کد خبر 795538
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۶ - ۱۶:۳۳

حادثه کربلا یک حادثه بی نظیر در تاریخ است. فرزند آخرین پیامبر را در کربلا به همراه 72 تن شهید می کنند و خانواده آنها را به اسارت می برند،قرار بود این حادثه در همان صحرای کربلا دفن شود،اما این طور نشد!

به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی با عنوان «بنازید، بنازید که خوبان جهانید» نوشت:

اربعین حسینی امسال بیش از سال های گذشته ذهن نخبگان جهان را به خود مشغول داشته است. آنها از هم می پرسند برای برگزاری یک میتینگ سیاسی میلیون ها دلار خرج می شود اما شمار محدودی می آیند، چه طور می شود یک انسان 14 قرن پیش فراخوان «هل من ناصرٍ ینصرنی» بدهد، میلیون ها انسان در هزاره سوم میلادی در مقیاس ده ها میلیونی به دعوت او لبیک بگویند و با پای پیاده و با هزینه خود در این میتینگ شرکت کنند!؟

اسلام و تشیع مکانیزم های تبلیغ و ترویج ایده خود را در آداب و مناسک خاصی تعبیه کرده است که متضمن حیات بالنده آخرین دین الهی است. نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر متکی به حرکت و جنبش است و با ایستایی و سکون و سکوت فاصله دارد.

حادثه کربلا یک حادثه بی نظیر در تاریخ بشر است. فرزند آخرین پیامبر الهی را در کربلا به همراه 72 تن شهید می کنند و خانواده آنها را به اسارت می برند، قرار بود این حادثه در همان صحرای کربلا دفن شود، اما این طور نشد!

حوادثی سهمگین تر و وحشتناک تر از حادثه کربلا در تاریخ بشر رخ داده و تاریخ آن را از یاد برده است، و اگر هم ثبت کرده، موجد هیچ تحرک و جنبشی نشده است. اما حماسه امام حسین (ع) و یارانش هنوز پس از گذشت قرن ها از یاد نرفته و هر سال فروزان تر از سال گذشته ذهن و قلب بشر را به خود مشغول می کند.

صبح اولین اربعینی که از شهادت حضرت سیدالشهداء (ع) و یارانش می گذشت جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی که از مدینه پیاده حرکت کردند، به کربلا رسیدند. در همین روز حضرت زینب کبری (س) و امام سجاد (ع) همراه با هشتاد و چهار نفر از باقی ماندگان فاجعه کربلا وارد این سرزمین شدند. جابر و عطیه پس از  گفتگو با امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س)، قبر امام حسین (ع) را زیارت کردند؛ و از آنجا زیارت اربعین آغاز شد.

رهبر معظم انقلاب می فرمایند: «شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است. جابر بن عبدالله را از مدینه بلند می کند و به کربلا می کشاند. این همان مغناطیسی است که امروز با گذشت قرن‌ های متمادی در دل من و شما هست.»

پیاده روی اربعین چند سالی است در کشور ما فرهنگ شده است. صدها هزار نفر به خاطر شوق حضور در چنین معرکه ای سر از پا نمی‌ شناسند و خود را به نجف و از آنجا به مسیر راهپیمایی تا کربلا می رسانند. هزاران نفر نیز با اشتیاق، لجستیک این حضور حماسی را به عهده می گیرند. پیاده روی در قاموس سیاسی یعنی تظاهرات، تظاهرات یعنی اعتراض، اعتراض یعنی تعیین مرز ضدیت و غیریت با دشمن. مرز غیریت در تظاهرات اربعین، همین شعار عاشورایی است؛ «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و عدو لمن عاداکم و...»

راهپیمایی اربعین یک قدرت نمایی تمام عیار مسلمانان جهان به ویژه شیعیان در برابر یزیدیان زمان است. میلیون ها نفر از حد اقل 60 کشور جهان در این راهپیمایی حضور دارند. نه تنها مسلمانان بلکه ادیان و اقوام دیگر بشر، خود را به این همایش حماسی می رسانند و آن را از یک پدیده دینی به پدیده ای فرادینی تبدیل کرده اند.

در هیچ جای جهان یک چنین جنبش سیاسی و دینی با قالبی حماسی وجود ندارد. این حرکت الهی می رود تا مبانی تمدنی جنبش مهدوی را شکل دهد. تمدنی که بشر سکولار ساخته است مبنی بر ستم، تجاوز، طمع، حسد، بخل و ستیز با همنوع است. تمدنی که نمونه رفتاری آن در راهپیمایی اربعین به نمایش گذاشته می شود مبنی بر عدل، ایثار، همدردی و همراهی و البته ستیز با کفر، الحاد و شرک است. راهپیمایی اربعین یک سیر آفاقی و انفسی دارد. در این سیر دستاوردهای انفسی آن بیش از دستاورد آفاقی آن است. راهپیمایی اربعین بیش از آنکه یک سفر بیرونی باشد، یک سفر درونی است و خداوند به بشر نوید داده است که آیات خود را بی پرده به کسانی که اشتیاق این سفر را دارند نشان خواهد داد؛ «سنریهم آیاتنا فی آلافاق و فی انفسهم...» (سوره مبارکه فصلت، آیه 53)

مردم به عشق حسین (ع) و یاران او پای در این راه می گذارند اما در درون، خروش هر مسلمانی ناظر به اشتیاق دیدار امام زمان (عج) است. اوست که آتش به دل مؤمنان زده و آنها را فراخوان داده و پا به پای آنها در این راهپیمایی حضور دارد.

زمزمه هر رهروی در این راهپیمایی عظیم با خود این است که؛

ای ز نظر گشته نهان، ای همه را جان و جهان

بار دگر رقص کنان، بی دل و دستار بیا

روشنی روز تویی، شادی غم سوز تویی

ماه شب افروز تویی، ابر شکربار بیا

ای عَلَم عالم نو، پیش تو هر عقل گرو

گاه میا، گاه مرو، خیز به یک بار بیا

ای شب آشفته برو، وی غم ناگفته برو

ای خرد خفته برو، دولت بیدار بیا

ملت ها در آرزوی دولت بیدار یار و یوسف زهرا (س) و منتقم خون حسین (ع) هستند. کسی که به سوی حسین (ع) می رود، دائم در حرکت است تا به مقصد برسد. مقصد کجاست؟ دولت بیدار مهدوی! در این حقیقت هیچ شکی وجود ندارد. لذا هر کس که این روزها صفوف راهیان اربعین و اشتیاق آنان را می بیند و نمی تواند در این همایش عظیم حضور یابد، فقط از ته دل می تواند به آنها بگوید؛

برانید، برانید که تا باز نمانید

بدانید، بدانید که در عین عیانید

بتازید، بتازید که چالاک سوارید

بنازید، بنازید که خوبان جهانید

میلیون ها انسان در این راهپیمایی عظیم با سفر معنوی و سیر آفاقی و انفسی، دل و جان خود را با حکمت حسینی و مهدوی از غبارهای مدرنیسم می شویند و کسانی که توفیق حضور در این قدرت نمایی الهی را ندارند، با اشک خود که صادقانه ترین سخن است، آنها را یاری می کنند.

اکنون کار غرب و دنیای مدرنیسم لاپوشانی و سانسور این حرکت عظیم بشری است. اما آنها نمی توانند در عصر انفجار اطلاعات و توسعه محیرالعقول ارتباطات، آن را سانسور کنند. دلیل این عجز را می توان با حضور انسان هایی از پنج قاره جهان در این راهپیمایی عظیم دید.

لنز دوربین های خبری جهان هنگامی که راهپیمایی اربعین، نه در مسیر نجف و کربلا بلکه در کشورهای خود، آن را می بینند، مجبورند به این پدیده الهی اعتراف کنند.

انقلاب اسلامی ایران از راهپیمایی تاسوعا و عاشورا و اربعین های شهدا شکل گرفت و 40 سال است این انقلاب سرپاست و سوخت اصلی خود را از فرهنگ اهل بیت (ع) به ویژه شعائر الهی عاشورا، کربلا و اربعین تأمین می کند.

یک سؤال کلیدی را از هر زائر اربعین می شود پرسید. آن هم در اوج نشاط و بهجت حضور در راهپیمایی میلیونی از نجف و کربلا طرح این پرسش برای پیوستن ما به آنها لازم است؛

مرغان که کنون از قفس خویش جدایید

رخ باز نمایید و بگویید کجایید؟