کد خبر 781076
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۳

عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با بیان اینکه انتظار اصلاح‌طلبان از کابینه دوازدهم بیشتر بود،گفت: تدبیر دلسوزانه اصلاح‌طلبان باعث پیروزی مجدد روحانی شد.

به گزارش مشرق، از حق که نگذریم! ویژگی‌های رفتاری وی علی‌رغم سوابقی که بر می‌شمرد به یک سیاستمدار بیشتر شبیه است تا یک روحانی یا امام جماعت! هرچند که تاکید دارد زمانی که در خارج از کشور حضور داشته امام جماعت بوده است.

امروز شخصیت کدمانکی (برنامه نویسی) سبب جایگاه ممتاز وی در جبهه اصلاح‌طلبان شده است و اکنون نیز که توانسته به شورای شورای شهر تهران راه یابد بر ضرورت ساماندهی شهر از حیث برنامه تاکید دارد.

سید محمود میرلوحی که در شورای سیاست گذاری اصلاح‌طلبان حضور دارد مداخله شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در خصوص شهرداری محسن هاشمی را رد می‌کند و می‌گوید که به فرض که ایشان منشور را امضا نکرده باشند، موافقت 20 عضو دیگر شورای شهر با استعفای ایشان برای خروج از شورا نیز ملاک است.

وی ضمن رد تشکیل هرگونه ساز و کار جدید از سوی اصلاح‌طلبان در کنار یا به جای شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان تصریح دارد که به دنبال اصلاح و تکمیل شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان هستیم.

با آقای میرلوحی به گذشته‌های دور رفتیم به زمانی که سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام (ره) تسخیر شد و این روزها برخی از آنان از این اقدام خود اظهار پشیمانی می‌کنند اما وی تاکید می‌کند که تسخیر سفارت آمریکا اشتباه نبود ما به اقتضای زمان آن کارها را انجام دادیم اما حالا زمان این کارها نیست.

وی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری عضو ستاد حسن روحانی بود و از حال و هوای انتخابات سخن گفت و بیان کرد: رای آقای روحانی پله پله به اوج رسید یعنی تا 15 اردیبهشت حرکت‌های جامعه و نظرسنجی‌ها خیلی سینوسی بود و ما تقریبا در اسفند ماه فکر می‌کردیم که آقای روحانی بی‌رقیب است.

«برخی از دوستان ما معتقد بودند که از روحانی مشروط حمایت کنیم و قبل از این حمایت توافق‌نامه‌ای را به صورت کاغذ امضا کنیم اما این کار بنا بر توصیه بزرگان صورت نگرفت و دلیل آن این بود که اصولگرایان بعد از انتخابات سال 94 و پس از امضای برجام به جای همکاری با دولت رفتار عکس از خود نشان دادند و اصلاح‌طلبان احساسشان این بود که بیشتر از آقای روحانی حمایت کنند.»

میرلوحی با تاکید بر اینکه انتظار اصلاح‌طلبان از کابینه دوازدهم بیشتر بود، گفت: اصلاح‌طلبان برای کابینه هیچ لیستی به دولت ندادند در حالی ما می‌توانستیم برای کابینه لیست بدهیم و محکم نیز پای آن بایستیم.

مشروح گفت‌وگوی تفصیلی با سید محمود میرلوحی به شرح زیر است:

*شهر تهران باید از حیث برنامه و هزینه کرد سامان یابد/توسعه باید متوازن و هماهنگ باشد

 آقای میرلوحی برای شروع مصاحبه فکر میکنم اگر به برنامه‌ و ایده‌هایی که برای تهران دارید بگویید خوب باشد.

 وسعت کار در تهران از نظر کمیت و کیفیت خیلی زیاد است. همه افرادی که از لیست امید وارد شورای شهر تهران شده‌اند دارای یک برنامه واحد هستند البته  چون سابقه کاری من بیشتر در حوزه برنامه‌ریزی است، معتقدم که تهران باید از حیث برنامه، تعیین اولویت‌ها، ایجاد درآمدها و هزینه‌کرد مناسب سامان یابد و اگر این معادله کارآمد شود بر بسیاری از حوزه‌ها اثر خواهد گذاشت. خواهش من از دوستان رسانه این است که چهره فعلی شهر تهران را ثبت کنند و بعد ببینیم در چهار سال یا دو سال آینده چهره شهر چه تغییری می‌کند. برخی شاخص‌ها مثل مترو،اتوبوس، فضای سبز و آلودگی قابل ارزیابی است اما بعضی از موارد براحتی قابل شاخص شدن نیستند بنابراین باید ما بتوانیم شاخص‌ها را هم به صورت کیفی هم کمی در تهران ثبت و ضبط کنیم و بعد از 2 سال یا 4 سالبه ارزیابی بنشینیم.

کارآمدی امروز مسأله اصلی کشور ما است؛ ما وارد 40 سالگی انقلاب می‌شویم بنابراین نظام ما در معرض این سؤال است که اگر  جمهوری اسلامی نبود در این 40 سال چه اتفاقی می‌افتاد؟ آیا شرایط بهتر یا بدتر از حال حاضر می‌شد؟ با این حال کارشناسان و اهل نظر این حق را دارند که مقایسه کنند و بگویند 40 سال پیش در این منطقه و دنیا از حیث اقتصادی، سیاسی، دانشگاه و حوزه‌های توسعه‌ای چه وضعی داشتیم و اکنون کجا قرار داریم. ما در شهر تهران 4 سال وقت خواهیم داشت بنابراین اگر بتوانیم در شورای پنجم  برشی از وضعیت فعلی را  ضبط و ثبت کنیم می‌توانیم بعد از 4 سال گزارش دهیم که چه کرده‌ایم.

 اولویت‌هایی که فکر می‌کنیدباید به جریان بی‌افتد

معتقدم که اولویت‌های ما نخست باید نگاه برنامه‌محور برای شهری مثل تهران باشد. چشم‌انداز 20 ساله، سندهای بالادستی و برنامه دوم از برنامه‌های موجود برای شهر تهران است و اگر ما بتوانیم این برنامه‌ها را به صورت یک مجموعه نگاه و برخورد سیستمی کنیم، موفق خواهیم شد. هر چه ارتباط، هم‌افزایی و عدم تزاحم برنامه‌ها با هم بیشتر باشد آن برنامه‌ها قابل اجرا تر خواهد بود. البته امروز در کشور شاهد تراکم و تورم قوانین هستیم که باید ما باید تنقیح و پالایش کنیم به عبارتی قوانین ما باید نظام یافته شود یعنی همه برنامه‌های شهر تهران همدیگر را پشتیبانی کنند؛

وقتی از توسعه همه‌جانبه صحبت می کنیم یعنی فرهنگ، اجتماع، سیاست، امنیت، اقتصاد، ترافیک، ساخت‌وساز و  محیط زیست همه دارای اولویت هستند. در تهران اشغال جزو اولویت‌ها خواهد بود چرا که نخستین دلیل کوچ روستائیان و شهرستانی‌ها به تهران اشتغال بوده و طبق همین نمودار خدمات، دانشگاه و غیره در مراتب پایین‌تر قرار دارند. شهرداری تهران مسئول ایجاد شغل نیست اما برنامه‌های شهرداری نمی‌تواند نسبت به اشغال بی‌تفاوت باشد به عبارتی شهرداری تهران نسبت به فرهنگ، امنیت و اقتصاد نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد چراکه 15 درصد از جمعیت کل کشور در این شهر سکونت دارند.

امنیت تهران مسأله کوچکی نیست که ارگانی بخواهد از نقش خود در تامین آن شانه خالی کند به عبارتی یک اقدام درست یا اشتباه بر امنیت تاثیرگذار است و البته تعریف امروز از امنیت یک تعریف فیزیکی و مکانیکی نیست بلکه بسیار عمیق، جامعه و فراگیر است. معتقدم توسعه باید متوازن و هماهنگ باشد که این خود مستلزم نگاه عمیق به حوزه برنامه‌ریزی است.

*شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بنا ندارد جای احزاب را تنگ کند/ما در سیاست خودکفا شده‌ایم

 برگریدم به موضوعات سیاسی، برخی اصلاح‌طلبان معتقدند باید اصلاحاتی در شورای سیاست‌گذاری صورت بگیرد. نظر شما در این باره چیست؟

ایجاد شورای سیاست‌گذاری به دلیل شرایط زمان و ویژگی‌های چهره‌های اصلاح‌طلب بود به عبارتی اصلاح‌طلبان به نوعی در حاکمیت خودکفا شدند. در زمان حضرت امام (ره) ما بیش از اصول‌گرایان متکی به امام (ره) بودیم اما رحلت حضرت امام (ره) سبب شد که ما زودتر از دیگران در سیاست خودکفا و به توانمندی‌های درونی جریان اصلاحات متکی شویم. ما زودتر از اصول‌گرایان به سمت تحزب حرکت کردیم و در دولت اصلاحات به این کار بها دادیم و خود این مسیر به جایی رسید که برای تجدید سازمان اصلاحات، همکاری و همدلی همه‌جانبه برای تشکیل شورای سیاست‌گذاری را شاهد بودیم.

بعد از اینکه در سال 92 جریان اصلاحات به موفقیت رسید این سؤال مطرح شد که تکلیف شورای عالی بعد از این پیروزی چیست؟ در این زمینه 2 نگاه وجود داشت برخی‌ها معتقد بودند که مأموریت پایان یافته و همه به دنبال کارهای خود برویم اما نگاه دیگر تاکید داشت که لیست امید از سوی این شورا عرضه شده است و علیرغم تشکیل فراکسیون امید باید به این نکته توجه داشت که فراکسیون امید مبعوث شورای عالی است بنابراین نمی‌توان شورای عالی را رها کرد و شورای عالی باید پاسخگوی مردم باشد. پس از انجام کارهای کارشناسی نتیجه این شد که شورای عالی تکمیل و اصلاح شود بنابراین تغییرات مختصری صورت گرفت که نتیجه ان شورای شهر تهران و انتخابات ریاست جمهوری سال 96 شد و پس از نتایج آن انتخابات نیز تردیدها در مورد ادامه فعالیت شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان کاهش یافت.

پس علت انتقادهای امروز چیست؟

دوستانی هستند که شاید در مورد شورای عالی نگاهی تعجیل‌آمیز دارند و یا فکر می‌کنند شورای عالی بخواهد در آینده دائم بماند و جای احزاب را تنگ کند که این گونه نیست. شورای عالی در این دوره پایه را بر احزاب گذاشت ما دو دسته افراد در شورای عالی داریم یکی 24 دبیر کل احزاب هستند و نصف دیگر را هم اشخاص حقیقی تشکیل می دهند که مبعوث از احزاب نیستند اما پیوند و مکانیزمی که ایجاد شده این است که اکنون در استان‌ها شخصیت‌های حقوقی، حقیقی‌ها را پیشنهاد می‌دهند به عبارتی حقوقی‌ها هسته اولیه محسوب می‌شوند به عنوان مثال اگر در شورای عالی استان‌ها 10 حزب حضور دارند، 5 نفر از افراد حقیقی به پیشنهاد آنان عضو شورا می‌شوند بنابراین می‌توان گفت که قاعده کار احزاب هستند و ما نیز عملاً به سمت قوی‌تر و عمیق‌تر شدن احزاب می‌رویم.

فارس: حق وتوی نهایی با چه کسی است؟

ما تفویض اختیار داده‌ایم و اساساً نگاه شورای عالی از اول این بود و در شرایط فعلی از این فراتر نیز می‌توان رفت. شورای عالی اصلاح‌طلبان اصلاً قابل مقایسه با جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی)  نیست. ظاهر جمنا این بود که 3 هزار نفر را از استان‌ها به مرکز بیاورد اما اگر آنالیز کنید متوجه چگونه انتخاب شدن آن 3 هزار نفر خواهید شد. شورای عالی از بالا هدایت می‌کند و این طبیعی است؛ وقتی ما تاکید بر شورای عالی سیاست‌گذاری داریم طبیعی است که سیاست‌گذاری کردن با این شورا باشد. اینکه ما می‌گوییم نصف اعضای شورای عالی متشکل از حقیقی‌ها و حقوقی‌ها باشند خود یک سیاست است در حالی که می‌توانیم بگوییم برابر و یا یک سوم باشند.

*نگاه ما به تحزب باید مورد مطالعه قرار بگیرد/تشریح سازوکار انتخاب افراد حقیقی در شورای عالی

 احزاب می‌گویند نباید حق رأی حقیقی‌ها برابر با تشکیلات حزبی باشد.

نمی‌شود به کسی که پشت میز نشست بگویید چون شما حقوقی هستید یک رأی دارید و آنهایی که حقیقی هستند نصف رأی را دارند. احزاب ما شاید به دلیل گرفتاری‌های تاریخی و اجتماعی در وضعیتی قرار دارند که هنوز برخی‌ها حاضر نیستند که زیر چتر احزاب بروند و این بحث مرغ و تخم مرغ است یعنی افراد ادعا دارند که احزاب قوی نیستند و از آن سو احزاب می‌گویند که این افراد روحیه کار تشکیلاتی و حزبی ندارند به عنوان مثال آقای ناطق نوری تمایلی به پیوستن به احزاب ندارد حال عیب از کدامین طرف است قابل بحث خواهد بود. مثلاً من و شما شاید از آقای ناطق بپرسیم که چرا خود شما یک حزب تشکیل نمی‌دهید چون اگر حزب تشکیل دهید افراد زیر چتر حزب شما قرار می‌گیرند به هر حال اتفاقاتی است که وجود دارد.

معتقدم نگاه ما به تحزب باید مورد مطالعه قرار بگیرد ما در شرایط کنونی در شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان هم به احزاب جایگاه دادیم هم به افراد حقیقی و در استان‌ها و مرکز (تهران) این اتفاق صورت گرفته است که احزاب در هسته قرار می‌گیرند و این هسته افراد حقیقی را معرفی می‌کنند البته تأکید شده است که حقیقی‌ها یا باید ملی و یا در استان‌ها یک چهره شناخته شده باشند بنابراین احزاب نمی‌توانند با هم توافق کنند و افراد معمولی را وارد شورای عالی کنند. استان‌ها بهتر است به دنبال چهره‌های توانمند، فراگیر و دارای نفوذ بروند و به عبارتی افراد اعتبار استانی در شورای عالی باشند و این موارد در مرکز که تهران باشد نیز کنترل می‌شود. در بعضی از استان‌ها یکسری مسائل محلی داریم و ممکن است برخی دسته‌بندی‌های قومی وجود داشته باشد که باید این مسائل رعایت شود.

 برخی معتقد هستند شورای سیاست‌گذاری احازه نداد تا آقای هاشمی شهردار شوند؟

 شورای عالی در این مسأله اصلاً مداخلاتی نداشته است.

یعنی این مسئله به منشوری که در زمان انتخابات نامزدها امضا کردند برنمی‌گردد؟

 ما قبل از انتخابات با کسانی که قرار بود در لیست اصلاح‌طلبان باشند میثاق‌نامه‌ای را امضا کردیم.

*هاشمی برای شهرداری اگر از شورا استعفا می‌داد با استعفای وی موافقت نمی‌شد

اما گفته شد که آقای هاشمی این میثاق‌نامه را امضا نکرده است.

اصلاً آقای هاشمی امضا نکرده باشد. 21 نفر باید با امضای یک عضو شورا موافقت کنند؛ امضا یا امضا نکردن میثاق‌نامه اصلاً مشکلی به وجود نمی‌آورد چون اول باید استعفا یک عضو شورا پذیرفته شود تا وی بتواند به عنوان شهردار معرفی شود، وقتی اعضا استعفای وی را نپذیرند بنابراین قضیه تمام است. اینکه هر 21 نفر عضو لیست امید توانستند وارد شورای شهر پنجم تهران شوند لطف خداوند بود و ما خودمان نیز چنین فکر و انتظاری را نداشتیم و هر لحظه هم خدا را شکر می‌کنیم و نسبت به کرامت مردم هم خود را بدهکار می‌دانیم.

ما قبل از پیروزی لیست امید در پنجمین دوره شورای شهر مراحل مختلف را مدنظر داشتیم نخست اینکه کل لیست ما برنده شود بنابراین برنامه‌ای برای این شرایط اختصاص دادیم و ما باید به این برنامه پایبند باشیم چرا که مردم به آن لیست و برنامه رأی دادند.

دومین حالتی که برای شورای پنجم پیش‌بینی می کردیم این بود که اکثریت بشویم و رقبای ما هم حضور داشته باشند و یا اینکه اقلیت بشویم در هر صورت ما برای همه حالت‌ها برنامه داشتیم در عین حال مردم در انتخابات به لیست ما طوری رأی داده‌اند که فاصله عمیقی بین ما و رقبا ایجاد کردند و این به معنی این است که مردم می‌خواهند همه اعضای لیست امید با هم باشند و اتفاقی شکل بگیرد دهند.

حرفتان این است که اگر آقای هاشمی استعفا می‌داد مجموعه با استعفای ایشان موافقت نمی‌کرد؟

برخی‌ها به دنبال این هستند که آیا  آقای هاشمی منشور را امضا کرده یا نکرده است، به فرض که ایشان منشور را امضا نکرده باشند، موافقت 20 عضو دیگر شورای شهر با استعفای ایشان برای خروج از شورا نیز ملاک است.

*به دنبال اصلاح و تکمیل شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان هستیم

 جناب آقای میرلوحی بنده در بحث شورای سیاست‌گذاری به جواب مشخصی نرسیدیم آیا قرار است تشکیلات جدیدی شکل بگیرد یا خیر؟

 خیر، در بحث شورای عالی به دنبال اصلاح و تکمیل این شورا هستیم.

*تشکیلات یا ساز و کار جدیدی در جبهه اصلاح طلبان راه‌اندازی نمی‌شود

 پس قرار نیست یک شورای و سازوکار جدید شکل بگیرد. 

 نه، زمین جدید زمانی مطرح می‌شود که شما بخواهید تمام نیروها، ساختار و سیاست‌ها را عوض کنید. شورای عالی اصلاح‌طلبان نسبت به فراکسیون امید و شورای شهر تهران مرتباً باید پاسخگو باشد. نمی‌توان نسبت به تعهدی که به مردم داده شده جا خالی داد؛ کاسب کاری سیاسی که صورت نگرفته است. زمانی برخی‌ها رأی می‌آورند و بعد می‌گفتند ما به هیچ گروهی متعهد نیستیم؛ مگر می‌شود متعهد نباشید؟

ما به مردم عزیز تعهد داده‌ایم که نسبت به رفتار و اعمال خود پاسخگو باشیم به گونه‌ای که اگر منتخب مردم هم پاسخگو نبود و عذرخواهی نکرد ما از طرف وی از مردم پوزش خواهیم طلبید به عبارتی اگر فراکسیون امید با شورای شهر تهران اشتباه کند ما (شورای عالی اصلاح طلبان) به جای آنها از مردم عذرخواهی خواهیم کرد بنابراین حیثیت حقوقی شورای عالی باید حفظ شود. شورای عالی انتخابات 92، 94، 96 را برگزار کرده و انشاءالله همین شورای عالی دوره چهارم یعنی انتخابات سال 98 را برگزار خواهد کرد و بنابراین ما در سال 98 پاسخگو عملکرد خود در 92، 94 و 96 خواهیم بود و سعی می‌کنیم گام چهارم خود را مسئولانه برداریم.

 آقایان منتجب‌نیا، رهامی، هادی خامنه‌ای، کواکبیان و غیره معتقدند که اصلاح‌طلبان در قالب همان شورای گذشته یعنی شورای هماهنگی به فعالیت خود بپردازند. 

 می‌توانند پیشنهادشان را بدهند چون شورای هماهنگی همچنان موجود است.

معتقدند که شورای عالی با مجوز شورای هماهنگی شکل گرفت.

 مجوز خیر چرا که تأسیس این شورا دارای یک فرآیند بود و بخش مهمی از این فرآیند را هم شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بر عهده داشت یعنی پیشنهاد دهنده شورای عالی اصلاح‌طلبان را شورای هماهنگی داد. 

 زمان ریاست علی محمد غریبانی بود؟

 بله، اکنون دوستان شورای هماهنگی اگر پیشنهادی دارند می‌توانند ارائه کنند چرا که شورای هماهنگی عضو هماهنگ با شورای عالی اصلاح‌طلبان است.

 برای رفع این اختلافات باید ...

به نظرم اختلافی وجود ندارد بالاخره در فضای سیاسی کشور تفاوت دیدگاه وجود دارد و الان مشخصاً از دو مسیر سخن گفته می‌شود یک مسیر فعالیت جبهه‌ای است و معنی جبهه‌ای نیز حضور اشخاص، احزاب و تشکل‌ها است و هیچ یک انحصار در دیگری نیست بلکه همه به موازات هم برای رسیدن به هدفی مشخص حرکت می‌کنند تا به یک حزب فراگیر در انتها دست یابیم و البته معنی جبهه ای این است که هنوز شرایط برای یک حزب فراگیر به وجود نیامده است. مسیر دوم هم یک فعالیت بدون ساختار و هیئتی است. البته امروز گفت‌وگوهایی که در جریان اصول‌گرایی مطرح است نیز همین سمت و سو را دارد، رقبای ما ناچاراً به این سو بروند چون اگر تأخیر کنند متضرر می‌شوند. شما اگر بحث‌های اخیر آقای باهنر و برخی شخصیت های جریان اصولگرایی را مشاهده کنید، در خواهید یافت که آنها نیز به همین نقطه رسیده‌اند. اصولگرایان در طول این 20 سال اخیر امکاناتی داشتند چرا که این جریان رابطه قوی‌ای با بسیج و مساجد داشت. خداوند آیت‌الله مهدوی کنی را رحمت کند از یک سو هم دبیرکل جامعه روحانیت بود و این باعث می‌شد که اختیار مساجد را در دست بگیرند.

تقریباً عموم اصلاح‌طلبان از مساجد کنار گذاشته شده‌اند و امام جماعت‌های اصلاح‌طلب در تهران به عدد انگشت‌های دست نمی‌رسید و هر کدام را به هر دلیلی کنار گذاشتند. از سوی دیگر رابطه بسیج با اصولگرایان خیلی خوب بود و اصولگرایان احساس زیادی به کارهای تشکیلاتی نداشتند اما ما اصلاح‌طلبان چون احساس نیاز کردیم، زودتر وارد شدیم. در شرایط کنونی هم تأخیر اصولگرایان برای کار تشکیلاتی گسترده‌تر، موجب زیان و ضرر بیشتر خواهد شد. دیگر نمی‌شود از حیثیت رهبری استفاده کرد. چون رهبری، رهبر همه جامعه است و اصلاح‌طلب و اصولگرا ندارد بنابراین چون اصولگرایان از این بخش‌ها و پایگاه‌ها استفاده می‌کردند، احساس نیاز به حزب و تشکیلات را در خود نمی‌دیدند به گونه‌ای که در مقاطعی با تحزب نیز روبه‌رو شدند و در محافل خود حزب را مخالف ولایت فقیه و نگاه دینی می‌دانستند اما در شرایط کنونی این وضعیت‌ها کنار رفته است. آقای لاریجانی اخیراً مفصل در این زمینه صحبت کردند به خصوص بعد از دولت احمدی‌نژاد حرکات موجی تقبیح شد.

 آقای میرلوحی! اما با ورق زدن درست تاریخ می‌بینیم  این‌گونه نبوده که جریانی بخواهد اصلاح‌طلبان را از مساجد کنار بگذارد یا اینکه بخواهد از رهبری هزینه کند بلکه درون جریان اصلاحات تفکراتی موج می‌زد که این تفکرات باعث دوری آنها از مساجد شد چراکه این جریان صحبت ‌هایی نظیر راهپیمایی و تظاهرات علیه خدا و ...

 آقای صبحی من قرار است با شما به عنوان یک خبرنگار مصاحبه کنم؛ قرار نیست شما مدافع جریان خاص باشید.

 جناب میرلوحی من از جریان خاصی دفاع نکردم فقط باهم تورقی در بخشی از تاریخ این جریان داشتیم.

 شما که می‌دانید همه اینها تهمت بود.

 یعنی راهپیمایی و تظاهرات علیه خدا تهمت بود؟ آقای میرلوحی ... 

اصلاح‌طلبان از نظر دین‌داری دست کمی از دیگران ندارند اما در هر صورت ما دارای نگاه‌هایی هستیم. حضرت امام (ره) می‌فرمود در فقه ما هم اجتهاد زمان و مکان شرط است اینها را ما داشته‌ایم حال ممکن است یکی بگوید بله امام این صحبت‌ها را فرموده‌اند، اما شما زیاد آن را پررنگ می‌کنید.

 قطعاً مخاطبی که این مصاحبه را می‌خواند سؤالات متعددی خواهد داشت که پس نویسنده آن نشریات موهن چه کسانی بودند این اظهارات موهن را چه کسانی بیان می‌کردند، چرا در دولت های هفتم و هشتم، اقداماتی از سوی جریانی که دولت را به دست داشت در جهت به حاشیه بردن مقدسات مطرح می‌شد. شما به عنوان وکیل مدافع جریان اصلاحات ...

ما با مشکلی در جامعه روبه‌رو هستیم که باید این مسأله حل شود شما رسانه‌ای هستید که باید نکته‌نظر افراد با هر گرایشی که دارند را به جامعه برسانید و جامعه خود قدرت داوری دارد.

دقیقاً ما براساس  میثاق‌نامه حرفه‌ای که برآن پایبندیم نکته نظرات شما را قطعا منعکس می‌کنیم، اما تفاوت مصاحبه و سخنرانی در این است که خبرنگار می‌تواند سوال خود را هم بپرسد؟

بله حتماً خبرنگار می‌تواند سؤالات مردم را بپرسد و ما هم خدمت شما آمادگی داریم اما وظایف در بسیاری از موارد جا به جا شده است یعنی رسانه‌ها کار حزبی می‌کند و حزب کار رسانه‌ای می‌کند.

 آقای میرلوحی سؤالات من از خدمت شما به عنوان یک شهروندی که دولت اصلاحات را درک کرده است.

بله عرض می‌کردم خدمتتان که به خاطر این جابه‌جایی نقش‌ها مسائل دگرگونه طرح می‌شود به عنوان مثال در مبارزه با فساد قضایا سیاسی می‌شود تا حرف از حقوق نجومی می‌شود رسانه‌های فارس، تسنیم و کیهان قلم‌ فرسایی‌هایی صورت می‌دهند که انگار تمام مملکت باید به این قضیه بپردازد که البته این کارها از جهت حساسیت مطبوعات به مسأله فساد خوب است اما اگر فردا روزی املاک نجومی نیز مطرح شد، لااقل سکوت نکنند. از اصل مصاحبه دور نشویم و آن اینکه در مسائل دینی نیز همین گونه است اصلاح‌طلبان خود را نزدیک‌ترین به امام (ره) می‌دانیم.

ما در حال حاضر هم معتقد هستیم باید حقیقت برای مردم بازگو شود، چه موضوع حقوق‌های نجومی باشد چه مسئله ای که شما از آن به عنوان املاک نجومی یاد می‌کنید، بله برگردیم به اصل مصاحبه، جریان چپ روزی نگاه تند و تیزی داشت و بر مسائل عقیدتی تاکید داشت...

 بله، ما پاسدار و دانشجو بودیم و بنده تا 20 سال در نهادهایی همچون انجمن اسلامی، بنیاد شهید و  پاسدار بودم و این همان نهادهایی است که امروز شما مدافع آنها هستید؛ ما در مساجد و انجمن اسلامی بزرگ شدیم. بنده یک جوان 20 ساله بودم که به خارج رفتم و در آنجا امام جماعت بودم و دعای کمیل برگزار می‌کردیم. ‌آقای احمد جنتی آن زمان‌ها مهمان بنده بود و سفرهای طولانی‌ همراه ایشان بودم، مقام معظم رهبری و آیت‌الله کاشانی نیز همین‌طور؛ بنابراین این بزرگواران جوانی ما را دیده‌اند که در زمان انقلاب بنده و دوستان من که 20 ساله بودند در خارج چه کار کرده‌ایم بنابراین معلوم است که ما مذهبی و اعتقاد مذهبی داریم اما نگاهمان با دوستان ممکن است متفاوت باشد ما نماز اول وقت را مثل دوستان می‌خوانیم اما نگاهمان در مسائلی مثل جوانان با دوستان متفاوت است و نگاه برخی‌ها را نیز نسبت به زمان نمی‌پسندیم و معتقدیم در دنیای جدید نمی‌توان زنان را خانه‌نشین کرد این به معنی این نیست که ما به دین توهین کرده‌ایم.

 آقای میرلوحی یعنی لازم می‌دونید اظهارات و اقدامات موهون آن زمان مثل بحث محدودیت دین، اظهاراتی که درباره قیام امام حسین (ع) و فرهنگ عاشورا...

در فلان دانشگاه، دانشجویی را با ذره‌بین پیدا کرده‌اند و اظهارات وی را بزرگ می‌کنند آیا شما به عنوان یک رسانه معتقدید که موضع اصلاح‌طلبان این موارد است؟ شما اگر به دنبال مواضع اصلاح‌طلبان هستید آقای خاتمی را ملاک قرار دهید. شما صحبتی از آقای خاتمی پیدا نمی‌کنید که بر ضرورت دین و آزادی تأکید نکرده باشند چرا که ایشان معتقدند اگر دین‌ و آزادی از هم جدا شوند چه آسیب‌هایی می‌تواند متوجه جامعه شود. چون بدون توجه به اعتقادات دینی و مبانی مذهبی نمی‌توان حکومت را اداره کرد. 

*وقتی اصلاح‌طلبان سفارت آمریکا را تسخیر کردند به آن‌ها تبریک گفتم

اگر می‌خواهیم به این مباحث وارد شویم اتفاقاتی که در دولت آقای خاتمی و مجلس ششم صورت گرفت در تناقض با صحبت شما خواهد بود. اصلاح‌طلبان در سال‌های نخست پیروزی انقلاب نگاه‌های تندی داشتند و اصولگرا تر از اصولگرایان بودند اما امثال این تندروها اکبر گنجی می‌شود؛ در تغییر نگرش به نظر بنده اتفاقات سال 88 سند خوبی است. شما مسائلی در کارنامه دارید که هیچ گاه پاسخ روشنی به آن نداده‌اید به اعتقاد بنده اگر پاسخی مشخص به مسائل بدهید دیگر هیچ‌گاه  فردی مثل بنده این سؤالات را نمی‌پرسد.

 واقعیت این است که 40 سال گذشته و گاهی اوقات دوستان توجهی به مکان و زمان نمی‌کنند. دوستان ما سفارت آمریکا را تسخیر کردند که این اتفاق توسط دوستان اصلاح‌طلب ما صورت گرفت و ما قبول داریم بنده خودم در خارج به ایران بازگشتم و به دوستانم تبریک گفتم و از آنها تشکر کردم و ما به همراه سرکار خانم اعظم طالقانی در دهلی نو به حمایت از حرکت دوستانمان در ایران در تسخیر سفارت آمریکا تا صبح در سفارت آمریکا در دهلی نو بیتوته کردیم.

*تسخیر سفارت آمریکا اشتباه نبود

 پس چرا دوستان شما می‌گویند اشتباه کردیم و ببخشید؟

 ما الان هم نمی‌گوییم اشتباه کردیم، بلکه می‌گوییم به اقتضای زمان آن کار را صورت دادیم اما امروز دیگر وقت چنین کارهایی نیست که یک عده به سفارت عربستان حمله می‌کنند چراکه دوره آن گذشته است و می‌خواهند کارهای عقب‌مانده ...

 شما با افتخار می‌گویید که من پاسدار و امام جماعت بودم که واقعاً قابل ستودن است اما ما امروز در جریان اصلاحات شاهد عقب‌نشینی از مواضع گذشته هستیم.

 همان زمان که بنده پاسدار بودم هیچ یک از کارهایی که این افراد مدعی هستند را ما انجام نداده‌ایم. بنده معاون اطلاعات و عملیات کمیته بودم. آقای شیخ راستگو را مدیر کل مبارزه با منکرات منصوب کردیم و ایشان فردی فرهیخته بود چراکه ما آن زمان هم نگاه مکانیکی و برخوردی با قضایا نداشتیم.

*هر دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب بر سر منافع نظام و ملت توافق داشته باشند

 اگر باز خاطرات را مرور کنیم برخوردهای چکشی آن زمان همین جریان یادآور می‌شود.

ما آمدیم که اینها را حل کنیم. نکته جالب اینجاست که برخی‌ها این تخلفات را به چپ‌های آن زمان نسبت می‌دهند که البته ما نکات ناگفته زیادی داریم و اگر روزی قرار باشد که بگوییم چه کسانی آن کارها را می‌کردند و امام چه توصیه‌ای فرمودند و چرا آقای سراج‌الدین موسوی به کمیته آمدند، همه چیز معلوم می‌شود. دو نکته در این زمینه وجود دارد نخست اینکه تاریخ را دگرگونه نشان دهیم و تخلفات را تندروی جریان چپ بدانند در حالی که این تخلفات در آن زمان هم توسط ما صورت نمی‌گرفت بلکه سلف‌های همین دوستانی بودند که امروز هم دست از تندروی نکشیده‌اند. آن‌ها آن زمان نیز تخلفاتی را صورت دادند که ما مانع آن‌ها می‌شدیم. شما اگر از آقای ناطق‌ نوری بپرسید و بعضی رسانه‌ها و روزنامه‌ها را ورق بزنید حقیقت را خواهید یافت.

به عنوان مثال اکبر پونز، یا ماجرهای سطل سوسک، پنبه‌های تیغ دارد مربوط به جریان چپ نیست؟

ما در گذشته چپ بودیم و نگاهمان در مسائل اقتصادی سوسیالیستی بود چون شرایط زمان به گونه دیگری بود. آن زمان شوروی در دنیا وجود داشت و ناتو و غرب همه کاره بودند و شما امروز را که خود آقای ترامپ هم زیر پای ناتو می‌زند، ملاک قرار ندهید. 40 سال قبل، نصف دنیا را ناتو و نصف دیگر را هم‌پیمانان ورشو اداره می‌کردند و البته در آن شرایط اغلب مدیران کشور دارای نگاه سوسیالیستی بودند. خداوند آقای هاشمی رفسنجانی را رحمت کند چراکه ایشان همواره محکوم می‌شد و اصولگرایان می‌گفتند که زیر عمامه هاشمی داس و چکش است. من نمی‌خواهم دفاع کنم چراکه همه ما نواقصی داشتیم و باید از مردم به دلیل اشکالاتمان عذرخواهی کنیم اما به هر حال لطف خدا، نفس گرم، صداقت و امامت امام (ره)، مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی که زحمت‌های زیادی کشیدند شرایط طوری شده که نظام حفظ شده است و مردم هم بزرگواری کردند و نواقص ما را بخشیده‌اند اما اگر قرار است گذشته را مرور کنیم به نظرم دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب مسئولیت‌های خود را بپذیرند و گردن هم نیندازند و ثانیاً اگر ما یک هدف مشترک که حفظ نظام و منافع، کرامت و جایگاه ملت ایران باشد را داشته باشیم آن وقت این اختلاف‌ها، اختلافات دیدگاهی می‌شود و مسئله‌ای را به وجود نخواهد آورد و اینکه اختلاف دیدگاه در مورد جوانان و زنان هم می‌تواند در جهت پیشرفت جامع نرمش داشته باشد چرا که شما می‌بینید در جریانی که نگاه تندی به این دو مقوله دارد یک زن وزیر می‌شود که البته این توفیقی بود که اجازه دادند؛ چرا که اگر می‌گذاشتند آقای روحانی نیز 2 الی 3 وزیر زن انتخاب می‌کرد و ما هم می‌توانستیم بگوییم از این گردنه هم عبور کردیم. ما زمانی فکر می‌کردیم که به اصلاح‌طلبان خیلی طرفدار رسانه هستند اما آیا امروز کسی می‌تواند به نام غیر اصلاح‌طلب رسانه‌ها را محدود کند؟ نمی‌تواند چون از این مقطع عبور کرده‌ایم چراکه فضای مجازی مسئله را حل کرد. ما اصلاح‌طلبان طرفدار NGOها بودیم و آن را گسترش دادیم.

*ایران جزیره‌ای امن در یک گوی آتش است/اصولگرایان و اصلاح‌طلبان باید نواقص را با گفت‌وگو حل کنند

 و البته در این زمینه هم انتقادات به دولت اصلاحات است.

 بله. می‌توانند داشته باشند اما نمی‌شد NGOها را تعطیل کرد. شما بررسی کنید همه آن‌هایی که منتقد NGO بودند همه‌شان امروز یک NGO دارند. دوستان فکر می‌کردند NGO فقط می‌تواند مسائل زیست محیطی و فانتزی باشد در حالی که هیأت مذهبی نیز یک NGO است. NGO می‌تواند مخالفت در از بین بردن درختان و کمپین‌های مخالفت از ساخت و ساز و مراقبت از تخلف‌های ساختمانی باشد؛ علی‌ ای حال می‌خواهم این را بگویم که به جای متهم کردن یکدیگر باید بپذیریم که 40 سال از انقلاب گذشته و همه ما نواقصی داشته‌ایم و بی‌عیب تنها خداوند است اما مردم به کرامت خود همه ما را بخشیده‌اند و دلیل آن هم حضور و مشارکت‌ آن‌ها در انتخابات است .

دلیل آن هم این است که کسانی در این کشور و در بین اقوام و قومیت‌ها زمانی اسلحه چریکی برمی‌داشتند اما امروز اسلحه‌ را زمین گذاشته‌اند و گفت‌وگو می‌کنند و این چیز کمی نیست یعنی ما در میان یک گوی آتش تبدیل به جزیره‌ای امن شده‌ایم. باید همه نواقص را رفع و به دلیل اشتباهات از مردم عذرخواهی کنیم. در همه مسئولیت‌هایی که داشتم اگر کسی ادعا کند که میرلوحی یک سیلی به من زده و یا کسی شاهد سیلی زدن من بوده و یا دستور سیلی زدن صادر کرده باشم آن شخص یا اشخاص می‌توانند در میدان آزادی صد تا سیلی به من بزنند. زمان آقای خاتمی وقتی ایشان به سفر رفتند عده‌ای مطالب آقای خلخالی را پخش کردند که این‌ها با هم بودند. آقای خلخالی یک مدت محدود حضور داشت و شرایط هم شرایط اول انقلاب بود و ما هم بی‌تجربه بودیم و حال بخواهیم همه مسائل را به اصلاح‌طلبان نسبت بدهیم، درست نیست. همانگونه که ما هم حق نداریم اصولرگایان را محکوم کنیم که سابقه شما فلان است. به هر حال کم یا زیاد همه با هم بودیم. و امروز هم در مجلس، دولت و قوه قضائیه با هم هستیم بنابراین باید با گفت‌وگو نواقص را رفع کنیم تا کارآمدی نظام بالا برود تا به سطح و جایگاهی که در منطقه و دنیا مدنظر داریم برسیم.

*در جامعه امروزی جهانی شدن یک الزام است/باید هویت خود را درست تعریف کنیم

فارس: آقای میرلوحی! شما می‌فرمایید که برخی تندهای جریان راست می‌گفتند زیر عمامه مرحوم هاشمی داس و چکش بود در حالی که کتاب عالیجناب سرخ‌پوش در زمان دولت اصلاحات منتشر شد، ایشان در همان دوران آقاسی تهران شدند، شما می‌گویید باید کارها را با وحدت و انسجام پیش ببریم این خیلی خوب است که این جریان امروز از چنین تفکری صحبت‌میکند اما چرا  سال 88 دم از وحدت و انسجام زده نشد و در مورد NGOها هم که شما فرمودید مأموریت آن‌ها مشخص بود که برای چه....

 2 هزار و 300، NGO داشتیم حال یک درصد آن را افراد بد تشکیل بدهند به هر حال شما وقتی حرکت می کنید خارهای در مسیر حرکت وجود دارد. شما اگر بخواهید برگردید و بگویید در بین 2 هزار و سیصد NGO، برخی‌ از عوامل بد 30 NGO را در اختیار داشتند، ما با حرف شما مخالفت نمی‌کنیم، چرا که غیر ممکن نیست. رهبری در دیدار با هیأت دولت در خصوص سیاست‌های اصل 44 فرمودند که دست به دست کردن بنگاه‌ها در دست دولت باید فیصله پیدا کند، یعنی از سال 79 در دنیا نهضت خصوصی‌سازی شروع شد اما ما به دلیل جنگ و تحریم‌ها و ابلاغ اصل 44 نتوانستیم درست عمل کنیم به عبارتی 40 سال از گردونه عقب هستیم. دولت نمی‌تواند بنگاه‌دار باشد و اگر باشد یعنی فساد اداری، رانت و عدم توسعه اقتصادی؛  امروز ما باید نهضت خصوصی سازی را شروع کنیم، چون چاره دیگری نداریم.

در حوزه مطبوعات دوستان اصولگرا عقب‌ ماندند به عبارتی با فضای مجازی درگیر شدند و الان پشیمان و از ما نیز عقب‌تر هستند با اینکه ما بررسی کردیم که اصولگرایان در انتخابات اخیر 12 هزار کانال داشتند و ما 9 هزار کانال داشتیم اما بازدهی و تأثیرگذاری کار ما بالاتر بود. چون با میل وارد این عرصه نشدند بلکه از روی اضطرار به این موضوعات روی آوردند. با پول نمی‌شود گروه و مطلب تولید کرد؛ بنابراین NGO، احزاب، بخش خصوصی و رسانه‌ها ابزار کار برای حضور و فعالیت امروز دنیا هستند و نمی‌توان به آن‌ها درگیر شد. جهانی شدن اجتناب‌ناپذیر است ولی جهانی‌سازی را رد می‌کنیم امروز هم در مورد خصوصی‌ شدن می‌گوییم که خصوصی شدن اقتصاد ایران اجتناب ناپذیر است. اما خصوصی‌سازی بی‌معنا است چه کسی می‌خواهد خصوصی‌سازی کند؟ دولت؟ دولت که فقط دولت‌سازی بلد است و نمی‌تواند خصوصی‌سازی کند اما اقتصاد ایران ناگزیر است که به سمت خصوصی شدن حرکت کند و این با دستور صادر کردن امکان‌پذیر است. در جامعه امروزی جهانی شدن یک الزام است و ما باید هویت خود را درست تعریف کنیم و باید بدانیم وقتی بر سر میز جهانی می‌نشینیم نخست بگوییم که من چه کسی هستم اگر معلوم نباشد که شما ایرانی و مسلمان هستید پس چرا پشت این میز نشسته‌اید.

*آرای روحانی پله پله به اوج رسید/حرکت‌های جامعه تا 15 اردیبهشت سینوسی بود

 ارزیابی شما از کابینه دوازدهم چیست؟ آیا انتظاراتی که برآن تاکید داشتید محقق شد؟

اگر اجازه دهید با این مقدمه که در زمان انتخابات عضو ستاد آقای روحانی بودم عرض کنم. رای آقای روحانی پله پله به اوج رسید یعنی تا 15 اردیبهشت حرکت‌های جامعه و نظرسنجی‌ها خیلی سینوسی بود و ما تقریبا در اسفند ماه فکر می‌کردیم که آقای روحانی بی‌رقیب است؛ و من معتقد بودم که رقیب آقای روحانی خانه نشینی مردم است اما به زمان انتخابات که نزدیک می‌شدیم دو استراتژی از جریان رقیب استشمام کردیم نخست اینکه مشارکت مردم کمتر باشد و دوم اینکه حسن روحانی را به مرحله دوم بکشانند که هر دوی این استراتژی صورت گرفت و خود دوستان هم نظرشان را اظهار کردند.

*روحانی در ایام انتخابات با حساسیت خاصی سربازها را جابجا می‌کردند

جریان اصولگرایی جمنا را مطرح می‌کرد اما اگر نگاهی به شورای  مرکزی جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) بیندازید می‌بینید هیچ یک از اعضای شورای مرکزی اینگونه که باید و شاید کار حزبی نکردند و چهره‌های سیاسی و غیرحزبی و به عبارتی چهره‌های حقیقی هستند. فعالیت حزبی و تشکیلاتی کار بسیار سنگینی است و دارای هزینه است اما وقتی جمعیت را دیدند جدی وارد صحنه شدند و از فروردین فضای رقابتی جدی و نفسگیر شد و آقای روحانی در آن مقطع به طور جدی و با حساسیت خاصی سربازها را جابجا می‌کردند چراکه آثار آن سریع‌تر خود را نشان می‌داد؛ جامعه انتظاراتی داشتند به عبارتی انتظارات اقوام به طور جدی از هر دو جناح مطرح شد. همه فکر می‌کردند گزینه نهایی اصولگرایان آقای قالیباف است اما تشخیص ما درست بود. آقای رئیسی به عنوان گزینه نهایی تا آخر در صحنه انتخابات ماند. بنابراین اقوام، بانوان و جوانان به صورت جدی مذاکره می‌کردند. زنان به این دلیل که احساس می‌کردند خواسته‌هایشان مورد غفلت قرار گرفته جدی‌تر مذاکره می‌کردند. امروز جامعه زنان هر دو جریان دارای تشکل‌های مشترک هستند چون اهداف مشترک دارند. طبیعی بود در این شرایط هر جریان بهتر می‌توانست با این اقشار گفت‌وگو و لابی کند، موفق‌تر شود. در اقوام آقای مولوی عبدالحمید جلسات زیادی جهت تحقق مطالبات صورت داد که در نهایت به کمپین حمایت از آقای روحانی پیوست. زنان نیز اقبال بیشتری به آقای روحانی داشتند؛‌ اهل فرهنگ و هنر علی‌رغم همه گلایه‌هایی که دارند اما می‌دانند ارادت اصلاح‌طلبان به آنها عمیق‌تر است.

*آنطور که انتظار داشتیم، نشد

در هر صورت این برداشت صورت گرفت آقای روحانی نسبت به زنان، جوانان و اقوام توجه بیشتری دارد بنابراین طبیعی است که ما انتظار داشته باشیم که این توجه‌ها در کابینه نمود پیدا کند. اما آنطور که ما انتظار داشتیم، نشد. امیدواریم با معاونان و زیرمجموعه‌ها این اتفاق صورت بگیرد چراکه هر چقدر این مهم به تاخیر بیفتد نظام ضرر می‌کند. امروز 67 درصد قبولی کنکور به دختران تعلق دارد و این قبولی در کیفیت رشته‌ها نیز نمود دارد یعنی رشته‌های برتر متعلق به دختران ما است این همه سرمایه‌گذاری برای دختران به چه منظور است؟ برای این است که آنها خانه‌دار بشوند؟!

آیا دولت اصلاح‌طلب‌تر شد یا خیر؟

 انشاالله که می‌شود عجله نمی‌کنیم.

*انتظار اصلاح‌طلبان از کابینه دوازدهم بیشتر بود

کابینه دوازدهم تشکیل شده است عجله یا صبر کردن شما ...

ارزیابی دولت ارزیابی یک جمله‌ای نیست. اینگونه می‌توانیم بگویم که انتظارات ما از آنچه اتفاق افتاد بیشتر بود.

*اصلاح‌طلبان و دولت متحد همدیگر هستند

به نظر شما در شرایط فعلی دولت وابسته به اصلاح‌طلبان است یا اصلاح‌طلبان وابسته به دولت؟

 ما و دولت متحد همدیگر هستیم.

در نهایت اصلاح‌طلبان دولت را ساپورت می‌کنند یا دولت اصلاح‌طلبان را؟

 اصلاح‌طلبان اعلام کردند که طبق راهبردهایی، منافع ملی را بر هر چیزی ترجیح می‌دهند بر همین اساس باتوجه به شرایط زمان و مکان اقدام کردند چراکه در اردوگاه اصلاح‌طلبان رد صلاحیت‌های گسترده‌ای صورت گرفته بود و این دو مسیر را برای اصلاح‌طلبان باز می‌گذاشت؛ نخست عزلت و حاشیه‌نشینی و دوم همین مسیری است که امروز انتخاب کردیم و این به نفع کشور بود.

ما تأکید کردیم اکنون که برخی‌ها نمی‌گذارند چهره‌های اصلی اصلاح‌طلب به میدان انتخابات وارد شوند، به دلیل ترجیح منافع ملی، اصلاحات و عدم قرار گرفتن در خارج از نظام، فداکارانه در کنار نظام قرار گرفته‌ایم و اصل را مشارکت مردم قرار دادیم و به این کار خود افتخار می‌کنیم. آیا امروز گروهی پیدا می‌شود که بگوید اصلاح‌طلبان در مشارکت مردم بی‌نقش است و در همین زمینه رقیب ما بی‌دقتی کرده و خود را بی‌علاقه‌مند در مورد مشارکت مردم معرفی کرده است چرا که احساس می کند مشارکت مردم به نفع‌شان نیست. آیا شما به عنوان یک شهروند تهرانی نمایندگانتان یک میلیون و 700 هزار رأی داشته باشند بهتر است یا 94 هزار رأی؟ 

جناب آقای میرلوحی سوال بنده چیز دیگیری بود اگر اجازه می‌دهید برگردیم به سؤال و آن اینکه در این مطلبی که شما درباره تعامل دولت و اصلاح‌طلبان مطرح کردید، بلاخره لیدری با چه گروهی است...

 این وابستگی متقابل است. سال 92 یک اتفاق بود اما آثار و ثمرات آن برای جامعه خیلی مفید ...

این به خاطر تلاش‌های آقای روحانی است یا اصلاح‌طلبان؟

 ما می‌گوییم که تدبیر مسئولانه، دلسوزانه و صادقانه اصلاح‌طلبان بود و این به دلیل تدبیر بود چراکه بی‌تدبیر نمی‌توانستیم این کار را صورت بدهیم. اگر ما در سال 92 این کار را صورت دادیم به دلیل این بود که در یک میدان محدود به سرعت این تصمیم را گرفتیم. بنابراین اگر یک اتاق فکر قوی و مسئول وجود نداشت می‌توانست اشتباهات بزرگی شکل بگیرد. در سال 94 بیشتر اصلاح‌طلبان رد صلاحیت شدند بنابراین یا باید قهر می‌کردیم یا می‌ماندیم. ما ماندیم، تدبیر کردیم و لیست امید را بستیم و مجلس دهم تشکیل شد. به نظر شما کدام یک از دو راه به نفع کشور بود. وقتی ما می‌گوییم تدبیرمان منافع ملی است یعنی قطعاً با تدبیر، دلسوزانه و مسئولانه عمل خواهیم کرد.

* تدبیر دلسوزانه اصلاح‌طلبان باعث پیروزی مجدد روحانی شد/ روحانی از تراز انتظار اصلاح‌طلبان نیز عبور کرد

یعنی تدبیر اصلاح‌طلبان سبب شد آقای روحانی مجدداً رأی بیاورد؟

بله؛ قطعاً همین‌طور است. امروز هم به همین شکل است من با همه ارادتی که به آقای روحانی دارم اما هیچ‌گاه برای اینکه روحانی پل‌های خود با اصول‌گرایان را خراب کند کف نزدم. من چندین بار از آقای ناطق نوری خواهش کردم که بیایند و جریان اصولگرایی را جمع کنند. چرا که یک پهلوان تنها در وسط میدان به چه دردی می‌خورد. پهلوان زمانی پهلوان است که رقیب وی هم قوی باشد و پهلوانانه با هم رقابت کنند.

شما ببینید وقتی در بازی‌های فوتبال نتیجه صفر - صفر می‌شود همه از نتیجه ایراد می‌گیرند علی‌ ای حال معتقدیم تدبیری آقای خاتمی، فداکاری آقای عارف و مجموع شرایط سبب پیروزی آقای روحانی در سال 92 شد؛ با اینکه سابقه همکاری اصلاح‌طلبان با آقای روحانی خیلی محدود بود اما ایشان از تراز انتظار اصلاح‌طلبان نیز عبور کرد اما از سال 92 تا 94 همه مقاصد اصلاح‌طلبان را پیگیری می‌کند که حقوق جوانان، زنان و شهروندی و تعامل با دنیا از جمله این انتظارات بود و آقای روحانی در حالی این انتظارات ما را برآورده کرد که پیشینه اصولگرایانه دارد بنابراین ما وقتی میوه و ثمره ائتلاف با آقای روحانی را دیدیم هم ایشان به ما نزدیک شدند و هم ما به ایشان نزدیک‌تر شدیم و در سال 94 ائتلاف جامعه‌ای صورت دادیم و نتیجه آن را در مجلس دیدیم.

در سال 96 نیز با تمام توان در کنار آقای روحانی قرار گرفتیم بنابراین در این انتخابات دیگر پرچم، پرچم اصلاح‌طلبانه بود چراکه شعارهای آقای روحانی نیز به سمت شعارهای اصلاح‌طلبانه تغییر جهت داد و تمام میتینگ‌هایی که در استان‌ها شکل می‌گرفت اردوگاه اصلاح‌طلبان بود بنابراین رنگ و جلای کار همه اصلاح‌طلبانه بود. 

سهم اصلاح‌طلبان در کابینه بیشتر است یا کارگزاران؟

کارگزاران عضو جبهه اصلاحات است و ما تفاوتی با آنها نداریم.

 اگر بخواهیم حزبی بررسی کنیم سهم حزب کارگزاران در دولت بیشتر است یا حزب اعتدال و توسعه و دیگر احزاب اصلاح‌طلب. 

از این جهت همه با هم هستیم.

ارزیابی خود شما چیست؟

 انتظار ما بیشتر از این بود اما همچنان منتظر می‌مانیم تا فرصت ...

 آقای میرلوحی کابینه بسته شده است دیگر منتظر چه می‌خواهید بمانید، شما می‌فرمایید شعارهای آقای روحانی در سال 96 کاملاً رنگ و جلای اصلاح‌طلبانه داشت اما آنچه که روی زمین پیاده می‌شود به نفع اصلاح‌طلبان نیست.

بله انتخاب دولت یک گام مهمی است اما انتخاب وزرا نیز در مورد انتصابات معاونان نیز مهم است.

*اصلاح‌طلبان برای کابینه هیچ لیستی به دولت ندادند/بزرگان اصلاحات با حمایت مشروط از روحانی مخالفت کردند/از شروطمان برای حمایت از روحانی عبور کردیم/عملکرد دولت بیشتر از اشخاص مهم است/می‌توانستیم برای کابینه لیست بدهیم و محکم نیز پای آن بایستیم

بنابراین به سمت‌های درجه 3 به پایین رضایت داده‌اید.

 برای اینکه به آنها نشان و درجه دهید، عجله نکنید. اصلاح‌طلبان برای کابینه هیچ لیستی به دولت ندادند در حالی که برخی از دوستان ما معتقد بودند که از روحانی مشروط حمایت کنیم و قبل از این حمایت توافق‌نامه‌ای را به صورت کاغذ امضا کنیم اما این کار بنا بر توصیه بزرگان صورت نگرفت؛ اصلاح‌طلبان احساسشان این بود که از آقای روحانی بیشتر حمایت کنند بنابراین به همین دلیل شروطی هم که قرار بود با آقای روحانی داشته باشیم دیگر مطرح نشد و از شروطمان عبور کردیم.

امروز هم می‌گوییم که افکار عمومی انتظارات دارند امروز در برخی ملاقات‌هایی که داریم عده‌ای از ما گلایه‌هایی می‌کنند اما ما خود را مدیون مردم می‌دانیم بنابراین امیدواریم اوضاع بهتر شود. به همین دلیل برای ما عملکرد دولت بیشتر از اشخاص مهم است و اهمیت دارد. ما می‌توانستیم برای کابینه لیست بدهیم و محکم نیز پای آن بایستیم. 

* اقتصاد، اشتغال و بیکاری حل شود/اگر این دو مقوله حل نشود، عملاً کار مهمی صورت نداده‌ایم/مسأله اقتصاد و اشتغال پاشنه آشیل کشور شده است

عملکرد دولت برای انتخابات 1400 برایتان اهمیت دارد؟

 هم برای سال 98 و هم انتخابات 1400. عملکرد دولت برای مردم مهم است بنابراین امروز فیلتر دیگر در کشور جوابگو نیست چرا که باید حقوق شهروندی رعایت شود، زنان، هنرمندان و دانشگاهیان احترام داشته باشند و اقتصاد، اشتغال و بیکاری حل شود و این بحث جدی ما است. امروز مسأله اقتصاد و اشتغال به وضعی رسیده است که پاشنه آشیل کشور ما محسوب می‌شود. ما اگر اشتغال و اقتصاد را حل نکنیم عملاً کار مهمی صورت نداده‌ایم.

* 3 میلیون فارغ‌التحصیل بیکار در کشور داریم/امروز دکترها و فوق‌لیسانس‌های ما بیکار هستند

 بله، حقوق شهروندی زمانی معنا دارد که جوان ما با کار کرامت خود را به دست بیاورد. چراکه اگر جامعه با بیکاری و گرانی روبه‌رو باشد آنگاه حقوق شهروندی معنا ندارد.

امروز بیشتر قشر بیکار را فارغ‌التحصیلان تشکیل می‌دهند. به عبارتی 3 میلیون بیکار در کشور ما فقط فارغ‌التحصیلان هستند. ممکن است در برخی از مناطق کشور ما امروز اصلاً مشکل کارگری نداشته باشیم و شاید در فصولی این مشکل وجود داشته باشد.

مثلاً در غرب کشور پیدا کردن کارگر کار سخت و هزینه‌بری نیز است. در یزد اگر دقت کرده باشید کارگر بیکار وجود ندارد اما امروز مسأله، مسأله افراد باسواد است. امروز دکترها و فوق‌لیسانس‌های ما بیکار هستند بنابراین ما اینها را ملاک قرار خواهیم داد یعنی اگر دیدیم که شاخص‌ها، سرمایه‌گذاری پیشرفت داشت و فساد کاهش یافت قطعاً از دولت راضی خواهیم بود و برایمان چندان اهمیت ندارد که وزیر دولت تابلوی اصلاح‌طلبی نداشته باشد. اگر وزیری در کابینه با تابلوی اصلاح‌طلبی حضور داشته باشد اما کارایی لازم را از خود بروز ندهد ما قطعاً از وی انتقاد خواهیم کرد. 

آقای میرلوحی! شما گفتید قرار نیست در کنار شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان شورای جدیدی تشکیل شود و یا اینکه نام شورای سیاست‌گذاری تغییر کند تا از بار مسئولیت‌ها شانه خالی کند. امروز در مورد لیست امید انتقاداتی وارد است و حاشیه‌هایی همچون موضع عدم موفقیت عارف در کسب کرسی ریاست مجلس و یا ناکامی اصلاح‌طلبان در گرفتن ریاست کمیسیون‌های تخصصی مجلس، یا عدم موفقیت حبیب‌الله بیطرف در گرفتن رأی اعتماد از مجلس است؛ موضوع حقوق‌های نجومی ...

 در مورد داستان حقوق نجومی ما نیز تا آن لحظه بی‌خبرتر از بقیه بودیم.

اما خانم حسینی ...

وقتی تمام برندهای شما را رد صلاحیت کرده‌اند و شما فراخوانی زده‌اید و 300 نفر اعلام آمادگی کرده‌اند بنابراین دست ما خالی بود و از بین این 30 نفر در لیست نهایی فقط 5 نفر چهره‌های شناخته شده اصلاح‌طلب همچون عارف، کواکبیان و غیره بودند.

من خودم در جریان دهمین دوره انتخابات مجلس رد صلاحیت شده بودم، آقای صوفی رئیس ستاد اصلاح‌طلبان در تهران نیز رد صلاحیت شده بود بنابراین همه آنهایی که دور میز نشسته بودیم و قرار بود با فکر  برنامه‌ریزی کنیم رد صلاحیت شده بودیم.

 شما چرا رد صلاحیت شده بودید؟

 چرای رد صلاحیت بنده را باید از آیت‌الله جنتی بپرسید. (با خنده)

موضوع عمومی نیست که بپرسیم. (با خنده)

من معمولاً کم از این کارها می‌کنم اما یادداشتی به آقای جنتی نوشتم و گفتم شما دیگر چرا این حرف‌ها را به ما می‌زنید، شما که دوران جوانی ما را دیدید بنابراین این حرف‌ها به ما نمی‌چسبد. به هر حال 300 نفر در یک فرصت خیلی محدود برای حضور در لیست امید اصلاح‌طلبان اعلام آمادگی کردند. کام ما در روزی امضا توافق‌نامه برجام با خبر رد صلاحیت‌ها تلخ شد اما علی‌رغم آن باز هم ما خوش‌بین بودیم.

قرار بود 26 دی ماه اظهار نظرنهایی صورت بگیرد باز هم دوستان ما خوش‌بین بودند بنابراین تا شب انتخابات همچنان ما امید داشتیم و همین اتفاق هم افتاد یعنی آقای سید افضل موسوی و آقای نوبخت دقیقه آخر تأیید صلاحیت شدند و این درحالی بود که ما لیستمان را هم چاپ کرده بودیم؛ ما تدبیر کردیم و گفتیم که ما باید بمانیم وظیفه و راهبردمان را دنبال کنیم. راهبرد جریان اصلاحات در همین زمان به کار ما آمد و ما را نجات داد چرا که ما گفته بودیم ملاک برای ما منافع ملی است و مهم نیست که برندهای ما رد صلاحیت بشوند یا تأیید صلاحیت. از 338 نفری که برای قرار گرفتن در لیست 30 نفره اصلاح‌طلبان اعلام آمادگی کرده بودند 120 نفر از آنها تأیید صلاحیت شدند.

چرا از برخی اصلاح‌طلبان سرشناسی که تائید صلاحیت شده بودند استفاده نکردید؟

 ما دو سیاست پیش‌رو داشتیم نخست اینکه 30 درصد از لیست باید به زنان و جوانان اختصاص پیدا می‌کرد یا ...

 اتفاقاً اعتراضات نیز در بین زنان صورت گرفت و آنها می‌گفتند که به خاطر پول و لابی اسم آنها در لیست قرار نگرفته است. 

 این مربوط به قضیه شورای شهر بود.

هم در مورد قضیه شورای شهر این موضوع صدق دارد و هم درباره انتخابات مجلس که بعدها گفته شد برخی کاندیداها به وسیله رانت و پول وارد لیست امید شده‌اند...

اگر افراد مدعی می‌توانستند یک اپسیلون از ادعای خود را ثابت کنند، قطعاً می‌کردند. بنده مسئول مالی ستاد تهران بودم و ما کمترین هزینه را در زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی متحمل شدیم و این هزینه یک میلیارد تومان بود یعنی سرانه هزینه تبلیغات برای هر عضو لیست امید 35 میلیون تومان بوده است شما با این مبلغ حتی نمی‌توانید در روستاها نیز چنین کاری را صورت دهید. بنابراین این صحبت‌ها برای خنثی کردن زحمات ما صورت می‌گیرد.

 یعنی از هر نفر فقط 35 میلیون تومان دریافت کرده‌اید؟

 ما از هر نفر 50 میلیون تومان جهت تبلیغات اخذ کردیم و برخی‌ها نیز هیچ پولی به ما ندادند. قرار بود از هر 30 نفر 50 میلیون دریافت کنیم و کل دارایی به یک و نیم میلیارد تومان برسد اما چون ندادند به همین یک میلیارد اکتفا کردیم و برخی از خرج‌های دیگر همچون جشن را لغو کردیم و با یک میلیارد تومان حساب‌های ستاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان در مجلس دهم را بستیم. آقای مقیمی رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور با من تماس گرفت و گفت که چرا در تبلیغات شهری غایب هستید و چرا بنر نمی‌زنید و ما هم یک برنامه‌ریزی کارشناسانه کردیم و فقط پلاکاردهای کوچک و فضای مجازی را هدف قرار دادیم.

بنابراین ما اصلاً خرجی صورت ندادیم و وقتی هم خرجی نکرده‌ایم نیازی نداشت که بخواهیم از افراد پول بگیریم این حرف‌ها مربوط به صحبت‌های تبلیغاتی رقیب است. آن کسی که این صحبت‌ها را به وی نسبت می‌دهند تاکنون صد بار تکذیب کرده که من چنین چیزی نگفته‌ام.

 

آقای میرلوحی! فعالیت کمیته تعامل شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان تعامل با دولت در چه وضعیتی قرار دارد؟

 تماس و ارتباط‌هایی صورت گرفته است اما اخیراً ارتباطی صورت نگرفته است و باید تجمیع شود اما این بحث‌ها مطرح است و در حال بررسی نقاط قوت و ضعف شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان هستیم. پس بررسی و ارزیابی علی‌القاعده گفت‌وگوها از سر گرفته خواهد شد.

*دولت باید در خصوص تولید و اشتغال جریان‌سازی کند/دولت در حوزه تبلیغات جدی‌تر کار کند/ دولت به صورت شفاف با مردم صحبت کند

اگر به عنوان یک کارشناس سیاسی بخواهید از دولت یازدهم ارزیابی داشته باشید به نظر شما نقطه‌ ضعف‌هایی که در دولت یازدهم باید اصلاح شود چه نقاطی است.

 بنده چون خود توفیق داشته‌ام و در حوزه استانداری وزارت کشور کار کرده‌ام معتقدم که یکی از نقاط ضعف دولت یازدهم در سیاست داخلی بود چراکه استانداران و فرمانداران پیشانی دولت هستند و باید سیاست‌های دولت را به طور جدی دنبال کنند وقتی دولت می‌گوید که می‌خواهیم با دنیا تعامل کنیم باید این موارد را به صورت شفاف با مردم مطرح و صحبت کند، جامعه باید بداند چرا این اقدامات صورت می‌گیرد.

اگر دولت اعلام می‌کند که تولید و اشتغال جزو اولویت‌ ما است، جلسات در استانداری‌ها و فرمانداری‌ها باید به طور مرتب حول این موضوع باشد. ما امیدواریم که در دولت دوازدهم این بخش و این نقاط ضعف رفع و تقویت شود. دومین مسأله اینکه اتاق فکر تبلیغات دولت آن گونه که باید و شاید عمل نمی‌کند. شما شرایط را می‌بینید چرخش اطلاعات در دنیا به چه صورت است. تأخیر یک دقیقه‌ای نیز می‌تواند مسائل را تغییر دهد. بنابراین دولت باید یک اتاق هوشمند و دائم داشته باشد و دولت به معنای واقعی کلمه سیاست‌گذار و ناظر باشد.

دولت باید درباره تولید و اشتغال جریان‌سازی کند وگرنه این مسائل تبدیل به گفتمان غالب در جامعه نمی‌شود تا نهادی شکل نگیرد کاری صورت نمی‌گیرد؛ امروز در دنیا برای اینکه هر اندیشه و فکری را تبدیل به گفتمان کنند طی یک اقدام زمان‌بر نهاد را شکل می‌دهند بنابراین باید در دولت مراکزی شکل بگیرد که این کارها را صورت دهد. ما باید بتوانیم جریان‌های اصیل اسلامی، دینی، ایرانی و انقلابی را در فضای مجازی، اجتماعی، فرهنگی و غیره به وجود آوریم.

امروز باید بررسی شود ما در مورد مسائل کتابخوانی، فوتبال، ورزش، سینما، فرهنگ و هنر و غیره در کجای جهان قرار داریم. ما خیلی علاقه‌مند به این هستیم که سهم زیادی در شبکه‌های جهانی داشته باشیم بنابراین باید دولت در حوزه تبلیغات جدی‌تر کار کند. دولت یازدهم در حوزه اقتصاد و رونق از رشد منهای 6.8 تا مثبت 7 الی 8 درصد رشد خیلی خوبی داشته است. رشد 14 درصدی بسیار حرکت خوبی است.

اما این رشد 14 درصدی که می‌گوئید برای مردم محسوس نیست. 

بله؛ متأسفانه هنوز برای جامعه محسوس نیست  این باید حل شود. زاد و ولدهای دهه 60- 65 تا 85 خود را نشان داد. تا آن زمان ما با مسأله مدرسه و دانشگاه روبه‌رو بودیم اما از 85 به بعد مسأله اشتغال و ازدواج آنان آغاز شد اما متأسفانه ما این 10 سال را از دست دادیم در طول این 10 سال دارای پول بودیم و رزق آنها از آسمان باریده بود اما فرصت‌ها را هدر دادیم. ما در طول این 10 سال 750 میلیارد دلار نفت فروختیم ما در هیچ دولتی به این اندازه نتوانسته بودیم نفت بفروشیم.

ما تا قبل از دولت آقای احمدی‌نژاد عسلویه نداشتیم بلکه عسلویه را دولت آقای خاتمی ساخت و ما پتروشیمی 55 میلیون تنی هم در اختیار نداشتیم اما در دولت احمدی‌نژاد این اتفاق صورت گرفت. در دولت نهم و دهم ما فقط سالی 30 میلیارد تومان صادرات غیرنفتی داشته باشیم در حالی که ما در گذشته به 4 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی دلخوش بودیم. ما در زمان کدام دولت می‌توانستیم در مقوله خصوصی‌سازی پالایشگاه و مخابرات خود را بفروشیم.

البته آن زمان تورم پایین‌تر بود و پول ارزش بیشتری داشت. 

 دلار که دلار است برادر من.

 قیمت دلار را که خودمان تعیین می‌کنیم.

این چه حرفی است ما از دلار بین‌المللی حرف می‌زنیم و من کاری به تبدیل ارز و ریال ندارم من می‌گویم در دولت نهم و دهم 730 میلیارد دلار نفت فروخته شده است و نزدیک به 200 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی بوده است.

عرض بنده هم این است دولت ببا گران کردن قیمت ارز درآمدزایی دارد.

 35 میلیارد دلار از زمان آقای خاتمی در صندوق ذخیره ارزی در اختیار داشتید اما زمانی که آقای احمدی‌نژاد دولت را به آقای روحانی تحویل داد 500 هزار میلیارد دلار بدهی داشت که اگر با درآمدهای دولت جمع بکنید دولت وی 1200 میلیارد دلار هزینه داشته است آیا شما دولتی سراغ دارید که 1200 میلیارد دلار پول داشته باشد به عبارتی هزینه دولت نهم و دهم سالی 150 میلیارد دلار به طور متوسط بوده است و این درحالی است که در کل دوره هشت ساله دولت اصلاحات درآمد این دولت 168 میلیارد دلار و در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی 154 میلیارد دلار بوده است.

بنابراین 1200 میلیارد دلار پول در اختیار دولت نهم و دهم بوده است اما مسأله اشتغال حل نشد. کارخانه‌ها خوابید و شهرک‌های صنعتی تعطیل شد و این بر طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در سال 91 و 92 بوده است بنابراین جبران این مسأله کار بسیار سختی است. ما نیازمان را که اشتغال و ازدواج جوانانمان بوده در بهترین فصل دولت‌داری خود حل نکرده‌ایم. امروز 900 هزار شغل صورت می‌گیرد اما مسأله حل نمی‌شود در حالی که ما در دولت آقای خاتمی با ایجاد 700 هزار شغل مسأله بیکاری حل می‌شد و بیکاری یک رقمی می‌شد. 

*شکی در دروغ‌گویی و بهانه‌جویی آمریکایی‌ها نیست

آقای میرلوحی! باتوجه به بدعهدی طرف مقابل در بحث برجام چه توصیه‌ای به دولت دارید؟

 هیچ شکی در اینکه دولت آمریکا و آقای ترامپ بهانه‌جویی می‌کنند وجود ندارد، دروغ‌گو بودن آمریکا مشخص و معلوم است اما بالاخره همه می‌دانیم دنیا قانون‌های نانوشته دارد.

یکی از قانون‌های نانوشته دنیا همین شورای امنیت سازمان ملل متحد است و مبنای این شورا نیز بمب اتم است؛ ما توانستیم در هرحال برجام را به سرانجام برسانیم و اروپا را در مورد خودمان از آمریکا جدا کنیم و البته بدعهدی‌های امروز آمریکا به خود این کشور برمی‌گردد و عملاً برای ما فرصت ایجاد می‌کند.

* توسعه تک‌ساحتی معنا ندارد

 دیپلمات‌های ما باید در این باتوجه به صحبت‌خایی که داشتید چه سیاست‌هایی را اتخاذ کنند؟

دیپلمات‌های ما باید نسبت به چهار سال پیش باتجربه‌تر شده باشند و قطعاً می‌دانند که باید چگونه عمل کنند تا خروجی منطقی‌تر و کارشناسانه‌تر و دقیق‌تر باشد. تا قدم به قدم به جلو پیش رفته و به عقب بر نگردیم.

در مورد این بدعهدی‌ها سه روش در دنیا وجود دارد که قبل از برجام هم این سه روش مورد بررسی قرار گرفت. نخست اینکه بگوییم انقلاب بی‌انقلاب و ما تسلیم می‌شویم. اما ملت ایران هیچ‌گاه نمی‌پذیرد که هرچه قدرت‌های زورگو بگوید، بگویند چشم؛ راه دوم این است که به دنیا بگوییم ما همین که می‌بینید هستیم و شما بی‌خود می‌کنید که ما را نمی‌فهمید و تشخیص ما این است که بر حق هستیم و همینی است که هست.

بنابراین، این منجر به جنگ و درگیری می‌شود و حضرت امام  هم همواره می‌فرمودند که هشت سال جنگ، جنگی بود که صدام به ما تحمیل کرد و ما به دنبال جنگ نیستیم. بنابراین راه میانه‌ای نیز وجود دارد و آن مذاکره است در مذاکره هر تیم کشوری که قوی‌تر و پشتوانه مردمی داشته باشد پیروزتر خواهد بود و ما به سه انتخاباتی که در سال‌های 92، 94 و 96 صورت دادیم دارای برگ برنده شدیم و برجام را در حالی به سرانجام رساندیم که آمریکایی‌ها می‌گفتند: ما دلمان می‌خواست پیچ و مهرهای هسته‌ای ایران را همانند لیبی باز کنیم.

باید از نگاه‌های تک‌ساحتی که آیا دیپلماسی ما برتر بود یا نظامی ما بگذریم و کنار بگذاریم. اینکه یکی ادعا کند اگر توانمندی‌های نظامی ما نبود به اینجا نمی‌رسیدیم و دیگری بگوید اگر دیپلماسی ما نبود، کاری عبث و بیهوده است چراکه همه باید باشند. توسعه تک‌ساحتی معنا ندارد و حرف غیرمنطقی و غیرعلمی است چون توسعه همه‌جانبه است. 

آقای میرلوحی به موضوع دانشگاه و اصلاح‌طلبان اشاره کردید علت تعلل در معرفی وزیر علوم ...

 تا آنجایی که بنده مطلع هستم 9 نفر برای وزارت علوم مطرح بودند که متأسفانه شب معرفی وزرا آن قضیه پیش آمد. 

این 9 نفر چه کسانی بودند؟

 بالاخره این جزئی از مسیر کار است. (با لبخند)

آیا اصلاح‌طلبان برای وزارت علوم گزینه خاصی به آقای روحانی پیشنهاد کرده‌اند؟

 در وزارت علوم چهره‌های موفق بسیاری حضور دارند. از جمله آقایان فرجی‌دانا، توفیقی، سبحان‌اللهی و آقای خانیکی از چهره‌های مطرح در وزارت علوم هستند اما به هرحال آقای رئیس جمهور در این زمینه با محدودیت‌هایی مواجه است. باید ببینیم که این قصه به کجا منجر می‌شود.

 مطرح است  گزینه‌های قبلی که نتوانستند از مجلس نهم رأی اعتماد بگیرند مجدداً قرار است به مجلس دهم معرفی شوند، آیا صحت دارد؟

 امیدواریم که این اتفاق بیفتد. واقعیت این است که افرادی مثل آقایان منفرد و فرجی‌دانا؛ افرادی سالم، متین و دانشگاه‌شناس هستند و فکر می‌کنیم اگر این افراد بیایند برای وزارت علوم و دانشگاه بهتر است.

 آقای منفرد در سال 88 ...

 اینکه می‌گویید دانشگاه‌ها تند می‌شود بخشی از نیاز کار ما است. مقام معظم رهبری زمانی آنهایی که می‌خواستند دانشگاه غیرسیاسی کنند را نفرین کردند. در اسپانیا هر شهروند در 200 ان‌جی‌او NGO عضواند. ما هم زمانی در ایران می‌گفتیم که افراد باید دو شناسنامه داشته باشند یک شناسنامه شخصیتی و دوم شناسنامه سیاسی آنها باشد.

بنابراین هر دانشجو نیز می‌تواند دارای شناسنامه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی باشند و این یک اتفاق خوب است چرا می‌خواهیم خوب را بد جلوه بدهید. دو جریان در حال حاضر در کشور وجود دارد یک جریان اصولگرا و دیگری اصلاح‌طلب است.

*اعتدال گفتمان نیست بلکه بینابین اصولگرایان و اصلاح‌طلب‌ها بازی می‌کنند

 اعتدالی‌ها نیز می‌گویند که ما یک جریان و گفتمان هستیم.

اعتدالی‌ها هر وقت گفتمان شدند چشم اما درحال حاضر بینابین اصولگرایان و اصلاح‌طلب‌ها بازی می‌کنند و هنوز گفتمان نیز نشده‌اند. اصولگرایان در دانشگاه‌ها چون بسیج را دارند فکر می‌کنند از تشکیلات بی‌نیاز هستند

انجمن‌های اسلامی هم که همگام باشماست

شاید این قضیه واکنشی به آن قضیه است. چراکه اگر چتر بسیج در دانشگاه‌ها بر روی همه گسترانده شود که این البته به نفع آنها و کشور است. در این حالت دیگر انجمن اسلامی معنا ندارد و هر دو جریان می‌توانند در انجمن‌های اسلامی فعال شوند. اما چون فضای دانشگاه محدود شده است اصولگرایان در بسیج و اصلاح‌طلبان در انجمن‌های اسلامی فعالیت می‌کنند.

 آقای میرلوحی! از وقتی که به ما اختصاص دادید تشکر می‌کنیم.

ممنونم، ما رسانه را قدر می‌نهیم و آرزوی موفقیت برای شما داریم.

منبع: فارس