به گزارش مشرق، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «یدالله جوانی» نوشت:
یکشنبه شب نهم مهر ماه در لاسوگاس امریکا، سمفونی مرگ بزرگترین حادثه خونبار در تاریخ امریکا را رقم زد. تیراندازی یک امریکایی از طبقه 32 هتل مشرف بر محل اجرای فستیوال موسیقی، یک شب پر از وحشت را برای هزاران امریکایی دیگر رقم زد. در این حادثه خونین به گفته مقامات محلی، حدود 60 نفر کشته و بیش از 500 نفر زخمی شدند. انتشار اخبار مربوط به این حادثه، توجه بسیاری از جامعهشناسان و تحلیلگران مسائل سیاسی و اجتماعی را به خود جلب کرد. همه به دنبال ماهیت این حادثه، هویت تیرانداز، اهداف و انگیزههای او بودند.
گرچه گروهک تروریستی داعش با فرصتطلبی، عامل تیراندازی را از نیروهای خود معرفی کرد، لکن پلیس فدرال امریکا اعلام کرده است که عامل حمله لاسوگاس ارتباطی با گروههای تروریستی بینالمللی نداشته است. به گزارش پلیس، مقامات محلی و رسانههای امریکا، «استیفن پادوک» 64 ساله و بزرگ شده «سان وله» در کالیفرنیای امریکا، عامل این حمله خونبار است. برادر قاتل شهروندان امریکایی، برادرش را یک میلیاردر معرفی کرده و میگوید، او در بخش املاک و مستغلات سرمایهگذاری داشت و در لاسوگاس برای قماربازی به هتلها رفت و آمد میکرد. «پادوک» میلیاردر، ضمن داشتن مجوز پرواز با هواپیماهای کوچک، خود صاحب دو هواپیما بود.
پخش تصاویر این حمله خونبار از رسانهها، بسیاری از امریکاییها را وحشتزده و نگران ساخت؛ چراکه امریکاییها از این پس احتمال تکرار سمفونی مرگ را در هر نقطه دیگری از امریکا میدهند.
حاادثه تلخ و خونین لاسوگاس، ترامپ و همسرش را برای عیادت از زخمیها و همدردی با خانواده مقتولین، به این شهر توریستی و محل زندگی بازنشستگان و اهل عیش و نوش کشاند. ترامپ پس از دیدار با آسیبدیدگان، آن حادثه را خیلی غمانگیز دانست و گفت: «ما تاوان احترام گذاشتنهای خود را پس میدهیم. مقامهای پلیس اطلاعات زیادی از «پادوک» عامل این تیراندازی کسب کردهاند و اطلاعات بیشتر در زمان مقتضی اعلام خواهد شد.»
اما واقعیت این داستان و قصه خونبار را، از زاویهای دیگر نیز میتوان مورد توجه و بررسی قرار داد. حادثهای که در نهم مهر در شهر لاسوگاس امریکا پدید آمد و بسیاری از امریکاییها را به وحشت انداخت، شبیه حوادث فراوان و گوناگونی است که در دهههای اخیر و خصوصاً یک دهه گذشته در کشورهای غرب آسیا رخ داده است. حوادث خونبار و وحشتناکی که عامل اصلی آن یک امریکایی است. آری، حادثه مرگبار لاسوگاس را یک امریکایی با شباهتهای بسیار با رئیسجمهور این کشور رقم زد. در واقع آقای «پادوک»، یک «ترامپ» کوچک در لاسوگاس بود. اگر آقای ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده و همانند اسلاف خود در کاخ سفید، ملتهای بیگناه را در گوشه و کنار جهان به خاک و خون میکشد، اکنون فردی شبیه او از خود امریکا، در لاسوگاس سمفونی مرگ را به اجرا در آورد. این حادثه رخ داد تا امریکاییها به خود آیند و لحظاتی را در اطراف حوادث خونباری که ترامپ بزرگ در جهان پدید میآورد، اندیشه کنند.
امریکاییهایی که با حادثه لاسوگاس به وحشت افتادند و گریان شدند، باید بدانند آن صحنههای وحشتناکی که قاتل بیرحم در حین اجرای یک فستیوال موسیقی پدید آورد، هر روز و هر شب در بخشهایی از جهان از سوی رئیسجمهور بیرحمشان رقم میخورد. آیا ماهیت لشکرکشیهای امریکا به عراق و افغانستان، بمبارانهای گوناگون هواپیماهای امریکایی در دهههای گذشته، شلیک موشک از روی ناو امریکایی در خلیج فارس به هواپیمای مسافربری ایرباس، و صدها مورد مشابه دیگر که امریکاییها در آن حوادث عامل قتلها، وحشتآفرینیها و جنایات بودند، با ماهیت حادثه لاسوگاس تفاوت دارد؟ تنها تفاوت میان حادثه لاسوگاس و دیگر حوادثی که مواردی از آن بر شمرده شد، در محل وقوع حادثه است. عامل تیراندازی لاسوگاس، یک امریکایی میلیاردر قمارباز است که در خاک امریکا آن حادثه خونین را رقم زد، اما عامل جنایتهای خونین دیگر،یک امریکایی قدرتمندتر است که در دیگر نقاط جهان آدمکشی میکند و حمامهای خون به راه میاندازد. در سالهای گذشته، چندین تجمع انسانی و از جمله مراسمهای عروسی، با بمباران هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی در افغانستان، پاکستان، عراق و سوریه، به خاک و خون کشیده شد.
این جنایات خونین اخیر را ترامپ و امثال ترامپ مانند اوباما و جورج بوش رقم زده و میزنند و آن حادثه را در لاسوگاس یک ترامپ کوچک به نام «استیفن پادوک» رقم زد. آقای ترامپ در پی حادثه لاسوگاس از عامل حادثه به عنوان یک «شیطان» یاد کرد و گفت، باید بدانند، ملتهای مظلوم و زخم خورده به دست امریکاییها همین احساس را نسبت به امریکا دارند و با همین احساس به دنبال بیرون کردن امریکاییها از کشورهای خود هستند و عنوان «شیطان بزرگ» را که حضرت امام خمینی (ره) برای امریکا برگزیدند، به خاطر همین خصلتهای ضد انسانی و رفتارهای ضد بشری دولتمردان امریکا در جهان است. امریکاییها باید بدانند همان حس تنفری را که پس از حادثه لاسوگاس نسبت به عامل تیراندازی پیدا کردند، همین حس را ملتهای مظلوم و ملت ایران نسبت به رئیسجمهور و دولت امریکا دارند. شعار «مرگ بر امریکا» از چنین حسی سرچشمه میگیرد.