کد خبر 779718
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۹

آثار متعددی در سینما و تلویزیون ایران ساخته شده که مستقیم یا غیرمستقیم به موضوع کردستان می‌پردازند.

به گزارش مشرق،‌ در روزهای اخیر، به‌رغم مخالفت‌های نهادهای بین‌المللی و همچنین دولت مرکزی عراق، حاکم اقلیم کردستان به برگزاری همه‌پرسی استقلال این منطقه اقدام کرد. اقدامی که به نظر بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی و امنیتی سرآغاز جریانی خواهد بود که ممکن است به تضعیف و تجزیه عراق منجر شود.

البته برخی از مطلعان، آمریکا و اسراییل را در پشت پرده این اتفاق می‌دانند و معتقدند این اقدام ممکن است گسترده‌تر شده و باعث ایجاد ناامنی‌های جدیدی در منطقه شود. دوکشور ایران و ترکیه که همسایه عراق هستند و از جمله بازیگران مهم منطقه به حساب می‌آیند، به صورت قاطعانه و همصدا این جریان را محکوم و آن را غیرمشروع دانسته‌اند و اعلام کرده‌اند این اتفاقات تنها به بهانه مردم کرد است و حاکم اقلیم کردستان به دنبال منافع شخص خود از این ماجراست. روندی که ممکن است از مرزهای عراق هم عبور و امنیت ملی کشورهای همسایه را تهدید کند.


درطول سالیان اخیر، با توجه به اتفاقات مهم رخ داده در کردستان و همچنین جانفشانی‌های مردم غیورکرد برای دفاع از کشور، آثار متعددی درسینما ساخته شده‌اند که مستقیماً به کردستان می‌پردازند یا بستر حوادث آن در منطقه غرب کشوراست. بازخوانی دوباره برخی ازاین آثار در شرایط فعلی خالی از لطف نیست و می‌تواند نکات تاریخی مهمی را یادآوری کند.


«چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا، «ایستاده درغبار» ساخته محمدحسین مهدویان و «اشک سرما» ساخته عزیزالله حمیدنژاد، از آثار شاخص این زمینه‌اند.

بوی ‌اسراییل ‌می‌آید


«چ» روایتگر یک حادثه واقعی است. در اواخر مرداد سال ۱۳۵۸، دکتر مصطفی چمران(فریبرزعرب‌نیا) از طرف دولت موقت مأموریت پیدا می‌کند به پاوه برود و درگیری داخلی به‌وجودآمده در آنجا را خاتمه دهد. چمران با تکیه بر نگاه عرفانی و بینش صلح‌جویانه‌اش، هم باید در برابر جسارت و میل به عدالت‌طلبی اصغر وصالی (بابک حمیدیان) به عنوان فرمانده پاسداران مستقر در پاوه مقاومت کند و هم دکتر عنایتی (مهدی سلطانی) به‌عنوان رییس کردهای شورشی را قانع کند که دست از درگیری و تحرکات تجزیه‌طلبانه بردارد.


این فیلم که یکی از مهم‌ترین آثارموضوعی است، به خوبی مساله امنیت، اتحاد ملی و اهمیت مردم کردستان در برقراری امنیت این کشور را نشان می‌دهد. شاید یکی از تاثیرگذارترین و مهم‌ترین سکانس‌های این فیلم سکانس مربوط به مذاکره دکترچمران و دکترعنایتی (سردسته ‌تجزیه‌طلبان) باشد. جایی که وقتی عنایتی جملات خیرخواهانه را قبول نمی‌کند، چمران به او می‌گوید: «صدای اسراییل می‌آید.» دیالوگی که با اتفاقات امروز کردستان عراق و پشت پرده آن همخوانی بسیاری دارد.


«ایستاده درغبار» جدیدترین فیلمی است که به موضوع کردستان اشاره دارد. دراین فیلم که به زندگی حاج احمدمتوسلیان می‌پردازد، در بخش‌هایی از داستان روایتگر حضور احمد در منطقه غرب کشوراست. در این فیلم به خوبی مشکلات مردم آن منطقه و درعین‌حال نقش مهم آن‌ها در سال‌های جنگ تحمیلی و مبارزه با ضدانقلاب اشاره دارد. در این فیلم نزدیکی و همکاری سپاه پاسداران و مردم کرد در آن دوره نمایش داده شده است.

جای‌خالی‌سینمای‌اجتماعی‌کردستان


«اشک سرما» به کارگردانی آقای عزیزالله حمیدنژاد، محصول سال1382 است. دراین فیلم، سربازی برای پاکسازی منطقه‌ای که توسط نیروهای کومله مین‌گذاری شده، به یک روستای مرزی درکردستان اعزام می‌شود. به‌دلیل موفقیتی که دراین مأموریت پیدا می‌کند، نیروهای کومله دختری به نام روناک را مأمور می‌کنند تا او را بکشد. یک بوران ناگهانی در کوهستان موجب می‌شود که این سرباز در موقعیتی قرار گیرد که جان این دختر روستایی را که در بوران گم شده است، نجات دهد و این دو برای نجات خود و فرار از سرما به غاری پناه می‌برند.


عزیزالله حمیدنژاد کارگردان «اشک سرما» گفت: اصولاً فیلم اشک سرما برای طرح چنین مشکلاتی ساخته شد. موضوع فیلم ما همین مسائل و تبعات گسترش اختلافات بود. البته اشک سرما تنها فیلم من درباره کردستان نیست. بنده چهارفیلم درباره این موضوع ساخته‌ام. یکی از آنها مستند زمان جنگ ایران وعراق، به‌نام «زندگی‌در ارتفاعات» است. دیگری درباره بمباران شیمیایی و استفاده از تسلیحات کشتارجمعی در حلبچه است. فیلم سوم «شکوفه‌های سنگی» است که درباره مین‌های بازمانده از زمان جنگ تحمیلی در شهرهای ایران بود که تلفات زیادی دربرداشته است و اما چهارمین فیلم دراین موضوع، فیلم اشک سرماست که به مسائل و تعامل بین نیروهای نظامی کشور و مردم منطقه می‌پردازد.


حمیدنژاد با اشاره به آثارش درباره کردستان، درباره علت علاقه‌اش به این موضوع بیان کرد: کردستان در گذشته یک منطقه پرتنشی بوده است. به لحاظ فرهنگی و قومی هم مردم کرد برای من بسیار جذاب بودند و هستند. من تصمیم داشتم با آثارم، خصوصاً اشک سرما، ادای دینی بکنم به مردم این منطقه و بگویم که فارس وکرد می‌توانند درکنار هم و با تعامل زندگی بکنند. دشمنی معنا ندارد چون ما یک کشور و ملت هستیم و در کنارهم می‌توانیم با آرامش و صلح زندگی کنیم و بهتراست عشق جایگزین آن شود. همه این موارد باعث ترغیب من به ساخت اشک سرما شدند.


کارگردان فیلم «آناهیتا» با اشاره به تاثیرسینما درمسائل ملی، افزود: اصولاً سینما در تمام موضوعات تاثیرگذاراست. مسائل قومی و طایفه‌ای به طور ویژه قابلیت تاثیرگرفتن از سینما را دارند. مساله هم‌نشینی اقلیت‌ها و قومیت‌ها و همچنین مشکلات کولبرها درسینما به خوبی قابل طرح هستند.


عزیزالله حمیدنژاد از جای خالی سینمای اجتماعی با موضوع کردستان گفت و بیان کرد: متاسفانه این خلأ یکی از ضعف‌های مدیران فرهنگی ماست. گویا این موارد جزو خط قرمزهای برخی از مدیران است و از پرداخت به مسائل قومیت‌ها شانه خالی می‌کنند. به نظر من باید راجع به موضوعات اجتماعی کردستان کار شود چون موارد بسیارمهمی را دارد که قابل طرح است. این سوژه‌ها قابلیت به تصویر کشیدن دارند و این معضلات را نباید فراموش کرد. البته کار بومی و منطقه‌ای انجام دادن بسیار سخت است و حساسیت‌هایی ایجاد می‌کند. من برای ساخت اشک سرما حدود 6 سال انتظارکشیدم و پشت در ماندم. این مدت را برای متقاعد کردن مدیران گذراندم تا بدانند باید درمورد مردم کردستان فیلم بسازیم و هموطنان کرد خودمان را معرفی کنیم.


حمیدنژاد در پایان گفت: اکنون پیگیرتولید سریال «بانوی عمارت» برای پخش از شبکه سه هستم. درحال‌حاضر درگیر جلسات تمرین بازیگران این مجموعه تلویزیونی‌ام.

منبع:‌صبح نو