کد خبر 781268
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۳

فیلم‌های علمی-تخیلی با ایده انسان‌شدنِ ربات‌ها و ربات‌شدنِ انسان‌ها ظاهراً با یافته‌های جدید دانشمندان در حال تبدیل به واقعیت است!

سرویس جهان مشرق- تحقیقات پرفسور آرند پرِیل در کالج آمریکاییِ «هنرها و علوم» به نتیجه رسیده و آنها می‌توانند با قراردادن رشته‌های مصنوعیِ دی‌ان‌اِی و نانوذرات در کنار برخی یاخته‌های عصبی، یک میدان مغناطیسی ایجاد کرده و از بیرون، ‌ پیام‌دهیِ مغز را کنترل کنند.

اسلاوی ژیژک فیلسوف اسلوونیایی و از شناخته‌شده‌ترین نظریه‌پردازان اجتماعیِ جهان امروز، در یادداشتی که راشاتودی منتشر کرده، از خبری مبنی بر توانمندی دانشمندان برای کنترل ذهن موش‌ها ابراز نگرانی کرده است. البته او خود متذکر می‌شود که پیش از این نیز در سال ۲۰۰۲ میلادی دانشمندان توانسته بودند با قراردادن یک تراشه در بدن موش، مسیر حرکت او را به میل خود تغییر دهند (مثل ماشین کنترلی) اما اصرار آنها برای ارتقای این فناوری، نگران‌کننده است، به ویژه اگر بدانیم پژوهش‌هایی نیز برای شناخت انواع سلول‌های مغز، چگونگی رشد و شکل‌گیری آن در جریان است.

خطرات آشکار

وی با شعری از رابرت بِرنز آغاز می‌کند که در آن، وی به نمایندگی از انسان‌ها از موش‌ها معذرت خواسته بود که «اتحاد اجتماعی طبیعت» را نقض کرده و بخاطر حرص تسلط برای دنیای طبیعی به دستکاری زندگی و بدن آنها اقدام می‌کنند. سپس ادامه می‌دهد بلایی که موش‌ها تحمل می‌کنند ممکن است به زودی کابوس من و شما شود:

«تصور کنید یک نفر از راه دور، مغز شما را کنترل کند، این ارگان پردازش مرکزی را به ارسال پیام‌هایی به ماهیچه‌های شما وادار کند، ماهیچه‌هایی که شما اختیارشان را ندارید. این واقعاً یک تصور وحشتناک است، اما دانشمندان تصمیم گرفته‌اند این کابوس علمی‌تخیلی را به واقعیت تبدیل کنند». 

وی ادامه می‌دهد اگر چه فعلاً اهداف مثبتی از تحقیقاتِ این‌چنینی اعلام می‌شود، اما خطر آن بسیار بیشتر است، دقیقاً مثل پزشک‌هایی که می‌گویند «خبر خوب اینکه... ه. و اما خبر بد...». فعلاً گفته می‌شود هدف اصلی، یافتن راه حلی برای پیش‌گیری از بیماری‌های روانی و اختلالات خلقی است، یعنی مسائل روانپزشکی، اما واقعیت آن است که به نتیجه رسیدنِ‌این تحقیقات، راه را برای کنترل مغز انسان‌ها باز می‌کند.  

ژیژک به افرادِ خوشدلی چون ایلان ماسک، مخترع و تاجر در صنعت آمریکا، ‌ که می‌گویند «ما روزی می‌توانیم که ... » اعتراض می‌کند که آیا حواس‌شان هست این «ما» لزوماً انسان‌های خوب یا دانشمندان نیستند؟ او می‌داند که این «ما» ممکن است «شرکت‌ها، حکومت‌ها یا هر کی که پول دارد» باشد؟ چنین افرادی چه استفاده‌ای از توانمندی کنترل مغز انسان‌ها خواهند کرد؟ با بهتر است بگوییم چه سوءاستفاده‌ای؟

خطرات پنهان

پرسش فلسفی و اخلاقی ژیژک آن است که

* اولاً آیا موش می‌داند که تصمیماتش، تصمیم خودِ او نیست یا فکر می‌کند که خودش دارد فکر می‌کند؟

* ثانیاً این نیروی کنترل‌کننده، یک تراشه درونی است یا یک قدرت بیرونی؟ یعنی آیا می‌توان پیامدها مثبت و منفی اقدامات فرد را بر عهده یک قدرت بیرونیِ مشخص گذاشت؟ آیا می‌توان در میان اینهمه اقدامات متراکمی که فرد در طی روز انجام می‌دهد، تصمیمات خود فرد را از تصمیمات آن قدرت بیرونی تفکیک کرد؟ چه بلای بر سر مسئولیت اخلاقی به عنوان یکی از پایه‌های اصلی جوامع مدرن می‌آید؟

* ثالثاً آیا در چنین شرایطی یکی از مهمترین شاخصه‌های انسانیت و جوامع انسانی یعنی اختیار و اراده آزاد، محفوظ می‌ماند؟ یا اساساً وارد عصر فراانسانی یا گذر از انسانیت می‌شویم؟

از آن مهمتر، ‌ آیا مردم یک کشور می‌توانند در انتخاب سیاستمداران‌شان به وعده‌های آنان دل خوش کنند؟ ‌ از کجا معلوم که مغز آن فرد، ‌ تحت کنترل نباشد و نه تنها مردم، حتی خودش نیز از این واقعیت بی‌خبر باشد؟ ژیژک به سیپراس، نخست‌وزیر یونان اشاره می‌کند و می‌نویسد حتی هم‌اکنون نیز شاید این فرضیه در عالم خارج، محقق شده باشد، ‌ زیرا سیپراس با شعارهای کاملاً ضدریاضتی و پس از رفراندوم یونان که در آن مردم به سیاست‌های پیشنهادیِ اتحادیه اروپا «نه» گفته بودند روی کار آمد اما پس از چندی سخت‌ترین سیاست‌های ریاضتی را اِعمال کرد.

جمع‌بندی

اسلاوی ژیژک پیشنهاد می‌دهد برای پیش‌گیری از وقوع این خطرات آشکار و پنهان در آینده نه چندان دور، باید فلسفه و علوم شناختی با یک ادبیات مشترک وارد بحث شوند و از این حالت که علوم شناختی به دنبال دیجیتالیزه‌کردن ذهن انسان است و فلسفه از جامعه فرانو (postmodernism) و فراانسانی (posthumanism) سخن می‌گوید خارج شوند تا دغدغه‌ها و داشته‌های یکدیگر را بهتر بازشناسی کرده و بتوانند مسیر حرکت آینده را پایش کنند.

منبع

https://www.rt.com/op-edge/405138-mice-human-brain-science