اصلاح‌طلبان مدعی شده‌اند که «روابط بین الملل با گذشته زندگی نمی‌کند»؛ این در حالی است که انگلیس در رابطه با ایران کارنامه سیاهی دارد و هیچگاه نیز در برخورد خود تغییری ایجاد نکرده است.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

******

** انگلیس در کنار ماست، گذشته‌ها گذشته!

روزنامه جهان صنعت در مطلبی با عنوان «روابط بین الملل با گذشته زندگی نمی‌کند» نوشت:

«سفر وزیر خارجه بریتانیا به تهران مستقل از هر رابطه‌ای برای ایران و انگلیس یک گام جدیدی محسوب می‌شود بریتانیا برای ایران جایگاه مشخص و مهمی دارد هم به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت و هم اینکه یکی از اعضای گروه ۱+۵ است همچنین انگلیس یکی از قدرت‌هایی است که در خاورمیانه سابقه نقش و نفوذ دارد. همه کشورهای عربی به جز سوریه و لبنان بعد از جنگ جهانی اول و بعد از فروپاشی عثمانی برای سال‌ها تحت قیومیت انگلستان بودند... انگلستان به عنوان دومین بازار مالی جهان بعد از نیویورک است در جایی که ایران دسترسی به نیویورک ندارد لندن باید دربش به روی ایران باز باشد و ایران بتواند کلیه تحولات و روابط بانکی خود را در سطح دنیا را از طریق لندن انجام دهد وگرنه هرگونه صادرات، واردات و تحولات مالی ایران دچار مشکل می‌شود».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:

«اگر همه این دلایل را کنار هم بگذاریم برای ایران قطعاً همکاری و نزدیکی با انگلستان منافع بسیاری دارد اما بر روابط ایران و انگلیس از سال‌ها قبل و از دوره استعماری انگلیس تاکنون سایه سنگینی افتاده و آن کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است که مربوط به ملی شدن نفت در ایران بود. این سوابق ایران را آزار می‌دهد و ذهنیت تاریخی‌اش را خراب می‌کند اما روابط بین‌الملل هیچ وقت با گذشته زندگی نمی‌کند بلکه گذشته را به عنوان درسی برای هوشیاری در آینده قرار می‌دهد... اگر کودتایی شده، قراردادهای نابرابر تحمیل شده و یا کارهای استعماری دیگری صورت گرفته باید آنها را به عنوان ذهنیت تاریخی داشته باشیم اما نگاه به آینده داشته باشیم... اکنون که خاورمیانه در آشوب به سرمی‌برد ایران در کنار بریتانیا و بریتانیا در کنار ایران می‌توانند کمک شایانی کنند».

برخلاف هیاهوی برخی دولتمردان و رسانه‌های زنجیره‌ای، اظهارات مقامات اروپایی درخصوص ایران هیچ تفاوتی با اظهارات مقامات آمریکایی ندارد.

در هفته‌های گذشته «بوریس جانسون» وزیر خارجه انگلیس در اظهارنظری گستاخانه گفت: «انگلیس تلاش می‌کند تا توافق هسته‌ای را حفظ کند اما ایران هم باید به سهم خود عمل کرده و نقش منطقه‌ای اخلالگرانه خود را کاهش دهد». مهرماه سال جاری نیز «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان و «ترزا می»، نخست‌وزیر انگلیس در گفت‌وگوی تلفنی در اظهارنظری گستاخانه اعلام کردند: «لازم است جامعه جهانی برای مقابله با فعالیت‌های منطقه‌ای بی‌ثبات‌کننده ایران و بررسی روش‌های رفع نگرانی‌ها درباره برنامه موشکی ایران همراه شود».

مقامات اروپایی بارها اعلام کرده‌اند که همه طرف‌ها- از جمله آمریکا- به تعهدات برجامی خود پایبند بوده‌اند و اعتراض ایران درخصوص عهدشکنی آمریکا در برجام را نپذیرفته‌اند.

نکته قابل تأمل اینجاست که انگلیس به تعهدات خود در برجام پایبند نبوده است. در ماه‌های گذشته، ظریف اعلام کرد که] علیرغم سپری شدن ۲۱ ماه از اجرای برجام[  هنوز نمی‌توانیم یک حساب در بانک‌های انگلیس باز کنیم.

روحانی در مرداد ماه ۱۳۸۴، در روزهای پایانی مأموریت خود در سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی طی نامه‌ای تاریخی خطاب به محمد البرادعی دبیرکل سابق سازمان انرژی اتمی گزارشی از روند فراز و فرود پرونده هسته‌ای ایران ارائه کرد که خلاصه آن نشان می‌دهد روند دو سال مذاکرات هسته‌ای در دولت اصلاحات با تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) به طور کامل به «شکست» رسید و در حالی که جمهوری اسلامی ایران واو به واو تعهداتش را در این مدت اجرا کرد و بسیاری از تاسیسات هسته‌ای خود را به حالت تعطیلی و تعلیق درآورد، سه کشور اروپایی حتی یکی از تعهداتشان را نیز اجرایی نکردند و جالب آنکه این روند بار دیگر از سال ۹۲ تا کنون در حال تکرار است.
این در حالی است که امید بستن به اروپایی‌ها برای در امان ماندن از تهدید آمریکا، افتادن از چاله به چاه و به عبارتی در دام شغال افتادن از هراس چنگ و دندان نشان دادن گرگ است.

این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که «روابط بین الملل با گذشته زندگی نمی‌کند». این در حالی است که انگلیس در رابطه با ایران کارنامه سیاهی دارد و هیچگاه نیز در برخورد خود تغییری ایجاد نکرده است.

گفتنی است دکتر «فریدون عباسی» از متخصصان هسته‌ای که سابقاً مورد ترور ناموفق قرار گرفته بود، با اشاره به نقش سازمان اطلاعاتی برون مرزی انگلیس در ترور شهدای هسته‌ای تاکید کرد: «بین سال‌های ۸۲ تا ۸۴ گروه مذاکره کننده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران مشغول مذاکره با جک استراو وزیر خارجه انگلستان و وزرای خارجه آلمان و فرانسه بودند. حاصل آن تعطیلی فعالیت‌های هسته‌ای به دست مجریان داخلی، تشدید فشارها بر ایران و جمع آوری اطلاعات از میزان پیشرفت‌های کشور و کسب اطلاعات از تعداد و اسامی برخی متخصصان کشور بود. ترور متخصصان هسته‌ای در همین زمان در برنامه کشورهای مذاکره کننده با ایران به محوریت انگلیس قرار داشت».

** محمود صادقی: به انقلاب وابستگی زیادی دارم و موقعیت شناس هستم!

«محمود صادقی» عضو فراکسیون امید در مصاحبه با روزنامه اعتماد در پاسخ به این سؤال که «شما در مجلس متفاوت‌تر از سایر نمایندگان لیست امید ظاهر شدید؛ آیا می‌خواستید در مجلس، مطهری شماره دو باشید؟» گفت:

«آقای مطهری الگوی خوبی برای من بودند اما من به دلیل آنکه تربیت حقوقی شدم، می‌دانم مجلس کجاست، نماینده چه وظایفی دارد و... برمبنای آموزه‌های حقوقی خود عمل می‌کنم. از طرفی هم چون به انقلاب وابستگی زیادی دارم، بنابراین احساس تعهد برای حفظ ارزش‌ها، احیا و اجرای آن ارزش‌ها را نیز دارم. من روحیه انقلابی دارم و هیچ‌گونه ابایی از هزینه‌هایی که برای حفظ انقلاب باید بدهم در من وجود ندارد. من فکر نمی‌کنم کار ویژه‌ای انجام داده باشم؛ تنها به وظایف نمایندگی خود عمل کرده‌ام؛ بنابراین با این دیدگاه سعی کردم موقعیت‌شناس باشم و لحظه‌ها را از دست ندهم».

صادقی مدعی شده است که به انقلاب وابستگی زیادی دارد و موقعیت شناس است. این در حالی است که اظهارات جنجالی و فاقد سند وی بارها مورد توجه رسانه‌های ضدانقلاب قرار گرفته است. چندی پیش مجری شبکه ضدانقلاب صدای آمریکا گفت که‌ای کاش همه نمایندگان به مانند محمود صادقی می‌بودند.

صادقی در چندین مورد نسبت به برخی از شخصیت‌های سیاسی و مذهبی کشور دروغ پراکنی کرده و سپس با آشکار شدن واقعیت مجبور به تکذیب سخنان خود شده است.

این تهمت‌پراکنی‌ها توسط این نماینده اصلاح طلب درحالی است که بدنه اصلاح طلب نیز نسبت به رفتار صادقی آشفته شده و مطرح می‌کنند که اینگونه اظهارات بی پایه و اساس آبروی این جریان سیاسی را به حراج می‌گذارد.

** افزایش وام مسکن منطقی نیست

روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:

«بانک مسکن برای از بین بردن رکود و تحرک بخشی به بازار مسکن تسهیلاتی در نظر گرفته است به این صورت که وام‌هایی با بهره‌های کمتر از مقداری که بانک‌ها برای متقاضیان در نظر گرفته‌اند اعطا می‌کند تا خانه‌های خالی را به فروش برسانند. این تقریباً یک نوع یارانه خرید مسکن است. باتوجه به شرایط موجود این مساله فشار بیشتری را به دولت وارد می‌کند، چرا که این وام‌ها برای دهک‌های بالا در نظر گرفته شده است. در واقع راه اصلی از بین بردن رکود در بخش مسکن کاهش قیمت است و افزایش وام منطقی نیست. اگر سازندگان خانه‌های خالی که در گذشته به فکر دستیابی به سود بالا بودند اکنون به سود کمتر قناعت کنند و این خانه‌ها را به فروش برسانند، مشکل برطرف خواهد شد. البته وام نیز برای کسانی که توان بازپرداخت آن را دارند راه حل مناسبی است، ولی در مجموع این وام‌ها برای دهک‌های بالا در نظر گرفته شده، در حالی که دهک‌های پایین مشکل اساسی دولت هستند و افزایش وام هیچ‌کمکی به آنها نمی‌کند».

کارشناسان معتقدند که اقساط وام مسکن دولت به قدری بالاست که بر اساس جدول درآمدی دهک‌های مختلف که مرکز آمار منتشر می‌کند، عملاً تنها ۳ دهک بالایی جامعه (دهک‌های درآمدی ۸، ۹ و ۱۰) توان بازپرداخت آن را دارند در حالی که این دهک‌ها برای خرید مسکن نیازی به چنین وام‌هایی ندارند.