به گزارش مشرق، «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه در سخنانی مدعی همکاری نظامی با ایران در مبارزه علیه تروریسم شد. بر اساس ادعای اردوغان، در پی سفر سرلشکر باقری فرمانده ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران به این کشور، چنین هماهنگی برای مبارزه با تروریستهای پ.ک.ک و پژاک صورت گرفت، اما قرارگاه حمزه سیدالشهداء که در شمال غرب مسوول مبارزه با تروریستها است این ادعا را رد کرد. با این حال، بهنظر میرسد که در آنکارا سیاست دیگری در جریان است.
ترکها که خود عامل، بانی و باعث شکلگیری، قدرتگیری و توسعه حضور و نفوذ گروهک تروریستی جبهه النصره (شاخه القاعده سوریه) شدند، این روزها دچار نوعی بحران امنیتی شدهاند.
جبهه النصره با درس گرفتن از رفتارهای گذشته القاعده در یمن، افغانستان، عراق، سومالی سایر بخشهای جهان اسلام تلاش کرده که خلافت خود را به شکل مردمدارانهتری سازماندهی کند.
القاعده (جبهه النصره) در حال پیگیری شدید کارهای زیرساختی و بازسازی ویرانیهای جنگ در استان ادلب است و به این ترتیب موفق شده در طول نبردهای چند ماه گذشته با اتحادیه گروهک احرار الشام و شرکاء، ضربات سنگینی به آنها وارد کند. در حال حاضر، «ادلبستان» القاعده در حال قدرت گرفتن بوده و متحدین هم چندان تمایلی به ورود به بازیهای این استان را ندارند.
این مساله باعث نگرانی شدید ترکها شده که تا پیش از این فکر میکردند میتوانند با برگه ادلب امتیاز بگیرند. رفتارهای ناشایست، زننده، غیراخلاقی در ماجرای حلب که به مدت بیش از یک سال و نیم تا پاکسازی این شهر جریان داشت به دمشق ثابت کرد که طرف ترکیهای در هر حال میخواهد با ایجاد شرایط خاص، خود را وارد بازیهای سیاسی و تصمیمگیریهای آینده این کشور کند. ترکها پس از آنکه در حلب شکست فاحشی خوردند، برای امتیازگیری وارد خاک سوریه شدند اما این اشغالگری هم باعث نشد که کسی به آنها وقعی بگذارد.
همراهی کامل امریکاییها با کردها برای منافع امریکا در سوریه که باعث شده ۷۰ درصد توان رزمی آنها در نبرد با داعش نابود شود، برای مقامات حزب حاکم ترکیه غیرقابل قبول است. بخشی از تسلیحات پیشرفته امریکایی به جای رقه، سر از شهرهای مرزی ترکیه در میآورد و بارها یگانهای ترک در مناطق مختلف هدف موشکهای ضدزره قرار گرفتهاند. تغییر معادلات که با شکستهای پیاپی داعش در سوریه و عراق رقم خورده، ترکیه را وادار کرده تا برای سیاست خارجی خود ظرفیتسازی کند.
بدون شک، ترکها اصلیترین و بزرگترین قاتل رزمندگان محور مقاومت در عراق و سوریه هستند و عامل، بانی و باعث اول ویرانی در سوریه و عراق دولت تمامیتخواه ترکیه است که با سیاست نوعثمانیگری خود و برای غلبه بر توفق هژمونی ایران در منطقه دست به این ماجراجوییها زد. این کشور و با این سوابق هیچ صلاحیتی برای نزدیکی و ایجاد رابطه راهبردی ندارد. برای دولت اردوغان، بیش و پیش از دوستی و تعهد، منافع مهم است و این کشور نشان داده که سعی میکند با تغییر تاکتیکها، بیشترین بهربرداریها را داشته باشد.
دعوت از سرلشکر باقری به آنکارا نباید عاملی باشد که جمهوری اسلامی ایران بدون اندیشه و مشورت وارد بازی طراحی شده آنکارا شود. ترکها همانگونه که گفته شد، قافیه را در عراق و سوریه باختهاند و ظرفیتهای خود را از دست داده و دنبال ظرفیتسازی هستند.
اختلاف نظر ترکیه با امریکا و غرب بیشتر تاکیتکی است تا راهبردی. اردوغان و دولت وی جرات آن را ندارند که بخواهند با امریکاییها خارج از اصول تعریفشده وارد دعوا شوند. رفتار این دولت با رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۰۸ میلادی تا ۲۰۱۶ میلادی باید الگویی جهت تحلیل رفتارها باشد.
از یک دشمن قسم خورده، به یک شریک راهبردی تبدیل شدن، تنها از عهده اردوغان و دولت وی بر میآید. همین نکته را میتوان در سایر رفتارهای ترکیه دید. این رفتارها بهویژه در مورد روسیه و عربستان قابل تجزیه و تحلیل است، نیاز باعث شده تا اردوغان صدایش بلندش را نرمتر کند تا بتواند منافعاش را تامین کند.
منبع: پایگاه دیدبان