به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، جامعه قرآنی کشور این هفته به دیدار خانواده شهید «عبدالله محمدصالحی» رفتند و ضمن ادای احترام به مقام شامخ این شهید والامقام، با خانواده ایشان گفت و گو کردند.
هرگز هنرش را بهانه درآمد مادی قرار نداد
یادنامه هنرمند شهید عبدالله (روحالله محمدصالحی)
شهید عبدالله محمدصالحی از شهدای هنرمند دربندسر بود. آخرین ارائه اثر هنریاش که همه با طیفهای سرخرنگ و خونآگین بود را در صفحه بوم هنر تاریخ مردان «خط» به تصویر کشید. امام خمینی(ره) فرمودند: «شهادت هنر مردان خداست» هم وجودش مملو از هنرهای ناب و درخشان بود و هم هنر مردانگیاش را روی تابلوی استقامت مردان خدا نقاشی کرد. هرگز هنرش را بهانه درآمد مادی قرار نداد و آن امانت را برای خدا به کار برد و زکات این ثروت خدادادیاش را در خدمت به اسلام و انقلاب و شهیدان در پایگاههای بسیج و مراکز سپاه تهران با نوشتن شعارها و احادیث و نقاشی سیمای شهیدان ادا کرده بود. آثارش، چشمها را مجذوب خود میکرد؛ قلم او امر به معروف بود و نهی ازمنکر. قدمهایش در صراط مستقیم و در راه شهدای کربلا برداشته میشد نوشتهها و نقاشیهایش همه رنگ خدایی داشت و دل و دیدهاش از دنیا و زیباییهایش جدا و نگاه به جاده اضطراری داشت. او قاری و استاد قرآن بود و همان آموزههای مذهبی و الهی دلش را خدایی کرده بود و هر چه به آثارش خیره میشدی بیشتر مجذوب میشدی یکی از براداران فرهنگی میگفت شهید عبدالله در حالی که حدیثی از امام علی(ع) روی دیوار پایگاه بسیج «الدنیا مزرعةالاخره» مینوشت، محو حرکتهای دستهایش بودم؛ گفتم: من روی دیوار خوب مینویسم کمکم کن تا مثل شما بنویسم او مهربانانه پذیرفته بود و بعد از آموزش ایشان توانستند در پارچهنویسی و دیوارنویسی پیشرفت زیادی داشته باشند.
او در بین هنرمندان شاخص بود و جذابیت عجیبی در کارهایش بود که بیننده از دیدنش سیر نمیشد. داغ شهادتش برای همه دوستان و آشنایانش سوزندهتر از دیگران بود چرا که یک دنیا خلاقیت و هنر داشت. و جامعه از آن همه هنر بهرههای فراوان میتوانست داشته باشد. شهید روحالله از بین ما پر کشید و رفت. سوزندهتر از شهادتش انتظار بازگشت پیکر پاکش بود که مادر و پدر داغدیده و خانواده و دوستانش را میآزرد. عبدالله عاشق امام زمان(عج) بود و در انتظار داشت اما انتظار بازگشت استخوانهای بدن این هنرمند مرگ مادر را نزدیکتر کرده بود او به جمع عاشقان الهی پیوست و جامعه را از هنرش محروم کرد.
ماجرای زندگی در اتاق 15 متری و خانه مشارکتی
زندگینامه شهید روحالله محمدصالحی:
سال 42 شروع نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و یکی از سالهایی بود که بیشترین ولادت سربازان و یاوران روحالله در آن به وقوع پیوست و بیدلیل نبود که امام؛ قریب به 15 سال بعد با تکیه به این فرزندان نهضت اسلامی خود را به مراحل پایانی نزدیک ساخت. شهید محمدصالحی در تاریخ 15 خردادماه سال 1342 به دنیا آمد تقارن ولادت این مرد الهی با شروع نهضت اسلامی حضرت امام(ره) گویای ارتباط معنوی و ناگسستنی نسلی از این ملت است که به همراه رهبرشان تاریخ را ورق زدند. روحالله پنجمین فرزندی بود که خداوند به این خانواده اعطا کرد. محل زندگی آنها، اتاق 15 متری در ساختمان یک طبقه و نیمهای بود که پدر روحالله به همراه برادران خود به صورت مشارکتی ساختند هر یک با خانواده خود در یک اتاق زندگی کردند در آن سالها مهمترین دغدغه خانوادهها تامین مسکن بود و بهترین راهی که هر سه خانواده را میتوانست از این دغدغه نجات دهد مسکن شراکتی بود که تا حدودی برای آنها حل شد ولی زندگی بیش از 8 نفر در یک اتاق سختیهای زیادی داشت که تصور آن برای نسلهای بعد شاید تا حدودی ناممکن باشد.
تلاش و موفقیت شهید عبدالله محمدصالحی در عرصههای قرآنی:
از قرائت قرآن شهید شروع میکنیم شهید روحالله ابتدا در هیئت قرائت قرآن خانوادگی برادران صالحی تحت نظر استاد حاج حسینآقا صاحب هنر، آموختن قرآن را شروع کرد و نوای دلنشین خود را در این هیئت پرورش داد و به نمایش گذاشت. هیئت قرائت قرآن متوسلین به حضرت فاطمةالزهرا (س) براداران صالحی قدمتی نزدیک به نیم قرن دارد یعنی از ابتدای دهه 40 هجری شمسی به همت برخی از مومنان طایفه صالحی تاسیس شد. در این میان استاد مسلم این دوران آقای حاج حسینآقای صاحبهنر که تمامی این سالها علیرغم فاصله زیاد با منازل برادران صالحی و نبود وسیله نقلیه با هیئت مذکور همراهی شگفتانگیزی داشت حقی بر همه از جمله شهدای این هیئت دارد. هرگز نباید نادیده گرفته شود.
در آن سالها جلسات هیئت شبهای چهارشنبه در منازل یکی از صالحیها برگزار میشد عبدالله و پسرعموهای او روزشماری میکردند تا سهشنبهشبها بیاید تا به هیئت بروند چرا که برای آنها جذابیت خاصی داشت این علاوه بر یادگیری و قرائت قرآن مجالی بود برای دیدار همسالانی مثل احمد صالحی، داوود صالحی که قبل از ایشان به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و بسیرای از دوستان که بعد از خواندن قرآن که همیشه با سعهصدر بزرگترها همراه بود فرصت بازی و تفریح در حاشیه هیئت برقرار میشد.
ورود به سپاه
انجام کار برای شهدا و امور مربوط به ایشان روح بلندپروازه روحالله را تسکنین نمیداد. از طرف دیگر به واسطه فعالیت در بسیج محل با بسیاری از کسانی که قبلا وارد سپاه شدند آشنا نشد کسانی که از دوستان برادر بزرگ وی محسوب میشدند و از قبل هم آشنایی با آنها صورت گرفته بود لذا تصمیم به حضور در جبهه گرفت اوایل سال 61 وارد گردان کمیل از تیپ محمد رسولالله(ص) شد پس از آموزشهای لازم به مناطق عملیاتی جبهه سومار اعزام و آماده عملیات مسلمابن عقیل(ع) شد. وی که در این عملیات در دسته آرپیجیزنها انجام وظیفه میکرد پس از چند ساعت شروع عملیات از ناحیه سر مجروح و به پشت خطوط مقدم عملیاتی منتقل شد ادامه مداوای وی در تهران صورت گرفت و پس از بهبودی به توصیه دوستان تصمیم به ورود به سپاه گرفت. بنابر این پس از طی مراحل گزینش و پذیرش در اواخر سال 61 عضو رسمی سپاه شد و به دلیل شناختی که از گذشته ایشان به دست آمد و لیاقت ذاتی که داشت به عنوان محقق پروندههای متقاضی ورود به سپاه در پایگاه شهید بهشتی و بعد گزینش مرکزی در ساختمان خردمند مشغول به خدمت شد و همزمان کار نوشتن پلاکاردها و تراکتهای مربوط به مناسبتها و شهدا و کشیدن نقاشی در این زمینه را انجام میداد. بصیرت و آگاهی از مسائل روز از ویژگیهای خاص این شهید بود به گونهای که همواره به موقع وارد مسائل میشد و آنها را تحلیل و تبیین میکرد. در آن زمان بارزترین نمونه حضور در عرصههای دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی حضور در مناطق عملیاتی بود که ایشان در دو مرحله آن را به اثبات رساند.
اولین بار در منطقه عملیاتی سومار و همزمان با عملیات مسلمابن عقیل(ع) حاضر شدند و در این عملیاتی از ناحیه سر مجروح شد و دومین نوبت هم در عملیات خیبر در جزیره مجنون حاضر شد و در این عملیات به فیض شهادت نائل گشت. البته پیکر مطهر ایشان بعد از 18 سال به خانواده صالحی تحویل و در کنار جوار امامزاده محمودو مزار مادرش به خاک سپرده شد.
خداوند را یک لحظه در کارهایتان از یاد نبرید
متن بخشی از وصیت نامه شهید عبدالله صالحی
إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ...
و به یاری خداوند دومین ماموریت خود را با توکل به او و توسل به ائمه طاهرین(ع) آغاز میکنیم. در موقعیت کنومی که مسئله اصلی را جنگ دربرگرفته است. از برادران و یاوران دین و قرآن می خواهم که تا آخرین نفس خود از ایران و اسلام عزیز دفاع کنند. چرا که اکنون تمامی شرق و غرب متجاوز دست در دست هم دادهاند تا انقلاب پر شکوه اسلامی ما را نابود سازند. اما با توسل به ائمه و اتکا به خداوند تا آخرین قطره خونمان از دستاوردهای انقلاب اسلامی حراست میکنیم و امید آن دارم که برادران عزیز پیرو و ادامهدهندگان راه سرخ حسینی باشند. تا بتوانیم انشالله جهان را از زیر ظلم و ستم جباران رهایی بخشیم و دین خورد را به اسلام ادا نماییم و زمینه را برای ظهور حضرت مهدی(عج) آماده سازیم. ما اکنون بر حسب وظیفهای که بر گردنمان نهاده است، موظفیم از خون شهدای کربلا ایران که همان راهیان حسین ابن علی(ع) است، دفاع کنیم و امیدوارم در این راه خداوند متعال توفیقتان دهد.
من سخن مختصری که با عزیزان دارم این است، ای خواهران و برادران همچون بازماندگان شهدا صبور باشید و همواره خداوند را ثنا گویید مبادا که در کارهایتان خداوند را یک لحظه از یاد ببرید. در دعاهایتان همیشه امام عزیز را فراموش نکنید. سفارشی ندارم؛ فقط در عبادات خود سست نشوید و از مولا علی (ع) و حسین ابن علی (ع) سرور شهیدان درس چگونه زیستن را بیاموزید. ان شالله که خدای تبارک و تعالی پشتیبان تمامی ملت غیور و شهید پرور ما باشد....
در پایان این مراسم، علاوه بر تقدیم لوح تقدیر و اعطای هدایا از سوی نهادهای قرآنی به خانوده این شهید، در حضور نمایندگان شورای توسعه فرهنگ قرآنی، معاونت قرآنی وزارت ارشاد، مخدیر دارالقرآن بسیج و معاون سازمان قرآن و عترت بسیج تهران از پوستر پنجمین جشنواره سورههای سرخ رونمایی شد.