کد خبر 803366
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۶ - ۰۴:۰۰

دردناک‌ترین وضعیت برای یک قدرت شیطانی و زورگوی سلطه‌گر، آن است که ابزار نظامی و زورگویی‌اش، ناکارآمد و بی‌اثر گردد.

به گزارش مشرق، «یدالله جوانی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

دردناک‌ترین وضعیت برای یک قدرت شیطانی و زورگوی سلطه‌گر، آن است که ابزار نظامی و زورگویی‌اش، ناکارآمد و بی‌اثر گردد. اکنون دولت ایالات متحده امریکا در مقابل ملت بزرگ ایران، به چنین وضعیت دردناکی مبتلا شده است. امریکایی‌های مدعی ابرقدرتی جهان که تصور می‌کردند، حداقل یکصد سال رهبری جهان و مدیریت بین‌المللی را  به صورت انحصاری در اختیار خواهند داشت، در سال‌های اخیر در منطقه راهبردی غرب آسیا، با شکست‌هایی سنگین و پی‌درپی مواجه شده‌اند.

امریکایی‌ها جمهوری اسلامی را، مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مانع سر راه بازیابی سلطه از دست رفته خود در این منطقه دانسته، بر همین مبنا به صورت مستمر از ادبیات تهدید به اقدام نظامی علیه ایران سخن می‌گویند. رژیم صهیونیستی هم روند تحولات در منطقه غرب آسیا را برای موجودیت و بقای خود خطرناک ارزیابی کرده، ایران را به خاطر پرچمداری این تحولات مرتب تهدید به اقدام نظامی می‌کند.

اما نکته بسیار مهم در این میان برای امریکا و رژیم صهیونیستی، غیر معتبر شدن تهدیداتشان در قبال جمهوری اسلامی و ملت ایران است. امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها در سال‌های اخیر، در حالی ملت ایران را تهدید به اقدام نظامی کرده‌اند که خود می‌دانند، جرئت عملی‌کردن این تهدیدات را از طریق اقدام نظامی ندارند.

قدرت پاسخگویی ملت ایران به این تهدیدات و هر نوع ماجراجویی نظامی، دلیل اصلی ناتوانی امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها در این موضوع است. غرب با محوریت امریکا اکنون به شدت نگران چنین وضعیتی است که پدیدآمده و آنان ناتوان از تحمیل اراده خود بر ایران هستند. فروریختن داعش که معنایی جز فرو ریختن غرب در منطقه ندارد، به شدت بر نگرانی‌های آنان افزوده است. داعش ابزار غرب و خصوصاً امریکا در منطقه برای پیشبرد سیاست‌هایشان بود. شکست داعش به رغم سرمایه‌گذاری‌های فراوان  جبهه متحد غربی، عبری و عربی، بخشی از قدرت توسعه یافته جبهه مقاومت با محوریت ایران را آشکارتر از قبل ساخت. این نمایش قدرت مقاومت در منطقه با روند افزایشی که دارد، روز به روز از اعتبار تهدیدات جبهه استکبار می‌کاهد.

بر همین اساس اولویت اول امریکایی‌ها در مقطع کنونی، تلاش برای معتبرسازی تهدیدات ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران است. آنان می‌دانند که اگر نتوانند تهدیدات خود علیه ملت ایران را معتبر سازند، هیچ نقشی در شکل‌دهی به معادلات، ترتیبات و نظم منطقه‌ای غرب آسیا نخواهند داشت.

دولتمردان و استراتژیست‌های ایالات متحده، برای معتبرسازی تهدیدات امریکا، روی تضعیف عناصر اقتدار جمهوری اسلامی تمرکز پیدا کرده‌اند. اقتدار موشکی، نفوذ منطقه‌ای و متحدین قدرتمندی چون حزب‌الله لبنان، از جمله عناصر اقتدار جمهوری اسلامی هستند که از نظر امریکایی‌ها باید دچار تغییر گردند.

از این روی در ماه‌های اخیر، شاهد تلاش‌های گسترده‌ای از سوی امریکایی‌ها، صهیونیست‌ها، برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه و انگلیس و برخی از دولت‌های مرتجع عرب در منطقه‌ با محوریت آل‌سعود، برای رسیدن به این اهداف هستیم. آنان تلاش می‌کنند تا به اهداف زیر برسند:

۱ ـ محدودسازی قدرت موشکی ایران 

وضع تحریم‌های جدید موشکی برخلاف برجام، فضاسازی علیه برنامه موشکی ایران به عنوان اقدامی مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، تهدید معرفی کردن موشک‌های ایران برای منطقه و جهان از یک طرف، چراغ سبز نشان دادن برای مذاکره موشکی با ایران از طرف دیگر، نقشه راه غرب برای محدودسازی قدرت موشکی جمهوری اسلامی است. آنان تصور می‌کنند، مدل مذاکرات هسته‌ای قابل تعمیم به برنامه موشکی ایران است. 

۲ ـ محدودسازی نفوذ منطقه‌ای ایران

با پیاده‌سازی تحریم‌های جدید بر مبنای قانون کاتسا و با انجام مجموعه‌ای دیگر از اقدامات، غربی ها به دنبال محدودسازی نقش‌آفرینی‌های ایران در منطقه و خصوصاً در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن هستند. آنان تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه به نفع ایران را از پیامدهای قطعی شکست داعش دانسته، تلاش می‌کنند مانع از بهره‌برداری ایران از این تغییرات شوند. 

۳ـ خلع سلاح حزب‌الله لبنان 

جنجال‌های اخیر علیه سلاح حزب‌الله لبنان، از دیگر اقدامات اساسی غرب برای محدودسازی قدرت ایران در منطقه است. جنجال‌هایی که با رفتار کودکانه آل‌سعود در استعفای اجباری سعدحریری به اوج رسید. امریکایی‌ها، اروپایی‌ها و اتحادیه عرب در حالی حزب‌الله را یک گروه تروریستی معرفی کردند که این نیروی مردمی و قانونی در لبنان، نقش بسیار مؤثر و تعیین‌کننده‌ای در مبارزه با داعش و فرو ریختن این گروهک تروریستی داشت. امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها و دیگر متحدین این دو جرثومه فساد و ظلم، تصور می‌کنند تا حزب‌الله لبنان خلع سلاح نشود، هرگز تهدیدات آنان علیه جمهوری اسلامی ایران، از درجه اعتبار لازم برخوردار نخواهد شد. 

سؤال این است که آیا آنان می‌توانند از طریق اقدامات گسترده و خصوصاً اقدام در سه حوزه مورد اشاره، در امر معتبرسازی تهدیدات خود علیه ملت ایران موفق گردند؟ پاسخ به طور قطع منفی است. جبهه استکبار هرگز به آنچه در این حوزه‌ها می‌خواهد، دست نخواهد یافت.