روزنامه دولت در تحلیلی نادرست، با تکرار ادعاهای مقامات آمریکایی و با زمینه چینی برای مذاکره مجدد، اینطور القا کرده است که هم ایران و هم آمریکا به روح برجام پایبند نیستند.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** روزنامه دولت: باید درمورد روح برجام مجدد مذاکره کنیم!

روزنامه ایران در یادداشتی با عنوان «اروپا علیه تکروی ترامپ» نوشت:

«تا آنجا که به ایران مربوط می‌شود، ایران به نص توافق هسته‌ای طبق اعلام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پایبند بوده اما امریکا و ایران، هریک، دیگری را به نقض «روح برجام» متهم می‌کنند واین نکته باید در دستور کار بین‌المللی قرار گرفته و با حضور بقیه اعضای گروه ۱+۵ مورد ارزیابی و درمان قرار گیرد؛ زیرا هرکدام از دو کشور امریکا و ایران، عملکرد دیگری را علت و دلیل می‌دانند».

روزنامه دولت در ادامه نوشت:

«اگر امریکا از توافق هسته‌ای خارج شود و نظاره‌گر ادامه کار از سوی ایران و بقیه گروه ۱+۵ باشد که در آن صورت جهان منهای امریکا به تعهداتش در چارچوب برجام ادامه خواهد داد و امریکا منزوی می‌شود؛ اما اگر خروج امریکا از توافق هسته‌ای به معنای اعاده تحریم‌ها باشد، در آن صورت با مخالفت بقیه اعضای گروه ۱+۵ روبه‌رو می‌شود. هم اکنون اروپا به صورت متحد در قبال تکروی امریکا ایستاده و از طرق مختلف خواستار ممانعت دونالد ترامپ از اعلام عدم پایبندی ایران چه در نص و چه در روح برجام است».

این روزنامه در تحلیلی نادرست، با تکرار ادعاهای مقامات آمریکایی و با زمینه چینی برای مذاکره مجدد، اینطور القا کرده است که هم ایران و هم آمریکا به روح برجام پایبند نیستند.

این در حالی است که به اذعان مقامات ارشد دولت، آمریکا هم متن و هم روح برجام را به صورت فاحش نقض کرده است.

از سوی دیگر مقامات آمریکایی بارها با لحنی گستاخانه مدعی شده‌اند که «روح برجام یعنی تغییر رفتار ایران» و به صراحت اعلام کرده‌اند که ایران باید از قدرت موشکی و قدرت منطقه‌ای و دیگر مؤلفه‌های قدرت خود چشم پوشی کند.

این یعنی تکرار «هسته‌ای رفت، تحریم‌ها ماند» در دیگر مؤلفه‌های قدرت ایران.

اولین تجربه شکست خورده را می‌توان با تسامح به حساب‌اشتباه و بی‌تجربگی گذاشت؛ اما وقتی ریل حرکت به سمت تکرار یک تجربه اشتباه است، دیگر نمی‌توان آن را فقط یک خطا دانست و تلقی خط! نداشت.

 ** وضعیت اقتصاد دچار رکود مزمن است

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «محمدحسین شریف‌زادگان» وزیر رفاه دولت اصلاحات نوشت:

«اقتصاد ایران در شرایط حاضر دچار رکود مزمنی است، اگرچه در حال حاضر ترک‌هایی به پیکره آن وارده شده و دولت اخیر تلاش زیادی کرده است ولی ناکارآمدی تولید صنعتی در سایه تعطیلی کارخانجات، کاهش تولیدات صنعتی، با صرفه نبودن شروع به‌کار و ادامه تولید صنعتی در ایران و معطل ماندن بهره‌وری عوامل تولید به خاطر فعالیت واحدهای صنعتی در زیر ظرفیت‌های واقعی؛ کماکان ادامه دارد.  سیستم بانکی به جای پشتیبانی از تولید و فعالیت خود به میدان کار اقتصادی آمده و بخشی از منابع بانکی را به خود تخصیص می‌دهد و نرخ هزینه‌های بانکی بالاتر از میزان بازگشت سرمایه است و این امر به ناکارآمدی و غیراقتصادی بودن تجهیز منابع تولید دامن می‌زند. نرخ بالای ۲۵  تا ۳۰ درصد هزینه‌های بانکی امکان تجهیز منابع را به خاطر پایین بودن نرخ بازگشت سرمایه در بخش‌های صنعتی و کشاورزی از نرخ هزینه‌های بانک‌ها عملاً هرگونه سرمایه‌گذاری و تولید صنعتی و کشاورزی را غیراقتصادی کرده است».

دولت یازدهم با شعار چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژ و اقتصاد، موفق به کسب رأی مردم شد. با گذشت چهار سال مشخص شد دل بستن به مذاکره و توافق با قدرت‌های غربی برای گشودن گره‌های اقتصادی، نسبتی با واقعیت‌های اقتصادی ندارد. نگاهی به نتایج نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد مردم علی رغم رأی دادن به آقای روحانی، همچنان مطالبه اصلی‌شان حل مشکلات اقتصادی است و از این منظر به آقای روحانی و دولت قبلی ایشان نمره قبولی نمی‌دهند. حال باید پرسید آیا دولت دوازدهم برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، می‌خواهد همان راه پیشین را طی کند؟


چند برابر شدن نقدینگی، عملکرد ضدتولید و فسادزای بانک‌ها، مشکلات ناشی از مؤسسات مالی غیرمجاز، رکود بازار خرید و فروش مسکن، افزایش سرسام‌آور اجاره‌خانه و موارد دیگری که می‌توان به اینها افزود، ربط چندانی به تحریم و بهانه‌های اینچنینی ندارد. همتی می‌خواهد که به آنها بپردازد و حرکتی کند. دولت در سال ۹۲ مدعی بود ویرانه‌ای با خزانه‌ای خالی تحویل گرفته و هرگاه پرسیده شد پس اثر آن تدبیرها و امیدها کجاست، می‌گفتند فعلاً مشغول آواربرداری هستیم و عمران و آبادانی بماند برای دولت بعد. حال دیگر دولت قبل همین دولت تدبیر و امید است و نمی‌توان تقصیرها را متوجه آن کرد. مردم منتظر اقدام و عمل هستند.

 ** اصلاح‌طلبان نباید پاسخگوی عملکرد دولت باشند!

«رسول منتجب‌نیا» قائم مقام حزب اعتماد ملی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:

«از آنجا که ما بین کاندیداها خیرالموجودین را روحانی دانستیم و با توجه به همه شرایط و ملاحظات او را شایسته‌ترین فرد پنداشتیم و با تمام قدرت از او حمایت کردیم، به حسب ظاهر عملکرد او اعم از موفقیت و ناکامی رئیس جمهور بر آینده اصلاح‌طلبان اثر خواهد گذاشت، اما اگر اندکی درنگ نماییم، درمی‌یابیم که اصلاح‌طلب‌ها از برنامه حمایت کردند نه شخص و در شرایطی این حمایت صورت گرفت که شخص بهتری نداشتیم و او خیرالموجودین بود. اگر خواص و عامه این تحلیل را بپذیرند، اصلاح‌طلب‌ها نه تنها نباید پاسخگوی عملکرد ریاست جمهوری باشند، بلکه باید به نمایندگی از مردم از رئیس جمهور پرسشگری کنند. مردم این واقعیت را به خوبی دریافتند که اصلاح‌طلبان از شخص روحانی حمایت نکردند بلکه برنامه‌های او را مورد حمایت قرار دادند».

اصلاح‌طلبان علیرغم تصاحب کرسی‌های کابینه، به دنبال تبرئه خود از ناکامی‌های دولت هستند و از این منظر می‌خواهند روحانی و برنامه‌های او را کف مطالبات و خواسته‌های خود قلمداد کنند بی‌آنکه به این سؤال پاسخ دهند زمانی که دولت مطلوب آنان نتوانسته است کف مطالبات را اجرایی سازد چگونه آنها می‌توانند به سقف خواسته‌ها رسیده و برای عملی کردن آن از مردم رأی بگیرند؟!

نگاه منفعت طلبانه جریان اصلاح طلب به دولت دوازدهم، واقعیتی انکار ناپذیر است، همچنان که «ابراهیم اصغرزاده»-اسفند ۹۲ - صراحتاً اعلام کرد: «دولت روحانی، رحم اجاره‌ای ماست» و پس از او «عبدالله ناصری» از اعضای حزب منحله مشارکت گفت: «اگر رحم اجاره‌ای دولت، جنین را خوب محافظت کند، حتماً اصلاح‌طلبان آن را دوباره اجاره خواهند کرد».

نوع رفتار اصلاح‌طلبان با دولت دوازدهم، ادامه راهی است که اصلاح‌طلبان در دولت یازدهم دنبال کردند و نتیجه آن، ناکارآمدی اقتصادی، بر زمین ماندن بسیاری از وعده‌ها، تحمیل تحریم‌های بیشتر به جای لغو تحریم‌ها و حاشیه‌سازی‌های مصنوعی بود که اتلاف نیروی دولت و هزینه شدن امکانات و ظرفیت‌ها در جاده‌های فرعی را به دنبال داشت.

 ** اصلاح‌طلبان بیش از آنکه نگران مردم باشند، نگران جایگاه خود در قدرت‌اند

روزنامه شرق در یادداشتی به قلم سردبیر با عنوان «نقره داغ کردن اصلاح‌طلبان» نوشت:

«در هفته گذشته دو مصاحبه با سؤال‌های تقریباً مشابه از دو اصلاح‌طلب شاخص خواندم...مصاحبه‌شونده دوم...پاشنه‌آشیل اصلاح‌طلبان را گرفتارشدن در چرخه سهم‌خواهی‌های باندی و قبیله‌ای می‌داند و بی‌توجه به شرایط موجود، بر طبل یأس کوبیدنمصاحبه‌شونده اول نیز پاشنه‌آشیل اصلاح‌طلبی را اصلاح‌طلبان کاذب و دروغین می‌داند که همچون موریانه در حال استحاله و پوک‌کردن جریان و گفتمان اصلاح‌طلبان هستند؛ همان کسانی که به نام و به دست جریان اصلاح‌طلبی، پشت ویترین قدرت و سیاست اصلاح‌طلبی قرار گرفته‌اند... هر دو مصاحبه حاوی نکات سنجیده و دقیقی است که بیش از هر چیز برای اصلاح‌طلبانِ ذی‌نفع کارایی دارد. توصیه‌هایی است برای حفظ و ارتقای وضعیت اصلاح‌طلبان در قدرت و ماندگاری‌شان در کلیشه‌های رایج و مورد پذیرش نهادهای رسمی».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آنچه در این دو مصاحبه مغفول مانده و حتی به دست فراموشی سپرده شده، «روح» اصلاح‌طلبی است. وقتی «گفتمانِ  وفاق‌آفرین اصلاحات» را به جوهر اصلاح‌طلبی تبدیل می‌کنیم و همه مشکلات را به کسانی نسبت می‌دهیم که با این گفتمان و اثرات به‌اصطلاح وفاق‌آفرین آن مخالف‌اند، خیلی راحت به این نتیجه می‌رسیم که مشکلات ما از بیرون نشئت می‌گیرند و به‌این‌ترتیب، جنگ علیه این دشمن بیرونی، جای هرگونه تلاش برای اصلاح و تغییر درونی را می‌گیرد. این‌گونه مواجهه با سیاست، یعنی حفظ وضع موجود و طفره‌رفتن از اصلاح و تغییر. این کار به این شائبه دامن می‌زند که اصلاح‌طلبان بیش از آنکه نگران مردم باشند، نگران جایگاه خود در قدرت‌اند».

** از مهدی هاشمی تا مهدی جهانگیری، رفتار قبیله‌ای، معیار اصلاح‌طلبان در مواجهه با موضوع فساد

دیروز خبر بازداشت مهدی جهانگیری، رئیس‌گروه مالی گردشگری، نایب‌رئیس‌اتاق بازرگانی تهران و برادر اسحاق جهانگیری منتشر شد.

روزنامه آفتاب یزد در واکنش به این خبر در گزارشی با عنوان «مهدی مورد حمایت اسحاق نبود» نوشت: «پس از دستگیری حسین فریدون برادر رئیس جمهور، این بار نوبت مهدی جهانگیری برادر معاون اول شد...دلیل بازداشت برادر معاون اول به طور کامل مشخص نشده اما این رویداد تبدیل به حربه‌ای شده است از سوی مخالفان دولت، برای تخریب اسحاق جهانگیری که از اردیبهشت ماه سال جاری زمزمه‌های کاندیداتوری‌اش برای انتخابات ۱۴۰۰ شنیده شده است.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:

«برادر کوچک معاون اول تبدیل به حربه‌ای برای تخریب اسحاق جهانگیری از سوی مخالفین شده است. شخصیتی که به عنوان کاندیدای پوششی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ حاضر شد و در مناظرات انتخاباتی آن کارزار به ستاره‌ای بی بدیل تبدیل گشت. از آن هنگام نام او در محافل اصلاح‌طلبانه و همینطور در رسانه‌ها به عنوان کاندیدای اصلی اصلاح‌طلبان مطرح شده است. بی گمان بیم کاندیداتوری معاون اول موجب شده است تا اصولگرایان و مخالفین او، گناه برادر را به پایش بنویسند و اسحاق را نیز شریک جرم جلوه دهند. اتفاقی که قطعاً در بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ برای تخریب جهانگیری شدت آن فزونی می‌یابد».

آفتاب یزد افزود: «جامعه باید به آن سطح از پختگی و بینش اجتماعی برسد که نسبت کاری و خونی را تمییز دهد. کنش سیاسی اجتماعی و فرهنگی هر کسی را باید در ترازوی شخصیتی آن فرد بگذارند و بسنجند».

گفتنی است روزنامه آفتاب یزد-مرداد ۹۶- در مصاحبه با «شهرام جزایری» مفسد اقتصادی نام آشنای دوره اصلاحات، وی را «برند اقتصاد ایران» و «صاحب نظر بخش‌های مختلف اقتصادی» نامید.

پروپاگاندای رسانه‌ای جریانی که از آن با نام زنجیره‌ای‌ها در ادبیات سیاسی کشور نام می‌برند، باعث خلط بسیاری از مفاهیم شده است. بررسی عملکرد روزنامه‌های زنجیره ای-به عنوان تریبون اصلاح‌طلبان- نشان دهنده این است که این جماعت با رویکردی قبیله‌ای و باندی، هر آنچه که با منافع خود همراستا باشد-ولو ناپسند- تکریم و هر آنچه-ولو پسندیده- با منافع حزبی و شخصی در تضاد باشد را تخریب می‌کند.
این رویکرد دوگانه باعث می‌شود که در نهایت مفاهیمی همچون مفاسد اقتصادی که ذاتاً امری ناپسند است به مفاسد اقتصادی خوب و مفاسد اقتصادی بد تقسیم شود.

در کارنامه اصلاح‌طلبان مصادیق بسیاری از حمایت قبیله‌ای از مفسدان اقتصادی به چشم می‌خورد. اصلاح‌طلبان در جریان برگزاری دادگاه غلامحسین کرباسچی-شهردار وقت تهران- در سال ۷۷ تمام قد از فساد کلان وی در شهرداری دفاع کردند. این جماعت، مدیران نجومی و مفسدان کلان اقتصادی همچون شهرام جزایری و مه‌آفرید خسروی را کارآفرینان شایسته و نابغه‌ای در حد «استیو جابز» (مخترع، بنیانگذار و مدیر ارشد اجرایی شرکت رایانه‌ای apple ) دانسته و تاکید کردند که این گونه افراد باید تیمار شده و حقوق‌های هنگفت بگیرند!

بابک زنجانی -شهریور ۹۲- در مصاحبه با نشریه آسمان- رسانه اصلاح طلب و وابسته به حزب کارگزاران- تاکید کرد که با روش کشورداری اصلاح‌طلبان فربه شده است.

در تابستان سال ۹۴ نیز علیرغم اینکه مهدی هاشمی رفسنجانی به جرم اختلاس، رشوه و جعل به ۱۰ سال زندان محکوم شد، روزنامه‌های اصلاح طلب به دفاع تمام قد از وی پرداختند.

نکته قابل توجه این است که فساد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، چپ و راست یا اصولگرا و اصلاح‌طلب نمی‌شناسد. فساد، ذاتاً مشمئزکننده است. حال از هر کس و با هر تابلویی که می‌خواهد باشد. در حقیقت فساد نقطه مقابل انقلاب و آرمان‌های آن است و بنابراین باید با آن بی‌ملاحظه و مجامله برخورد کرد؛ امری بدیهی که اصلاح‌طلبان با آن بیگانه هستند.

برچسب‌ها