سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «آقایان!کمی فکر بد نیست» نوشت:
«یک جریان در داخل کشور با برجام مخالف است و این مخالفت را به رهبری هم نسبت میدهد. چند نکته را به این آقایان عرض میکنم و انتظار اندیشیدن بیشتر دارم. در کشور ما سیاستهای کلان بدون نظر رهبری طراحی و اجرا نمیشوند. ورود به مذاکرات هستهای هم از این قاعده تبعیت کرده است و مکررا شاهد بودیم که رهبری بر ضرورت انجام این مذاکرات تاکید کردند. در طول مذاکره همه محورهای مهم مذاکرات به اطلاع رهبری میرسید و ایشان رهنمود میدادند و مطالبات را مطرح میکردند و متناسب با آن نظرات، مذاکرات پیش میرفت. هیچ سند مهم بینالمللی بدون نظر رهبری در کشور ما امضا نخواهد شد و امضای برجام هم با توجه به دستاوردهایی که برای کشور داشت و با تایید رهبری به امضا رسید...مدتی قبل مقام معظم رهبری در دیدار با پوتین از مواضع این کشور در قبال برجام تقدیر کردند و این یعنی برجام باید حفظ شود».
جماعتی که با غرور و نخوت، برجام را ثمره کاردانی و تدبیر خود میدانستند، حالا که کار به اینجا رسیده و دستاورد برجام، از تقریباً هیچ به تحقیقاً هیچ تبدیل شده و همه پیشبینیهای نخبگان و دلسوزان، مو به مو و واژه به واژه درست از آب درآمده، حالا به جای عذرخواهی از مردم، به دروغ ادعا میکنند که همه جزئیات را با اجازه رهبری طی کردهاند!
گفتنی است، رهبر معظم انقلاب- ۲۰ فروردین ۹۴- تاکید کردند:«بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، بازهم نمیکنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوبهای مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفتهام؛ عمدتاً به رئیس جمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتّب داریم، و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلّی. جزئیّات کار، خصوصیّات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نیست؛ اینها در اختیار آنها است، میتوانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست».
مقام معظم رهبری همچنین در دیدار نوروزی سال ۹۵ در مشهد مقدس با اشاره به سخنان وزیر خارجه مبنی بر رعایت نشدن برخی از خطوط قرمز، فرمودند:«در همین توافق اخیر هستهای هم اگرچه این توافق را ما تأیید کردیم و برگزارکنندگان این توافق را مورد قبول اعلام کردیم و قبول داریم آنها را، لکن اینجا هم همینجور بود؛ وزیر خارجه محترم ما در مواردی به بنده گفت که ما [مثلاً] اینجا را یا این خطّ قرمز را دیگر نتوانستیم حفظ کنیم».
رهبر معظم انقلاب-مهرماه ۹۴- در نامهای به رئیسجمهور دستورات مهمی را درباره رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه کشور در اجرای برجام صادر کردند و در این نامه شروط ۹ گانه ای به دولت اعلام شد.
گفتنی است یکی از شروط مقام معظم رهبری، «گرفتن تضمینهای قوی و کافی برای لغو تحریمها» و یکی دیگر از شروط «نقض برجام و توقف فعالیتهای آن در صورت وضع هرگونه تحریم» بود.
«علی اکبر ولایتی» عضو هیئت نظارت بر برجام -تیرماه ۹۵- گفت:«به برخی شروط ۹ گانه ابلاغ شده از جانب رهبر معظم انقلاب در خصوص اجرای تعهدات کشورمان در چارچوب برجام عمل نشد».
روحانی در سال ۹۳ در چهارمین نشست خبری خود گفت: «همه مسئولیت مذاکرات با من است».
رهبر معظم انقلاب در طول دوران مذاکرات هستهای، در توضیح چرایی عدم خوشبینی به مذاکرات با آمریکاییها، طی دیدارها و سخنرانیهای متعدد و متنوع نکات مبسوطی مطرح کردند که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- هدفشان از مذاکره پیدا کردن راه حل منطقی نیست، بلکه تحمیل نظراتشان است (اول فروردین ۹۲ حرم رضوی)
- آمریکاییها غیرقابل اعتماد، غیرمنطقی و ناصادق هستند (۳۰ تیر ۹۲ دیدار مسئولان نظام)
- مذاکره با آمریکا جز در موارد خاص نهتنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد (۲۲ مرداد ۹۳ دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و سفرا و نمایندگیهای ایران در خارج از کشور)
- مذاکره با آمریکا مشکلات ما را حل نمیکند (همان)
- از مذاکرات نهتنها فایدهای عاید نشد، بلکه لحن آمریکاییها تندتر و اهانت آمیزتر شد/ طلبکاریشان بیشتر شد (همان)
- آمریکاییها پس از مذاکرات نهتنها دشمنیها را کم نکردند بلکه تحریمها را اضافه کردند (همان)
- اظهارات آمریکاییها نشان میدهد نمیشود به آنها اطمینان و اعتماد کرد (همان)
- نگرانم، چون طرف مقابل حیلهگر است (۲۱ اسفند ۹۳ دیدار خبرگان)
- طرف مقابل بهشدّت اهل فریب و دروغ و نقضعهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است (۲۰ فروردین ۹۴، دیدار مداحان)
- من هیچوقت نسبت به مذاکره با آمریکا خوشبین نبودم (همان)
جماعتی که از شکستن کمر داعش توسط سپاه قدس و محور مقاومت افسرده شده بود، همچنان آیه یأس می خواند.
روزنامه بهار در گزارشی با عنوان «سردرگمی در سوریه» نوشت:
«با نگاهی به مواضع مقامات ایرانی درباره سوریه شاهد نوعی سردرگمی در اظهارات مسئولان سیاسی و نظامی هستیم. آنچه میتوان از اظهارنظرهای نظامیان برداشت کرد آن است که تمایل آنان بر ادامه حضور نظامی در عراق و سوریه و حتی گستردهتر شدن این میدان است. مواردی از قبیل احتمال کمک مستشاری نظامی به کشور یمن و همینطور گروههای فلسطینی در چند روز اخیر از جمله مواردی است که این گمانه را تقویت کرده است...یک گزینه پیش روی ایران تعمیم الگوی حضور در عراق و سوریه برای مقابله باتروریسم به سایر کشورها و مناطقی است که درگیر بحران هستند. این دیدگاه که چه بخواهیم چه نه حامیانی در بخش هایی از مراکز تصمیم گیر دارد و اثر آن را میتوان در تیترها و تحلیلهای حاشیه ساز رسانهها وتریبونهای خاص مشاهده کرد بر این اعتقاد است که حضور ایران در مقابله باتروریسم الگوی مناسبی برای حل و فصل هر نوع بحران منطقهای است و به همین دلیل باید تمامی تنشهای موجود در منطقه را از یمن تا فلسطین به همین شیوه حل کرد.مبنای این دیدگاه بر اساس نوعی تندروی استوار است که تا به حال خریدار چندانی نه در جامعه و نه در میان تصمیم گیران نداشته است اما به دلیل افزایش حوزه نفوذ آنان که چنین میاندشیند در نهادهای قدرت و همینطور ارائه قرائتی خاص از وقایع رخ داده در سوریه و عراق در تبلیغات رسمی این نگرانی وجود دارد که در آیندهای که شاید چندان هم دور نباشد شاهد اتخاذ چنین تصمیماتی باشیم».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«راه سوم پیش روی ایران عبور از فاز نظامی و حرکت بر مدار دیپلماسی منطقهای است. این راه همان مسیری است که اکثریت با آن اعلام موافقت کرده است و بارها به طور ضمنی و گاه با صراحت از سوی رییس جمهور روحانی و مقامات دستگاه دیپلماسی بر آن تاکید شده است اما چندان در صحنه عمل و در بحرانهای منطقهای اثری از آن یافت نمیشود...در دنیای امروز در پایان هر جنگی نیز راهی جز میز مذاکره نیست. در نتیجه نمیتوان صرفا با توانمندیهای تسلیحاتی و حضور نظامی به موفقیت واقعی دست یافت. بنابراین تضعیف بال دیپلماسی نظام سیاسی به بهانه تقویت نظامیان در نهایت به ضرر کشور خواهد بود».
گفتنی است این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که «پیشنهاد حضور ایران در مقابله باتروریسم در یمن و فلسطین از سوی افراد، تندروی است». در روزهای گذشته، سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی تماس تلفنی با فرماندهی گردانهای شهید عزالدین قسام و فرماندهی سرایا (گردان های جهاد اسلامی) در غزه، آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای پشتیبانی همه جانبه از نیروهای مقاومت اسلامی فلسطین را اعلام کرد. فرمانده نیروی قدس سپاه همچنین بر آمادگی دیگر گروههای جبهه مقاومت در منطقه برای دفاع از مسجد الاقصی تأکید کرد.
مبارزه با رژیم کودک کش صهیونیستی از جمله مواردی است که از ابتدای انقلاب در سخنان امام خمینی(ره) و سپس رهبرمعظم انقلاب بدون مصلحت اندیشی بیان شده و به عنوان سندافتخار انقلاب اسلامی مورد تمجید قرار گرفته است.بنیانگذار انقلاب اسلامی-۶ مرداد ۶۶- فرمودند:«ملتهای مسلمان باید به فکر نجات فلسطین باشند و مراتب انزجار و تنفر خویش را از سازش کاری و مصالحه رهبران ننگین و خودفروختهای که به نام فلسطین، آرمان مردم سرزمینهای غصب شده و مسلمانان این خطه را به تباهی کشیدهاند به دنیا اعلام و نگذارند این خائنان بر سر میز مذاکره ها و رفت و آمدها، حیثیت و اعتبار و شرافت ملت قهرمان فلسطین [را] خدشهدار کنند».
رهبر معظم انقلاب-۱۴ بهمن ۹۰ - صریحا درخصوص مبارزه با رژیم صهیونیستی فرمودند:«صریح میگوئیم. ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزی جنگ سی و سه روزه و پیروزی جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتی،هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است».
اصلاح طلبان در سالهای اخیر و در برههای که محور مقاومت با مرکزیت سپاه قدس به مبارزه با داعش میپرداخت، آیه یأس میخواندند و تاکید داشتند که حضور نظامی ایران در سوریه منطقی و قابل قبول نیست! و تنها راه شکست داعش، دیپلماسی و مذاکره است.در همان برهه، کارشناسان تاکید داشتند که هدف اصلاح طلبان از مطرح کردن مذاکره منطقهای درخصوص داعش- یا همان برجام منطقهای- نه راهکاری برای شکست داعش، بلکه تنها و تنها یک بهانه برای نشست و برخاست با کدخداست!
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان «استیضاحش کنید؛لزوم انجام وظیفه نظارتی اعضای شورای شهر بهجای بهانهگیری و اعتراضهای زیرپوستی به شهردار تهران» نوشت:
«به نظر می رسد چالش اعضای شورای شهر تهران و شهردار کمی پیچیده تر از این است که به نظر می رسد. اتفاقی که اگر از هم اکنون برایش تدبیری اندیشیده نشود، میتواند باعث بروز یأس و نا امیدی در بدنه رای این جماعت شورا شود. اعضای شورای شهر، نمایندگان تفکر مردم در بهشت هستند و باید قطب نمای خود را با مردم تنظیم کنند...سخن این است که یک پایان تلخ بهتر از تلخی بیپایان برای روابط شورا و شهرداری می تواند باشد. شورا اگر معتقد به این است که شهردار تهران در پیشبرد برنامههایش با شورا سر لجبازی دارد، میتواند او را استیضاح کند تا تلخی سکوت در برابر تخلفات و ناملایمتی را به جان نخرد و مشروعیت خود و آن جریانی که از آنها دفاع کرده است را در بین مردم حفظ کند. مردم دیگر تاب و توان شنیدن گلایهها و انتقادهای درونگروهی را بعد از گذشت سالها ندارند و مسئولان بهجای درگیریها و تکذیبها،دنبال خدمت به مردم باشند که خیر دنیا و آخرتشان در گروی این رویکرد است».
گفتنی است حدود ۱۰۰ روز از حکم انتصاب شهردار ۶۶ ساله تهران می گذرد.کارهایی که شهرداری تهران در این ۱۰۰ روز انجام داد با نقدهایی از جانب موافقان و مخالفان وی همراه بوده است.یکی از اقدامات نجفی، ویرانه نمایی از اقدامات شهرداری سابق تهران بود. این مساله بازخوردی بسیار منفی در افکار عمومی داشت.
تجربه ثابت کرده هر بار جریان اصلاحات کرسی مدیریتی جدیدی را فتح میکند،در ترفندی تکراری، ضمن رفتن به ماه عسل چند ماهه در ابتدای کار، مدت زیادی را صرفاً به تخریب و سیاهنمایی عملکرد قبلیها میگذراند.رویهای که بیش از هر چیز زمینه را برای توجیه رخوت و بیعملیهای احتمالی آتی در افکار عمومی میسر میسازد.
لازم به ذکر است که نجفی ۴ سال قبل به خاطر ناراحتی قلبی و با توصیه پزشکان، از مدیریت به مراتب سبک تر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استعفا داد.
روزنامه دولتی ایران در یادداشتی به قلم «علی خرم» نوشت:
«غیراز ترامپ و نتانیاهو، بقیه جهان طرفدار توافق هستهای بوده و در داخل امریکا هم طرفداران جدی برای خودش دارد و نقض آن به این سادگی ممکن نیست».
گفتنی است در طول مذاکرات هستهای دولت یازدهم با ۱+۵ و همچنین پس از امضای برجام، برخی دولتمردان و رسانههای حامی دولت که هیچ پاسخ قانعکنندهای به انتقادات دقیق و کارشناسی منتقدان نداشتند با اجرای عملیات روانی علیه منتقدین مدعی شدند که مخالفان برجام در داخل کشور با اسرائیل همنوا شدهاند!. این در حالی است که مقامات رژیم صهیونیستی به دفعات از برجام دفاع کردند. در جدیدترین نمونه، روزنامه صهیونیستی هاآرتص- آبان ۹۶- در گزارشی به نقل از «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی نوشت که اسرائیل به دنبال لغو برجام نیست و برای بهبود آن تلاش میکند.این روزنامه تصریح کرد:«نتانیاهو این اظهارات را در لندن، بعد از دیدار با «ترزا می» نخستوزیر انگلیس و «بوریس جانسون» وزیر خارجه آن کشور مطرح کرده است».
در تیرماه سال جاری، در دو سالگی برجام مقام ارشد امنیتی رژیم صهیونیستی (کارمی گیلون رئیس اسبق شینبت) در فارن پالیسی نوشت: «برجام برای تلآویو یک موهبت بود و به همین دلیل، حتی سرسختترین منتقدین برجام از جمله ترامپ، نتانیاهو و تعدادی از همکاران من در مراکز نظامی و امنیتی اسرائیل نیز امروز علنا یا تلویحا به نتایج مثبت آن اذعان دارند یا اینکه دستکم برخلاف گذشته در برابر آن سکوت کردهاند».
بسیاری از کارشناسان اظهارات نتانیاهو در طول مذاکرات و در مخالفت با توافق هستهای را بخشی از سناریوی «پلیس خوب- پلیس بد» دانسته و تاکید داشتند که این سناریو در راستای تکمیل پروژه امتیازگیری حداکثری از ایران به اجرا درآمد.
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «مردم باید کار کنند تا دولت بتواند زندگی کند!» نوشت:
«در حالی که خبر سه برابر شدن عوارض خروج از کشور همچنان بحث روز و داغ است، زمزمه هایی مبنی بر گران شدن بنزین به گوش می رسد، چرا که گفته می شود دولت قصد دارد از ابتدای دی ماه امسال قیمت بنزین را به ۱۵۰۰ تومان و قیمت گازوئیل را به ۴۰۰ تومان افزایش دهد.اگر چه هنوز مشخص نیست که افزایش قیمت این حامل انرژی چه زمانی اجرایی می شود، اما به سرعت خبرش در فضای مجازی پیچیده و واکنش کاربران شبکه های اجتماعی را برانگیخته است.یکی از کاربران در این مورد گفته است:«یه دقیقه چیزی رو گرون نکنید ببینیم چه خاکی باید تو سرمون بریزیم»...دیگری نوشت:«بنزین هم که میخواد بشه ۱۵۰۰ تومان،مگه قرار نبود تا ۱۴۰۰ با روحانی باشه؟ اون صد تومن دیگه اش برای چیه؟...کاربر دیگر نوشته است:«به سلامتی باخبر شدیم بنزین قرار است ۱۵۰۰ تومن بشه، فقط توی ایرانه که مردم باید کار کنن تا دولت بتونه زندگی کنه».».
روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب این روزها به مخالفان دوآتشه دولت تبدیل شده اند. این در حالی است که در طول رقابت های ریاست جمهوری سال جاری، یکی از نقدهای جدی به دولت روحانی، کارنامه خالی در حوزه اقتصادی بود. اما با وجود مستندات متعدد، روزنامه های زنجیره ای به انکار این واقعیت پرداخته و با فحاشی به منتقدان حمله می کردند.