سرویس سیاست مشرق - روزنامه اصلاحطلب جامعه فردا، روز سهشنبه گذشته طی گزارشی با عنوان «چرا باید برای موشکها مذاکره کرد» که تیتر اول این روزنامه را نیز به خود اختصاص داد، نوشت:
«در صبح روز بعد از پیروزی –بر داعش- ایران میتواند غنیمتهای جنگیاش را استفاده کند تا بتواند روی میز مذاکره امتیازات لازم را بهدست آورد؟ غرب به دنبال آن است تا سهم ایران را از موفقیتهایش ندهد. آنها میخواهند موشکهای بالستیک ایران را به یک بحران بزرگ تبدیل کنند؛ تهران میتواند با درایت دیپلماتهایش از این شرایط حساس رهایی یابد!»
این گزارش میافزاید:
ایران میگوید حاضر به مذاکره برای موشکهایش نیست و برجام موشکی یا هر مذاکرهای ذیل برجام برای تغییر در برد موشکها را نمیپذیرد. برای رسیدن به چنین هدفی لازم است مانند مذاکرات هستهای پرونده موشکها هم در اختیار دیپلماتهای وزارت خارجه قرار بگیرد تا ادبیات حقوقی و سیاسی جایگزین نگاه نظامی شود. میتوان با یک دید استراتژیک موشکهای بالستیک را که نقش تعیین کننده دفاعی برای ایران دارد از روی میز مذاکره برداشت.
روزنامه جامعه فردا در ادامه این گزارش با بیان اینکه «برای برداشتن موشکها از روی میز مذاکره باید تن به معامله بدهیم» مینویسد:
تهران میتواند بهزودی با یک رویکرد دیپلماتیک مبتنی بر منافع ملی برجام موشکی را از روی میز مذاکره بردارد و یا حداقل از تکرار سرنوشت چاه مذاکرات هستهای جلوگیری کند و مانع از شکلگیری تحریمهای ظالمانه شود.
در خاتمه این گزارش نیز میخوانیم: سال 1382 وقتی مذاکرات هستهای در پاریس با بن بست روبهرو شد، حسن روحانی با عصبانیت از صندلی خود بلند شد و گفت:«بهتر است برویم و با رئیس اینها مذاکره کنیم.» اشاره روحانی از «رئیس» آمریکا بود. گرهارد شرودر میگوید:«تیم مذاکره کننده ایرانی به سمت درب آسانسور حرکت کرد. با عجله به سمت روحانی رفتم و گفتم باید بیشتر صبر کنید.» شیخ دیپلمات بهخوبی سیاست خارجی را میشناسد. او میداند که برای رها شدن از باز شدن یک پرونده ظالمانه موشکی لازم است تا تهران یکسری مذاکرات گسترده را آغاز کند. او میداند که لازم است در این راه با ریاض تعامل و با غرب مذاکره کند. روحانی راه گفتوگو با اروپاییها را باز گذاشته است، اما میتواند نیمنگاهی هم به «رئیس» داشته باشد.[1]
درباره بازی خطرناک این روزنامه نوپای اصلاح طلب با توان دفاعی کشور و مشخصا «موشک»، نکاتی قابل توجه و تذکر است:
*متأسفانه علیرغم اینکه تصور میشد تجربه تلخ بیدستاوردی و شکست برجام در کنار نگاه ناصحیح اصلاحطلبان به ماجرای مقاومت و سوریه؛ جملگی سبب یک عبرت تاریخی برای ستاد مشترک دولت و جریان سیاسی خاص شود اما گویا به هر دلیلی آقایان قصد تغییر ریل و دست برداشتن از تحلیلهای خود را ندارند.
طرفه آنکه در 2 ماه گذشته و پس از آنکه سردار قاسم سلیمانی بر پایان داعش تأکید کرد، بلافاصله زمزمههای اصلاحطلبان و برخی حامیان دولت بر چیزی به نام «مذاکره موشکی» و گرفتن پرونده منطقه از دست سردار سلیمانی و دادن آن به محمدجواد ظریف، نضج گرفت.
«مواضع اروپاییها تا حدی خردمندانه بهنظر میرسد. هم میخواهند که هیاهوی آمریکاییها را ساکت کنند و هم نمیخواهند موضوع موشکی ایران به یک بحران غیر قابل بازگشت تبدیل شود. البته ایران هم در موقعیت خوبی قرار دارد و به اهداف خودش رسیده و قادر است کهاین برنامهها را در همین نقطه کنونی متوقف کند. برد بیش از دوهزار کیلومتر در برنامههای ایران نیست. بهتر است که ما هم با آغاز مذاکره خطر جنگ و تحریم را از سر بگذرانیم. اگر مذاکره نکنیم ممکن است که اروپاییها مواضع تند و تیز آمریکاییها را در این مورد همراهی کنند.»[2]
در ادامه و به تازگی، روزنامه اصلاحطلب همدلی نیز در مطلبی ضمن تأکید بر اینکه «نباید اشتباه ادامه جنگ را تکرار کرد»! نوشت:
«تجربه مذاکرات برجام پیشرویمان است...آیا میتوان امیدوار بود که پرونده سیاستهای منطقهای ایران حالا و بر حسب ضرورتهای تازه از نیروی قدس سپاه پاسداران به وزارت خارجه منتقل شود تا محمدجواد ظریف و همکارانش کالای پیروزیهای میدانی ایران در منطقه را به کالای روابط حسنه ایران با "تمام" همسایگانش بدل کنند؟»[3]
غیر از این زمزمهها، ابراهیم اصغرزاده، فعال اصلاحطلب به تازگی در سخنانی بصورت تلویحی سردار سلیمانی را مخاطب قرار داده و در یک مصاحبه گفته است: «گویی کار از دست رئیسجمهور و رئیس دستگاه دیپلماسیاش خارج شده است و برخی دیگر درباره اوضاع منطقه تصمیم میگیرند، اطلاعیه میدهند و برای دیگران خط و نشان میکشند. کجا در ممالک دموکراتیک و متمدن رسم است که چنین رفتاری خارج از وزارت خارجه انجام بگیرد؟!...عدهای کاسه داغتر از آش شده تیترهای موشکی میزنند و متوجه حساسیت اوضاع نیستند»[4]
این وانمودهای اصلاحطلبان و رسانههای جریان خاص اما در حالی است که ماجرای موشکی که چپها پیش از این آنرا «کمعقلی» خطاب کرده و حتی در سطح ریاستجمهوری نیز از رزمایشهای پیرامونی آن انتقاد کردهاند؛ یک سد غیر قابل عبور است و نظام اسلامی صراحتا با آن مخالف است.
در واقع اگر در ماجرای برجام با برخی بهانهها و تغییر شکلها، دست آخر آنچه نمیبایست، رخ داد اما قضیه «برجام 2» و مذاکره موشکی هرگز قابلیت لاپوشانی و الصاق بهانه را ندارد و آنهایی که در پشت گزارشها و کنایههای رسانهها و معاریف اصلاحطلب پنهان شدهاند؛ خود بخوبی میدانند که صرفاً در حال تقلّایی ناامیدانه هستند و این مسئله مثل خطوط قرمز پیرامونی برجام نیست که بشود از برخی از آنها عبور کرد.
در این میان فرضی که بصورتی کاملا پررنگ خود را به رخ میکشد ماجرای تأثیرگذاری جواسیس دستگیر شده و شاید نشده! در تیم مذاکره کننده هستهای و خط مشیهای آنان است.
به سخن سلیستر اینکه از نظر برخی محافل تحلیلی که از 4 سال قبل وجود جاسوسها در تیم مذاکرهکننده هستهای را پیشبینی کرده و از آن خبر داده بودند؛ اکنون نیز ماجرای «پیشنهاد مذاکره موشکی» میتواند به جواسیس دستگیر شده و یا به جواسیسی مربوط باشد که هنوز کشف نشدهاند!
البته فهم ریاضی این تحلیل هم چندان سخت نیست... چه کسانی مشغول اصرار بر چیزی هستند که میدانند اولا از مبنا غلط است، ثانیا نظام اسلامی با آن مخالفت دارد و ثالثا هرگونه خدشه بر آن به امنیت کلان مردم و نظام اسلامی ضربه خواهد زد؟
پر واضح است کسی یا کسانی که این 3 حقیقت را میدانند اما باز هم مذاکرات موشکی را پیشنهاد میدهند؛ یا به لحاظ تحلیلی با اطلاعات غلط مسموم شدهاند و یا اینکه باید به آنها ظن جاسوسی برد.
البته کشف این مسئله هم مثل کشف جواسیس تیم مذاکرهکننده چندان طول نخواهد کشید... ودر صورت مشاهده علائم بیشتر، نهادهای نظارتی در این زمینه بیدارتر از همیشه عمل خواهند کرد.
گفتنیست، مدیر مسئول روزنامه جامعه فردا در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا با موضوع توضیح پیرامون گزارش مذکور، ضمن اینکه ادعا کرده است برخی در قبال گزارش عجیب این روزنامه دچار سوء تفاهم شدهاند و برخی دیگر فرصتطلبی کردهاند! گفته است: «موضع درج شده در گزارش روزنامه و سرمقاله آن، این است که اکنون با توجه به پیروزیهایی که در عراق و سوریه با همت نیروهای نظامی ایران به دست آمده است، فرصت مناسبی هست که با هرکس که درباره مواضع موشکی ایران مشکلی دارد از موضع قدرت و طرف پیروز مذاکره صورت گیرد.»
***
1_https://jameefarda.com/article/2157
2_mshrgh.ir/797356
3_mshrgh.ir/801420
4_mshrgh.ir/802340