کد خبر 797415
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۶ - ۰۵:۲۰

دخالت در امور داخلی و تحریک ملت‌ها علیه دولت‌های متبوعشان، یکی از رفتارهای بی‌ثبات‌کننده و گستاخانه همیشگی از سوی ترامپ بوده است.

به گزارش مشرق، «زینب عامری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

دونالد ترامپ در آخرین سفر آسیایی به چین مهم‌ترین هدف خود و دولتش را افزایش اعتماد بین‌المللی و برقراری صلح و ثبات جهانی معرفی کرد. وی همچنین هدف از ملاقات روز جمعه با ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه را در ویتنام، کاهش تنش میان کشورها دانست. آنچه هویداست اتخاذ سیاست‌های دوپهلو از سوی ترامپ برای حفظ هژمونی ایالات متحده در معادلات بین‌الملل یا همان چیزی است که ترامپ آن را «احیای قدرت و جایگاه امریکایی» می‌نامد و معتقد است دول پیشین آن را به ورطه ضعف و نابودی کشانده‌اند.

این دست استراتژی‌های ترامپ که چندان تازه نیست و ریشه‌ای عمیق در تفکر امریکایی دارد، علاوه بر آنکه ماهیت غیرقابل اعتماد امریکا را به نمایش می‌گذارد، حاوی نکات مهمی است.

تناقضات موجود میان سخنان ترامپ و وقایع سیاسی جهان نشان می‌دهد رئیس‌جمهور امریکا چرا و چگونه پشت این نمایش صلح‌خواهی به بزرگ‌ترین عامل ناامنی و تنش در جهان بدل شده است:


۱- دخالت در امور داخلی و تحریک ملت‌ها علیه دولت‌های متبوعشان، یکی از رفتارهای بی‌ثبات‌کننده و گستاخانه همیشگی از سوی ترامپ بوده است. وی چندی پیش در سخنرانی خود در سازمان ملل، نظام ایران را مستبد خواند و تلاش کرد ملت و حکومت ایران اسلامی را رویاروی یکدیگر نشان دهد و خود را حامی بلامنازع ملت ایران! این رویکرد بار دیگر در مقابل کره‌شمالی نیز اتخاذ شد. رئیس‌جمهور امریکا خطاب به پیونگ یانگ، رهبر کره‌شمالی، حکومت را در این کشور یک دیکتاتوری ظالمانه توصیف کرد که هیچ‌کس مستحق زندگی در آن نیست. ترامپ، آینده بهتر در هر دو کشور را حرکت در مسیر صلح و ثبات جهانی و منوط به توقف برنامه تسلیحاتی دانست. 


۲- ترامپ در حالی سایر کشورها را از افزایش توان دفاعی و دانش موشکی منع می‌کند و این اقدامات را موجب بی‌اعتمادی و بی‌ثباتی در سطح جهان می‌خواند که امسال به خواست وی بودجه نظامی امریکا به یک و ۱/۵برابر افزایش یافته و به سقف۷۰۰میلیارد دلار رسیده است. برنامه‌های مطروحه برای بودجه اضافه شده ذیل رشد توان تسلیحاتی و افزایش جت‌ها و ناوهای جنگی و امثال آن بیان شده است.  


۳- کاهش روابط دیپلماتیک و دوستانه ایالات‌متحده با دیگر ملل در سال گذشته، واقعیت دیگری است که پرده از نقاب دروغین و ماهیت فریبکار این کشور برمی‌دارد. روزنامه اینترنتی«آر. ب. کا» نوشت: «امریکا شکاف سیاسی جدیدی را تجربه می‌کند. بدترین روابط بین امریکا و برخی کشورها مانند روسیه در دوران ترامپ به وجود آمده است... روابط بین‌الملل امریکا در نامطمئن‌ترین وضعیت پس از جنگ سرد قرار دارد که جای نگرانی است.» ایالات متحده طبق ایدئولوژی لایتغیر خود به سمت صلح و ثبات جهانی و نزدیکی کشورها حرکت نکرده و نمی‌کند چراکه خلاف منافع و اهداف آن است بلکه خود هر روز شکاف و فاصله بیشتری را در این روابط تجربه می‌کند. 


۴- کاهش روابط سیاسی ایالات‌متحده با دیگر کشورها در حالی است که در آن سوی سکه با حمایت‌ها و افزایش روابط میان محور شرارت با محورهای تنش در جهان - مانند آل‌سعود- روبه‌رو هستیم. حمایت امریکا از بزرگ‌ترین دیکتاتوری عربی در عربستان و افزایش روابط حضوری و تلفنی و نشست‌های دیپلماتیک با رهبران سعودی برگ دیگری است در افشای حقیقت امریکا و ابطال سخنان ترامپ. اندیشکده کاتو نوشت: «‌ترامپ با حمایت از محمد بن سلمان در حال بازی با آتش است. 


واضح است آل‌سعود مهره جایگزین قدرت در منطقه از سوی امریکاست که افزایش تخاصم علیه ایران و طرح حذف دو مرحله‌ای برجام و در مقابل افزایش روابط و حمایت و موقعیت‌تراشی برای ولیعهد سعودی در راستای همین تنش‌زایی و جابه‌جایی قدرت در منطقه است. ترس تئوریزه شده از ایران و قدرت نرم انقلاب اسلامی و تبعیت تام آل‌سعود از امریکا نیز موجب تشدید این تنش‌آفرینی از سوی امریکا شده که انتقادات فراوانی را در داخل خاک امریکا برانگیخته است. 


۵- مواضع ترامپ حس ناامنی و کاهش اعتماد و رتبه جمهوریخواهان در داخل امریکا را نیز موجب شده است. در آخرین نظرسنجی انجام شده از سوی دانشگاه وینتروپ در ایالات‌جنوبی امریکا دونالد ترامپ به عنوان پنج مشکل اول امریکا از سوی مردم شناخته شده که آرامش سیاسی این کشور را با چالش جدی روبه‌رو کرده است و این بدون شک حقایق و مستندات خلاف ادعای رئیس‌جمهور امریکا را اثبات می‌کند و هیچ‌گونه حرکتی در مسیر صلح و ثبات منطقه‌ای و جهانی از سوی امریکا متصور نیست.

این رویکرد که از طریق تنش و بی‌ثباتی اهداف امریکایی را محقق می‌سازد، در رابطه با ایران و برجام نیز به نمایش گذاشته شد:


۱- در گام نخست با ایجاد چالش و نقدهای فراوان به متن توافق از آن تصویری ناجامع و بدون کارایی لازم تصویر شد و نخستین جرقه ایجاد تنش دوباره از سوی ایالات‌متحده زده شد. با ایجاد حس ناامنی و بر هم خوردن توازن موجود، اذهان برای طرح سایر خواسته‌های امریکایی _مسائل موشکی و منطقه‌ای- آماده شد. 


۲- سپس در گام دوم با تقابل مستقیم با ماهیت و سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی و معرفی آن به عنصر بی‌ثبات‌کننده و جنگ‌طلب در منطقه، کار کنگره را برای ابطال برجام تسهیل کرد. لغو دومرحله‌ای برجام و ایجاد اصطکاک جدید میان دو کشور یکی دیگر از اقدامات مشکل‌آفرین و ناامن‌کننده امریکا در سطح جهان است. اگر چه برجام از اساس مورد انتقادات بسیاری در داخل ایران بود اما با شروطی پذیرفته و به رویکرد کلی نظام تبدیل شد، نتیجتاً پشت پا زدن به توافق، راهبرد عاقلانه‌ای برای فشار دیپلماتیک به جریان و تفکری خاص در داخل ایران و تضعیف و به حاشیه راندن آن نخواهد بود.

ترامپ در صورت ارجاع برجام به کنگره و نقض آن، نه با دولت یا سپاه یا هر ارگانی در ایران که با قدرت اول منطقه حلقه جدیدی از تنش و جنگ دیپلماتیک را آغاز کرده است که به نفع این کشور نخواهد بود. 


ایالات‌متحده در هیچ برهه‌ای از تاریخ سیاسی خود به ثبات سیاسی جهان و منطقه کمک نکرده و برخلاف این مسیر حرکت کرده است چراکه اساساً منافع این کشور اینگونه اقتضا می‌کند. سیاست‌های ترامپ تنها موجب تشدید این رویکردها شده است. روال تنش‌زا، بی‌ثبات کننده و نامطمئن ایالات‌متحده بدون شک این کشور را در مسیری نو و تجربه‌نشده از انزوای سیاسی، نابودی دیپلماتیک و سقوط هژمونی امپریالیسم قرار خواهد داد.