانی را در دایره اصولگرایی می‌بینید؟

ایشان سابقه جدی و روشنی در اصولگرایی دارد، در زمانی که رئیس رسانه ملی بود به یاد دارم چقدر فعال بود و مواضع قاطعی در مقابل تندروی‌های مجلس ششم و دولت موسوم به اصلاحات داشت. مثلا پخش گزارش افتضاحات کنفرانس برلین از تلویزیون تاثیر زیادی در روشنگری و رویگردانی مردم از طیف افراطی اصلاح‌طلب و در واقع تجدیدنظرطلب داشت.

البته چندسالی است که تفاوت رویکرد در مواضع ایشان ملاحظه می‌شود و از مواضع قاطع وی در برابر اصلاح‌طلبان خبری نیست. در حال حاضر موضع رئیس مجلس همراهی و همکاری با دولت است که در مقاطع مختلف از جمله تصویب برجام به روشنی مشاهده شد.



 لاریجانی منتقد برخی طیف‌های اصولگراست

به خاطر انتخاب 1400 است یا خیر؟

احتمالا ایشان انتقاداتی به برخی طیف‌های اصولگرایی دارد و براساس دیدگاه و تحلیلی که از مشکلات و شرایط جهانی دارد حمایت از دولت را به نفع کشور می‌داند.



 زود است درباره حمایت جمنا از لاریجانی برای 1400 حرف بزنیم

امکان دارد یکی از گزینه‌های جمنا باشد؟

الان برای ارزیابی و پیش‌بینی تصمیمات آتی زود است. رویدادها و تحولات دو تا سه سال آینده می‌تواند در انتخاب گزینه‌ها از سوی جناح‌های سیاسی موثر باشد. دکتر لاریجانی در سال ۸۴ یکی از گزینه‌های اصولگرایان بود.



 لاریجانی در انتخابات سال 84 از مردم رای نگرفت

البته آن زمان شورای هماهنگی به آقای قالیباف رسید و آقای احمدی‌نژاد و آقای لاریجانی...

شورای هماهنگی آقای لاریجانی را گزینه نهایی اعلام کرد در نتیجه غالب تشکل‌ها و فعالان اصولگرا از وی حمایت کردند اما ایشان رای نیاورد.



یعنی یک بار آزموده شدند.

به هر حال در سال 84 علی‌رغم تلاش‌های بسیار نتیجه چیز دیگری شد و احمدی‌نژاد انتخاب شد.



به نظر شما جوانان اصولگرا تا چه زمانی می‌توانند با چهره‌های قدیمی و پیر کار کنند؟

همه به این جمع‌بندی رسیده‌اند که نیاز است تغییر صورت گیرد. جوانان فعال و با انگیزه پای کار بیایند و نشان دهند همچون نسل انقلاب وحتی بهتر از آن می‌توانند بار سنگین امانت را به دوش کشند و منشا تحول، تحرک، شور و نشاط باشند.



فضا آماده شده است که خود را نشان دهند؟

بله در شورای مرکزی جبهه چند جوان خوش‌فکر و باانگیزه داریم.



در جریان اصولگرایی خودانتقادی وجود دارد؟

بله و گاهی اوقات بیش از حدانتظار و معقول.



آن خودتخریبی است. در دولت نهم و دهم بیشتر بود.

انتقاد لازمه کارجمعی برای تصحیح امور و وادارکردن افراد به انجام درست وظایف است. این امر ضروری وقتی مساله‌ساز می‌شود که بیش از حد لازم رسانه‌ای شود و با دامن زدن رقیب تداعی‌گر تنش وانشقاق و موجب تضعیف نیروهای انقلاب شود. بعضی رسانه‌های اصلاحاتی مهارت خاصی در اختلاف‌افکنی و بزرگ‌نمایی تفاوت دیدگاه‌ها دارند و با مصاحبه بابرخی دوستان که بیش از حد معقول، خوش‌بین هستند یا انگیزه‌های دیگری دارند سوءاستفاده می‌کنند و  همگرایی نیروها و تشکل‌ها را دشوار می‌سازند.



 احمدی‌نژاد در راه خود بازنگری و تجدیدنظر کند

از وضعیت الان احمدی‌نژاد و قالیباف و رئیسی کوتاه بگویید.

 آقای احمدی‌نژاد بعد از آن همه تلاش شبانه‌روزی و ارائه خدمات گسترده در سراسرکشور، مواضعی گرفت که به موقعیت ایشان و مدیران دولت نهم و دهم و حامیان پروپاقرص وی آسیب زد، ازجمله حمایت از کاندیداتوری مشایی و بقایی و ثبت‌نام در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری و ادامه این روند مفید نخواهد بود. ان‌شاءا... بازنگری و تجدیدنظر خواهد شد و ایشان همان‌طورکه بارها اعلام و افتخار کرده سرباز ولایت خواهد بود.



در مورد آینده آقای رئیسی چه فکر می‌کنید؟

آقای رئیسی در اولین حضور سیاسی خودنشان داد از پایگاه و ظرفیت قابل توجهی برخوردار است. قطعا در آینده هم می‌تواند به‌طورجدی تاثیرگذار باشد. البته منظور این نیست که حتما کاندیدای ریاست‌جمهوری شود.



ایشان را به‌عنوان محور اجماع‌ جریان اصولگرایی می‌توان دید؟

بله، در انتخابات شاهد بودیم که به سرعت در مورد ایشان بین نیروهای انقلابی و مردم متدین وفاق ایجاد شد. این مقبولیت در ادامه کار هم می‌تواند نقش حائز اهمیتی داشته باشد. پایگاه وسیعی دارند.



نظر شما درباره دیدار آقای رئیسی با تتلو چیست؟

در آن فرصت اندک تا انتخابات ازحیث سیاسی و رای‌آوری باتوجه به بهره‌برداری رقیب به نفع ایشان نشد.

پیشنهاد ما از ابتدا برپایی همایشی باحضور هنرمندان شناخته‌شده و خوش‌نام بود که ظاهرا به دلیل فشردگی برنامه‌ها خصوصا سفر به ۳۱ استان و برنامه‌های رسانه ملی این فرصت مع‌الاسف فراهم نشد!

منبع:فرهیختگان