کد خبر 80339
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۴

از روند رسیدگی به پرونده بزرگترین رسوایی مالی خبرهای جسته و گریخته‌ای به گوش می‌رسد اما مهم آن است که آنها که این پرونده بر روی میز قضاوت آنها قرار دارد، بدانند که باید امانت شهدا را به خوبی به سر منزل مقصود برسانند.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، هم‌اینک بیش از سه ماه است که از طرح پرونده جنجالی رسوایی بانکی در ایران می‌گذرد. پرونده‌ای که از جابه‌جایی غیر‌قانونی نزدیک به 2 هزار و 800 میلیارد تومان خبر می‌داد و پس از مدتی نیز نظارت ویژه بر آن به عهده حجت‌الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای گذاشته شد.

از زمان آغاز روند رسیدگی به این پرونده تاکنون، خبر خاصی از کمّ و کیف فرآیندهای رسیدگی و یا صدور کیفر خواست‌های متهمان در دست نیست.

از دور و بر نیز خبرهای جسته و گریخته‌ای به گوش می‌رسد، از اینکه عده‌ای به برخی از رسیدگی‌ها و احضارها در راستای پرونده رسوایی بانکی، نقدها و اعتراضات جدی دارند.

اما انگیزه اصلی از نوشتن این گزارش، توجه دادن افکار عمومی و تیم رسیدگی کننده به پرونده رسوایی بانکی به حرف‌های آدم‌هاییست که در روزگاری در نزدیکی ما می‌زیسته‌اند و امروز در خیل شهدا جای گرفته‌اند.

شقایق‌های آتش‌گرفته‌ای که مدت زیادی است از بین ما رفته‌اند اما به قول شهید سیدمرتضی آوینی این آنها نیستند که رفته‌اند بلکه "حقیقت آنست که شهدا مانده‌اند و زمان ما را با خود برده است".

از آن شهدا وصیت‌نامه‌هایی هم بر جای مانده است که خواندن‌ آنها هر از گاهی این حقیقت را به ما می‌گوید که شهدا همزمان با اندیشیدن لحظات خود و انقلاب نوپای خمینی (ره) به آینده نیز می‌اندیشده‌اند.

آنها حتی شاید بیشتر از همه ما دوست داشته‌اند که بمانند تا از این آینده‌ هم پاسداری کنند اما افسوس که رسم دنیا چیز دیگری است و آن آینده از راه نمی‌رسید مگر با بذل جان‌های عاشق شهیدان ما.

در لابه‌لای وصیتنامه‌های برخی از شهدا، تک نگاره‌ها و جملاتی به چشم می‌خورد که گویا این فرزندان عارف خمینی(ره) آنها را برای برخی از لحظات سخت روزگار ما نوشته‌اند.

جملات و نوشته‌هایی که شاید اگر آنهایی که امروز مسئولیتی در راه بسط عدالت و خدمت در این کشور دارند، آنها را با تأمل ببینند و بخوانند، عزم محکمتری را در گام‌های خود احساس کنند.

و این فرازهایی از نوشته‌های شهدا برای آینده‌ای است که امروز به عنوان امانات شهیدان ما از راه رسیده است.
 
_ از وصیت‌نامه شهید جواد خلیلی:
از شما مردم مسلمان و دوستان و آشنایان تقاضا می‌کنم که با انقلاب به حالت سستی برخورد نکنید انقلاب هدف بزرگی را دنبال کرده است.
 
_ از وصیت‌نامه شهید حمید رشیدی:
قانون اساسی و نظام این جمهوری که گفته و خواسته شهیدان، نگهداری و پاسداری از آن بوده را سبک نشمارید و گرامی بدارید. واقعاً شرم دارد که این شهدا را ببنیم و ولی مدافع این انقلاب نباشیم.
 
_ از وصیت‌نامه شهید حسین ثامنی:
ای مسئولین توجه داشته باشید امروز مسئولیت حفاظت از خون شهیدان در درجه اول به عهده شماست مبادا بین صحبت و رفتارتان با این ملت شهیدپرور با مقامات بالاتر فرق کند. خود را عاقل و متعهد و حافظ اسلام و دیگران را بدخواه و جاهل ندانید، در خود بیشتر دقت کنید، مبادا جلوی خدمت مخلصان را بگیرید.
 
_ از وصیت‌نامه شهید ناصر بختیاری:
آگاه باشید که در این برهه از زمان مسئولیت سنگینی بر دوش دارید. شما پاسدار خون‌های ریخته شده برای اسلام عزیز هستید و باید شما عزیزان پیام خون شهیدان و شعار آنها را با کار و کوشش در راه خدا به جهانیان صادر نمائید.
 
_ از وصیت‌نامه شهید سید جمال طباطبایی:
از ملت خواستارم که حقشان را بر حقیر ببخشند که نتوانستم خدمتگزار خوبی برای آنها باشم اگر اشتباهی داشته‌ام خصوصاً افرادی که با آنها سرکار داشته‌ام عاجزانه می‌خواهم مرا عفو کنند چون خیلی بر من حق دارند و از خداوند متعال اجر فراوان برای آنها خواستارم.
 
_ از وصیت‌نامه شهید سیداصغر عالم‌مرتضوی:
وای به حال شما اگر از انقلاب اسلامی و از خون هزاران شهید در طول تاریخ حمایت نکنید... نگذارید هرکاری که خواستند انجام دهند که ناگهان می‌بینید کار از کار گذشته است. بیشتر مخالفان این انقلاب کسانی هستند که اسلام واقعی را با اسلام شاهنشاهی اشتباه گرفته‌اند.
 
_ از وصیت‌نامه شهید عباس قلعه‌زمانی:
ای دوستان و آشنایان، ‌پیرو خط امام و رهبری و دنباله‌رو راه شهیدان باشید. نگذارید که دشمنان اسلام بر شما غلبه کنند و شما را از بین ببرند.
 
_ از نوشته‌های شهید مهدی رجب‌بیگی:
خدایا! چه رنج بزرگی است...
تو می‌دانی که ما چه دردی می‌کشیم؛ پنداری که چون شمع آب می‌شویم ما از مرگ نمی‌هراسیم، اما می‌ترسیم که بعد از ما، ایمان را سر ببرند و اگر دل از سوختن برگیریم، روشنایی نابود شود و جای خود را دوباره به شب بسپارد، پس چه باید کرد؟
از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر، باید شهید شویم تا آینده بماند!
هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید امروز بمانیم تا فردا شهید نشود!
عجب دردی... کاش راهی بود تا امروز شهید شویم و فردا باز زنده گردیم تا دوباره شهید شویم.
آری، یاران همه به سوی مرگ رفته‌اند در حالی که نگران "فردا" بودند.
خدایا نکند وارثان خون این شهیدان در راهشان گام نزنند؟ نکند شیطان‌های کوچک با خون اینان "خان" شوند؟
نکند جانمایه‌ها برای بی مایه‌های دون "سرمایه مقام" شود... نکند زمین خونرنگ به تسخیر هواداران "نیرنگ" درآید.
نکند شهادت آنها پایگاه "دنائت" بشود؟ نکند میوه درخت فداکاری اینان را صاحبان ریا کاری بچینند؟
نکند جنگ یارانمان به چنگ "فرنگی مسلکان" افتد؟ نکند "خونین کفنان" در غربت بمیرند" تا "خویش باوران غرب" کام گیرند؟
 
_ از وصیت‌نامه شهید سیدمجتبی علمدار:
شیعه‌ها، مسلمان‌ها، حزب اللهی‌ها، بسیجی‌ها و... نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرار شود. بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه می‌باشد، باشند. چون دشمنان اسلام کمر همت بسته‌اند ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید. متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند.
 
_ از وصیت‌نامه شهید محسن وزوایی:
این امت باید بداند از بزرگترین خطراتى که انقلاب را تهدید مى‌کند، آفت نفوذ خطوط انحرافى در خط اصلى انقلاب یعنى همانا خط امام است؛ پس خط امام را دنبال کنید و امام را تنها نگذارید که نمى‌گذارید.
 
_ از وصیت‌نامه شهید مجتبی بابایی‌زاده (از شهدای سپاه در درگیری با تروریست‌های پژاک)
و پیام آخر به کارگزاران و مدیران و مدیران نظام... نکند لحظه‌ای در ولایت شک کنید و حضرت امام خامنه‌ای را تنها بگذارید که هر چه داریم از ولایت است.
***
باشد که بیندیشید!