کد خبر 804325
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۶ - ۰۳:۴۵

سردار سلیمانی درست در مقطعی به تأسی از أبالفضل‌العباس(ع) نامه ارشدترین مقام اطلاعاتی آمریکا را قبول نکرد که کاخ سفید بیشترین نیاز را به مفتوح شدن این نامه‌ی شوم داشت.

به گزارش مشرق، «مسعود یارضوی» طی یادداشتی نوشت:

حجت‌الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی، اخیراً طی سخنانی، به یک واکنش مهم سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس اشاره کرده و گفته‌اند:

«رئیس سازمان سیا به وسیله یکی از رابطان خود در منطقه، نامه‌ای برای سردار سلیمانی فرستاد اما ایشان گفت: نامه تو را نمی‌گیرم و نمی‌خوانم و اصلا با این افراد صحبتی ندارم»[۱]

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که بر اساس دریافت ما از تاریخ، از شرایط موجود و از مفهومی به نام «بصیرت نافذ»، صد البته باید که چندین کتاب راجع به محتوا و معنی این اقدام سردار سلیمانی نوشته شود...

ما از محتوای نامه خبر نداریم اما اینکه فرمانده سپاه قدس دست رد به سینه قاصد این نامه می‌زند و در مقطعی چنین مهم، از خواندن نامه ارشدترین مقام امنیتی ایالات متحده آمریکا سر باز می‌زند؛ رفتاریست که ذهن شیعیان جهان سابقه آنرا در روش حضرت أبالفضل‌العباس(ع) در جریان امان‌نامه شمربن‌ذی‌الجوشن برای او و برادرانش در کربلا در ذهن دارد.

روشی که در پیشگاه امام زمانه‌اش، نه تنها حتی جواب شمر را هم نمی‌داد بلکه پس از امر امام(ع) برای شنیدن حرف شمر، دست آخر به او گفت: لعنت بر تو و امان‌نامه‌اَت...

عملکردی که ریشه‌اش را باید در این حدیث امام صادق(ع) جستجو کرد که فرمود: «کان عمُّنا العبّاس نافِذَ البَصیرَه» 

*همه پیام‌های یک اقدام بصیرانه

می‌توان اذعان کرد که «عقلانیت دیپلماتیک» این حکم را داشت که سردار سلیمانی اقلاً این نامه را بستاند. همان عقلانیت دیپلماتیکی که کسانی در دولت اعتدال را طی ۵ سال گذشته به رفتارها و خوشبینی‌های عجیب و بعضا بیجایی واداشته است!

رأی عقلانیت دیپلماتیک مشخص است اما به نظر می‌رسد رأی «بصیرت نافذ» که سردار سلیمانی بر اساس همان رفتار کرد؛ چیز دیگری بود.

در بالا به تأثیر «مقطع مهم» در عملکرد سردار سلیمانی در قبال این نامه اشاره کردم.

حقیقت این است که در پیرامون این نامه‌ی مهم و پاسخ مهمتر فرمانده سپاه قدس به آن، رخدادهای مهمی وقوع یافته است.

آن رخدادهای مهم از این قرارند:

یکم: نامه رئیس سازمان سیا دقیقا در مقطعی برای سردار سلیمانی نوشته شد که تیرک اصلی خیمه تکفیر و تروریسم در زیر ضربات متواتر شمشیر محور مقاومت قرار گرفته بود و هرگونه مداهنه یا تزلزل و یا حتی هر تأملی، می‌توانست تکرار رخدادهای شوم جنگ صفین باشد.

دوم: سردار سلیمانی در مقطعی دست رد به سینه قاصد سازمان سیا زد که کسانی در سطوح بالای اجرایی و «هم در این دولت و هم در آن دولت»! معتقدند که راه حل مشکلات کشور در مذاکره با آمریکاست.

در همین مقطع است که شاهدیم کسانی از جریان سیاسی خاص در چند سال قبل نامه موسوم به «نامه ۲۰۰۳» را برای آمریکا فرستادند و اظهار عجز کردند.

یقینا بی‌محلی سردار سرافراز جبهه مقاومت به نامه اصلی‌ترین مقام اطلاعاتی آمریکا پیام‌های مهمی به افراد دخیل در موارد مذکور ارسال کرد و تجدید بیعتی تاریخی با رهبر معظم انقلاب در میان اینهمه نامهربانی بود.

سوم: حاج قاسم سلیمانی در حالی در اوج پیروزی، از دریافت و خوانش این نامه استنکاف کرد که سران کشورهای منطقه در تقرّب‌جویی به آمریکا از یکدیگر پیشی می‌جویند.

از شاهزاده خیره‌سر سعودی که صراحتاً می‌گوید آمریکا هژمون برتر جهان است تا کشورهایی که خود را مجری طرح‌های آمریکا در منطقه غرب آسیا می‌دانند و تا کشورهایی که آمریکا آنها را زیر یوغ توافق‌های امنیتی برده است.

مقامات این کشورها در صبح فردای تاریخ و هنگامی که نسل‌های آینده کشورشان ماجرای دست رد زدن سردار سلیمانی به سینه قاصد آمریکا را می‌خوانند؛ چه توضیح یا اقناعی را در چنته خواهند داشت؟!

و چهارم: نگارنده پیش از این طی یادداشتی با عنوان «شکست برجام ثابت کرد در بحران نبودیم...» با عنایت به اظهارات پسابرجامی برخی مقامات دولت حاضر مبنی بر اینکه مردم به آمریکا وقعی نشان نمی‌دهند، تأکید بر خالی بودن خزانه گِرا دادن به دشمن است و... اینطور استدلال کردم که این حرف‌ها نشان داد ایران اسلامی هرگز در شرایط بحرانی که همین مقامات زمانی ادعای آنرا داشتند، نبوده است.


یقینا مقوله «پایان داعش»، پیروزی محور مقاومت به رهبری ایران اسلامی در منطقه و در آخر، اقدام بصیرانه سردار سلیمانی در نگرفتن نامه کسی که خیلی‌ها او را نماینده کدخدای جهان و حل‌المسائل جمیع مشاکل عالم می‌دانند نیز دلیل و برهان دیگریست که نشان می‌دهد ایران اسلامی و متحدانش در اوج عزت و اقتدار قرار دارند و مشکلات اگرچه کم یا زیاد وجود دارند اما بدون آمریکا هم قابل تحمل و قابل حل‌اند.

***

و حرف آخر اینکه این نامه، درست در مقطعی برای سردار جبهه مقاومت فرستاده شد که آمریکا بیشترین نیاز را به آن داشت.

در واقع، مقامات آمریکایی پیش از این نیز از اشتیاق خود برای دیدار و مذاکره با سردار سلیمانی سخن گفته بودند اما هیچیک از این ابراز اشتیاق‌ها و پیغام‌ها به اهمیت نامه‌ای که رئیس سازمان سیا در بوکمال برای فرمانده سپاه قدس فرستاد نبود.

نامه‌ای پراهمیت که البته عملکرد بصیرانه سردار سلیمانی در ردّ آن؛ برگ پر افتخار دیگری را بر دفتر ثمرات تفکرات سیاسی شیعیان و مقام پیروان حضرت أبالفضل‌العباس(ع) افزود.

***

۱_http://razavi.farsnews.com/news/۱۳۹۶۰۹۰۹۰۰۱۰۲۵

منبع: فارس