به گزارش مشرق، اگر پیگیر اخبار عامه پسند رایج در فضای مجازی باشید، احتمالاً چیزی از ماجرای دعوای لفظی غیرمستقیم مهراب قاسمخانی و بهنوش بختیاری به گوشتان خورده باشد. برای آن دسته از خوانندگانی که از موضوع بی خبرند، اما باید بگوئیم اواسط هفته گذشته قاسمخانی با انتشار تصویری کنایه آمیز از خود در بیمارستانف از تیزری تبلیغاتی گفت که سیامک انصاری برای او فرستاده و چنان «ضایع» و خندهدار بوده که او از شدت خندیدن داشته خفه میشده و دچار مشکل ریوی شده!
مهراب هر چند در کپشن خود کدی نداده بود که منظورش بهنوش بختیاری است، اما این بازیگر بدون توجه به این مسئله، با انتشار پستی به قاسمخانی تاخت تا همه متوجه شوند متهم کیست؟ بختیاری در پست او با ادبیاتی به شدت تهاجمی قاسمخانی را فردی«ممنوع الکار و ممنوع التصویر» خواند که «خلاصه همه درها به روش بسته س...» و نوشت: «...برکت و احترامی در زندگیش نیست... و از همه جا اخراج میشه. به واسطه قلب ناصاف و فضولیهای بی جا و اظهار نظرهای رنگ وارنگ راجع به همه، یه گیری به ما میده، بلکه در صدر اخبار باشه... کاش برن با همقد خودش شوخی کنن. کاش احترامشون رو دست خودش نگه دارن. ما که کاری با کسی نداشتم. من آرزو میکنم رفقا از این بیکاری در بیان که دست از سر ما بردارن» البته طولی نکشید که بختیاری این کپشن را حذف و متن به نسبت محترمانهای را جایگزین آن کرد که البته همچنان نشانههای دلخوری شدیدش از مهراب را میشد در لا به لای خطوط آن دریافت. بختیاری تلاش کرد در پست جدیدش به دفاع نسبی از بازی خود در تیزر تبلیغاتی مذکور بپردازد و مهراب را تشویق کند تا به جای طعنه و تمسخر، «قلم طناز»ش را در راه پرداختن به «صدها مشکل فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی» جامعه استفاده کند و گفت که خیلی علاقهمند است «علت کینه» او را درباره خودش بداند.
شاید در تماشای تیزر تبلیغاتی مذکور خیلی از شما هم به جبهه مهراب بپیوندید و از ساختار و ایدهپردازی دم دستی و ضعیف آن انتقاد کنید و به آن بخندید. تیزری کوتاه که با اشارههای صریح و اغراق آمیز نسبت به سوژه مورد نظر(عطر و ادکلن) و رفتارهای بازیگرش- که به ویژه با وجود ذهنیتها نسبت به او گویی در آیتمی کمدی شرکت کرده-حسابی بهانه به دست منتقدانش میدهد. فارغ از بررسی کیفیت این تیزر، بحث و نکته مهم آنجاست که واقعا کاربران فضای مجازی بعضاً در میانه این جدالهای سطحی و شاید پوچ برخی سلبریتیها چه جایگاهی دارند و چرا باید کلی وقت و زمان صرف پرداختن به این مسائل کم اهمیت شود که حاصلی هم ندارد. چه بحث و جدلهای طولانی که در بخش کامنتهای صفحات این سلبریتیها شکل نمیگیرد و چه دشنامها و الفاظ غیر اخلاقی که طرفداران یکی از آنان به دیگری نسبت نمیدهند. صفحاتی که دنبال کنندگان (فالوورهای) چند میلیونی (واقعی و مجازی) دارند و حواس، فرهنگ و فرصتهای آنان در چنبره این بگو مگوهای نازل با تبلیغات اجناس بنجل تنزل مییابد. حال آنکه بستر ایده آلی که فضای مجازی در اختیار قرار داده، میتواند در راه موارد منطقی و حتی انسان دوستانهای صرف شود که کمک به آزادی زندانیان جرائم غیرعمد یا تأمین هزینه بیماران مستضعف و یا تبلیغ تولیدات فرهنگی شاخص و مفید میتواند نمونههایی از آنها باشد. همانطور که برخی چهرههای سرشناس در پیچهای خود گهگاه چنین رویهای را دنبال میکنند.