کد خبر 799203
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۵

وضعیت فعلی حکومت عربستان در منطقه به صورتی است که در یک کلاف سردرگم گرفتارشده است. سعودی‌ها سعی داشتند با توطئه و فشار بر لبنان و ایجاد جنگ روانی علیه حزب الله جایگاهی برای خود در منطقه ایجاد کنند.

به گزارش مشرق، « باتلاق محمد بن سلمان برای سعودی‌ها » عنوان یادداشت روز در روزنامه قدس به قلم محمد صادق کوشکی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

وضعیت فعلی حکومت عربستان در منطقه به صورتی است که در یک کلاف سردرگم گرفتارشده است. سعودی‌ها سعی داشتند با توطئه و فشار بر لبنان و ایجاد جنگ روانی علیه حزب الله و نیروهای مقاومت و تصور همراهی آمریکا و اسرائیل با آن‌ها در این اتفاقات، جایگاهی برای خود در منطقه ایجاد کنند؛ اما روند اتفاقات به سمتی پیش رفت که در شرایط فعلی انگشت اتهام کشورهای منطقه و جهان برای ایجاد تنش در منطقه خاورمیانه به سمت سعودی‌ها رفته است.


از آن جایی که قدرت در عمل در دست محمد بن سلمان که فردی فاقد هرگونه فعالیت سیاسی و مدیریتی است و چهره‌های شاخص حکمرانی آل سعود هم عموماً یا عزل و برکنار شده‌اند و یا در موج بازداشت‌های اخیر در زندان به سر می‌برند، از این رو، این فرد ناآگاه، عربستان را در یک باتلاق سوء مدیریتی گرفتار کرده است و تقریباً متوجه نیست که رفتارهایی که انجام می‌دهد چه بازتاب‌هایی را در پی خواهد داشت. سعودی‌ها بعد از شکست در مسئله سوریه و باتلاق یمن و بعد از ایجاد تنش‌های جدی و فرسایشی با جمهوری اسلامی ایران، به دنبال این بودند که با محاسبات خودشان بخشی از شکست‌هایی که در منطقه خوردند را از طریق برگرداندن تنش سیاسی در لبنان جبران کنند. یعنی با ایجاد ناامنی در لبنان و به نظر خودشان بسیج نیروهای لبنان علیه حزب الله و در یک حرکت هماهنگ با صهیونیست‌ها، لبنان را به حمله نظامی تهدید کنند و با وادار کردن حریری به استعفا به تنش‌های سیاسی در لبنان دامن بزنند، اما اتفاقی که رخ داد این بود که در عمل با توجه به جایگاهی که حزب الله در صحنه سیاسی لبنان دارد و از طرفی هماهنگی‌هایی که حزب الله لبنان با ارتش لبنان و میشل عون، رئیس جمهور لبنان داشت این محاسبات نه تنها درست از آب در نیامد بلکه مشکل دیگری را بر مشکلات سعودی‌ها اضافه کرد.


به عبارتی، سعودی‌ها در این مسئله نیز به دلیل شتاب زدگی و از یک موضع کاملاً مغرورانه و برگرفته از شخصیت یک کودک لجباز و بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی خاورمیانه و نبود یک فرد لایق در رأس حکومت، دوباره در مسائل منطقه بازنده شدند.


از طرفی محمد بن سلمان که قدرت مطلق را در عربستان در اختیار دارد و یک شاهزاده‌ای است که در سن جوانی و خامی به قدرت رسیده است تصورش این است که همه دنیا به فرمان او هستند و هر آنچه که اراده کند، می‌تواند به دست بیاورد در عمل نتیجه این سطح از ناپختگی و خامی همین باتلاق کنونی عربستان است. البته نیروهای بسیار باتجربه‌تر و کارآمدتر از محمد بن سلمان هم نتوانسته بودند موج انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی را در منطقه مهار کنند.
از طرفی، سعد حریری که مهره سعودی‌ها در لبنان بود، استعفای او نه تنها شرایط را برای سعودی‌ها مساعد نکرد، بلکه فضا را برای آن‌ها محدودتر نیز کرد زیرا زمانی که حریری به لبنان برگردد به دلیل اینکه طبق قواعد قانونی و عرف لبنان از نخست وزیری استعفا نکرده‌است دیگر جایگاهی در این کشور نخواهد داشت. در مقابل این اتفاق موجب شد که جایگاه حزب الله در منطقه مستحکم‌تر و جناح هوادار سعودی‌ها، ضعیف‌تر شود.