حضرت امام در این رویکرد ضداستعماری و ضداستکباری خود نیز متأثر از پیام‌های حاکم بر روح قیام امام حسین (ع)، مانند ظلم‌ستیزی، حریت و آزادگی و تن ندادن به ذلت در برابر مستکبرین بودند.

به گزارش مشرق، نهضت امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران را می­توان بارزترین و موفق­ترین انقلاب نشئت‌گرفته از فرهنگ عاشورایی در تاریخ تشیع دانست. بی‌گمان نهضت امام ‌حسین (ع) و پیام عاشورا همان فرهنگی است که منبع اصلی الهام نهضت امام (ره) بوده است. آن‌چنان‌که در کلام امام خمینی آمده است: انقلاب اسلامی ایران، پرتویی از عاشوراست. (صحیفه‌ی امام، ج ۱۸: ۲۲) بدین‌ترتیب اصلی‌ترین عامل فرهنگی محرک تأثیرگذار بر انقلاب اسلامی ایران را باید ایدئولوژی انقلابی شیعه مبتنی بر فرهنگ عاشورایی دانست. نهضت امام و انقلاب اسلامی در همه‌ی ابعاد خود وامدار نهضت امام حسین (ع) و فرهنگ عاشوراست.
 
از جمله ابعاد مهم نهضت حضرت امام خمینی در فرآیند پیروزی انقلاب، بُعد استکبارستیزی آن است. مسئله‌ای که در سخنان امام خمینی درباره‌ی نوع نگاه و مبارزه‌شان در تقابل با آمریکا، خود را نشان می‌دهد. ایشان درباره‌ی مبارزه با آمریکا و حساسیت رژیم در این‌باره می‌فرماید:
 
«یک وقتی که ما می‌خواستیم یک صحبتی بکنیم یک نفر را فرستادند که شما از آمریکایی‌ها صحبت نکنید، ولو از شاه هم بگویید مانعی نیست. من گفتم ما همه‌ی اشکالمان در آمریکایی‌هاست. همه‌ی گرفتاری که داریم از دست آمریکا داریم. ما آن مجرم اصلی را بگذاریم و سراغ این‌هایی [برویم] که تبع هستند و آلت هستند.» (صحیفه‌ی امام، ج ۲: ۶۷)
 
حضرت امام در این رویکرد ضداستعماری و ضداستکباری خود نیز متأثر از پیام‌های حاکم بر روح قیام امام حسین (ع)، مانند ظلم‌ستیزی، حریت و آزادگی و تن ندادن به ذلت در برابر مستکبرین بودند.
 
تقارن عاشورای حسینی با ۱۳ آبان به‌عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی، خود پیشنهاددهنده‌ی درنگ و تأمل بیشتری بر مبانی مشترک در نهضت امام خمینی (ره) با تأسی از قیام امام حسین (ع) است. بنابراین هدف از مقاله‌ی حاضر، تمرکز بر تأثیرپذیری عمیق جنبه‌ی استعمارستیزی در قیام امام خمینی از قیام امام حسین (ع) و حاکم بودن روح ظلم‌ستیزی در هر دو حرکت است. همچنان‌که شروع و پایه‌ریزی توده‌ای‌ترین انقلاب جهان در ۱۵ خرداد سال ۴۲، یعنی تنها چند روز پس از عاشورای حسینی، بسته شد. بدین‌ترتیب بسیاری از شعارهای انقلاب اسلامی بیانگر درک مردم از تأثیرپذیری امام از قیام سالار شهیدان است: «خمینی خمینی، تو فرزند حسینی»، «خمینی، خمینی تو وارث حسینی» و «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه» از جمله شعارهایی بود که در زمانه‌ی انقلاب توسط مردم سر داده می‌شد.
 
این پیوند عمیق میان استکبارستیزی و استعمارستیزی در اندیشه‌ی امام (ره) با قیام امام حسین (ع) را می‌توان در این جمله‌ی امام به‌وضوح دید: «اگر ما بخواهیم مملکت‌مان، یک مملکت مستقلی باشد، یک مملکت آزاد باشد، باید این رمز (قضیه‌ی سیدالشهدا) را حفظ کنیم.» (صحیفه‌ی امام، ج ۱۰: ۲۱۶)

برای دستیابی به هدف این یادداشت، در قسمت «الف» به پیام ظلم‌ستیزی و حریت از یوغ مستکبران و طاغوتیان در قیام عاشورا خواهیم پرداخت. در قسمت «ب»، به تأثیرات عمیق نهضت سیدالشهدا بر نهضت امام اشاره خواهد شد و در قسمت «ج» یادداشت، استکبارستیزی در اندیشه‌ی امام به‌مثابه‌ی مصداقی از شعار راهبردی «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» مورد توجه قرار خواهد گرفت.
 
الف) پیام ظلم‌ستیزی و مبارزه با استکبار در قیام امام حسین (ع)
 
نهضت حضرت امام حسین (ع) دارای ابعاد و جلوه‌های گوناگون و آثار و ثمرات مختلف و پیام‌های ژرف و راهگشاست. یکی از برجسته­ترین درس­های مکتب حسینی، ظلم‌ستیزی و آزادگی است. نفی هرگونه ظلم و ستم و مبارزه با مستکبران، طاغوتیان و ستمگران زمان و دفاع و حمایت از محرومان و مستضعفان در ذات حرکت امام حسین (ع) قرار دارد که شعار «هیهات منا الذله» را می‌توان تجلی آشکار این پیام عاشورا دانست.
 
نهضت عاشورا با توجه به ماهیت اسلام­خواهی و ظلم‌ستیزی­اش، همواره الهام‌بخش نهضت‌های ظلم‌ستیز و آزادی‌خواه بوده است. مبارزه‌ی مکتبی امام حسین (ع) تلاشی مقدس و تأثیرگذار بود که پیامدهای گوناگون پیدا و پنهان بسیاری را در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در پی داشت. این پیامدها از قیام مختار و توابین آغاز شد و تا انقلاب عظیم مردم ایران ادامه یافت.
 
علاوه بر بسیاری‌ از قیام‌های‌ ضدستم‌ و نهضت‌های‌ آزادی‌بخش‌ در جهان اسلام که با الهام‌ از حرکت ‌عزت‌آفرین‌ عاشورا شکل‌ گرفته‌ و به‌ ثمر رسیده‌ است‌، حتی‌ مبارزه‌های‌ استقلال‌طلبانه‌ی ‌هند به‌ رهبری‌ مهاتما گاندی‌، ثمره‌ی‌ این‌ الگوگیری‌ بود؛ همچنان‌که‌ خود گاندی‌ گفته‌ است‌: «من‌ زندگی‌ امام‌ حسین‌ (ع) را به‌دقت‌ خوانده‌ام‌ و توجه‌ به‌ صفحات‌ کربلا نموده‌ام‌ و بر من‌ روشن‌ شده‌ است‌ که‌ اگر هندوستان‌ بخواهد یک‌ کشور پیروز گردد، بایستی‌ از قیام ‌حسین‌ (ع) الگو گیرد.» (عسکری اسلامپور، ۱۳۸۷: ۴۴)
 
محمدعلی‌ جناح،‌ رهبر استقلال پاکستان، نیز گفته‌ است‌: «هیچ‌ نمونه‌ای‌ از شجاعت‌، بهتر از آنکه‌ امام‌ حسین‌ (ع) از لحاظ‌ فداکاری‌ و تهور نشان‌ داد، در عالم‌ پیدا نمی‌شود. به‌ عقیده‌ی‌ من‌، تمام‌ مسلمین‌ باید از سرمشق‌ این‌ شهیدی‌ که‌ خود را در سرزمین‌ عراق‌ قربانی‌ کرد، پیروی‌ نمایند.» (همان‌جا)
 
حریت و آزادگی نیز به‌عنوان یکی دیگر از پیام‌های عاشورا در پیوند با ظلم‌ستیزی قیام امام حسین (ع) است. قیام عاشورا به ما آموخت ستم‌پذیری‌ و تحمل‌ سلطه‌ی سلطه‌گران و مستکبران و سکوت‌ در برابر تعدی‌ و زیر بار منت‌ دونان‌ رفتن‌ و تسلیم‌ فرومایگان‌ شدن‌ و اطاعت‌ از کافران‌ و فاجران‌، همه‌ و همه‌ از ذلت‌ نفس‌ و زبونی‌ و حقارت‌ روح‌ انسانی‌ سرچشمه‌ می‌گیرد. استاد شهید مطهری در باب این پیام عاشورا ‌می‌فرماید:
 
«امام‌ حسین‌ (ع) مرگ‌ با عزت‌ را بهتر از زندگی‌ با ذلت‌ می‌دانست‌. جمله‌ی‌ معروف‌ امام‌ حسین‌ (ع)، هیهات‌ منّا الذلّه‌، عجیب‌ است‌ و از آن‌ جمله‌هایی‌ است‌ که‌ تا دامنه‌ی قیامت‌ از آن‌ حرارت‌ و نور می‌تابد. حماسه‌ و کرامت‌ و عزت‌ و شرافت‌ نفس‌ می‌بارد.» (حماسه‌ی حسینی، ج ۱، ۱۳۶۸: ۵۴)
 
ب) تأثیر نهضت سیدالشهدا بر نهضت امام (ره)
 
ریشه‌دار بودن نهضت امام (ره) و انقلاب اسلامی در نهضت امام حسین (ع) در سرتاسر لحظات انقلاب اسلامی آشکار است. تقارن ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ با ۱۲ محرم ۱۳۸۳ و همین‌طور قطعی شدن سقوط رژیم شاه در تظاهرات عظیم عاشورا و تاسوعای ۱۳۵۷ (به‌مثابه‌ی رفراندوم سرنگونی رژیم) خود گویای پیوند عمیق نهضت امام با قیام امام حسین (ع) است.
 
همان‌طور که در قسمت قبل اشاره شد، یکی از مهم‌ترین عناصر در ذات قیام امام حسین (ع)، ظلم‌ستیزی و آزادگی است. شعار «هیهات منا الذله» به‌عنوان پیام اصلی قیام امام حسین (ع)، شعاری است که به‌نحوی آشکار در اندیشه‌ی امام خمینی و نهضت استعمارستیز و استبدادستیز ایشان هویداست.
 
حضرت امام (ره) با الهام از اندیشه‌ی جاویدان «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، صحنه‌ی مبارزه با شاه و اربابان غربی آن را صحنه‌ی نبرد با یزیدیان زمان اعلام کرد و با فراگرفتن درس آزادگی، آشتی‌ناپذیری و ازخودگذشتگی از نهضت اباعبدالله، دریافته بود که ستم‌کِشی برای پیروان اسلام راستین و پرورش‌یافتگان مکتب عاشورا پذیرفتنی نیست و قیام امام حسین (ع) در دفاع از مظلومان و محرومان و مقابله با مستکبران و ستمگران، به زمان و مکان خاصی محدود نیست.
 
امام درباره‌ی پتانسیل انقلاب‌سازی عاشورای حسینی معتقد بود: «واقعه‌ی عظیم عاشورا از سال ۶۱ هجری تا خرداد ۴۲ و از آن زمان تا قیام حضرت بقیه‌الله، ارواحنا لمقدمه الفداه، در هر مقطعی انقلاب‌ساز است.» (صحیفه‌ی امام، ج ۱۶: ۱۷۹)
 
استاد شهید مرتضی مطهری نیز انقلاب عاشورایی امام خمینی را این‌گونه بیان می‌کنند: «ندای امام خمینی (ره) از قلب فرهنگ و اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمی‌خاست؛ مردمی که در طول ۱۴ قرن حماسه‌ی محمد (ص)، زهرا (س)، حسین (ع)، زینب (ع)، سلمان، ابوذر و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسه‌ها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندا را از حلقوم این مرد شنیدند و علی و حسین را در چهره‌ی او دیدند... مردمی که سال‌ها این آرزو را که در زمره‌ی یاران امام حسین (ع) باشند را در سر می‌پروراندند، به‌ ناگاه خود را در صحنه‌ای این‌چنین مشاهده کردند، گویا حسین (ع) را به‌عینه می‌دیدند. کربلا، حنین، بدر، احد، تبوک و خیبر... را می‌دیدند.» (شهید مطهری، ۱۳۷۴: ۱۱۹)
 
ج ) استکبارستیزی در اندیشه‌ی امام مصداق راهبرد «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»
 
حضرت امام خمینی (ره) را باید یکی از بزرگ‌ترین قهرمانان مبارزه با استعمار در تاریخ معاصر دانست. معمار کبیر انقلاب به‌صراحت گفتمان و منطق انقلاب را ضد منافع استکباری، بالاخص در رأس آن‌ها آمریکا، معرفی می‌نماید. ایشان توانست اندیشه‌ی مبارزه با استعمار را از مرز ایده فراتر برده و به عمل درآورد. مبارزه با استکبار در نظر ایشان، به‌منزله‌ی راهبرد «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» است. از این رو، مبارزه با مستکبران را در امتداد رخداد عظیم عاشورا تعبیر و تعریف می‌نمودند.
 
در اندیشه‌ی امام، اساساً مقصد نهایی انبیا و اولیا، ریشه‌کن کردن استکبار بوده است و در تحلیل وسیع‌تری، جنگ حق و باطل در طول تاریخ بوده است و همواره در پیش روی انبیا، از حضرت آدم تا خاتم (ص)، قلدران و زورگویانی بوده‌اند که منافعشان به خطر می‌افتاده است. در تفکر امام، نزدیک‌ترین حلقه به انبیا، مستضعفان بودند و مقصد انبیا، نجات مظلومان از چنگال ستمگران بوده است. لذا امام (ره) مستضعفین را دوستان واقعی انقلاب اسلامی و مستکبرین را دشمنان همیشگی انقلاب اسلامی معرفی می‌کند و بر این اساس، دلیل مبارزه با دشمن را جنگ عقیدتی و ایدئولوژیکی اسلام و کفر می‌داند و می‌فرماید:
 
«جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‏شناسد و ما باید در جنگ اعتقادی‏مان، بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.» (صحیفه‌ی امام، ج ۲۱: ۸۷)
 
بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران با الهام گرفتن از آموزه­ها و دستاوردهای عاشورایی، حماسه‌ی حسینی را مبنا و پایه‌ای برای قیام و مبارزه‌ی مردم انقلابی ایران در مبارزه برضد استبداد محمدرضا پهلوی و استکبار جهانی به رهبری آمریکا قرار دادند. شاید این کلام امام بتواند گویای درس استکبارستیزی، ظلم‌ستیزی و طاغوت‌ستیزی ایشان در بهره‌گیری از مبانی مکتب امام حسین باشد:
 
«امام حسین به ما آموخت در حالی که ستمگران زمان به مسلمین حکومت می‌کنند در مقابل او، اگرچه قوای شما ناهماهنگ باشد، به‌ پا خیزید و استنکار کنید. اگر کیان اسلام را در خطر دیدید، فداکاری کنید و خون نثار نمایید.» (پیام امام به حجاج، ۱ آذر ۵۷)
 
منابع:
صحیفه‌ی امام، جلدهای ۲۸، ۲۱، ۲، ۱۰ و ۱۶.
مطهری، شهید مرتضی (۱۳۶۸)، حماسه‌ی حسینی، ج ۱، انتشارات صدرا.
مطهری، شهید مرتضی (۱۳۷۴)، پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا.
عسکری اسلامپور، کریم (۱۳۸۷)، امام حسین (ع) و قیامش در آینه‌ی اندیشه‌ها، پاسدار اسلام، شماره‌ی ۳۲۵.
پیام امام خمینی (ره) به حجاج بیت‌الله الحرام، نوفل لوشاتو، ۱ آذر ۵۷.
 
حمیدرضا رحیمی: دانشجوی دکتری علوم سیاسی

منبع: پایگاه برهان