کد خبر 788857
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۶

در نگاه اول این جمله به ذهن ها می آید که همه این کارها با ترس از جریمه تحقق پیدا کرده و کار خاصی نبوده اما به این سخن می توان دوگونه پاسخ داد.

به گزارش مشرق، حسین خان بابازاده:در این چند خط نگارنده قصد دارد  به یکی از دستگاه های فرهنگی موفق اشاره کند که گرچه در عداد دستگاه های فرهنگی شمرده نمی شود اما در کارهای فرهنگی که توسط این دستگاه انجام برای نیل به اهدافشان انجام گردیده، توفیقات چشم گیری دست یافته اند.

پلیس راهنمایی و رانندگی یا راهور همان دستگاهی است علی رغم اینکه یک دستگاه فرهنگی به شمار نمی آید و یک از زیر مجموعه های نیروی انتظامی است اما در طرح های ارتقای فرهنگ که درجهت اهداف این مجموعه بوده، بسیار موفق عمل کرده است. شاید در ابتدا این مطلب خنده آور به نظر رسد اما بازخوانی بعضی از این توفیقات در فهم بیشترمطلب کمک خواهد کرد:

صندلی جلو برای یک نفر است!
تقریبا اکثر مردم ایران در خاطر دارند که روزگاری در خیابان های همین شهرها، در صندلی جلو باید دو مسافر سوار می شدند. تاکسی ها تا در صندلی جلوی ماشین دو نفر را سوار نمی کردند، حرکت نمی کردند و به طور کلی این عمل یک ناهنجاری تلقی نمی شد. اقدامات ارزنده پلیس راهور در آن بازه زمانی، این ناهنجاری را از سطح جامعه کنار زد و امروز غیر از موارد بسیار معدودی خوشبختانه این موضوع مشاهده نمی شود. این موضوع تا انجا پیش رفته بود که بعد از ممنوعیت سوار شدن دو نفر در صندلی جلوی خودرو، تاکسی کرایه آن یک نفر را بر سایر سرنشینان تقسیم کردند و به نوعی ضرر خود را جبران کردند! امروز شاید دیگر هیچ راننده تاکسی یا مسافری و یا صاحبان خودروی شخصی حاضر به انجام این کار و برگشت به آن فرهنگ نباشند.



کمربند ایمنی، به چه کار می آید!
صبح که از خانه به قصد محل کار حرکت می کنید کمتر ماشینی را می بینید که نه تنها راننده بلکه سرنشین جلو حتی در ترافیک های طولانی مدت از کمربند ایمنی استفاده نکرده باشد. همین موضوع را مقایسه کنید با سال های نه چندان دور، هنگامی که نه تنها در سفرهای درون شهری بلکه در مسافرت های برون شهری و در جاده های خطرناک هم کمتر کسی از کمربند استفاده می کرد. زحمات پلیس راهنمایی و رانندگی در جاانداختن این فرهنگ کاملا محسوس و ملموس است.



توقف پشت خط عابر
به خاطر بیاورید، چراغ قرمز می شود، یک ماشین در وسط خط عابر توقف می کند، دیگری خط را رد می کند، آن یکی پشت خط می ایستد، دیگر لاستیکش را از خط عبور می دهد. وضعیت نامنظمی که خودروها در تقاطع ها و پشت خطوط عابر داشتند را در ذهن خود نه هم اکنون با مشاهده عینی در یکی از تقاطع ها مقایسه کنید. کمتر راننده و معدود خودرویی است که پشت خط سفید توقف نکرده باشد البته اگر بی نظمی تایمر چراغ، راننده را در معذوریت قرار ندهد.  زحمت پلیس راهور در این حوزه نیز کاملا قابل حس است.



قطعا در نگاه اول این جمله به ذهن ها می آید که همه این کارها با ترس از جریمه تحقق پیدا کرده و کار خاصی نبوده اما به این سخن می توان دوگونه پاسخ داد. بسیاری از دستگاه های فرهنگی در زیرمجموعه خود ابزار نظارتی همچون جریمه داشته اند ولی هیچ گاه موفق نبوده اندو صرف ابزار جریمه دلیل توفیق امور نیست.



نکته دوم که باید بدان اشاره کرد اراده برای استمرار یک طرح و عدم عقب نشینی از آن با هر دلیلی اعم از خسته شدن و یا حملات رسانه ای است که خود بر موفقیت آن می افزاید. فارغ از آنکه مردم در اجرای طرح های صحیح فرهنگی اگر در ابتدا هم مخالفتی نمایند بعد از مدتی همراه می شوند.



امیدواریم دیگر امور فرهنگ رانندگی از جمله حرکت بین خطوط، توقف های ممنوع، سرعت لازمه در لاین ها اعم از سرعت لازم در لاین انتهایی یا حداقل سرعت مجاز در خط کندرو و .... با همت مردم عزیز و پلیس زحمتکش راهور هرچه زودتر تحقق یابد.

منبع: جهان